بازار گاوی و خرسی دو اصطلاح بسیار مهم هستند که نقش اساسی در تحلیل و پیشبینی رفتار بازار سرمایه دارند. این دو واژه، دو روند اصلی را که بازارها در طول زمان دنبال میکنند، یعنی صعودی یا نزولی بودن را توصیف میکنند. بررسی و درک درست این دو مفهوم برای هر سرمایهگذار و معاملهگری که به دنبال کسب سود از بازار سرمایه است، بسیار ضروری است.
بازار گاوی، زمانی رخ میدهد که بازار سهام در حال رشد و افزایش قیمت است. در این شرایط، افراد معمولاً اعتقاد دارند که قیمتها به طور مداوم به سمت بالا حرکت خواهند کرد و این میتواند به معنای فرصتهای سرمایهگذاری بیشتر و رشد سریع تر سرمایه باشد.
به طرف مقابل، بازار خرسی زمانی اتفاق میافتد که قیمتها در حال کاهش و فروپاشی هستند. در این شرایط، افراد معمولاً به دنبال محافظهکاری و حفظ سرمایه خود هستند، زیرا اعتقاد دارند که قیمتها به سرعت از بالا به پایین حرکت میکنند و این ممکن است به زیانهای قابل توجهی منجر شود.
توانایی تشخیص اینکه آیا در یک بازار گاوی (صعودی) یا یک بازار خرسی(نزولی) هستید برای معاملهگران و سرمایهگذاران بسیار حیاتی است. و اگر بتوانید تشخیص دهید که بازار در حال تغییر از یک گرایش به گرایش دیگر است، آنگاه میتوانید خود را در وضعیتی قرار دهید تا از یک بازار که به سمت بالا یا پایین حرکت میکند بهرهمند شوید.
در این مقاله، ما به بررسی علل و نشانههای بازار گاوی و خرسی خواهیم پرداخت و راهنماییهایی برای شناسایی این دو وضعیت و مدیریت سرمایه در هر کدام از آنها ارائه خواهیم کرد. ما به بررسی این خواهیم پرداخت که چگونه تحلیل اساسی و تکنیکی به شما کمک میکند تا تشخیص دهید که بازار “نزدیک به یک تغییر” است و چگونه باید خود را موقعیت دهید تا از این حرکت بهره ببرید.
- معاملهگران باید بدانند که چگونه به اطمینان مسلط به نزدیک شدن، ورود و خروج از بازارهای گاوی یا خرسی شوند.
- تغییرات ماکرو-بنیادی معمولاً نشانههایی از تغییرات بازار میدهند.
- احساس مثبت به یک بازار گاوی نیرو میدهد و احساس منفی بازار خرسی را تحت تأثیر قرار میدهد.
- حرکتهای بازار خرسی تمایل به بیشتر بودن نوسانات دارند.
- تحلیل تکنیکال میتواند به تعیین نقاط ورود و خروج از بازار کمک کند.
یک مثال واقعی از یک بازار در حال تغییر را ببینید.
دلیل انتخاب نام بازار گاوی و خرسی چیست؟
نامهای “بازار گاوی” و “بازار خرسی” برای توصیف دو وضعیت مختلف در بازار مالی انتخاب شدهاند به دلیل تصوراتی که با خود دارند و ارتباطی که با نحوه رفتار این دو حیوان در طبیعت دارند. در انتخاب نامهای “خرس” و “گاو”، به دنبال ترکیب با ویژگیهای این حیوانات بودهاند تا مفهومی قوی و تصویری از وضعیت بازار ارائه دهند.
برای مثال، خرس به عنوان نمادی از خشم، هجوم و کاهش نشان دهنده بازارهایی است که قیمتها به سمت پایین حرکت میکنند. از سوی دیگر، گاو به عنوان نمادی از قوت، پایداری و رشد نشاندهنده بازارهایی است که قیمتها به سمت بالا حرکت میکنند.
بازار گاوی (Bull Market): گاوها به عنوان نمادی از قدرت و توانمندی شناخته میشوند. آنها زمانی که حرکت میکنند، اغلب به سمت بالا و به شکل قوی میروند، این تصویر را از احساسات مثبت و مطمئنی که در بازار گاوی حاکم است، تقلید میکند.
بازار خرسی (Bear Market):خرسها به عنوان نمادی از وحشت و وخامت شناخته میشوند. آنها زمانی که حرکت میکنند، اغلب به سمت پایین و با نیرویی قوی میروند، که این تصویر را از احساسات منفی و نگرانی که در بازار خرسی حاکم است، تقلید میکند.
استفاده از این نامها درک راحتی به معاملهگران و سرمایهگذاران در مورد وضعیت کنونی بازار میدهد و به ویژه برای انتقال پیامهای انتقادی یا مثبت از وضعیت بازار مفید است. استفاده از نامهای خرس و گاو، باعث میشود که مفاهیم مرتبط با بازار مالی برای عموم مردم قابل فهمتر و قابل تصورتر باشد. این نامها به سادگی و وضوح تفاوتهای مهم بین دو وضعیت بازار اشاره میکنند.
عبارت “بازار خرسی” و “بازار گاوی” به تدریج به عنوان اصطلاحات رایج و استاندارد در بازارهای مالی شناخته شدهاند و به عنوان واژههای تخصصی در کتب، مقالات و گزارشهای مالی استفاده میشوند. به طور کلی، استفاده از نامهای “خرس” و “گاو” در توصیف وضعیت بازارهای مالی، به دلیل قابلیت فهم، سادگی و تصویری بودن آنها انتخاب شده است و این نامها اکنون بخشی از زبان متداول در ادبیات مالی هستند.
تفاوتهای بین بازار گاوی و خرسی
این دو وضعیت نشاندهنده دو محیط مختلف در بازار مالی هستند که هر کدام ویژگیها و شرایط خاص خود را دارند. در این مقاله، به بررسی تفاوتهای مهم بین بازار گاوی و بازار خرسی پرداخته خواهد شد
جهت قیمتها: در بازار گاوی، قیمتها در حال افزایش هستند در حالی که در بازار خرسی، قیمتها به طور معمول کاهش مییابند.
احساسات بازار: بازار گاوی با احساسات مثبت و افکار آرامشبخش مشهور است، در حالی که بازار خرسی توسط احساسات منفی و نگرانی متمایل به حرکت است.
پایداری: بازار گاوی معمولاً پایدارتر و پیشبینیپذیرتر است، در حالی که بازار خرسی تمایل به نوسانات شدیدتر دارد.
بازار گاوی( BULL MARKET) چیست؟
بازار گاوی یک وضعیت در بازار مالی است که با افزایش قیمتها، احساس مثبت مداوم و پسزمینه اقتصادی مثبت مشخص میشود. در این بازار، قیمت داراییها به طور مداوم افزایش مییابد و اغلب افزایشهای قیمتی متوازن و پایدار را تجربه میکند.
معمولاً یک بازار گاوی توسط رشد مداوم قیمتهاT ممکن است ماهها یا حتی سالها، و نیز احساس مثبت و موثر معمولاً ناشی از نتایج مثبت در اقتصاد و شرایط کسب و کار تشخیص داده میشود. در مقابل، در بازار خرسی، قیمتها کاهش مییابد و احساس منفی مسلط میشود.
در بازار گاوی، سرمایهگذاران و تریدرها اغلب از رونق بازار بهرهمند میشوند و ممکن است به تعداد زیادی از داراییها سرمایه گذاری کنند. این نوع بازار معمولاً با افزایش نرخ سود، افزایش قیمت داراییها و رشد اقتصادی متفاوت نسبت به زمانهای دیگر شناخته میشود.
برای تعیین وجود یک بازار گاوی، اغلب از معیارهای مشخصی مانند افزایش ۲۰٪ از نقطه پایین مهم و اخیر یک دارایی استفاده میشود. در این بازار، احساس مثبت و اطمینان برای سرمایهگذاران حائز اهمیت است و اغلب این احساسات منجر به رونق بازار و رشد اقتصادی میشود.
بازار خرسی( BEAR MARKET) ] چیست؟
بازار خرسی یک وضعیت در بازار مالی است که با کاهش قیمتها، افزایش احساس منفی و افت اقتصادی همراه است. در این نوع بازار، قیمت داراییها به طور مداوم کاهش مییابد و اغلب با نوسانات بیشتری مواجه میشود. احساس ناامیدی و نگرانی برای سرمایهگذاران حائز اهمیت است و معمولاً این احساسات منجر به فروش فشرده داراییها و کاهش دسترسی به سرمایه میشود. در بازار خرسی، شرایط اقتصادی معمولاً ضعیف و شرایط کسب و کار بد هستند که میتواند به نوسانات بیشتر و کاهش رشد اقتصادی منجر شود.
یک بازار خرسی کاملاً متضاد با یک بازار گاوی است و با کاهش قیمتها، احساس منفی یا منفی و به طور معمول، یک زمینه اقتصادی ضعیف مشخص میشود. در بازار خرسی، قیمت داراییها معمولاً به طور مداوم کاهش مییابد و اغلب با نوسانات شدید قیمت مواجه میشوند و حرکات آنها ممکن است به مدت ماهها یا سالها ادامه یابد – اگرچه به طور کلی سریعتر از همتایانش رخ میدهند.
نشانه هایی برای بازار گاوی و خرسی:
تجزیه و تحلیل بنیادی به بازرگانان کمک میکند تا یک منظره معاصر از بازار مالی را نقاشی کنند، اجازه میدهد که سپس با استفاده از ابزار و تکنیکهای تحلیلی دیگر، “عمیقتر” بروند. نقش یک بانک مرکزی در بازارهای مالی مدرن بسیار حیاتی است و باید به دقت پیگیری شود تا وضعیت فعلی اقتصاد و مسیر آینده نرخ بهره مشخص شود.
اگر یک بانک مرکزی اعلام کند که سیاست پولی خود را تغییر میدهد یا که اقتصاد در حال گسترش/تنگش است، آنگاه بازارهای ارزی و داراییهای ثابت نیز قیمت/ارزش خود را تغییر میدهند تا این وضعیت را منعکس کنند. علاوه بر این، منظرهی سیاسی نیز باید در نظر گرفته شود، همراه با هرگونه اختلالات یا اختلافات تجاری به همراه نقض های داخلی و با همکاران خارجی.
پایههای سهام و سهام متفاوتی نسبت به ارزشهای شرکتی هستند، به گونهای که معمولاً به شرکتها متمرکزند و به متریکهای اعمالی نظر میدهند که شامل: جریان نقدینگی، سود سهام، سود خالص، بازده سرمایهگذاری و تاریخچه و صلاحیت مدیریت و مدیریت میشود، بهعلاوه سایر ملاحظات.
احساسات بازار نقش بسیار مهمی را در تصمیمگیری در مورد اینکه یک دارایی در آستانه یک دورهٔ تغییر قرار دارد یا خیر، دارد. احساسات به عنوان کلیتی که تمامیت بازار را نشان میدهد، احساس مثبت ودر بازار، موتور یک بازار گاوی است، در حالی که سرمایهگذاری بازار منفی یا تمایلات بیش از حد منفی به طور معمول منجر به کاهش قیمتها میشود.
«حرص» و «ترس» انتهایی از احساسات هستند، بازار گاوی، سرمایهگذارانی را به خود جلب میکند که به دنبال بهرهمندی از روند هستند، در حالی که بازار خرسی که پر از افرادی است که برای کاهش ریسک تلاش میکنند، همچنین سرمایهگذاران کوتاهفروشی را به خود جلب میکند که به دنبال استفاده از کاهش قیمتها هستند.
زمانی که این نشانگرها سطوح افراطی را میرسانند، آنها همچنین میتوانند نشان دهنده این باشند که یک بازار در حال تغییر است زیرا وضعیت تنظیمات از یک سوی، روند را به وارونگی ناهموار میکند.
شاخصهای معکوس احساسات نیز میتوانند بسیار مفید باشند برای اندازهگیری یک حرکت بازار، زیرا تاجاییکه سرمایهگذاران به مقادیر افراطی از ترس و حرص عمل میکنند، سرمایهگذاران سعی میکنند که مخالف این تمایلات افراطی باشند و عکس از آنها را ارائه دهند.
بازارهای خرسی می توانند بسیار ناپایدار باشند.
در بازار گاوی، تریدرها از پسزمینهٔ بازار اطمینان دارند و برای سرمایهگذاری یا معامله حاضر هستند و موقعیتهای خود را برای مدت زمان بیشتری نگه میدارند. در بازار خرسی، عدم اطمینان باعث استرس مداوم تریدرها درباره کاهش قیمتها میشود.
اگر در یک بازار خرسی کوتاهفروشی داشته باشید، بهدلیل این عدم اطمینان غالب و ترس از وارونگی تند، دوام نگهداشتن موقعیت و عصبانیت خود دشوار میشود. این عدم اطمینان باعث افزایش نوسانات در بازار میشود زیرا تریدرها ممکن است به خرید و فروش در سطوحی که به طور عادی در نظر نمیگیرند، ترغیب شوند، به دلیل عملکرد قیمت ناپیوسته.
کاهش قیمتهای بزرگ همچنین ممکن است خریداران را مجدداً به بازار جلب کند – “خرید در افت” – که سپس موقعیت خود را سریعاً وقتی قیمتها ادامه مییابد، میفروشند، که باز هم به افزایش احساسات منفی و عملکرد قیمت ناپیوسته کمک میکند. اصول همچنان درست است – “تلاش برای گرفتن یک چاقوی افتاده” را به یاد داشته باشید. به خاطر داشته باشید که معمول است که یک حرکت گاوی کوتاهمدت در یک بازار خرسی بلندمدت و برعکس رخ دهد.
تجزیه و تحلیل فنی بر اساس اقدام قیمت انجام می شود.
تحلیل فنی، استفاده از تجزیه و تحلیل آماری است برای کمک به ارزیابی قیمت یک دارایی یا بازار. با استفاده از دادههای تجارت تاریخی، از جمله قیمت و حجم، تریدرها میتوانند یک نمودار ایجاد کرده و ببینند که آیا یک دارایی یا یک بازار به زیرارزش یا بالاارزش است و زمانبندیهایی را که شرایط معکوس یا گسترش این شرایط ممکن است، شناسایی کنند.
تریدرهای فعال ممکن است از نمودارهایی با زمانبندیهایی کوتاهمدت مانند یک دقیقه استفاده کنند در حالی که سرمایهگذاران بلندمدت ممکن است از نمودارهای روزانه یا هفتگی استفاده کنند تا به آنها کمک کنند تا وقتی که تصمیم گیری مطمئنتری را انجام میدهند، نگرش خود را تعیین کنند.
تعداد زیادی روندهای قیمتی مختلف وجود دارند که به تریدرها کمک میکنند تا حرکتهای آینده را “پیشبینی” کنند.
این شامل موارد زیر است:
– روندهای قیمتی جهتی: یک روند صعودی با بالاترین قیمتها و پایینترین قیمتهای بالاتری یک بازار گاوی را تأیید میکند، در حالی که یک روند نزولی با بالاترین قیمتهای پایینتر و پایینترین قیمتهای پایینتر یک بازار خرسی را تأیید میکند.
– الگوهای قیمتی تاریخی: بسیاری از تحلیلگران فنی به گذشته نگاه میکنند تا به پیشبینی آینده کمک کنند. آیا یک دارایی همیشه در یک سطح قیمتی خاص در یک نمودار به رالی یا نزول میرود و اگر بله چندین بار این اتفاق افتاده است؟ آیا یک دارایی رابطه مستقیمی با دیگری دارد؟ (همبستگی) و اگر بله، چقدر دقیق این دو بازار همبستگی دارند و آیا تأخیر زمانی بین حرکات وجود دارد؟
– حجم میتواند در شناسایی تغییرات بازار کمک کند: اگر یک دارایی به طور ناگهانی در جهت معکوسی با حجمی بزرگتر از معمول تغییر جهت دهد، تریدرها باید آگاه باشند که یک تغییر جهت ممکن است رخ دهد. اگر حرکت با حجم کم یا معمولی اتفاق بیفتد، آنگاه تغییر جهت احتمالاً کمتر است. اگر حجم در یک روند صعودی کاهش یابد، احتمالاً به معنی آن است که شتاب این حرکت کمتر شده است که نشانهای دیگر از احتمال تغییر جهت بازار است.
نمودار زیر نشان میدهد که چگونه شاخص S&P 500 در طول 23 سال گذشته بین بازار گاوی و خرسی تغییر کرده است – و دوباره برگشته است. در حالی که این نمودار نشان میدهد که کجا و کی بازار برگشته است، مهم است که همچنین به “پشت صحنهها” نگاه کنیم و ببینیم چه تغییرات اصلی بازار را حرکت دادهاند.
اولین بازار خرسی در اوایل سال 2000 آغاز شد، زمانی که حباب داتکام پس از اینکه ارزشهای بازار سهامی بسیار زیادی به یک دسته از شرکتهای اینترنتی اعمال شد، به طور ناگهانی انفجار کرد. وقتی حرص به ترس تبدیل شد، سرمایهگذاران سهام را دور انداختند تا بازار به تعادل برسد و ثابت شود، پایان دوره بازار خرسی.
در مارس 2003، بازارهای مالی شروع به رونق یافتند، کمکی که از طریق افزایش هزینههای زیرساختی و کاهش مالیاتها توسط رئیسجمهور آمریکا، بوش، آغاز شد. این کاهش مالیات – تغییرات ماکرو-بنیادی – به افزایش مصرف مصرفکننده و رشد اقتصادی کمک کرد تا که بحران مالی جهانی سال 2008 بازارها را فرا گرفت.
در اواخر سال 2007 و اوایل سال 2008، فروپاشی قیمتهای مسکونی در ایالات متحده – در آن زمان سرمایه مصرفکنندگان – و کاهش رشد آمریکا منجر به کاهش شدید قیمتهای سهام شد. دولت آمریکا مجبور شد تا بانک سرمایهگذاری بیر استرنز را نجات دهد و سپس Fannie Mae و Freddie Mac، دو آژانس مسکن حمایتشده توسط دولت، که صدها میلیارد دلار وام مسکونی زیر معیار را خریده بودند، را حمایت کند. از سپتامبر 2007 تا مارس 2009، شاخص S&P 500 تقریباً 60٪ کاهش یافت، زمانی که احساسات منفی طوفانی را همراه داشت.
در سال 2008، اقتصاد آمریکا به رکود فرو رفت و بانک مرکزی ضرورت داشت تا سریع عمل کند. با توجه به اینکه نرخ بهرهای از قبل نزدیک به صفر بود، بانک مرکزی به سه دوره مختلف از تسهیلات پولی (QE) راهی میشد تا از طریق خرید بندهای دولتی آمریکا و اوراق قرضه پشتوانهشده به اقتصاد پول وارد کند. به طور کلی، بین سال 2008 و اواخر 2015، ترازنامه بانک مرکزی فدرال از 900 میلیارد دلار به 4.5 تریلیون دلار افزایش یافت، از طریق سه دوره QE.
این مقاله به انواع مختلفی اشاره کرده است که حرکت بازار میتواند با استفاده از تحلیلهای بنیادی و فنی شناسایی شود. همانطور که در تمام جنبههای معاملهگری، تمرین و دانش بیارزش نیستند و به شما کمک میکنند تا حرکات و احساسات بازار را به سرعت و با اطمینان بیشتر شناسایی کنید.
بازارهای خرسی ممکن است به سرعت بسیار بالا حرکت کنند زیرا احساسات منفی به حرکات قیمتی تندی کمک میکند، در حالی که “بیشتر” بازارهای گاوی با یک سرعت کمتر و در روندی کمتر هیجانانگیز حرکت میکنند. به یاد داشته باشید که در هر دو بازار گاوی و خرسی، حرکات کوتاه مدت در جهت مخالف ممکن است بدون ابطال روند اصلی رخ دهند – و ممکن است در هر دو جهت فرصتهایی وجود داشته باشد.