تولید ناخالص داخلی در هر کشوری از عوامل اساسی توسعه و رشد اقتصادی آن است. تولید ناخالص داخلی، به عنوان یکی از شاخص های اصلی در تقویم اقتصادی فارکس، نشان دهنده توانمندی و پتانسیل هر کشور در ایجاد ارزش افزوده و ایجاد شغل است.
با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیقات و بررسی های متعددی در زمینه تولید ناخالص داخلی انجام شده است تا راهکارهای مناسب برای افزایش آن شناسایی شود. این مقاله نیز به بررسی فاکتورهای مؤثر در تولید ناخالص داخلی میپردازد و راهکارهایی برای تحقق رشد پایدار اقتصادی را معرفی میکند.
عناوین اصلی خبرها اغلب توسط انتشار شاخص تولید ناخالص داخلی (GDP) سلطه می شوند و این امر دلایل قابل قبولی دارد. انتشار شاخص تولید ناخالص داخلی، توجه زیادی از سوی معامله گران و شرکت کنندگان در بازار به خود جلب می کند به دلیل تاثیر نشانه ای و قابلیت جابجایی بازارهای مالی.
این مقاله مفهوم “رشد تولید ناخالص داخلی” را از منظر اقتصادی و دلیل اهمیت آن برای معامله گران بررسی می کند.
تولید ناخالص داخلی (GDP) چیست؟
تولید ناخالص داخلی (GDP) یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که برای اندازهگیری رشد و توسعه اقتصادی یک کشور استفاده میشود.
این مفهوم برای تعیین اندازه و قدرت اقتصادی یک کشور بسیار حائز اهمیت است و توسط سازمانهای بینالمللی، مانند سازمان تجارت جهانی (WTO) و بانک جهانی، برای مقایسه اقتصادهای مختلف جهان استفاده میشود.
GDP به مجموع تمامی کالاها و خدمات تولیدی در یک کشور در یک دوره زمانی خاص اشاره دارد. به عبارت دیگر، این ترکیب مقدار خروجی تمامی صنایع و بخشهای اقتصادی مختلف کشور را نشان میدهد.
از جمله عواملی که در محاسبه GDP مؤثر هستند، میتوان به تولید کشاورزی، صنعت، خدمات، ساختمان، قوانین، معادن و تجارت خارجی اشاره کرد.
برای محاسبه GDP، دو روش رایج وجود دارد. روش اول، روش تولیدی است که با جمع آوری تمامی درآمدهای تولیدی توسط صنایع و بخشهای مختلف اقتصادی، این مقدار را محاسبه میکند.
روش دوم، روش هزینه است که با جمع آوری تمامی هزینههای نهایی مصرف شده در فرآیند تولید، این مقدار را محاسبه میکند. هر دو روش به نتیجههای مشابهی خواهند رسید.
GDP میتواند به دو شکل معمول محاسبه شود: GDP نامحسوس و GDP حقیقی. GDP نامحسوس به مجموع تمامی درآمدهای تولیدی در یک کشور اشاره دارد، بدون در نظر گرفتن اثرات تورم.
از طرف دیگر، GDP حقیقی به مجموع تمامی درآمدهای تولیدی در یک کشور اشاره دارد، با در نظر گرفتن اثرات تورم.
تولید ناخالص داخلی به عنوان یک شاخص اقتصادی بسیار مهم، اندازهگیری رشد و توسعه اقتصادی یک کشور را تعیین میکند. افزایش GDP نشان دهنده رشد اقتصادی است و در نتیجه، افزایش سطح زندگی جمعیت و بهبود شرایط اقتصادی کشور است.
بنابراین، برنامهریزی و سیاستگذاریهای اقتصادی بر اساس این شاخص انجام میشود تا رشد اقتصادی و توسعه پایدار را تضمین کند.
GDP توسعه یافته در سال 1934 توسط سیمون کوزنتس، Gross Domestic Product (GDP) اندازه گیری تولید و تولید کالاهای تمام شده در اقتصاد یک کشور است. به طور معمول، GDP در سه دوره زمانی مختلف اندازه گیری می شود:ماهانه، سه ماهه و سالانه.
این امکان را به اقتصاددانان و معامله گران می دهد تا تصویر دقیقی از وضعیت کلی اقتصاد را دریافت کنند. وجود روشهای متعددی برای محاسبه GDP وجود دارد، با این حال، دفتر آمار اقتصادی آمریکا از “روش هزینه” با استفاده از فرمول زیر استفاده میکند:
ناخالص داخلی ملی (GDP) برابر است با مصرف (C) + سرمایهگذاری (I) + هزینههای دولتی (G) + (صادرات (X) – واردات (M))
رشد تولید ناخالص داخلی چگونه گزارش میشود؟
رشد تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product یا به اختصار GDP) یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که نشاندهنده ارزش کالاها و خدمات تولید شده در یک کشور در یک بازه زمانی خاص میباشد. GDP به عنوان یک معیار کلی برای سنجش رشد و توسعه اقتصادی استفاده میشود و در بسیاری از کشورها به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی محسوب میشود.
رشد تولید ناخالص داخلی بهطور معمول درصدی است که نشاندهنده تغییر در ارزش کلی کالاها و خدمات تولید شده در یک سال نسبت به سال قبل است. این رشد میتواند مثبت یا منفی باشد و نشاندهنده روند توسعه اقتصادی کشور است.
در صورتی که رشد مثبت باشد، به عنوان یک نماد از رشد و توسعه اقتصادی در نظر گرفته میشود، در حالی که رشد منفی نشاندهنده رکود و نارضایتی اقتصادی میباشد. گزارش رشد تولید ناخالص داخلی بهطور معمول توسط سازمانهای مربوطه مانند بانکهای مرکزی یا سازمان آمار ملی منتشر میشود.
این گزارش معمولاً شامل ارقام و آمار مربوط به تولید کلی کالاها و خدمات در یک کشور است و بهطور جداگانه برای هر قطاع اقتصادی نیز گزارش میشود. علاوه بر این، در این گزارش میزان رشد ناخالص داخلی برای سال جاری نسبت به سالهای گذشته نیز نشان داده میشود.
برای گزارش رشد تولید ناخالص داخلی، دادههای مربوط به تولید کلی کالاها و خدمات بهطور دقیق جمعآوری میشوند. این دادهها ممکن است از طریق آمارهای کلی اقتصادی، نظیر میزان تولید صنایع بزرگ و کوچک، کشاورزی، خدمات مالی و غیره، جمعآوری شده باشد.
سپس این دادهها توسط متخصصان اقتصادی تحلیل و تفسیر میشوند تا بتوان رشد تولید ناخالص داخلی را برآورد کرد و گزارش نهایی را تهیه کرد. در نهایت، گزارش رشد تولید ناخالص داخلی بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی از طریق رسانهها و منابع مختلف به عموم مردم منتشر میشود.
این گزارش میتواند تأثیر بسزایی در تصمیمگیریهای سیاستمداران و کسبوکارها داشته باشد و به عنوان یک نشانه از سلامت اقتصادی کشور در نظر گرفته میشود. وقتی رسانههای خبری یا منابع مالی به “رشد” اشاره میکنند، به طور کلی معنی “تولید ناخالص داخلی” یا “GDP” را میدهند.
GDP ارزش کالاها و خدمات تولید شده توسط یک کشور در سال مشخصی را اندازه گیری میکند و به عنوان یک نشانه از وضعیت اقتصادی آن کشور عمل میکند. اصولاً، این یک اندازه گیری بی طرفانه از شرایط اقتصادی بهبود یا تحت تاثیر قرارگیری در یک کشور خاص در طول زمان است.
گزارش تولید ناخالص داخلی چگونه اعلام میشود؟
تولید ناخالص داخلی (GDP) چهار خوانش اصلی دارد، یکی در هر سه ماه، معمولاً به عنوان Q1، Q2، Q3 و Q4 نشان داده میشود؛ اما شما ممکن است متوجه شوید که اعداد GDP هر ماه گزارش میشوند.
این بخاطر این است که GDP یک شاخص اقتصادی دیرگذشته است که به این معنی است که قبل از جمعآوری، تحلیل و تعدیل دادهها برای در نظر گرفتن تأثیرات فصلی، یک دوره تاخیر وجود دارد. این شاخصهای اقتصادی دیرگذشته نباید با شاخصهای فنی دیرگذشته اشتباه شود.
اعداد تولید ناخالص داخلی اغلب به عنوان یک رقم سه ماهه به هر سه ماه (QoQ) یا سال به سال (YoY) گزارش می شود. تصویر زیر نشان می دهد تغییر درصدی در تولید ناخالص داخلی واقعی * (QoQ) است.
تولید ناخالص داخلی واقعی، نشاندهنده دقیقتری از تولید و خروجی است زیرا تأثیر قیمتهای بالاتر روی ارزش کالاها و خدمات جمعآوری شده در اقتصاد را از بین میبرد. برای هر سه ماه، سه عدد گزارش شده وجود دارد.
این سه عدد شامل تولید ناخالص داخلی واقعی (GDP)، تولید ناخالص داخلی ناخالص (GNI) و تولید ناخالص داخلی ناخالص با در نظر گرفتن قیمتهای ثابت (Real GNI) است. GDP به میزان تولید و ارزش کالاها و خدمات در یک کشور در یک دوره زمانی مشخص اشاره میکند. اما این مقدار ممکن است تحت تأثیر قیمتهای بالاتر یا پایینتر در بازار باشد.
بنابراین برای بررسی و ارزیابی وضعیت اقتصادی یک کشور، باید به تولید ناخالص داخلی واقعی توجه کرد. این مقدار تولید و ارزش کالاها و خدمات را با در نظر گرفتن قیمتهای ثابت در یک سال مشخص محاسبه میکند و نشاندهنده واقعیت تولید و خروجی اقتصادی است.
تولید ناخالص داخلی ناخالص (GNI) به مجموع درآمدهای دریافتی توسط اقتصاد یک کشور اشاره دارد. این شامل درآمدهای دریافتی از فعالیتهای داخلی (درآمد از نرخ اجاره مسکن، سود بانکها، درآمد حاصل از کارکنان و…) و درآمدهای دریافتی از فعالیتهای خارجی (بازده از سرمایهگذاریها و تجارت بینالمللی) است.
اما این مقدار نیز تحت تأثیر قیمتها و تغییرات نرخ ارز قرار میگیرد. بنابراین برای بررسی وضعیت اقتصادی یک کشور، باید به تولید ناخالص داخلی ناخالص با در نظر گرفتن قیمتهای ثابت توجه کرد.
تولید ناخالص داخلی واقعی واقعی با در نظر گرفتن قیمتهای ثابت، نشاندهنده واقعیت تولید و خروجی اقتصادی است. این مقدار تولید و ارزش کالاها و خدمات را در یک سال مشخص محاسبه میکند و نشاندهنده تأثیر قیمتهای بالاتر یا پایینتر روی ارزش کالاها و خدمات جمعآوری شده در اقتصاد را از بین میبرد.
با در نظر گرفتن قیمتهای ثابت، این مقدار دقیقتری از تولید و خروجی اقتصادی را نشان میدهد و برای بررسی وضعیت اقتصادی یک کشور بسیار مهم است.
- شماره اولیه / پیشبینی
- تخمین دوم
- شماره نهایی تولید ناخالص داخلی (GDP)
از نظر تجارت، اعداد پیشنمایش/پیشرفته تاثیر بیشتری دارند زیرا اعداد دیگر به طور کلی تغییرات کوچکی در مقدار اولیه دارند. عوامل تشکیل دهنده تولید ناخالص داخلی (GDP) غالباً قبل از انتشار اعداد قابل مشاهده و تجمیع شدهاند، به این معنی که احتمال شوک به بازار از سایر انتشارات دادهها مانند آمار بیکاری زراعی (NFP) کمتر است.
وضعیت اقتصاد توسط دولتها و بانکهای مرکزی به طور دقیق نظارت میشود. وقتی رشد اقتصادی (تولید ناخالص داخلی) رکودی باشد یا اقتصاد فنیکن در رکود باشد، سیاست بانک مرکزی تغییر میکند.
این سیاست اقتصادی شامل تأمین نقدینگی و کاهش نرخ بهره است، در حالی که افزایش هزینه دولتی نیز معمولاً پیگیری میشود.
در دوران رونق اقتصادی، بانک مرکزی به منظور کنترل اقتصادهای بیش از حد گرم و اعمال سیاست پولی، به یک نهاد تبدیل میشود. این نهاد شامل افزایش نرخ بهره است، در حالی که دولتها معمولاً هزینههای خود را کاهش میدهند.
برای سهام، کاهش نرخ بهره های آینده، برای افراد و نهادهای مالی، دسترسی به اعتبار با نرخ های پایین را آسان تر می کند که می تواند برای سرمایه گذاری در بازار بورس مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، کاهش نرخ بهره منجر به کاهش نرخ تخفیفی برای جریان های نقدی شرکت در آینده می شود تا به تعیین ارزش بالاتری برای سهام در کل برسیم.
ناخالص داخلی ملی (GDP): اجزای رشد
از نظر اقتصادی، اجزای اصلی رشد را میتوان در دستهبندیهای گسترده زیر معرفی کرد:
- مصرف
- سرمایهگذاری
- هزینههای دولتی
- خالص صادرات
تولید (تولید ناخالص داخلی) = مصرف + سرمایهگذاری + هزینههای دولت + صادرات خالص
مصرف به معامله روزانه پول به منظور خرید کالاها و خدمات مانند خرید مواد غذایی یا پرداخت به ارائه دهنده خدمات اینترنتی اشاره دارد. سرمایهگذاری به سرمایهگذاری محلی خصوصی یا هزینههای سرمایهای اشاره دارد؛
برای مثال، کسب و کارها برای افزایش بهرهوری و افزایش سطح اشتغال، در کسب و کار خود سرمایهگذاری میکنند.
دولتها پول را برای زیرساختها، تجهیزات و حقوق کارمندان دولت صرف میکنند و این هزینه در زمانهایی که هزینههای عمومی و سرمایهگذاری کسب و کار کاهش مییابد، قابل مشاهده است. صادرات خالص نتیجهای است از کسر کردن کل ارزش صادرات از کل ارزش واردات و نتیجه تجارت بین الملل است.
اجزای رشد تولید ناخالصی داخلی
شاخصهای اقتصادی مهم برای رشد
رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) تنها نشانهای از وضعیت یک اقتصاد نیست. در حالی که GDP به طبیعت خود به تأخیر میافتد، معامله گران میتوانند به یک سری شاخصهای اقتصادی پیشرو توجه کنند که میتوانند بر روی وضعیت بخشهای مختلف اقتصاد تأثیرگذار باشند حتی قبل از انتشار دادههای GDP.
همچنین انتشارات داده های زیر نیز قبل از انتشار داده های GDP، نوری روی محیط اقتصادی زیرین پرتاب می کنند.
- مجوزهای ساختمانی جدید – این معیار تغییر در تعداد مجوزهای ساختمانی جدید صادر شده توسط دولت را اندازهگیری میکند. مجوزهای ساختمانی، یک نشانگر کلیدی از تقاضا در بازار مسکن و بازار مسکن / ساخت و ساز هستند که در حالت کلی با وضعیت اقتصادی زیربنا همراه است.
- اعتبار مصرفکننده – این رقم ارتباط محکمی با مصرف و اطمینان مصرفکننده دارد. سطوح بدهی رو به افزایش معمولا نشانگر قدرت اقتصادی است، زیرا بانکها احساس راحتی میکنند که خطوط اعتباری را تأیید و صادر نمایند. از طرف دیگر، مصرفکنندگان احساس استحکام مالی کافی را میکنند تا قسط پرداختهای ماهانه را انجام دهند.
- فروش خردهفروشی – به عنوان یک نشانگر اصلی از هزینههای مصرف کننده در نظر گرفته میشود که بخش قابل توجهی از فعالیت اقتصادی کل را تشکیل میدهد.
- اعتماد مصرفکننده – این مورد سطح اعتماد مصرفکننده درباره فعالیتهای اقتصادی را اندازهگیری میکند. این یک نشانگر پیشرو است زیرا میتواند هزینههای مصرفکننده را پیشبینی کند که در کلیت فعالیت اقتصادی نقش مهمی دارد. خواندهای بالاتر به افزایش امیدواری مصرفکننده اشاره میکند.
- انحصاری خرید و تأمین فعالان در هر شرکت، دیدگاه کنونی و جدیدترین بینش را درباره نگرش شرکت به اقتصاد دارند و به همین دلیل نظراتشان درباره شرایط اقتصادی کنونی ارزش زیادی دارند. مقدار بیشتر از 50 نشان دهنده برخورداری از خوشبینی است در حالی که مقادیر کمتر از 50 به عنوان خوشبینی دوست نداشتنی در نظر گرفته میشوند.
درک ارتباط بین تولید ناخالص داخلی (GDP) و بازار فارکس
تولید ناخالص داخلی (GDP) و بازار فارکس دو عامل اساسی در اقتصاد هر کشور هستند. GDP به معنای ارزش کلی کالاها و خدماتی است که در یک کشور تولید میشود و به عنوان یک معیار مهم برای سنجش رشد و توسعه اقتصادی استفاده میشود.
بازار فارکس (Foreign Exchange Market) هم به عنوان بازاری برای خرید و فروش ارزهای مختلف به منظور تسهیل تجارت بین المللی و سرمایه گذاری در نظر گرفته میشود. ارتباط بین این دو عامل مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است و نتایج تحقیقات نشان میدهد که هر دو تاثیر قابل توجهی بر روند توسعه اقتصادی دارند.
یکی از روابط مستقیم بین GDP و بازار فارکس این است که با افزایش GDP، نرخ ارز محلی نیز افزایش مییابد. علت این افزایش در نرخ ارز محلی این است که با افزایش تولید کشور، نیاز به واردات کاهش مییابد و این باعث میشود تا نرخ ارز محلی قویتر شود.
در نتیجه، بازار فارکس نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و نرخ ارز خارجی نیز نسبت به ارز محلی کاهش مییابد. این موضوع میتواند تجارت خارجی و صادرات را تحریک کند و در نتیجه رشد اقتصادی را افزایش دهد.
از طرف دیگر، بازار فارکس نیز میتواند تأثیری بر روی GDP داشته باشد. زمانی که نرخ ارز محلی نسبت به ارز خارجی کاهش مییابد، کالاها و خدمات وارداتی ارزانتر میشوند.
این موضوع میتواند تقاضای داخلی برای کالاهای محلی را کاهش دهد و در نتیجه تولید و درآمد ناخالص داخلی نیز کاهش مییابد. علاوه بر این، افزایش نرخ ارز محلی میتواند تجارت خارجی را نیز تحت تأثیر قرار دهد و صادرات را کاهش دهد که این نیز باعث کاهش GDP میشود.
بنابراین، میتوان گفت که تولید ناخالص داخلی و بازار فارکس دو عامل متقابل هستند و تغییر در یکی از آنها میتواند تأثیری بر روی دیگری داشته باشد.
در نتیجه، برای رشد و توسعه اقتصادی پایدار، لازم است که تعادل مطلوبی بین این دو فاکتور حاکم باشد و سیاستهای مناسبی برای مدیریت آنها اتخاذ شود. تحقیقات بیشتر در این زمینه میتواند به تعیین راهبردهای بهینه برای تعامل بین GDP و بازار فارکس کمک کند و به دولتها و سیاستگذاران راهنمایی کند تا اقتصاد کشور را بهبود بخشند.
قاعده عمومی در تحلیل داده های تولید ناخالص داخلی (GDP) این است که باید نگاه کرد که آیا اعداد بیشتر یا کمتر از تخمین ها هستند (نمودارهای مربوطه را در زیر ببینید).
- خواندن GDP کمتر از پیش بینی شده احتمالا منجر به فروش ارز داخلی نسبت به ارزهای دیگر می شود (تضعیف دلار در مقابل یورو).
نمودار EUR/USD: انتشار دادههای GDP پایین
- در صورتی که میزان تولید ناخالص داخلی (GDP) بالاتر از پیش بینی باشد، ارز مبنایی به نسبت سایر ارزها قویتر میشود (دلار آمریکا نسبت به یورو ارزش خود را افزایش میدهد).
نمودار EUR/USD: انتشار دادههای GDP بالا
گزارشات GDP همیشه تأثیر یکسان یا مورد انتظار روی ارزها ندارند. قبل از ورود به معامله به خاطر داشتن این نکته بسیار مهم است. اغلب، ارقام GDP قبل از انتشار به طور کامل / جزئی در بازار قیمتگذاری میشوند به این معنی که احتمالاً بازار عکس العمل مورد انتظار را پس از انتشار ارقام GDP نشان نمیدهد.
گزارشات مرتبط با دادههای اقتصادی به طور منظم امکان تعیین یک تخمین نسبتاً دقیق را برای بازار فراهم میکنند. دادههایی که باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از:
- دادههای ISM
- دادههای PPI
تجزیه و تحلیل دادههای تولید ناخالص داخلی (GDP)
معمولاً، اعلام پیشرفته GDP چهار هفته پس از پایان فصل انجام میشود در حالی که اعلام نهایی سه ماه پس از پایان فصل رخ میدهد. هر دوی آنها توسط دفتر تجزیه و تحلیل اقتصادی (BEA) در ساعت ۰۸:۳۰ ET اعلام میشوند.
به طور معمول، سرمایهگذاران انتظار دارند رشد GDP آمریکا بین ۲.۵ تا ۳.۵ درصد در سال باشد.
بدون وجود تهدید تورم در یک اقتصاد به طور متوسط رشد کننده، نرخ سود می تواند در حدود ۳٪ حفظ شود. با این حال، در صورتی که رشد ناخالص داخلی (GDP) بیش از ۶٪ باشد، نشان می دهد که اقتصاد آمریکا در خطر بیش داغ شدن قرار دارد که می تواند به نوبه خود وحشت از تورم را برانگیزاند.
بنابراین، بانک مرکزی آمریکا ممکن است مجبور شود به منظور جلوگیری از تورم و کنترل اقتصادی گرم، نرخ بهره را افزایش دهد. یکی از وظایف اصلی بانک مرکزی حفظ استحکام قیمت است.
تولید داخلی ناخالص باید در یک “محدوده چرخه طلسمی” قرار گیرد، یعنی نه بسیار بالا و نه بسیار پایین.
نباید تولید ناخالص داخلی (GDP) به حدی بالا باشد که باعث افزایش تورم شود یا به حدی پایین که ممکن است به رکود منجر شود. رکود به معنای دو سهمیه منفی متوالی در رشد GDP است.
نقطه قوت GDP برای هر کشور متفاوت است. به عنوان مثال، چین تا به حال میانگین سهمیه منفی داشته است.
معامله گران فارکس بیشترین علاقهمندی خود را به GDP نشان میدهند زیرا آن به عنوان یک گزارش کامل درباره تجدید نظر در وضعیت اقتصادی یک کشور است. یک کشور با GDP بالا به شدت با ارزش ارز خود مورد تقدیر قرار میگیرد.
در اکثر مواقع انتظار افزایش نرخ بهره در آینده وجود دارد زیرا اقتصادهای قوی معمولاً تقویت مییابند و منجر به افزایش تورم میشوند. این در نتیجه باعث میشود که بانک مرکزی نرخها را بالا ببرد تا رشد را کند کند و تهدید روزافزون تورم را کنترل کند.
از طرف دیگر، کشوری که عملکرد اقتصادی آن ضعیف است، انتظار بالاتر برای افزایش نرخ بهره را به طور قابل توجهی کاهش میدهد. در واقع، بانک مرکزی کشوری که دو فصل پیاپی با تولید ناخالص داخلی منفی روبرو است، ممکن است حتی تصمیم بگیرد با کاهش نرخ بهره اقتصاد خود را تحریک کند.
معامله با استفاده از دادههای GDP
تجارت جفت ارزها یکی از روشهای معامله و سرمایهگذاری در بازارهای مالی است که بر اساس تفاوت سود و زیان بین دو ارز کشور مختلف صورت میگیرد.
در این روش، سرمایهگذاران با خرید و فروش همزمان دو ارز مختلف سعی در کسب سود از تفاوت نرخ تبدیل ارزها دارند. یکی از عوامل مهم در تعیین نرخ تبدیل ارزها، رشد اقتصادی کشورها است که با استفاده از دادههای GDP قابل تحلیل و پیشبینی است.
ناگفته نماند که تجارت جفت ارزها ریسک بالایی دارد و نیاز به تجربه و تحلیل دقیق بازار دارد. با این حال، تحلیل دادههای GDP میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا تصمیمات بهتری درباره تجارت جفت ارزها بگیرند.
تحلیل دادههای GDP به سرمایهگذاران اطلاعات مفیدی درباره رشد اقتصادی کشورها و تأثیر آن بر ارزش ارزها میدهد. این دادهها شامل اطلاعاتی درباره تولید ناخالص داخلی، مصرف، سرمایهگذاری و صادرات و واردات کشورها است. با تحلیل این دادهها، سرمایهگذاران میتوانند بر اساس رشد اقتصادی کشورها، پیشبینی کننده نرخ تبدیل ارزها را تعیین کنند.
علاوه بر این، تحلیل دادههای GDP میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا بهترین زمان برای ورود و خروج از تجارت جفت ارزها را تعیین کنند. با تحلیل تغییرات در رشد اقتصادی کشورها، سرمایهگذاران میتوانند زمان مناسب برای خرید و فروش ارزها را پیشبینی کنند و سود بیشتری کسب کنند.
شاخصهای سه ماهه معمولاً تغییرات قابل ملاحظهتری در روند کلی ایجاد میکنند، برای مثال، شاخص ناخالص داخلی (GDP) مثبت در مقایسه با تخمینات سهماه فردا ممکن است در نظر گرفتن دادههای یکساله به عنوان پارامتر مقایسه فراری باشد.
دادههای سال به سال امکان مشاهدهی منظرهای گستردهتر را فراهم میکند که میتواند روند کلی را برجسته کند.
نمودار زیر نمایشی از چارچوب زمانی بلندتری برای نمایش نرخ تبدیل یورو/دلار (EUR/USD) است که در نمودار 2 نشان داده شده است. این نمودار تغییرات دادههای کوک به کوک در مقایسه با روند سالانه طولانی مدت را نشان میدهد.
بنابراین، تحلیل دادههای GDP میتواند به سرمایهگذاران کمک کند تا تصمیمات بهتری درباره تجارت جفت ارزها بگیرند و سود بیشتری کسب کنند.
با این حال، باید توجه داشت که تحلیل دادههای GDP تنها یکی از عوامل مهم در تصمیمگیری سرمایهگذاران است و نیاز به تحلیل دقیقتر بازار و استفاده از روشهای متنوع دیگر نیز دارد.