رفقا، تو این بازار وحشی و پرنوسان فارکس، هر تیک قیمتی یه داستان داره، یه راز پنهان. اگه بلد باشی این رازها رو بخونی، میتونی از فرصتهای طلایی استفاده کنی و سودهای واقعی به جیب بزنی. اما چطور این زبان رو یاد بگیریم؟ اینجا جاییه که نمودار شمعی ژاپنی، یا همون کندل استیک، ناجی شماست. خیلیها فکر میکنن اینا فقط یه مشت مستطیل رنگیان، اما باور کنید، این شمعهای کوچیک، نبض بازار رو تو خودشون دارن. اونا فقط قیمت باز و بسته شدن رو نشون نمیدن؛ اونا جنگ تمامعیار خریدار و فروشنده رو تو هر تایمفریم به تصویر میکشن. چیزی که اکثر تریدرهای تازهکار نادیده میگیرن، اینه که چطور با همین کندل استیکهای به ظاهر ساده، میشه حرکات بعدی قیمت رو پیشبینی کرد و بهترین فرصتهای معاملاتی رو تو نمودار شمعی فارکس شکار کرد. آمادهاید تا با هم این زبان رو از ریشه یاد بگیریم و مثل یه تریدر واقعی، بازار رو به نفع خودمون بچرخونیم؟ پس بزن بریم!
نقشه راه مقاله
آنچه یاد میگیرید
در این مقاله، با تکیه بر تجربه سالها حضورم تو بازار، قراره یاد بگیرید که چطور: آناتومی کندلها رو بفهمید، زبان بدن قیمت رو کدگشایی کنید، الگوهای بازگشتی و ادامهدهنده رو شناسایی کنید، سیگنالهای مخفی بازار رو شکار کنید، تصمیمات معاملاتی هوشمندانه بگیرید و مثل یک حرفهای وارد و خارج بشید، و از نکات کلیدی و خطاهای رایج باخبر بشید تا از ضررهای احتمالی جلوگیری کنید. اینها ابزارهایی هستند که شما رو به یک تریدر واقعی تبدیل میکنند!
برای مشاهده تمامی جلسات روی عبارت آموزش فارکس کلیک کنید.
آموزش رایگان فارکس
5/5 – (7 امتیاز)
تاریخچه نمودار شمعی ژاپنی: از برنج تا دلارهای فارکس!
رفقا، این کندلهایی که امروز صبح تو متاتریدر یا تریدینگویو میبینید، یه شبه از آسمون نیفتادن! داستانشون برمیگرده به قرن هجدهم ژاپن، جایی که یه نابغه به اسم «هوما مونهیسا» از شهر ساکاتا، برای تحلیل قیمت برنج ازشون استفاده میکرد. جالبه بدونید که همزمان، اون سر دنیا، «چارلز داو» هم داشت پایههای تحلیل تکنیکال رو میریخت. با اینکه این دو سیستم کاملاً مستقل از هم توسعه پیدا کردن، اما اصولشون عجیب شبیه هم بود. این به ما چی میگه؟ اینکه اصول بازار، ذاتاً توی هر فرهنگی یکیه؛ فقط زبان بیانش فرق میکنه. و این خودش یه درس بزرگه، یه درس برای ما تریدرها که دنبال ذات بازاریم!
اونا به این باور بودن که:
- چیزی که مهمه، «قیمت» هست، نه «چرا» اون قیمت به وجود اومده. (این یعنی تحلیل تکنیکال میتونه بر فاندامنتال اولویت داشته باشه)
- تمام اطلاعات مورد نیاز ما، توی خود قیمتها پنهان شده.
- بازار همیشه در حال نوسانه و قیمتها ثابت نمیمونن.
- معاملهگران بر اساس احساس ترس و طمع، به قیمتها نوسان میدن.
- و نکته آخر و خیلی مهم: قیمتی که شما روی نمودار مشاهده میکنید، لزوماً ارزش واقعی اون دارایی نیست! این رو همیشه یادتون باشه.
استیو نیسون، کسی که کندلها رو به دنیای غرب معرفی کرد، میگه ایدههای هوما بعد از سال ۱۸۵۰ شکل گرفت و طی سالها تکامل پیدا کرد تا به این سیستم قدرتمند نمودار شمعی ژاپنی تبدیل شد که امروز ما تو فارکس ازش استفاده میکنیم. پس، وقتی به یه کندل نگاه میکنید، یادتون باشه که پشتش قرنها تجربه و دانش خوابیده. این فقط یه نمودار نیست، یه تاریخچه است که داره با شما حرف میزنه و باید بهش گوش بدید و دیتای زنده بازار رو ازش استخراج کنید.
[“adrotate banner=”18”]
آناتومی کندل استیک: زبان ساده حرکات قیمت در فارکس
خب، حالا که فهمیدیم نمودار شمعی ژاپنی از کجا اومده، بریم سراغ اینکه اصلاً چی هست و چطور باید خوندش. هر کندل، فارغ از تایمفریم (چه یه دقیقه باشه، چه یک روز)، چهار تا اطلاعات حیاتی رو به شما میده. هر کندل از دو بخش اصلی تشکیل شده: یک قسمت توخالی یا توپر که بدنه کندل رو میسازه و خطوط باریک و بلند در طرفین بدنه که سایه کندل شناخته میشه و به نامهای فتیله و دم هم معروفه.
این چهار اطلاعات کلیدی که هر کندل به ما میده، عبارتند از:
- قیمت باز شدن (Open Price)
- قیمت بسته شدن (Close Price)
- بالاترین قیمت (High Price)
- و پایینترین قیمت (Low Price)
بدنه کندل، فاصله بین قیمت باز شدن و بسته شدن رو نشون میده. سایهها هم بالاترین و پایینترین قیمتی که تو اون بازه زمانی معامله شده رو به ما میگن. حالا رنگ و توپر یا توخالی بودن بدنه چطور؟ اینجاست که داستان جذابتر میشه و باید خوب گوش کنید:
- بدنه توخالی (معمولاً سبز یا سفید): اگه قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشه، کندل صعودیه. یعنی خریدارها قدرت رو در دست داشتن و بازار رو بالا کشیدن. پایین بدنه، قیمت باز شدن و بالای بدنه، قیمت بسته شدن رو نشون میده.
- بدنه توپر (معمولاً قرمز یا مشکی): اگه قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن باشه، کندل نزولیه. یعنی فروشندهها بازار رو کنترل کردن و قیمت رو پایین آوردن. بالای بدنه، قیمت باز شدن و پایین بدنه، قیمت بسته شدن رو نشون میده.
طبق تجربه من، همین سادگی بصری نمودار شمعی ژاپنی باعث شده که از نمودارهای میلهای یا خطی خیلی محبوبتر باشه. شما با یه نگاه میتونید بفهمید که تو اون تایمفریم، خریدارها قویتر بودن یا فروشندهها. اگه کندل صعودی باشه، یعنی خریدارها فشار آوردن و قیمت رو بالا بردن. برعکس، کندل نزولی نشون میده که فروشندهها دست بالا رو داشتن و قیمت رو پایین کشیدن. این اطلاعات، پایه و اساس هر تحلیلیه و بهتون کمک میکنه تا نبض بازار رو تو دستتون بگیرید و مثل یه شکارچی، فرصتها رو رصد کنید. این یعنی دیتای زنده بازار جلو چشم شماست!
تصویر زیر، تفاوت کندل استیک با نمودار میلهای رو نشون میده. ببینید چقدر اطلاعات بیشتری رو با یه نگاه بهتون میده:
بدنه بلند و کوتاه: پیام قدرت یا ضعف در کندل استیک فارکس
به طور کلی، هرچه بدنه کندل بلندتر باشه، یعنی فاصله قیمت بسته شدن تا باز شدن بیشتره و نوسان قیمت شدیدتر بوده. این نشونه قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان تو بازاره. وقتی من یه بدنه بلند میبینم، میفهمم که یه طرف بازار با قاطعیت داره حرکت میکنه و این یعنی یه فرصت طلایی یا یه هشدار جدی! باید حواسم رو حسابی جمع کنم و آماده واکنش باشم.
کندل بلند و صعودی (معمولاً سفید/سبز): یک کندل با بدنه بلند و صعودی (توخالی)، فشار شدید خریداران رو نشون میده. هرچه بدنه بلندتر باشه، یعنی پیشرفت قیمت از قیمت باز شدن تا قیمت بسته شدن بیشتر بوده. بسته به موقعیت قرارگیری کندلها در نمودار، کندلهای قوی هر کدام میتونن رفتار معاملهگران رو به ما بگن. مثلاً، پس از یک افت قیمت شدید، شمعدانهای بلند صعودی میتونن نقطه عطف بالقوه یا سطح پشتیبانی رو مشخص کنن. اما حواستون باشه، اگر خرید پس از مدتها پیشروی، بیش از حد تهاجمی بشه، میتونه منجر به صعود بیش از حد و سپس اصلاح بشه. پس همیشه به موقعیت کندل در روند توجه کنید؛ این نکته کلیدیه و خیلیها ازش غافل میشن و ضرر میکنن.
کندل بلند و نزولی (معمولاً سیاه/قرمز): یک کندل با بدنه بلند و توپر، فشار شدید فروشندگان رو نشون میده. هر چه بدنه کندل بلندتر باشه، یعنی افت قیمت از قیمت باز شدن تا بسته شدن بیشتر بوده. بسته به موقعیت قرارگیری کندلها در نمودار، کندلهای قوی هر کدام میتونن رفتار معاملهگران رو نشون بدن. پس از یک پیشرفت قوی قیمت، یک شمعدان نزولی بلند میتونه نقطه عطفی رو نشون بده یا سطح مقاومت آینده رو مشخص کنه. پس از یک افت طولانی، یک شمعدان نزولی بلند میتونه نشاندهنده وحشت یا تسلیم شدن باشه. اینجاست که تریدرهای باهوش فرصت پیدا میکنن که وارد عمل بشن و شکار کنن. شما هم میتونید یکی از اونها باشید! این دیتای واقعی بازار رو دست کم نگیرید.
[“adrotate banner=”5]
سایههای بلند و کوتاه: حرفهای پنهان بازار
سایهها، رفقا، شاید کوچیک به نظر بیان، اما اطلاعات خیلی مهمی رو تو دل خودشون دارن. اونا به ما میگن که قیمت تو اون تایمفریم تا کجا رفته و برگشته. سایه بالایی، اطلاعات معاملات خرید و سایه پایینی، اطلاعات معاملات فروش رو نشون میدهند. یک سایه کوتاه نشون میده که اکثر معاملات در محدوده قیمت باز شدن و بسته شدن کندلها بوده، در حالی که یک سایه بلند نشون میده معاملات از قیمت باز و بسته شدن فاصله گرفتهاند و در قیمتهای بالاتر یا پایینتر خرید و فروش شدهاند. این یعنی دیتای واقعی معاملات!
مثلاً، یک شمعدان با سایه بلند بالایی و سایه کوتاه پایینی نشون میده در طول جلسه معاملاتی خریداران قدرت رو در دست گرفتهاند و قیمت رو بالا بردهاند، اما در انتها این فشار فروشندگان بوده که شمعدان رو با قیمت پایینتر بسته است. این تحلیل برای کندلهایی با سایه پایینی بلند و سایه بالایی کوتاه برعکسه.
چیزی که از تجربه خودم یاد گرفتم اینه: کندلهایی که سایههای خیلی بلند دارن و بدنشون کوچیکه، اغلب نشونه سردرگمی و بیثباتی بازارن. اینا میگن بازار هنوز تصمیم نگرفته و هر لحظه ممکنه جهت عوض بشه. پس با این کندلها با احتیاط بیشتری معامله کنید و منتظر تأیید بمونید. عجله کار دستتون میده! این رو همیشه یادتون باشه و بهش عمل کنید تا سرمایهتون به خطر نیفته. دیتای این کندلها فریاد میزنه: “احتیاط!”
الگوی کندل استیک ماروبزو (Marubozu): قدرت مطلق
الگوی کندل ماروبزو، یکی از قویترین و واضحترین کندلهاست. این کندل هیچ سایهای نداره و فقط از یه بدنه بلند تشکیل شده. این یعنی چی؟ یعنی تو اون تایمفریم، از لحظه باز شدن تا لحظه بسته شدن، فقط یه طرف بازار (خریدار یا فروشنده) کنترل کامل رو در دست داشته و هیچ عقبنشینی نکرده. این یه سیگنال قاطع و بدون اما و اگره؛ یه دیتای شفاف از قدرت بازار!
یک کندل ماروبزو صعودی (سفید یا سبز) نشون میده قیمت بسته شدن کندل با بیشترین قیمت و قیمت باز شدن با کمترین قیمت یکی است. این یعنی در طول جلسه معاملاتی از ابتدا تا انتها قدرت در دست خریداران بوده و ادامه روند صعودی است. یک کندل ماروبزو نزولی (سیاه یا قرمز) نشون میده قیمت بسته شدن کندل با کمترین قیمت و قیمت باز شدن کندل با بیشترین قیمت یکی است. این یعنی در طول جلسه معاملاتی از ابتدا تا انتها قدرت در دست فروشندگان بوده و ادامه روند نزولی است. وقتی من این کندل رو میبینم، میفهمم که بازار با قاطعیت داره تو یه جهت حرکت میکنه و این میتونه یه سیگنال قوی برای ورود یا خروج باشه. این کندل فریاد میزنه: “من تصمیم گرفتم!” و شما باید به این فریاد گوش بدید و استراتژیتون رو بر اساسش تنظیم کنید.
الگوی کندل استیک اسپینینگ تاپ (Spinning Top): سردرگمی بازار
کندلهایی که بدنه کوتاه و سایه بلند متقارن در دو طرف دارند، کندل اسپینینگ تاپ هستند. به این کندلها کندل فرفره نیز میگویند زیرا مانند فرفره بدنه کوچک و دم بلند دارند. الگوی کندل اسپینینگ تاپ نشون میده جلسه معاملاتی فعال بوده و سایههای بلند نشون میده خریداران و فروشندگان هر کدام سعی کردهاند جهت قیمت رو به نفع خود تغییر بدن، اما بدنه کوچک گواه اینه که قدرت هیچکدوم نتونسته بر دیگری غلبه کنه. این یعنی بازار بلاتکلیفه و هیچ دیتای قاطعی وجود نداره.
پس از یک روند صعودی، ظاهر شدن یک کندل فرفره نشون میده فروشندگان وارد بازار شدهاند و قدرت خریداران کم شده که احتمال ایجاد یک وقفه قیمتی یا تغییر روند رو نشون میده. ظاهر شدن کندل فرفره پس از روند نزولی نیز همین تحلیل رو داره و نشانه وارد شدن خریداران به بازار و کاهش قدرت فروشندگان است که ممکن است موجب وقفه قیمتی یا تغییر روند بشه. این کندلها به من میگن که بازار هنوز تصمیم نگرفته و منتظر یه محرک جدیده. پس بهتره دست نگه دارید و منتظر تأیید بعدی باشید. عجله نکنید، صبر کلید موفقیته و شما رو از ضررهای احتمالی نجات میده! این یه قانون طلایی تو بازاره.
[“adrotate banner=”7]
الگوی کندل استیک دوجی (Doji): لحظه تردید
الگوی کندل دوجی زمانی شکل میگیره که قیمت باز شدن و بسته شدن کندل در یک قیمت یا بسیار نزدیک به هم باشه. یعنی کندل بدنه نداره یا بدنه خیلی خیلی کوچیکی داره. سایهها در کندل دوجی میتونن متفاوت باشن: خیلی بلند یا بلند یا حتی کوتاه و لازم نیست سایهها با هم متقارن باشن.
دوجی ممکنه به شکل یک علامت به علاوه ظاهر بشه یا ممکنه شبیه یک صلیب یا صلیب معکوس باشه، اما در هر حال یک الگوی خنثی است و هرگونه سوگیری قیمت بر اساس روند قبلی و تأیید کندل بعدی است. یعنی اگه کندل دوجی در ادامه یک روند نزولی قوی ظاهر بشه و کندل بعد از دوجی صعودی باشه، دوجی پایان روند نزولی و نشانه تغییر روند بازاره. این یک سیگنال مهم برای تریدرهای تیزبین محسوب میشه و میتونه دیتای مهمی برای شما باشه.
حالت ایده آل برای دوجی قیمت باز و بسته برابر است، اما حتماً لازم نیست این گونه باشد. همین که تداعیگر یک کندل دوجی باشد نیز کافی است. دوجی حس بلاتکلیفی یا کشمکش بین خریداران و فروشندگان رو منتقل میکنه. قیمتها در طول جلسه بالاتر و پایینتر از سطح افتتاح میشه، اما در سطح افتتاحیه یا نزدیک آن بسته میشه. نتیجه یک توقف است. نه گاوها و نه خرسها نتونستند کنترل خود رو به دست بیارن و نقطه عطفی در حال شکلگیریه.
تجربه به من نشون داده که دوجی، اگه بعد از چند کندل بلند و قوی (صعودی یا نزولی) ظاهر بشه، اهمیتش خیلی بیشتره. استیون نیسون هم خاطرنشان میکنه که دوجی که در میان شمعدانها با بدنه کوچک شکل میگیره، مهم تلقی نمیشه. با این حال، دوجی که در میان شمعدانهایی با بدنه واقعاً بلند شکل میگیره، مهم تلقی میشه. این یعنی حواستون به زمینه بازار باشه؛ دوجی تنها یه علامت نیست، بلکه یه علامت هشداردهنده است که باید جدی گرفته بشه و بهش واکنش نشون بدید. این دیتای لحظهای بازار رو جدی بگیرید!
تحلیل الگوی کندل استیک دوجی در روند قیمتی
اعتبار کندل دوجی با روند قبلی و کندلهای بعدی سنجیده میشه. پس از یک روند صعودی با کندلهای صعودی، ظاهر شدن یک دوجی نشون میده فشار خرید در حال تضعیف است. پس از یک روند نزولی با کندلهای نزولی، کندل دوجی نشون میده فشار فروش در حال تضعیف است. الگوهای دوجی نشون میدهند قدرت خرید و فروش در حال تقابل مساوی با یکدیگر هستند و تغییر جهت روند محتمله. دوجی به تنهایی برای پیشبینی معکوس شدن روند کافی نیست و گاهی نیاز به تأیید بیشتر است. این رو خوب تو ذهنتون داشته باشید: هیچوقت فقط به یک کندل اعتماد نکنید! بازار همیشه پیچیدهتر از اونیه که فکر میکنید و به چندتا سیگنال نیاز دارید تا با دیتای قویتری تصمیم بگیرید.
کندل دوجی در روند صعودی: پس از چند کندل صعودی قدرتمند، تشکیل یک کندل دوجی نشون میده فشار فروشندگان به بازار اضافه شده و قدرت خریداران در حال کاهش است. برای ادامه روند صعودی نیاز به بالا رفتن قدرت خریداران است. دوجی میتونه نشانهای از تغییر روند باشه به شرطی که تشکیل روند نزولی تأیید بشه. تأیید روند نزولی میتونه ایجاد یک گپ قیمتی به سمت نزول یا یک کندل قوی نزولی پس از دوجی باشه. این یعنی وقت احتیاط و شاید خروج از پوزیشن خرید. سودتون رو سیو کنید و ریسک نکنید! دیتای بازار داره بهتون هشدار میده.
کندل دوجی در روند نزولی: پس از چند کندل نزولی قوی، تشکیل یک کندل دوجی نشون میده فشار خریداران به بازار اضافه شده و قدرت فروشندگان در حال کاهش است. برای ادامه روند نزولی نیاز به بالا رفتن قدرت فروشندگان است. دوجی میتونه نشانهای از تغییر روند باشه به شرطی که تشکیل روند صعودی تأیید بشه. تأیید روند صعودی میتونه ایجاد یک گپ قیمتی به سمت صعود یا یک کندل قوی صعودی پس از دوجی باشه. این یعنی ممکنه یه فرصت خرید عالی در راه باشه، گوشبهزنگ باشید و آماده ورود بشید! دیتای بازار داره بهتون هشدار میده.
کندل دوجی پایه بلند (Long Leg Doji)
دوجی پایه بلند کندلی است که قیمت باز و بسته شدن یکسان و سایههای بالا و پایین بسیار بلند داره. این کندل به این معناست که در محدودههایی از زمان فشار تقاضا باعث شده که قیمت تا حد زیادی بالا بره و در محدودههایی از زمان نیز فشار بالای عرضه قیمت رو تا حدود زیادی پایین برده. این امر نوسان زیاد بازار رو نشون میده و باعث عدم قطعیت در معاملات میشه. به همین دلیل بازار نیاز به استراحت خواهد داشت و احتمالاً در بازار روند دار بعد از ظهور کندل دوجی پایه بلند، برای مدتی بازار در محدوده همان دوجی پایه بلند نوسان ریز خواهد داشت و به اصطلاح رنج میشه. این کندل به من میگوید که بازار گیج شده و بهتره فعلاً دست به معامله نزنید، چون ممکنه به هر سمتی حرکت کنه و شما رو غافلگیر کنه. دیتای این کندل فریاد میزنه: “بلاتکلیفی!”
کندل دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
کندل دوجی سنجاقک دارای یک سایه بلند در پایین است و قیمت باز و بسته شدن کندل و بالاترین قیمت با هم برابر است یا بسیار نزدیک است. شکل ظاهری دوجی سنجاقک مشابه یک T است. این کندل نشون میده در ابتدا تقاضا موجب باز شدن قیمت شده، در طول جلسه معاملاتی فروشندگان با افزایش عرضه قیمت رو بسیار پایین آوردهاند، اما در انتها نیز فشار خریداران موجب بسته شدن قیمت در نقطه آغازین یا نزدیک به آن شده است. این یعنی خریدارها تسلیم نشدن و برگشتن! این دیتای زنده به ما میگه که خرسها نتونستن پیروز بشن.
رفتار بازار پس از کندل دوجی سنجاقک بستگی به روند پیش از سنجاقک و کندل تأیید پس از آن داره، اما اعتبار این کندل در انتهای روند نزولی و در محدوده حمایتی روند بیشتره. اگر در انتهای یک روند نزولی دوجی سنجاقک شکل بگیره، یعنی خریداران با قدرت وارد بازار شدهاند و به دنبال تغییر روند بازار هستند و اگر کندل پس از سنجاقک نیز صعودی باشه، به احتمال بسیار زیاد روند پیش رو یک روند صعودی خواهد بود. این یعنی یه فرصت خرید عالی ممکنه در راه باشه، آماده ورود باشید و این سیگنال رو از دست ندید! از تجربه من بهتون میگم، این سیگنالها رو جدی بگیرید.
کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
کندل دوجی سنگ قبر زمانی شکل میگیره که قیمت باز شدن، بسته شدن و حد پایین کندل برابر یا با اختلاف کمی از یکدیگر قرار گیره و یک سایه بلند بالایی وجود داشته باشه. دوجی سنگ قبر نشون میده در طول جلسه معاملاتی فشار خریداران غالب بوده، اما در انتها این فروشندگان هستند که توانستهاند قیمت بسته شدن کندل رو پایین بیارن. این یعنی خریدارها نتونستن موقعیت خودشون رو حفظ کنن و دیتای بازار داره از ضعف خریداران حرف میزنه.
پیشبینی از روند بازار پس از تشکیل کندل دوجی سنگ قبر بستگی به روند پیش از سنگ قبر و تأیید پس از آن داره، اما دوجی سنگ قبر در انتهای روند صعودی و محدوده مقاومتی اعتبار بیشتری داره. فروشندگانی که توانستهاند قیمت بسته شدن کندل رو پایین بیارن، ممکن است بتوانند روند قیمت رو نیز تغییر بدن. بنابراین اگر روند پیش از سنگ قبر صعودی بود و یک کندل نزولی هم پس از آن ایجاد شد، به احتمال زیاد شروع روند نزولی است. این یعنی آماده فروش باشید! وقتشه که سودتون رو سیو کنید و از بازار خارج بشید. تجربه میگه، این سیگنال رو دست کم نگیرید.
[“adrotate banner=”11]
بازی گاو نر در مقابل خرس: کندل استیکها چه میگویند؟
بذارید بازار رو مثل یه زمین فوتبال ببینیم، جایی که گاوها (خریدارها) توپ رو به سمت بالا میبرن و خرسها (فروشندهها) به سمت پایین هلش میدن. کندل استیکها به ما میگن که تو اون بازی، توپ چقدر دست کدوم تیم بوده و نتیجه چی شده. با این فرض، میتونیم اتفاقات زمین رو با ۶ نوع کندل استیک نشان دهیم و دیتای قدرت رو در بازار بخونیم:
- شمعدانهای بلند صعودی (سفید/سبز): گاوها در بیشتر بازی توپ (معاملات) را کنترل میکردند و برنده شدند. قدرت دست خریدارهاست!
- شمعدانهای بلند نزولی (سیاه/قرمز): خرسها در بیشتر بازی توپ (معاملات) را کنترل میکردند و برنده شدند. قدرت دست فروشندههاست!
- شمعدانهای کوچک (مثل اسپینینگ تاپ): هیچ یک از دو تیم نتوانستند توپ را جابجا کنند و قیمتها در همان جایی که شروع کردهاند به پایان رسید. (بلاتکلیفی و سردرگمی محض، دیتای بازار بیجهته!)
- شمعدان با سایه پایینی بلند (مثل چکش): خرسها در قسمتی از بازی توپ را در اختیار داشتند، اما در پایان کنترل خود را از دست دادند و گاوها یک بازگشت چشمگیر انجام دادند. (بازگشت صعودی، خریدارها برگشتند و بازی رو عوض کردن! سیگنال خرید!)
- شمعدان با سایه بالایی بلند (مثل ستاره دنبالهدار): گاوها بخشی از بازی را در اختیار داشتند، اما در پایان کنترل خود را از دست دادند و خرسها یک بازگشت چشمگیر انجام دادند. (بازگشت نزولی، فروشندهها برگشتند و ورق برگشت! سیگنال فروش!)
- شمعدان با سایههای بلند بالا و پایین (مثل دوجی پایه بلند): هر دو خرس و گاو نر لحظات خود را در طول بازی داشتند، اما هیچکدام نتوانستند دیگری را کنار بگذارند، و در نتیجه به یک وضعیت بلاتکلیفی رسید. (توازن قدرت و عدم قطعیت، بازار منتظر یه تلنگره و شما باید منتظر دیتای بعدی باشید.)
آنچه نمودار شمعی ژاپنی به شما نمیگوید
اینجاست که خیلیها اشتباه میکنن و فکر میکنن کندلها همهچیز رو بهشون میگن. درسته که کندلها اطلاعات قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین قیمت رو به ما میدن، اما یه نکته خیلی مهم رو نمیگن: «ترتیب اتفاقات تو اون تایمفریم چی بوده؟» این یه حفره اطلاعاتیه که باید حواستون بهش باشه و ازش غافل نشید. دیتای خام کندلها همیشه کامل نیست.
در واقع، شمعدانها اقدامات قیمت رو نشون میدن، اما نمیگن کدام اقدام اول صورت گرفته است. بر این اساس یک کندل قوی صعودی فاصله بین قیمت باز شدن و بسته شدن و بالاترین و پایینترین قیمت رو نشون میده، اما نمیگوید کدام اول بوده است. دو سناریو میتونه منجر به همین کندل بشه:
- ممکنه قیمت پس از باز شدن، یک افت کوچک رو برای تشکیل حد پایین قیمت و سایه پایینی تجربه کنه، سپس تا حد بالا معامله بشه و بالا بره و در انتها با یک افت کوچک دیگر قیمت بسته بشه.
- یا ممکنه قیمت پس از باز شدن با حرکات تیزی بالا بره و حد بالای قیمت رو بسازه، سپس با یک حرکت تیز دیگر پایین بیاد و حد پایین قیمت رو بسازه و دوباره برای بسته شدن قیمت در بالای قیمت باز شدن یک پیشرفت قیمتی دیگر رو تجربه کنه.
هر دوی این فرضیهها منجر به ساختن یک کندل صعودی قوی میشه، اما اگه میدونستیم کدام اقدامات اول صورت گرفته، میتونستیم تحلیل دقیقتری از رفتار معاملهگران در نتیجه پیشبینی بهتری از آینده بازار داشته باشیم. پس همیشه یادتون باشه، کندلها فقط یه عکس لحظهای از نتیجه نبرد رو نشون میدن، نه فیلم کامل اون نبرد رو. برای همین، همیشه باید به دنبال تأیید و استفاده از ابزارهای دیگه هم باشید. هیچوقت تکبعدی تحلیل نکنید! این یه قانون طلایی تو بازاره و تجربه این رو بهم ثابت کرده.
اهمیت روند قبلی در الگوهای بازگشتی کندل استیک
گرگ موریس در کتاب خودش، Candlestick Charting Explained، خاطرنشان میکنه، برای اینکه الگویی به عنوان الگوی معکوس شناخته بشه، باید روند معکوس قبلی وجود داشته باشه. معکوس شدن صعودی نیاز به یک روند نزولی قبلی و معکوس نزولی نیاز به یک روند صعودی قبلی داره. این یه اصل اساسی تو تحلیل کندلهاست و دیتای روند قبلی، پایه هر تحلیله.
جهت روند رو میتونید با استفاده از خطوط روند، میانگینهای متحرک، تجزیه و تحلیل فراز/فرود قیمت یا سایر جنبههای تحلیل تکنیکی تعیین کنید. تا زمانی که اوراق بهادار زیر خط روند نزولی خود، زیر سطح بالای واکنش قبلی خود یا زیر میانگین متحرک خاص معامله میشد، روند نزولی وجود داشت. طول و مدت زمان بستگی به ترجیحات فردی داره. با این حال، از آنجا که شمعدانها ماهیتی کوتاهمدت دارن، معمولاً بهتره ۱-۴ هفته گذشته قیمتگذاری رو در نظر بگیرید. این نکته رو هیچوقت فراموش نکنید! بدون روند قبلی، هیچ الگوی بازگشتی معنی نداره و ممکنه به اشتباه بیفتید و ضرر کنید. پس همیشه به “زمینه” نگاه کنید و دیتای روند رو جدی بگیرید.
موقعیتیابی کندل استیک: ستاره و هارامی
برخی کندل استیکها به صورت تکی تجزیه و تحلیل میشن، اما برخی دیگر با توجه به محل قرارگیری پس از کندل آخر تحلیل میشن. این بدین معنی نیست که این الگوها دو کندلی هستند، زیرا کندل ماقبل آخر در تحلیل فنی تأثیری ندارند، بلکه فقط تأیید میکنند کندل دوم الگوی درستی است. از این دسته الگوها میتوان به دو کندل اشاره کرد:
- الگوی کندل ستاره (Star Position)
- الگوی کندل هارامی (Harami Position)
الگوی کندل ستاره (Star Position)
گفته میشه که شمعدانی که از شمعدان قبلی فاصله داره (گپ میزنه)، در موقعیت ستاره قرار داره. شمعدان اول معمولاً دارای یک بدنه واقعی بزرگ است، اما نه همیشه، و شمعدان دوم در موقعیت ستاره دارای یک بدنه واقعی کوچک است. بسته به شمعدان قبلی، شمعدان موقعیت ستاره به بالا یا پایین گپ مییابد و جدا از عملکرد قیمت قبلی به نظر میرسد. این دو شمعدان میتوانند هر ترکیبی از سفید و سیاه باشند. دوجی، چکش، ستارههای دنبالهدار و فرفره دارای بدنه واقعی کوچکی هستند و میتوانند در موقعیت ستاره شکل بگیرند. چندین الگوی شمعدانی ۲ و ۳ کندلی وجود دارد که از موقعیت ستاره استفاده میکنند. این موقعیتها اغلب نشانه تغییر قدرت در بازار هستند و باید بهشون دقت کنید؛ اینا میتونن نقاط ورود و خروج رو بهتون نشون بدن. این دیتای موقعیتی رو جدی بگیرید!
الگوی کندل هارامی (Harami Position)
شمعدانی که در بدنه واقعی شمعدان قبلی شکل میگیره، در موقعیت هارامی است. هارامی در ژاپنی به معنی حامله است. به طور مناسب, شمعدان دوم در داخل اول قرار دارد. شمعدان اول معمولاً دارای بدنه واقعی بزرگ و بدنه دوم بدن واقعی کوچکتر از اول است. سایههای (بالا/پایین) شمعدان دوم لازم نیست در قسمت اول قرار داشته باشند، اگرچه ترجیح داده میشود. دوجی و اسپینینگ تاپ دارای بدنه واقعی کوچک هستند، به این معنی که میتوانند در موقعیت هارامی نیز شکل بگیرند. چندین الگوی شمعدانی ۲ و ۳ کندلی وجود دارد که از موقعیت هارامی استفاده میکنند. این الگوها هم میتونن سیگنالهای مهمی برای برگشت روند باشن و بهتون کمک کنن تا زودتر از بقیه وارد عمل بشید و سود کسب کنید. اینها هم دیتای مهمی برای تریدرهای حرفهای هستند.
الگوهای بازگشتی کندل استیک با سایههای بلند (Long Shadow Reversals)
دو جفت الگوی معکوس شمعدانی وجود داره که از یک بدنه کوچک، یک سایه بلند و یک سایه کوتاه یا ناموجود تشکیل شده. به طور کلی، سایه بلند باید حداقل دو برابر طول بدنه واقعی باشه که میتونه سیاه یا سفید باشه. جهت سایه بلند و روند قبلی قیمت تعیینکننده روند آتی بازار هستند و این خیلی مهمه. این دیتای بصری، اطلاعات زیادی به شما میده.
جفت اول، چکش (Hammer) و مرد آویخته (Hanging Man)، شامل شمعدانهای یکسان با بدنه کوچک و سایههای بلند پایین است. جفت دوم، چکش معکوس (Inverted Hammer) و ستاره دنبالهدار (Shooting Star) نیز شامل شمعدانهای یکسان است، اما دارای بدنه کوچک و سایههای بالایی بلند است. تنها اقدام قبلی قیمت و تأیید بیشتر ماهیت صعودی یا نزولی این شمعدانها رو تعیین میکنه. چکش و چکش معکوس پس از روند نزولی شکل میگیرند و الگوهای معکوس صعودی هستند، در حالی که ستاره دنبالهدار و مرد آویخته پس از روند صعودی شکل میگیرند و الگوهای معکوس نزولی هستند. این الگوها، اگه درست شناسایی بشن، میتونن سودهای خوبی براتون بسازن؛ فقط باید چشمهای تیزبین داشته باشید و به جزئیات دقت کنید. اینها سیگنالهای مهمی از دیتای زنده بازار هستند.
الگوی کندل استیک چکش (Hammer) و مرد آویخته (Hanging Man)
الگوی کندل چکش و الگوی کندل مرد آویزان یا مرد به دار آویخته هر دو از کندلهای بازگشت روند هستند و تنها موقعیت مکانی آنها نسبت به روند قبلی، سوگیری روند آتی پس از این الگوها رو مشخص میکنه. این یعنی “کجا” ظاهر میشن، مهمتر از “چی” هستن. این یک دیتای حیاتیه!
هر دو کندل دارای یک بدنه واقعی کوچک، یه سایه بالایی کوچک یا بدون سایه بالایی و یک سایه پایینی بلند که حداقل باید دو برابر بدنه باشد، هستند. تنها تفاوت آنها در نزولی و صعودی بودن کندل نیست، بلکه در موقعیت قرارگیری در روند است.
الگوی کندل چکش (Hammer): چکش یک الگوی معکوس صعودی است که پس از یک روند نزولی شکل میگیره. چکشها علاوه بر تغییر روند احتمالی، میتونن قسمتهای پایینی یا سطوح حمایتی رو مشخص کنن.
پایین بودن سایه بلند پایین نشون میده که فروشندگان قیمت رو در طول جلسه کاهش دادند. با این حال، پایان قوی نشون میده که خریداران برای کنترل بازار برگشتند و قیمت رو بالا کشیدند. این یعنی خریدارها تسلیم نشدن و آمادهاند تا بازار رو به سمت بالا هل بدن. این یک دیتای قوی برای ورود به پوزیشن خرید است!
الگوی کندل مرد آویخته (Hanging Man): مرد آویخته یک الگوی معکوس نزولی است که پس از یک روند صعودی شکل میگیره. این کندل میتونه نشانهای از مقاومت یا سقف بازار باشه. سایه بلند پایینی نشون میده که فروشندگان در طول جلسه قیمت رو به شدت پایین کشیدهاند. با اینکه خریداران تلاش کردن قیمت رو بالا نگه دارن، اما در نهایت نتونستن و قیمت نزدیک به قیمت باز شدن بسته شد. این یعنی فروشندهها دارن قدرت میگیرن و بازار ممکنه برگرده. این یک دیتای هشداردهنده برای خروج از پوزیشن خرید یا ورود به پوزیشن فروش است. تجربه به من ثابت کرده که این الگوها رو باید جدی گرفت.


















