پیپ در فارکس (Pip) و پیپت در فارکس (Pipette)، شاید جزو اولین کلماتی باشن که هر کسی که میخواد توی فارکس کار کنه باهاش سر و کار داره. راستش رو بخواید، این دو تا اصطلاح، حکم الفبای این بازار رو دارن. خیلیها اولش فکر میکنن چیز خاصی نیست، یه عدد کوچیک اعشاری دیگه! اما امروز من، به عنوان کسی که سالها توی این بازار خاک خورده و پیچ و خمهاش رو دیده، تصمیم گرفتم یک بار برای همیشه پرونده این دو تا مفهوم کلیدی رو براتون باز کنم و نشون بدم که همین پیپ (Pip) کوچولو چطور میتونه نبض سود و زیان شما رو توی دستش بگیره.
جالبتر اینکه ندونستن دقیق فرق پیپ و پیپت، یا بلد نبودن محاسبه ارزششون، یکی از دلایل اصلی سردرگمی و حتی ضررهای مالی برای خیلی از تریدرهای تازهکار هست.
هدف من توی این مقاله اینه که خیلی خودمونی و روان، اما دقیق و تخصصی، شما رو با زیر و بم پیپ در فارکس (Pip) و پیپت در فارکس (Pipette) آشنا کنم. میخوایم با هم یاد بگیریم اینا چی هستن، چطور محاسبه میشن، چه فرقی با هم دارن، چطور روی مارجین و لوریج تاثیر میذارن، رابطهشون با اسپرد چیه و چطور میشه ازشون برای مدیریت ریسک و محاسبه دقیق سود و زیان استفاده کرد.
در این مقاله جامع، قراره به این سرفصلها بپردازیم:
پیپ (Pip) در فارکس چیست؟ نبض تپنده بازار |
پیپت (Pipette) در فارکس چیست؟ دقت میکروسکوپی در قیمت |
تفاوت پیپ و پیپت به زبان ساده | جدول تکمیلی |
پیپ چگونه محاسبه میشود؟ با مثالهای کاربردی |
پیپت چگونه محاسبه میشود؟ رمزگشایی اجزای پیپ |
چرا پیپ واحد استاندارد اندازهگیری نوسانات است؟ |
محاسبه ارزش هر پیپ و هر پیپت: پول واقعی در هر حرکت! |
استثنای مهم پیپ در فارکس: قانون متفاوت برای ین ژاپن (JPY) |
ارتباط پیپ و لوریج چیست؟ شمشیر دولبه معاملات اهرمی |
ارتباط پیپ و مارجین چیست؟ محاسبه دقیق ریسک |
رابطه پیپ با اسپرد چیست؟ هزینه پنهان معاملات |
استفاده از پیپ در مدیریت ریسک: کلید بقا در فارکس |
پیپ (Pip) در فارکس چیست؟ نبض تپنده بازار
پیپ در فارکس (Pip)، که اسمش از عبارت انگلیسی “Point in Percentage” گرفته شده، کوچیکترین واحد استاندارد تغییر قیمت بین دو تا ارز به حساب میاد. فکر کنید خطکش دستتونه؛ همونطور که واسه اندازهگیری طول از میلیمتر یا سانتیمتر استفاده میکنید، توی فارکس برای اندازهگیری بالا پایین شدن قیمت، از پیپ استفاده میکنیم. این واحد کمک میکنه تا حتی کوچیکترین نوسانات رو هم به یه شکل استاندارد و قابل فهم برای همه بیان کنیم.
برای اکثر جفتارزهای اصلی و معروف، مثل EUR/USD، GBP/USD یا AUD/USD، یک پیپ معادل 0.0001 از ارز دوم (ارز مظنه یا Quote Currency) هست. یعنی چی؟ یعنی اگه قیمت یورو به دلار (EUR/USD) از 1.1050 برسه به 1.1051، میگیم قیمت یک پیپ رفته بالا. این تغییر خیلی کوچیک به نظر میاد، درسته؟ معادل یکصدمِ یک درصد (0.01%) هست. اما همین تغییرات کوچیکه که در مقیاس بزرگ معاملات فارکس، سود و زیانهای اصلی رو رقم میزنه.
پس پیپ در فارکس (Pip) به این کوچیکی، چرا اینقدر مهمه؟ جوابش توی حجم معاملاته. توی فارکس، معمولاً با حجمهای بالا معامله میکنن (که بهش میگیم لات که توی مقاله خودش در موردش حرف زدیم و میتونی جستجو کنی توی سایت عبارت لات رو). وقتی حجم معاملهتون بالا باشه، حتی یه حرکت یک پیپی میتونه کلی پول رو جابجا کنه. برای همین، اینکه بدونید قیمت چند پیپ حرکت کرده و هر پیپ چقدر ارزش پولی داره، برای محاسبه سود و زیان، تعیین حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) و کلاً مدیریت ریسک، رو باید بلد باشین.
اهمیت پیپ (Pip) فقط توی محاسبه پول نیست. تریدرها از پیپ برای مقایسه میزان پرنوسان بودن (Volatility) جفتارزهای مختلف هم استفاده میکنن. مثلاً میگن “جفتارز X امروز 150 پیپ بالا پایین شد، ولی جفتارز Y فقط 40 پیپ حرکت داشت”. این به معاملهگر کمک میکنه بفهمه با چه جور بازاری طرفه و استراتژیش رو متناسب با اون تنظیم کنه. خلاصه که پیپ، زبان مشترک ما تریدرهاست برای حرف زدن از قیمت.
پیپت (Pipette) در فارکس چیست؟ دقت میکروسکوپی در قیمت
حالا که با پیپ (Pip) آشنا شدیم، وقتشه بریم سراغ یه واحد کوچیکتر به اسم پیپت در فارکس (Pipette). بعضی وقتا بهش “پوینت” (Point) یا “پیپ کسری” (Fractional Pip) هم میگن. احتمالاً توی پلتفرم معاملاتیتون دیدید که قیمت بعضی جفتارزها یه رقم اعشار بیشتر از حالت معمول داره. مثلاً EUR/USD به جای چهار رقم (مثل 1.1050)، پنج رقم اعشار داره (مثل 1.10505). یا جفتارزهای ین ژاپن (JPY) به جای دو رقم (مثل 110.45)، سه رقم اعشار دارن (مثل 110.452). این رقم آخریه، همون پیپت خودمونه!
پیپت (Pipette) خیلی سادهست: دقیقاً یکدهم (1/10) یک پیپ کامله. یعنی ۱۰ تا پیپت میشه یک پیپ. خب حالا چرا بروکرها میان قیمت رو با این دقت بیشتر نشون میدن؟ دلیل اصلیش رقابتیتر کردن قیمتها، مخصوصاً توی بحث اسپرد (Spread) هست. اسپرد همون اختلاف قیمت خرید و فروشه و یکی از هزینههای اصلی معاملهگرهاست. وقتی قیمت با دقت پیپت نشون داده میشه، بروکر میتونه اسپرد رو کوچیکتر و جذابتر برای مشتری اعلام کنه. مثلاً به جای اسپرد ۱ پیپی، اسپرد ۰.۸ پیپی (یعنی ۸ پیپت) رو پیشنهاد بده.
مثلا قیمت GBP/USD رو فرض کنید 1.25607هست، اینجا چهار رقم اول (2560) مربوط به پیپهاست و اون عدد 7 آخر، پیپت هست. اگه قیمت بشه 1.25609، فقط دو پیپت (یا ۰.۲ پیپ) تغییر کرده. اما اگه قیمت بشه 1.25617، دقیقاً یک پیپ کامل (معادل ۱۰ پیپت) جابجا شده.
با اینکه پیپت در فارکس (Pipette) دقت بیشتری بهمون میده، اما یادتون باشه که توی محاسبات کلی سود و زیان، تحلیلها و تعیین اهداف قیمتی، اکثر تریدرهای حرفهای هنوز با همون واحد اصلی یعنی پیپ در فارکس (Pip) کار میکنن. پیپت بیشتر به درد محاسبات خیلی دقیق مثل هزینه اسپرد یا اجرای دستورات در قیمتهای خیلی خاص میخوره. پس مهمه که بدونید پیپت چیه و رقم آخر قیمته، اما تمرکز اصلیتون باید روی همون پیپ باشه.
تفاوت پیپ و پیپت به زبان ساده | جدول تکمیلی
حالا که هر دو مفهوم پیپ در فارکس (Pip) و پیپت در فارکس (Pipette) رو شناختیم، وقتشه یه مقایسه بینشون انجام بدیم تا دیگه هیچوقت قاطیشون نکنیم. این دو تا خیلی شبیه همن ولی گاهی آدم رو گیج میکنن، اما تفاوت اصلیشون توی اندازه و کاربردشونه.
1. اندازه و مقیاس:
- پیپ (Pip): واحد اصلی و استاندارد تغییرات قیمت. برای اکثر جفتارزها، چهارمین رقم اعشار (0.0001). برای جفتارزهای ین (JPY)، دومین رقم اعشار (0.01).
- پیپت (Pipette): واحد کسری و کوچکتر. یکدهم (1/10) پیپ. برای اکثر جفتارزها، پنجمین رقم اعشار (0.00015). برای جفتارزهای ین، سومین رقم اعشار (0.015).
2. کاربرد اصلی:
- پیپ (Pip): اساس و پایه محاسبات سود و زیان، تعیین حد سود (Take Profit) و حد ضرر (Stop Loss)، تحلیل نوسانات بازار (Volatility) و زبان مشترک تریدرها برای گفتن اینکه قیمت چقدر جابجا شده.
- پیپت (Pipette): بیشتر برای نمایش دقیقتر قیمتها توسط بروکر، محاسبه دقیقتر اسپرد (مثلاً اسپرد 1.2 پیپ) و اجرای دستورات با دقت خیلی بالا (مثلاً در اسکالپینگ).
3. اهمیت در معاملات روزمره:
- پیپ (Pip): فوقالعاده حیاتی و ضروری. همه چیز حول محور پیپ میچرخه.
- پیپت (Pipette): کمتر حیاتی. خوبه که بشناسیدش، اما تمرکز اصلی روی پیپ هست. حواستون باشه موقع محاسبه سود و زیان، اشتباهی پیپت رو جای پیپ حساب نکنید! (مثلاً ۱۰ پیپت رو ۱ پیپ در نظر بگیرید).
برای اینکه دیگه هیچوقت این دو تا رو اشتباه نگیرید، این جدول خلاصه رو داشته باشید:
ویژگی | پیپ در فارکس (Pip) | پیپت در فارکس (Pipette) |
---|---|---|
تعریف | کوچکترین واحد استاندارد تغییر قیمت | یک دهم پیپ (واحد کسری) |
محل اعشار (اکثر جفت ارزها) | چهارمین رقم (0.000X) | پنجمین رقم (0.0000X) |
محل اعشار (جفت ارزهای JPY) | دومین رقم (0.0X) | سومین رقم (0.00X) |
کاربرد اصلی | محاسبات اصلی (سود/ضرر، SL/TP) | دقت بیشتر قیمت، محاسبه اسپرد |
اهمیت | بسیار بالا (ضروری) | متوسط (برای درک بهتر) |
پیپ چگونه محاسبه میشود؟ با مثالهای کاربردی
خب رسیدیم به یکی از مهمترین بخشها: چطور بفهمیم قیمت چند پیپ جابجا شده؟ محاسبه تعداد پیپ خیلی سادهتر از چیزیه که فکر میکنید، فقط باید حواستون به محل قرارگیری رقم پیپ باشه.
حالت اول: جفتارزهای غیر JPY (مثل EUR/USD, GBP/USD, AUD/CHF و …)
توی این جفتارزها، پیپ همون رقم چهارم بعد از ممیز اعشاره.
فرض کنید قیمت EUR/USD از 1.1050 به 1.1075 میرسه. برای محاسبه تعداد پیپهای جابجا شده، خیلی راحت این دو تا عدد رو از هم کم میکنیم:
1.1075 – 1.1050 = 0.0025
حالا این عدد (0.0025) رو به واحد پیپ (که 0.0001 هست) تقسیم میکنیم:
0.0025 / 0.0001 = 25
پس قیمت 25 پیپ افزایش پیدا کرده.
یه راه سادهترش اینه که کلاً به چهار رقم بعد اعشار نگاه کنید. تو مثال بالا، عدد از ۱۰۵۰ به ۱۰۷۵ رسیده. اختلافشون میشه ۲۵. پس ۲۵ پیپ تغییر داشتیم.
حالا اگه قیمت از 1.2560 به 1.2510 برسه چی؟
1.2560 – 1.2510 = 0.0050
0.0050 / 0.0001 = 50
یعنی قیمت 50 پیپ کاهش پیدا کرده.
حالت دوم: جفتارزهای JPY (مثل USD/JPY, EUR/JPY, GBP/JPY و …)
اینجا قضیه یه کم فرق میکنه. همونطور که گفتیم، توی این جفتارزها، پیپ رقم دوم بعد از ممیز اعشاره.
فرض کنید قیمت USD/JPY از 110.45 به 110.95 میرسه.
110.95 – 110.45 = 0.50
حالا این عدد (0.50) رو به واحد پیپ (که اینجا 0.01 هست) تقسیم میکنیم:
0.50 / 0.01 = 50
پس قیمت 50 پیپ رفته بالا.
راه سادهترش: به دو رقم بعد اعشار نگاه کنید. عدد از ۴۵ به ۹۵ رسیده. اختلافشون میشه ۵۰. پس ۵۰ پیپ تغییر داشتیم.
اگه قیمت از 135.80 به 135.20 برسه:
135.80 – 135.20 = 0.60
0.60 / 0.01 = 60
یعنی قیمت 60 پیپ کاهش پیدا کرده.
پس محاسبه خودِ پیپ در فارکس (Pip) کار سختی نیست. فقط یادتون باشه که برای جفتارزهای معمولی به رقم چهارم اعشار و برای جفتارزهای ین به رقم دوم اعشار توجه کنید. دونستن این محاسبه برای تعیین نقاط ورود و خروج، و فهمیدن اینکه تحلیلتون چقدر درست بوده، خیلی مهمه.
پیپت چگونه محاسبه میشود؟ رمزگشایی اجزای پیپ
محاسبه پیپت در فارکس (Pipette) هم دقیقاً مثل محاسبه پیپ هست، فقط با این تفاوت که ما با رقم اعشاری بعدی کار داریم و میدونیم که هر پیپت برابر با 0.1 (یکدهم) پیپ هست.
حالت اول: جفتارزهای غیر JPY (پنج رقم اعشار)
اینجا پیپت رقم پنجم بعد از ممیزه. واحدش هم 0.00001 هست.
فرض کنید قیمت EUR/USD از 1.10505 به 1.10512 میرسه.
برای محاسبه تغییرات به پیپت، تفاضل رو حساب میکنیم:
1.10512 – 1.10505 = 0.00007
حالا این عدد رو به واحد پیپت (0.00001) تقسیم میکنیم:
0.00007 / 0.00001 = 7
پس قیمت 7 پیپت افزایش پیدا کرده.
اگه بخوایم همینو به پیپ بگیم چی؟ چون هر ۱۰ پیپت میشه ۱ پیپ، پس ۷ پیپت میشه 0.7 پیپ.
راه سادهتر: به پنج رقم بعد اعشار نگاه کنید. عدد از ۱۰۵۰۵ به ۱۰۵۱۲ رسیده. اختلافشون میشه ۷. پس ۷ پیپت (یا ۰.۷ پیپ) تغییر داشتیم.
حالت دوم: جفتارزهای JPY (سه رقم اعشار)
اینجا پیپت رقم سوم بعد از ممیزه. واحدش هم 0.001 هست.
فرض کنید قیمت USD/JPY از 110.452 به 110.485 میرسه.
110.485 – 110.452 = 0.033
حالا این عدد رو به واحد پیپت (0.001) تقسیم میکنیم:
0.033 / 0.001 = 33
پس قیمت 33 پیپت افزایش پیدا کرده.
اگه بخوایم به پیپ بگیم: ۳۳ پیپت میشه 3.3 پیپ.
راه سادهتر: به سه رقم بعد اعشار نگاه کنید. عدد از ۴۵۲ به ۴۸۵ رسیده. اختلافشون میشه ۳۳. پس ۳۳ پیپت (یا ۳.۳ پیپ) تغییر داشتیم.
محاسبه پیپت در فارکس (Pipette) بهتون کمک میکنه تغییرات خیلی جزئی قیمت رو که ممکنه توی معاملات کوتاهمدت (مثل اسکالپینگ) مهم باشه، دقیقتر ببینید. اما همونطور که گفتم، برای اکثر تحلیلها و محاسبات، همون پیپ (Pip) کفایت میکنه.
چرا پیپ واحد استاندارد اندازهگیری نوسانات است؟
اگه این سوال براتون پیش اومده باشه که چرا اینقدر روی پیپ در فارکس (Pip) تاکید میکنیم و چرا به عنوان واحد استاندارد جهانی برای اندازهگیری نوسانات قیمت شناخته میشه؟ مگه نمیشه تغییرات رو به همون شکل اعشاری (مثلاً 0.0025 دلار) یا حتی به درصد بیان کرد؟ دلایل مهمی پشت این استانداردسازی وجود داره.
اولین و مهمترین دلیل، جهانشمول بودن اونه. بازار فارکس یه بازار بینالمللیه با معاملهگرهایی از سراسر دنیا که با ارزهای مختلف کار میکنن. وقتی من توی ایران میگم EUR/USD پنجاه پیپ سود داد، یه معاملهگر توی لندن یا توکیو هم دقیقاً میفهمه منظورم چیه، فارغ از اینکه حساب من به چه ارزی هست یا حجم معاملهام چقدر بوده. پیپ یه زبان مشترک و قابل فهم برای همه فعالان این بازاره.
دوم، سادگی و روانی در بیان تغییراته. گفتن “قیمت ۵۰ پیپ رفت بالا” خیلی راحتتر و سریعتر از گفتن “قیمت ۰ ممیز صفر صفر پنجاه واحد ارز مظنه افزایش یافت” هستش! این سادگی توی تحلیلهای سریع، بحثهای بین معاملهگرها و حتی آموزش خیلی کمککنندهست.
سوم، مقایسه بهتر عملکرد و نوسانات. با استفاده از پیپ، میتونیم خیلی راحت نوسانات جفتارزهای مختلف یا عملکرد استراتژیهای متفاوت رو با هم مقایسه کنیم. مثلاً میگیم “استراتژی من روی GBP/JPY به طور متوسط روزی ۱۲۰ پیپ نوسان داره، ولی روی EUR/GBP فقط ۴۰ پیپ“. این مقایسه اگه قرار بود با مقادیر دلاری یا درصدی انجام بشه، خیلی پیچیدهتر بود چون ارزش هر پیپ برای جفتارزها و حجمهای مختلف، متفاوته.
و نکته آخر اینکه، تمرکز روی پیپ در فارکس (Pip) به جای مقدار پولی، به معاملهگر کمک میکنه تا روی کیفیت تحلیل و اجرای معامله تمرکز کنه، نه روی مقدار دلاری که داره جابجا میشه. این کار باعث میشه تصمیمات کمتر تحت تاثیر احساسات مثل ترس و طمع قرار بگیره. وقتی هدف شما گرفتن تعداد مشخصی پیپ بر اساس تحلیلتونه، منطقیتر عمل میکنید.
محاسبه ارزش هر پیپ و هر پیپت: پول واقعی در هر حرکت!
حالا که خوب متوجه شدین که پیپ (Pip) و پیپت (Pipette) چی هستن و چطور تعدادشون رو محاسبه کنیم. مهمتر از تعدادشون، ارزش پولی اونهاست! یعنی هر یک پیپ یا هر یک پیپت حرکت قیمت، دقیقاً چند دلار (یا یورو، یا هر ارز دیگهای که حسابمون بر اساس اونه) به جیب ما میریزه یا از جیبمون برمیداره؟ اینجاست که نقش حجم معامله یا لات سایز (Lot Size) وارد میشه.
ارزش پولی هر پیپ به سه تا چیز بستگی داره:
1. جفت ارزی که دارید معامله میکنید.
2. حجم معاملهتون (لات سایز: استاندارد، مینی، یا میکرو).
3. نرخ ارز در لحظه محاسبه (گرچه تاثیرش معمولاً جزئیه مگر اینکه نوسانات خیلی شدید باشه).
اول، ارزش پیپ رو به ارز مظنه (ارز دوم) محاسبه میکنیم. فرمول کلیش اینه:
ارزش پیپ (به ارز مظنه) = (اندازه یک پیپ / نرخ تبادل) × حجم معامله
اما یه راه سادهتر و رایجتر، مخصوصاً برای جفتارزهایی که ارز دومشون دلاره (USD)، مثل EUR/USD، GBP/USD، AUD/USD:
ارزش پیپ (به USD) = اندازه یک پیپ × حجم معامله
بیاید با مثال EUR/USD ببینیم:
- اندازه یک پیپ = 0.0001
- لات استاندارد (Standard Lot): حجم = 100,000 یورو. ارزش پیپ = 0.0001 × 100,000 = 10 دلار آمریکا
- مینی لات (Mini Lot): حجم = 10,000 یورو. ارزش پیپ = 0.0001 × 10,000 = 1 دلار آمریکا
- میکرو لات (Micro Lot): حجم = 1,000 یورو. ارزش پیپ = 0.0001 × 1,000 = 0.10 دلار آمریکا (یا 10 سنت)
حالا ارزش پیپت (Pipette) چی؟ خب، چون پیپت یکدهم پیپ هست، ارزشش هم یکدهم ارزش پیپ میشه:
- برای لات استاندارد EUR/USD: ارزش هر پیپت = 10$ / 10 = 1 دلار
- برای مینی لات EUR/USD: ارزش هر پیپت = 1$ / 10 = 0.10 دلار (10 سنت)
- برای میکرو لات EUR/USD: ارزش هر پیپت = 0.10$ / 10 = 0.01 دلار (1 سنت)
پس میبینید که با چه حجمی وارد معامله میشید، تاثیر مستقیم روی پول واقعی هر حرکت قیمت داره. یه حرکت ۲۰ پیپی با میکرو لات فقط ۲ دلار سود یا ضرر داره، اما همون ۲۰ پیپ با لات استاندارد میتونه ۲۰۰ دلار باشه! محاسبه ارزش پیپ در فارکس (Pip) و پیپت در فارکس (Pipette) قبل از ورود به معامله، برای فهمیدن میزان ریسک و پاداش احتمالی، حیاتیه.
نکته مهم: اگه ارز مظنه، ارز پایه حساب شما نباشه (مثلاً حسابتون دلاریه ولی دارید USD/CAD معامله میکنید که ارزش پیپش به دلار کانادا محاسبه میشه)، باید ارزش پیپ محاسبه شده رو به ارز پایه حسابتون تبدیل کنید. چطوری؟ معمولاً با تقسیم بر نرخ جفت ارز مربوطه (تو این مثال USD/CAD) یا ضرب در نرخ جفت ارز مربوطه (اگه مثلاً حساب دلاریه و دارید EUR/GBP معامله میکنید، ارزش پیپ به پوند رو در نرخ GBP/USD ضرب میکنید). البته اکثر پلتفرمها این تبدیل رو اتوماتیک انجام میدن، ولی خوبه که روشش رو بلد باشید.
استثنای مهم پیپ در فارکس: قانون متفاوت برای ین ژاپن (JPY)
تا اینجا هر چی در مورد محل اعشار پیپ در فارکس (Pip) گفتیم (رقم چهارم)، یه استثنای خیلی بزرگ و مهم داره که اگه حواستون بهش نباشه، محاسباتتون کلاً اشتباه از آب درمیاد. این استثنا مربوط به تمام جفتارزهایی هست که ین ژاپن (JPY) توشون ارز دوم یا همون ارز مظنه هست. جفتارزهایی مثل USD/JPY، EUR/JPY، GBP/JPY، AUD/JPY و غیره.
دلیل این تفاوت، ارزش ذاتی نسبتاً پایینتر ین در مقایسه با ارزهای اصلی دیگه مثل دلار، یورو یا پونده. برای همین، توی این جفتارزها، پیپ (Pip) به جای رقم چهارم، دومین رقم اعشار (0.01) در نظر گرفته میشه. و به طبع اون، پیپت (Pipette) هم میشه سومین رقم اعشار (0.001).
بیاید یه مثال بزنیم تا روشن بشه. فرض کنید نرخ جفت ارز USD/JPY هست 110.45. اینجا، اون عدد 5 که توی رقم دوم اعشاره، جایگاه پیپ هست. اگه قیمت از 110.45 بره به 110.46، قیمت فقط یک پیپ بالا رفته. اگه برسه به 110.95، یعنی 50 پیپ (95 منهای 45) افزایش داشته.
استثنا پیپ در بازار فارکس
حالا اگه بروکر شما قیمت USD/JPY رو با سه رقم اعشار نشون بده، مثلاً 110.452، اون عدد 2 آخر همون پیپت یا یکدهم پیپ هست. پس تغییر از 110.452 به 110.457 یعنی 5 پیپت (یا 0.5 پیپ) افزایش قیمت.
این تفاوت توی محل پیپ، روی محاسبه ارزش پولی پیپ هم تاثیر مستقیم داره. فرمول محاسبه ارزش پیپ برای جفتارزهای JPY (به ین) اینطوری میشه:
ارزش پیپ (به JPY) = 0.01 × حجم معامله (لات سایز)
- لات استاندارد (100,000 واحد ارز پایه): ارزش پیپ = 0.01 × 100,000 = 1000 ین ژاپن
- مینی لات (10,000 واحد ارز پایه): ارزش پیپ = 0.01 × 10,000 = 100 ین ژاپن
- میکرو لات (1,000 واحد ارز پایه): ارزش پیپ = 0.01 × 1,000 = 10 ین ژاپن
و طبیعتاً ارزش هر پیپت هم یکدهم این مقادیر خواهد بود (مثلاً برای مینی لات، هر پیپت ۱۰ ین ارزش داره). یادتون نره که این ارزش به ین هست و اگه حسابتون به دلار یا یوروئه، باید این مقدار ین رو به ارز حسابتون تبدیل کنید (معمولاً با تقسیم بر نرخ USD/JPY یا EUR/JPY).
پس همیشه موقع معامله جفتارزهای شامل ین، حواستون به این استثنای مهم باشه و محاسباتتون رو بر اساس رقم دوم اعشار برای پیپ انجام بدید.
ارتباط پیپ و لوریج چیست؟ شمشیر دولبه معاملات اهرمی
حالا که با پیپ در فارکس (Pip) و ارزشش آشنا شدیم، باید ببینیم چه ارتباطی با یکی دیگه از مفاهیم مهم فارکس، یعنی لوریج (Leverage) یا اهرم معاملاتی داره. لوریج ابزاریه که بروکرها در اختیار ما قرار میدن تا بتونیم با سرمایه کم، حجم معاملات بزرگتری رو کنترل کنیم. مثلاً با لوریج 1:100، شما با ۱۰۰۰ دلار سرمایه میتونید معاملهای به ارزش ۱۰۰,۰۰۰ دلار (یک لات استاندارد) باز کنید.
ارتباط لوریج و پیپ به طور مستقیم نیست، اما لوریج باعث میشه تاثیر هر پیپ حرکت قیمت روی سرمایه شما چندین برابر بشه. چطوری؟ وقتی شما با لوریج بالا معامله میکنید، در واقع دارید حجم بزرگتری (لات سایز بزرگتر) رو با پول کمتر کنترل میکنید. همونطور که دیدیم، هر چی لات سایز بزرگتر باشه، ارزش دلاری هر پیپ هم بیشتر میشه.
بذارید یه مثال بزنم: فرض کنید ۱۰۰۰ دلار سرمایه دارید و میخواید EUR/USD معامله کنید.
- بدون لوریج (یا لوریج 1:1): شما حداکثر میتونید حدود ۰.۰۱ لات (یک میکرو لات) معامله کنید. ارزش هر پیپ برای میکرو لات حدود ۰.۱ دلار (۱۰ سنت) هست. اگه قیمت ۱۰۰ پیپ در جهت تحلیل شما حرکت کنه، ۱۰ دلار سود میکنید (۱٪ سود نسبت به سرمایه). اگه ۱۰۰ پیپ خلاف جهت حرکت کنه، ۱۰ دلار ضرر میکنید.
- با لوریج 1:100: حالا شما با همون ۱۰۰۰ دلار میتونید تا ۱ لات استاندارد (۱۰۰,۰۰۰ یورو) معامله کنید. ارزش هر پیپ برای لات استاندارد ۱۰ دلار هست. اگه قیمت ۱۰۰ پیپ در جهت تحلیل شما حرکت کنه، ۱۰۰۰ دلار سود میکنید (۱۰۰٪ سود نسبت به سرمایه اولیه!). اما اگه ۱۰۰ پیپ خلاف جهت حرکت کنه، ۱۰۰۰ دلار ضرر میکنید و کل سرمایهتون از دست میره (مارجین کال میشید)!
پس لوریج مثل یه شمشیر دولبه عمل میکنه. درسته که پتانسیل سود شما رو به شدت بالا میبره (چون ارزش هر پیپ رو ضربدر عدد بزرگی میکنه)، اما همزمان، پتانسیل ضرر رو هم به همون نسبت افزایش میده. کوچکترین حرکت قیمت بر خلاف تحلیل شما میتونه بخش بزرگی از سرمایهتون رو نابود کنه. به همین خاطر، درک رابطه بین لوریج، لات سایز و ارزش پیپ در فارکس (Pip) برای مدیریت ریسک خیلی حیاتیه. هیچوقت از لوریجهای خیلی بالا بدون درک کامل ریسکهاش استفاده نکنید.
ارتباط پیپ و مارجین چیست؟ محاسبه دقیق ریسک
یکی دیگه از مفاهیم کلیدی که ارتباط تنگاتنگی با پیپ در فارکس (Pip) داره، مارجین (Margin) هست. مارجین در واقع اون مقدار پولی هست که شما باید توی حسابتون داشته باشید تا بتونید یه معامله با حجم مشخص (لات سایز) رو باز کنید و باز نگه دارید. این پول مثل یه جور ودیعه یا تضمین برای بروکر عمل میکنه.
مقدار مارجین مورد نیاز برای هر معامله، معمولاً به درصد از حجم کل معامله و تحت تاثیر لوریج حساب شما محاسبه میشه. فرمول سادهش اینه:
مارجین مورد نیاز = (حجم معامله × نرخ فعلی جفت ارز) / لوریج حساب
مثلاً اگه بخواید یک مینی لات (10,000) EUR/USD در قیمت 1.1000 با لوریج 1:100 باز کنید، مارجین مورد نیازتون میشه: (10,000 × 1.1000) / 100 = 110 دلار.
حالا ارتباطش با پیپ چیه؟ ارتباطش توی مفهوم مارجین لِوِل (Margin Level) و مارجین کال (Margin Call) مشخص میشه. مارجین لول به درصد، نسبت موجودی حساب شما (Equity) به مارجین استفاده شده (Used Margin) رو نشون میده.
مارجین لول (%) = (موجودی حساب / مارجین استفاده شده) × 100
تا زمانی که معاملات شما سودده هستن یا ضرر کمی دارن، مارجین لول شما بالاست. اما اگه معاملات وارد ضرر بشن، موجودی حساب شما کم میشه و مارجین لول پایین میاد.
یک پیپ در بازار فارکس
هر پیپ ضرر در معاملات باز شما، مقداری از موجودی حسابتون کم میکنه (مقدارش به ارزش هر پیپ برای حجم معاملهتون بستگی داره). اگه ضررها اونقدر زیاد بشن که مارجین لول شما به یه سطح خیلی پایین (که توسط بروکر تعیین میشه، مثلاً ۱۰۰٪) برسه، شما اخطار مارجین کال دریافت میکنید. این یعنی حسابتون در خطره و باید یا پول بیشتری واریز کنید، یا بخشی از معاملات ضررده رو ببندید تا مارجین آزاد بشه.
اگه وضعیت بدتر بشه و مارجین لول به سطح پایینتری (مثلاً ۵۰٪ یا کمتر، که بهش میگن Stop Out Level) برسه، بروکر به طور خودکار شروع به بستن معاملات ضررده شما (معمولاً از ضرردهترین معامله) میکنه تا از منفی شدن حساب شما جلوگیری کنه. اینکه دقیقاً چند پیپ حرکت قیمت خلاف جهت شما باعث مارجین کال یا استاپ اوت میشه، مستقیماً به ارزش هر پیپ (که وابسته به لات سایزه) و مقدار مارجین آزاد (Free Margin) شما بستگی داره.
هر چی ارزش پیپ بالاتر باشه (لات سایز بزرگتر یا لوریج بالاتر)، با تعداد پیپ کمتری حرکت خلاف جهت، به مرز مارجین کال نزدیک میشید. پس درک رابطه پیپ و مارجین برای محاسبه دقیق ریسک هر معامله و جلوگیری از نابودی حساب، ضروریه.
رابطه پیپ با اسپرد چیست؟ هزینه پنهان معاملات
یکی دیگه از جاهایی که مفهوم پیپ در فارکس (Pip) و گاهی پیپت در فارکس (Pipette) خیلی کاربرد داره، توی بحث اسپرد (Spread) هست. اسپرد به زبان ساده، اختلاف بین قیمت خرید (Ask) و قیمت فروش (Bid) یک جفت ارزه. این اختلاف قیمت، در واقع منبع اصلی درآمد اکثر بروکرهای فارکس (مخصوصاً بروکرهای Market Maker یا STP) هست و به عنوان هزینه اولیه ورود به هر معامله برای شما محسوب میشه.
وقتی شما یه معامله خرید باز میکنید، در قیمت بالاتر (Ask) وارد میشید و وقتی میخواید همون لحظه ببندیدش، باید در قیمت پایینتر (Bid) بفروشید. این اختلاف همون اسپرده و باعث میشه شما هر معامله رو با یه مقدار ضرر اولیه شروع کنید. مقدار این اسپرد معمولاً به پیپ بیان میشه.
مثلاً اگه قیمت خرید EUR/USD برابر 1.1051 باشه و قیمت فروش 1.1050، اسپرد برابر با 1.1051 – 1.1050 = 0.0001 هست. این مقدار دقیقاً برابر با یک پیپ هست. پس میگیم اسپرد این جفت ارز در این لحظه، ۱ پیپ هست.
حالا اگه بروکر از قیمتگذاری با پیپت استفاده کنه، ممکنه اسپرد رو دقیقتر اعلام کنه. مثلاً قیمت خرید (Ask) 1.10508 و قیمت فروش (Bid) 1.10500 باشه. اینجا اختلاف 0.00008 هست که میشه ۸ پیپت. پس اسپرد برابر با ۰.۸ پیپ خواهد بود. اینجاست که پیپت به نمایش دقیقتر هزینهها کمک میکنه.
مقدار اسپرد برای جفتارزهای مختلف و در زمانهای مختلف (بسته به نوسانات بازار و نقدینگی) متفاوته. جفتارزهای اصلی مثل EUR/USD معمولاً اسپرد کمتری (گاهی زیر ۱ پیپ) دارن، در حالی که جفتارزهای فرعی یا اگزاتیک ممکنه اسپرد چند پیپی داشته باشن. همچنین در زمان اخبار مهم اقتصادی یا باز و بسته شدن بازارها، اسپردها معمولاً بیشتر میشن.
دونستن مقدار اسپرد به پیپ خیلی مهمه، چون این هزینه مستقیماً روی سودآوری شما تاثیر میذاره. اگه شما یه معاملهگر کوتاهمدت (اسکالپر) هستید که دنبال سودهای چند پیپی هستید، اسپرد بالا میتونه کل سود شما رو از بین ببره. پس همیشه قبل از معامله، به اسپرد (به پیپ یا پیپت) توجه کنید و سعی کنید بروکری با اسپردهای رقابتی انتخاب کنید.
استفاده از پیپ در مدیریت ریسک: کلید بقا در فارکس
شاید مهمترین کاربرد عملی پیپ در فارکس (Pip)، استفاده از اون در مدیریت ریسک (Risk Management) باشه. مدیریت ریسک یعنی مجموعه اقداماتی که انجام میدید تا میزان ضرر احتمالیتون رو در هر معامله و در کل حسابتون محدود کنید. بدون مدیریت ریسک اصولی، بقا در بازار فارکس تقریباً غیرممکنه و پیپ نقش محوری در این مدیریت داره.
اولین و پایهایترین ابزار مدیریت ریسک، حد ضرر (Stop Loss) هست. حد ضرر دستوریه که شما به بروکر میدید تا اگه قیمت به یه سطح مشخصی خلاف جهت تحلیل شما حرکت کرد، معامله رو به طور خودکار ببنده و جلوی ضرر بیشتر رو بگیره. این سطح ضرر معمولاً بر اساس تعداد مشخصی پیپ از نقطه ورود شما تعیین میشه.
مثلاً شما تصمیم میگیرید در هر معامله، بیشتر از ۵۰ پیپ ریسک نکنید. اگه در قیمت 1.1050 وارد معامله خرید EUR/USD بشید، حد ضررتون رو ۵۰ پیپ پایینتر، یعنی در قیمت 1.1000 قرار میدید. اگه قیمت به این سطح برسه، معامله بسته میشه و ضرر شما به همون ۵۰ پیپ (به اضافه اسپرد) محدود میشه.
حالا که میدونید حداکثر چند پیپ میخواید ریسک کنید، باید حجم معامله (لات سایز) مناسب رو بر اساس این مقدار ریسک و کل سرمایهتون محاسبه کنید. اینجاست که ارزش هر پیپ اهمیت پیدا میکنه. فرض کنید شما ۱۰۰۰ دلار سرمایه دارید و تصمیم گرفتید در هر معامله، فقط ۲٪ از سرمایهتون (یعنی ۲۰ دلار) رو ریسک کنید. حد ضررتون هم ۵۰ پیپ هست.
برای اینکه بفهمید با چه لات سایزی وارد بشید، باید ببینید با کدوم لات سایز، ۵۰ پیپ ضرر معادل ۲۰ دلار میشه.
- اگه با میکرو لات (ارزش هر پیپ = ۰.۱ دلار) وارد بشید، ۵۰ پیپ ضرر میشه ۵ دلار (۵۰ × ۰.۱). این مقدار کمتر از ۲۰ دلار ریسک مجاز شماست.
- اگه با ۲ تا میکرو لات وارد بشید (ارزش هر پیپ = ۰.۲ دلار)، ۵۰ پیپ ضرر میشه ۱۰ دلار. هنوز جا دارید.
- اگه با ۴ تا میکرو لات (۰.۰۴ لات) وارد بشید (ارزش هر پیپ = ۰.۴ دلار)، ۵۰ پیپ ضرر میشه ۲۰ دلار (۵۰ × ۰.۴). این دقیقاً همون مقدار ریسک مجاز شماست.
پس لات سایز مناسب برای این معامله با حد ضرر ۵۰ پیپی و ریسک ۲۰ دلاری، ۰.۰۴ لات هست. اگه با مینی لات (ارزش هر پیپ = ۱ دلار) وارد میشدید، ۵۰ پیپ ضرر معادل ۵۰ دلار (۵٪ ریسک) میشد که بیشتر از حد مجاز شماست.
به همین ترتیب، حد سود (Take Profit) شما هم بر اساس تعداد مشخصی پیپ تعیین میشه. مثلاً با نسبت ریسک به ریوارد ۱:۲، اگه حد ضررتون ۵۰ پیپ باشه، حد سودتون رو ۱۰۰ پیپ بالاتر از نقطه ورود (در معامله خرید) قرار میدید. استفاده از پیپ برای تعیین دقیق این سطوح و محاسبه لات سایز، به شما کمک میکنه تا به صورت سیستماتیک و کنترلشده معامله کنید و احساسات رو از تصمیمگیریهاتون حذف کنید.
جمع بندی
همونطور که اولش گفتم، این دو تا مفهوم شاید به ظاهر کوچیک باشن، اما حکم الفبای بازار معاملات ارزی رو دارن و ندونستن دقیقشون میتونه مثل راه رفتن تو تاریکی باشه. توی این مقاله سعی کردیم یک بار برای همیشه پرونده این دو تا یار جدانشدنی بازار رو باز کنیم و ببینیم چطور نبض سود و زیان ما رو توی دستشون گرفتن.
اول از همه، با خودِ پیپ در فارکس (Pip) آشنا شدیم. فهمیدیم که این کلمه مخفف “Point in Percentage” هست و به عنوان کوچکترین واحد استاندارد تغییر قیمت بین دو ارز شناخته میشه. مثل میلیمتر برای خطکش، پیپ هم واحد اندازهگیری نوسانات توی فارکسه. برای اکثر جفتارزها، این واحد معادل رقم چهارم اعشار (0.0001) و برای جفتارزهای شامل ین ژاپن (JPY)، رقم دوم اعشار (0.01) هست. این استانداردسازی کمک میکنه تا همه ما تریدرها، از هر کجای دنیا، یه زبان مشترک برای صحبت از تغییرات قیمت داشته باشیم.
بعدش رفتیم سراغ پیپت در فارکس (Pipette) یا همون “پیپ کسری”. دیدیم که این واحد دقیقاً یکدهمِ یک پیپ کامله و توی قیمتگذاریهای دقیقتر بروکرها (با 5 رقم اعشار برای اکثر جفتارزها و 3 رقم برای JPY) خودش رو نشون میده. دلیل اصلی استفاده از پیپت، رقابتیتر کردن قیمتها و نمایش دقیقتر اسپردهاست. هرچند پیپت دقت بیشتری به ما میده، اما یادتون باشه که اساس کار و محاسبات اصلی ما همچنان بر پایه همون پیپ (Pip) استوار هست.
یکی از بخشهای مهم، یادگیری نحوه محاسبه تعداد پیپ و پیپت بود. دیدیم که کار سختی نیست؛ کافیه قیمت پایانی رو از قیمت اولیه کم کنیم و حواسمون به محل قرارگیری رقم پیپ (چهارم یا دوم اعشار بسته به جفتارز) باشه. همین محاسبه ساده به ما میگه که قیمت چقدر جابجا شده و این اولین قدم برای فهمیدن سود یا ضرر احتمالیه. البته تأکید کردیم که حواستون به استثنای بزرگ یعنی جفتارزهای ین ژاپن (JPY) باشه که قانون متفاوتی دارن و پیپ در اونها رقم دوم اعشاره.
اما شمردن تعداد پیپها به تنهایی کافی نیست! اصل داستان وقتی شروع میشه که بفهمیم هر یک پیپ حرکت قیمت، چقدر پول واقعی برای ما جابجا میکنه. اینجا بود که با مفهوم “ارزش هر پیپ” آشنا شدیم و دیدیم که این ارزش مستقیماً به حجم معامله یا لات سایز (استاندارد، مینی، میکرو) و جفتارزی که معامله میکنیم بستگی داره. برای مثال، در یک لات استاندارد EUR/USD، هر پیپ حدود 10 دلار ارزش داره، در حالی که در یک میکرو لات، همین یک پیپ فقط 10 سنت میارزه. این تفاوت عظیم نشون میده که انتخاب لات سایز چقدر در میزان ریسک و سود ما تاثیرگذاره.
در ادامه، ارتباط تنگاتنگ پیپ با مفاهیم کلیدی دیگه فارکس مثل لوریج، مارجین و اسپرد رو بررسی کردیم. دیدیم که لوریج مثل یه شمشیر دولبه، ارزش پولی هر پیپ رو نسبت به سرمایه ما چند برابر میکنه و میتونه هم سودها رو بزرگ کنه و هم ضررها رو سریعتر به مرز خطرناک مارجین کال برسونه. همچنین فهمیدیم که اسپرد، یعنی هزینه اولیه ورود به معامله، معمولاً بر حسب پیپ یا پیپت بیان میشه و دونستنش برای محاسبه نقطه سر به سر و سود خالص ضروریه.
و بالاخره، رسیدیم به مهمترین کاربرد پیپ در فارکس، یعنی استفاده از اون در مدیریت ریسک. یاد گرفتیم که چطور با تعیین حد ضرر (Stop Loss) بر اساس تعداد مشخصی پیپ، جلوی ضررهای فاجعهبار رو بگیریم. مهمتر از اون، دیدیم که چطور میتونیم با دونستن میزان ریسک دلاری مورد نظرمون (مثلاً 2% سرمایه) و فاصله حد ضرر به پیپ، لات سایز مناسب رو برای هر معامله محاسبه کنیم.
این کار باعث میشه همیشه بدونیم دقیقاً چقدر در معرض ریسک هستیم و با کنترل احساسات، به صورت سیستماتیک و حرفهای معامله کنیم. تسلط بر مفهوم پیپ و استفاده درست از اون در مدیریت ریسک، واقعاً کلید بقا و موفقیت بلندمدت در بازار فارکسه.
توضیحات این سایت خیلی شفاف و مناسب میباشد
امیدوارم موفق باشید