الگوهای شمعی ژاپنی یکی از روشهای محبوب برای تحلیل نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی است. الگوهای تایید ورود با کندل ژاپنی با توجه به شکل و رنگ شمعهای بورسی، نشان میدهند که بازار در حال تغییر است و معاملهگران میتوانند با توجه به آنها تصمیم بگیرند که به بازار وارد شده یا از آن خارج شوند.
در بسیاری از موارد، این الگوها به شکل واضحی تحلیل میشوند و مورد تایید معاملهگران قرار میگیرند.
با تایید ورود به معامله الگوی شمعی ژاپنی، معاملهگران میتوانند به صورت مؤثرتری به بازار وارد شوند.
با توجه به این الگوها، معاملهگران میتوانند با اطمینان بیشتری به انجام معامله بپردازند و از احتمالات موفقیت بیشتری بهرهمند شوند.
برای استفاده بهینه از این الگوها، معاملهگران باید با شناخت دقیقی از آنها برخورد کنند و با توجه به شرایط بازار، تصمیمگیریهای خود را انجام دهند.
| ویژگی: | توضیح: |
|---|---|
| تعریف الگوی کندل ژاپنی | الگوهای کندل ژاپنی ابزارهایی برای تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از شکل و ساختار کندلها (شمعها) جهتگیری قیمت را پیشبینی میکنند. |
| انواع الگوها | الگوهای کندل ژاپنی شامل الگوهای صعودی و نزولی مانند انگلفینگ، دوجی، پین بار و ستاره صبحگاهی هستند که در تحلیلهای بازار کاربرد دارند. |
| کاربرد در تحلیل تکنیکال | این الگوها میتوانند نقاط ورود و خروج مناسب برای معاملهگران تعیین کنند و به شناسایی تغییرات احتمالی روند کمک کنند. |
تایید ورود با کندل ژاپنی در یک نگاه
در معاملهگری به سبک پرایس اکشن، تأکید اصلی روی «خواندن رفتار قیمت» است، نه حفظ کردن نام الگوهای کندلی. به همین دلیل، تأیید ورود با کندل ژاپنی بسیار مهمتر از خودِ الگو است. بسیاری از معاملهگران مبتدی با دیدن اولین پینبار یا اولین کندل انگلفینگ وارد معامله میشوند و چند دقیقه بعد میبینند که قیمت دقیقاً برعکس حرکت کرده است. دلیل این اشتباه ساده است: الگو بدون تأیید، فقط یک شکل روی نمودار است، نه سیگنال.
تایید ورود به معامله با الگوی شمعی ژاپنی (کندل استیک) چیست؟
ساده بخوام بهتون بگم بهترین و ساده ترین روش برای وارد شدن به یک معامله رو من میگم تایید ورود به معامله، حالا اگه این روش با استفاده از الگوی شمعی ژاپنی باشه میشه: تایید ورود به معامله با الگوی شمعی ژاپنی، به همین سادگی و زیبایی.
برای شناختن این کندلهای ورود به معامله چندتا شرط برای خودم دارم که در ادامه یکی یکی بهتون میگم.
تشخیص روند؛ نقطه شروع هر معامله
قبل از نگاهکردن به کندلها، باید روند را مشخص کنید. آیا بازار در ساختار HH/HL قرار دارد یا در حال ساخت LH/LL است؟ اگر روند صعودی است، تنها جایی که یک الگوی برگشتی اهمیت دارد، روی یک پولبک عمیق به حمایت است. در روند نزولی نیز فقط برگشتها در نواحی مقاومت معتبر قابل توجهاند.
بدون تشخیص روند، بهترین الگوهای کندلی هم ارزش معاملاتی ندارند.
مشاهده الگوی برگشتی احتمالی (پینبار، لانگ-ویک، انگلفینگ و…)
پس از مشخص شدن جهت بازار، نگاهکردن به کندلها معنا پیدا میکند. الگوهایی مانند پینبار صعودی روی حمایت، انگلفینگ نزولی در زیر مقاومت یا کندلهای بلند سایهدار نشان میدهند که بازار در حال واکنش به یک سطح مهم است.
اما این هنوز فقط «احتمال» است، نه «سیگنال قطعی».
بررسی قدرت کندل: سایه، بدنه، مکان، حجم
قدرت یک الگوی کندلی فقط از شکل آن مشخص نمیشود، بلکه از جایگاه آن در نمودار، اندازه بدنه، طول سایهها و حتی حجم معاملات (در مارکتهایی که حجم شفاف دارند) مشخص میشود.
مثلاً یک پینبار با بدنه بسیار کوچک اما سایه بلند، روی یک سطح حمایت هفتگی، بسیار معتبرتر از همان الگو در وسط نمودار و بدون سطح مشخص است.
رسم خط روند یا سطح اعتبار (حمایت/مقاومت)
برای تأیید ورود، لازم است که بدانید «بازار دقیقاً با چه سطحی درگیر است؟»
خط روند، کانال، سطح حمایت/مقاومت یا محدوده عرضه/تقاضا باید بهطور دقیق رسم شود.
الگوهای کندلی باید روی سطح شکل گرفته باشند، نه چند پیپ بالا یا پایینِ آن.
صبر برای کندل تأییدی (Break & Close Confirmation)
مهمترین بخش تأیید کندلی اینجاست:
نهتنها باید الگوی کندلی شکل بگیرد، بلکه باید کندل بعدی آن، الگو را تأیید کند.
مثالها:
در یک پینبار صعودی روی حمایت → کندل بعدی باید بالای بدنه پینبار بسته شود.
در انگلفینگ نزولی زیر مقاومت → کندل بعدی باید زیر محدوده انگلفینگ بسته شود.
در شکست خط روند → کندل تأیید باید بالاتر یا پایینتر از خط روند بسته شود.
این بسته شدن کندل، همان چیزی است که در پرایس اکشن آن را «تغییر رفتار» مینامیم.
تعیین نقطه ورود
بعد از تأیید، نقطه ورود میتواند یکی از اینها باشد:
ورود روی بستهشدن کندل تأییدی
ورود روی پولبک به ناحیه شکستهشده
ورود با اردر محدود (Limit) اگر بازار معمولاً پولبک میزند
نکته مهم: ورود دقیقی که انتخاب میکنید، باید با شخصیت معاملاتی شما هماهنگ باشد.
تعیین حد ضرر (Stop Loss)
حد ضرر باید پشت ناحیهای قرار گیرد که بازار با آن «تغییر جهت» داده است:
در پینبار صعودی → پشت سایه پایین
در انگلفینگ نزولی → پشت سقف کندل انگلفینگ
در شکست خط روند → پشت ساختار شکست
حد ضرر نباید خیلی تنگ باشد، زیرا نوسانات طبیعی بازار شما را قبل از حرکت اصلی، از معامله خارج میکنند.
تعیین حد سود (Take Profit)
حد سود بر اساس یکی از موارد زیر تعیین میشود:
اولین سطح حمایت یا مقاومت معتبر
ساختار فعلی بازار
نسبت ریسک به ریوارد مشخص (مثلاً ۱:۲ یا ۱:۳)
عمق ناحیه عرضه/تقاضا
در پرایس اکشن حرفهای، حد سود باید منطقی و قابل دفاع باشد، نه احساسی.
مفهوم تأیید الگوی شمعی ژاپنی چیست؟
یکی از بزرگترین سوءتفاهمها در معاملهگری این است که معاملهگر با دیدن یک الگوی کندلی مثل پینبار یا انگلفینگ فکر میکند «سیگنال ورود» دریافت کرده است. در حالی که این فقط یک هشدار اولیه است.
تأیید الگوی شمعی ژاپنی یعنی اینکه بازار واقعاً رفتاری مطابق با الگو نشان دهد، نه اینکه فقط به شکل آن شبیه باشد.
تأیید یعنی:
- روند با الگو همجهت باشد
- سطح حمایت/مقاومت درگیر باشد
- کندل بعدی رفتار مورد انتظار را نشان دهد
- ساختار بازار شکست شود
- قیمت جایی بسته شود که الگو را معتبر کند
بهعنوان مثال، الگوی «توپ و تلنگر» یا همان Tweezer نشان میدهد بازار تلاش کرده حرکت را ادامه دهد اما بلافاصله برگشته. اما آیا این کافی است؟
نه.
برای تأیید این الگو باید ببینید:
- آیا بازار در یک سطح مهم بوده؟
- آیا کندل بعدی جهت برگشت را تأیید کرده؟
- آیا حجم معاملات با برگشت هماهنگ بوده؟
به همین دلیل بارها تأکید میشود:
الگو بهتنهایی سیگنال نیست؛ رفتار بعد از الگو، سیگنال است.
کندلها زبان بازار هستند. اما همانطور که فهمیدن یک زبان، فقط حفظ کردن واژهها نیست، پرایس اکشن هم فقط حفظ کردن نام الگوهای شمعی نیست.
تأیید کندلی یعنی نگاهکردن به داستان کامل:
- روند
- سطح
- شکست
- رفتار کندل بعدی
- حجم و قدرت
- مدیریت ریسک
این چرخه اگر درست انجام شود، کیفیت معاملات شما بهطور چشمگیری بهتر خواهد شد.
تایید ورود با الگوی Long Wicked در پرایس اکشن
میدانید که نمودار قیمتی از دو بخش تشکیل شده است:
- یک ترکیب از کندل های رونددار (صعودی یا نزولی)
- یک ترکیب از کندل های خنثی
به طور مثال، الگوی کندل پر قدرت ترکیب کندل هایی است که نشان میدهد قدرت بازار دست خریدارن است یا فروشندگان.
تصویر بالا نمایی از یک ترکیب کندل پر قدرت صعودی است که کاملا قدرت دست خریداران است.
به تصویر بالا توجه کنید، چهار کندل اول، کندل های پر قدرت نزولی هستند که یک روند پر قدرت نزولی را ایجاد کرده اند.
سپس کندلی شکل گرفته است که نشان ورود خریداران به بازار است در نهایت قدرت خریداران بر بازار غلبه کرده است و روند پر قدرت صعودی شکل گرفته است.
نکات مهم برای تایید ورود به معامله با الگوی کندل تغییر روند
| ویژگی: | توضیح: |
|---|---|
| طول بدنه کندل | طول بدنه کندل ژاپنی میتواند نشانه قدرت یا ضعف روند بازار باشد. بدنه بلند نشاندهنده قدرت حرکت و بدنه کوتاه نشاندهنده تردید در بازار است. |
| سایهها | سایههای کندل نشاندهنده بازههای قیمتی است که در آن معامله رخ داده است و میتواند نشانگر فشار خرید یا فروش باشد. |
| رنگ کندل | رنگ کندل نیز میتواند اطلاعات زیادی از حرکت بازار بدهد. کندل سبز یا سفید معمولاً نشانه صعود و کندل قرمز یا سیاه نشانه نزول است. |
- بدنه کندل کوتاه است: قدرت خریداران و فروشندگان تقریبا برابر است قیمت باز و بسته شدن کندل بهم نزدیک است
- سایه کندل بلند است: فروشندگان با تغییر روند مقابله کرده اند و قیمت را پایین آورده اند اما در انتها قدرت خریدارن قالب شده است.
- رنگ سبز کندل: با اینکه فروشندگان قیمت را پایین آورده اند، اما خریداران باعث شده اند قیمت بالاتر از قیمت باز شدن بسته شود.
این سه مورد نشانه یک کندل برگشتی قوی است. به تصویر زیر توجه کنید.
در تصویر بالا، دو کندل برگشتی را مشاهده میکنید. بر مبنای نکاتی که در بالا ذکر کرده ایم، تفاوت این دو کندل و در ادامه نتیجه آن ها را باهم مقایسه کنید.
میبینید که پس از یک کندل برگشتی ضعیف، کندل قوی صعودی شکل نگرفته و فشار فروشندگان همچنان زیاد است.
پس امکان دارد این تغییر روند فقط یک اصلاح قیمتی باشد و مجددا روند نزولی ادامه پیدا کند.
شاید کسانی که از طریق الگوها به نتیجه نرسیده اند به علت عدم توجه به این نکات ریز موفق نشده باشد.
پس از یک روند صعودی ۳ حالت محتمل است:
- کندلهای کم قدرت و خنثی
- الگوهای برگشتی
- الگوهای ادامه دهنده
همانطور که میدانید، روند خنثی پس از یک روند صعودی میتواند نشانه تغییر روند باشد. زیرا:
- ضعیف شدن قدرت خریداران (در روند صعودی)
- ضعیف شدن قدرت فروشندگان (در روند نزولی)
من اول باید یک روند خنثی را درست تشخیص بدهم. کندل های یک روند خنثی باید در یک محدوده قیمتی با کندل های صعودی و نزولی نوسان داشته باشند.
یک کندل نزولی در یک روند صعودی با شیب ملایم یا یک کندل صعودی در یک روند نزولی با شیب ملایم نشانه روند خنثی نیست.
در واقع، اگر یک محدوده کوچک قیمتی را در نظر بگیرم، یک روند خنثی فقط در همان محدوده نوسان دارد.
در مرحله بعدی حتی اگر روند خنثی را درست تشخیص بدهم باز هم تایید ورود به معامله شکل نمیگیرد و وارد معامله نمیشوم.
همانند الگوها پس از یک روند خنثی هم باید منتظر تایید ورود به معامله بمانم.
بعد از تجربه یک روند خنثی، من باید صبر کنم تا شاخصهای بازار تایید کننده ورود به معامله را نشان دهند. برای این کار، باید به تحلیلهای فنی بازار اعتماد کنم و از ابزارهای مختلفی مانند شمعهای ژاپنی، نمودارها و تحلیلهای فنی دیگر استفاده کنم.
همچنین، باید به اخبار مرتبط با بازار توجه کنم و مطمئن شوم که هیچ خبری وجود ندارد که باعث تغییر روند بازار شود.
در نهایت، برای ورود به معامله، باید از استراتژیهای مناسبی استفاده کنم و همیشه به مدیریت ریسک توجه کنم تا از تلفات بیشازحد جلوگیری کنم.
منظور از تایید ورود به معامله با الگوی شمعی ژاپنی یا روند چیست؟
در نقطه آبی، یک کندل برگشتی شکل گرفته است. منتظر تایید باید بمانم. برای تایید ورود به معامله، نمیتوانیم صرفاً به کندل در جهت عکس اتکا کنیم.
همانطور که قبلاً گفته شد، تشکیل کندل در جهت عکس ممکن است فقط یک اصلاح قیمت باشد.
برای تایید کندل، باید یک خط روند یا خط اعتبار رسم کنیم. در جهت صعود، از کف اولین کندل به کف کندلهای بعدی، یک خط روند رسم میکنیم.
در درون نقطه آبی، دو کندل با سایه و بدنه مخالف هم تشکیل شده است. در کندل اول خریداران قیمت را بالا برده اند اما قدرت فروشندگان باعث بسته شدن قیمت در پایین تر شده است.
کندل بعدی برخلاف کندل اول فروشندگان قیمت را پایین آروده اند اما قدرت خریداران باعث بسته شدن قیمت در قیمت بالاتر شده است.
پس این نقطه، نقطه تلاقی قدرت فروشندگان و خریدران است که یک خط حمایتی را نشان میدهد.
کندلی که در جهت نزول زیر این خط بسته شود کندل تایید الگوی کندل برگشتی است که نشانه غلبه قدرت فروشندگان است و ما پس از بسته شدن کندل زیر این خط حمایتی میتوانیم بگوییم که تایید ورود به معامله صادر شده و میتوانیم وارد معامله شویم.
همچنین برای بسته شدن معامله باید نقطه مقاومت روند را بیابیم.
این روش، یکی از روش های رسم خط روند و خطوط حمایت است. خط روند، حمایت و مقاومت مکمل الگوهای کندل استیک یا همان کندلهای ژاپنی هستند که تسلط به آن برای معامله گران پرایس اکشن لازم و ضروری است.
در بخش های بعدی آموزش، کامل به توضیح آموزش این مبحث میپردازیم.
در نظر داشته باشید که سبک معاملاتی پرایس اکشن، یکی از روشهای معاملاتی در فارکس بوده، اما روشهای دیگری نیز وجود دارد.
مثلاً سبک معاملاتی تحلیلی، سبک معاملاتی فاندامنتال و سبک معاملاتی رویدادی. هر کدام از این سبکها به روشهای خودشان برای تحلیل بازار و انجام معاملات میپردازند.
برای مثال، سبک معاملاتی تحلیلی بر اساس تحلیل نمودارهای فنی و شاخصهای تحلیلی، تصمیمات معاملاتی را اتخاذ میکند، در حالی که سبک معاملاتی فاندامنتال با توجه به شرایط اقتصادی و اخبار روز، تصمیماتش را میگیرد.
در هر صورت، هدف اصلی همه این سبکها، به دست آوردن سود از معاملات فارکس است. به همین دلیل، قبل از انتخاب هر سبکی، بهتر است بازار را به خوبی بشناسید و از مزایا و معایب هر سبک معاملاتی آگاه شوید.
| نوع الگو: | ویژگی: |
|---|---|
| الگوی انگلفینگ | الگوی انگلفینگ یک الگوی معکوس است که شامل دو کندل است که کندل دوم کاملتر از کندل اول است. این الگو در جهت معکوس روند قبلی بازار قرار دارد. |
| الگوی دوجی | الگوی دوجی نشانه تردید در بازار است. این الگو زمانی رخ میدهد که قیمت باز و بسته شدن بسیار به هم نزدیک باشد. |
| الگوی پین بار | الگوی پین بار یک الگوی معکوس است که در آن سایه کندل بلندتر از بدنه است و نشاندهنده بازگشت بالقوه در روند بازار است. |
تایید الگوی شمعی با خط روند و حمایت/مقاومت
در پرایساکشن حرفهای، الگوی شمعی بهتنهایی هرچقدر هم «کتابی» و زیبا باشد، هنوز دلیل کافی برای ورود به معامله نیست. جایی الگوی شمعی ارزش پیدا میکند که با خط روند یا ناحیه حمایت/مقاومت همراستا باشد. یعنی کندل نه فقط یک شکل اتفاقی وسط نمودار، بلکه واکنش واقعی بازار به یک سطح مهم باشد.
وقتی مثلاً یک پینبار صعودی دقیقاً روی خط روند صعودی یا روی حمایت کلیدی بسته میشود، پیام آن کندل بسیار متفاوت از زمانی است که همان پینبار در میانه راه و بدون هیچ سطح مشخصی ظاهر شده است.
در عمل، روند را ابتدا با ساختار سقف و کف (HH/HL در صعود، LH/LL در نزول) یا با یک خط روند معتبر مشخص میکنیم. سپس نواحی مهم حمایت و مقاومت را روی تایمفریم بالاتر علامت میزنیم؛ این نواحی جایی هستند که قبلاً چند بار قیمت تغییر جهت داده یا تراکم شدیدی از کندلها دیده میشود.
حالا اگر در همین نواحی، یک الگوی شمعی برگشتی مثل پینبار، انگلفینگ، یا کندلهای سایهبلند (Long Wicked) شکل بگیرد، تازه میتوانیم بگوییم: «بازار در حال واکنش به یک سطح مهم است، نه صرفاً تولید یک شکل تصادفی.»
مرحله بعد، تأیید رفتاری است. یعنی فقط به شکل کندل اکتفا نمیکنیم، بلکه میخواهیم ببینیم آیا قیمت نسبت به خط روند یا حمایت/مقاومت، واقعاً رفتاری مطابق با سناریوی ما نشان داده است یا نه. برای مثال، در روند صعودی اگر قیمت تا خط روند یا ناحیه حمایت اصلاح کند، یک پینبار صعودی بسازد و کندل بعدی بالای بدنه پینبار بسته شود، این ترکیب:
روند صعودی + حمایت معتبر + الگوی شمعی برگشتی + کندل تأییدی
بهمراتب قابل اعتمادتر از یک پینبار تنهاست. در حالت نزولی، همین منطق را در نواحی مقاومت و روی خط روند نزولی دنبال میکنیم.
در چنین ستاپهایی، نقطه ورود معمولاً بعد از بستهشدن کندل تأییدی، یا روی پولبک به همان سطح شکستهشده است. حد ضرر را پشت سایه الگوی شمعی یا پشت High/Low ساختاری قرار میدهیم؛ جایی که اگر قیمت از آن عبور کند، یعنی سناریوی ما عملاً باطل شده است.
حد سود نیز بر اساس اولین حمایت/مقاومت بعدی یا یک نسبت ریسک به ریوارد مشخص (مثلاً ۱:۲ یا ۱:۳) تعیین میشود. به این ترتیب، تأیید الگوی شمعی با خط روند و حمایت/مقاومت فقط بهدنبال «الگوی زیبا» نیست؛ بلکه بهدنبال داستان کامل بازار است: روند، سطح، واکنش، و تأیید.
تجربه من با تایید ورود فقط با الگوهای شمعی
در شروع مسیر معاملهگری، همیشه فکر میکردم دیدن یک پینبار جذاب یا یک انگلفینگ پرقدرت یعنی زمان ورود. واقعاً هم همینطور معامله میکردم؛ کافی بود سایه بلند یک کندل را ببینم یا بدنه بزرگ یک انگلفینگ را تشخیص بدهم تا سریع وارد پوزیشن شوم.
نتیجه؟ چند بار پشتسرهم بازار درست همان لحظهای که وارد شده بودم، برمیگشت و انگار با کف دست یک «نه» محکم توی صورتم میزد. آنجا بود که فهمیدم خودِ الگوها—با تمام ظاهر زیبایی که دارند—اگر در جای درست و با شرایط درست نباشند، هیچ ارزشی ندارند.
کمکم متوجه شدم که بازار همیشه با یک الگوی کندلی کوچک یا بزرگ برای معامله، چراغ سبز نشان نمیدهد. چیزی که مسیرم را تغییر داد، فهم همین نکته ساده بود: تا زمانی که کندل تأییدی نیاید، ساختار شکسته نشود و الگو در یک سطح درست شکل نگیرد، من اصلاً اجازه ورود ندارم.
این بینش تازه آرامآرام من را از معاملهگر «هیجانی» به معاملهگر «شرطی» تبدیل کرد؛ کسی که فقط وقتی وارد میشود که بازار دقیقاً همان چیزی را نشان بدهد که باید نشان بدهد، نه چیزی که من دوست دارم ببینم. با گذشت زمان فهمیدم که تأیید کندل یعنی دیدن رفتار واقعی قیمت، نه فقط دیدن شکل کندل.
الان برای خودم قانونهایی دارم که بدون آنها دستم به دکمه ورود نمیرسد. مثلاً تا وقتی خط اعتبار یا ساختار اصلی شکسته نشود، وارد نمیشوم. حتی اگر بهترین پینبار دنیا روی چارت باشد، اما رفتار بازار هنوز تغییر نکرده باشد، برای من فقط یک تصویر زیباست، نه سیگنال.
قانون دیگرم این است که هیچ معاملهای را بدون R/R حداقل ۱:۲ باز نمیکنم؛ چون تجربه نشان داده معاملهای که نسبت ریسک به ریواردش شفاف نباشد، از همان ابتدا مشکلدار است. همین قوانین کوچک باعث شدهاند کیفیت معاملاتم بالا برود و تعداد تصمیمهای اشتباه بسیار کمتر شود. فهمیدم معاملهگری بیشتر از آنکه شکار کندلها باشد، هنر صبر کردن برای لحظه درست است.
سلام وقتتون بخیر ببخشید
در بخش نکات مهم برای تایید ورود بند دوم بهتر نیست بجای اینکه بگیم فروشنده ها با تغییر روند مقابله کرده اند بگیم با ادامه روند مقابله کرده اند!!
سلام روز بخیر
این هم میتونه باشه نتیجه یکی هست