مرکز بازار فارکس به عنوان یکی از قطب های مهم تجارت و جریان سرمایه، بر جایگاهی بینظیر برخوردار است. بازار فارکس، جایی است که صدها میلیارد دلار سرمایه در حرکت است و تأثیرات آن بر بازارهای مالی جهانی نمیتواند نادیده گرفته شود.
مرکز بازار فارکس، جایگاهی است که تجارت و جریان سرمایه در آن انجام میشود.این مقاله توضیح میدهد که چرا تجارت و جریان سرمایه، که با توجه به قیمت های نقدینگی ارز انجام میشوند، میتوانند بر اقتصاد و شرکتهای فعال در آن اقتصاد تأثیرگذار باشند.
همچنین در این مقاله ما به طور فرضیه ای، به قیمت های واقعی و سناریوهای واقعی که بر اقتصاد ژاپن تأثیر گذاشتهاند، نگاه میکنیم.
مرکز بازار فارکس کجاست؟
مرکز بازار فارکس یا همان بازار معاملات ارز خارجی مرجعی است که معاملات ارزهای مختلف را در سراسر جهان تسهیل می کند. این بازار بزرگترین بازار مالی جهان است و روزانه تریلیون ها دلار ارز معامله می شود. مرکز بازار فارکس یک بازار دهانه گسترده است که بانک ها، شرکت های مالی، سرمایه گذاران حرفه ای و بروکرها در آن فعالیت می کنند.
مرکز بازار فارکس در تمام روزهای هفته به طور 24 ساعته فعال است و تقریباً هیچ وقفه ای ندارد. این به معنای این است که معاملات می توانند در هر لحظه از شبانه روز صورت پذیرند.
با این حال، مرکز بازار فارکس در طول هفته دارای تقسیم بندی مختص به سه جلسه است که شامل جلسه آسیایی، جلسه اروپا و جلسه آمریکا است. هر جلسه توسط مناطق جغرافیایی مختلف برگزار می شود و در طول تداوم آنها، معاملات و تغییرات قیمتی بین ارزها رخ می دهد.
بازار فارکس به عنوان یک بازار دهانه گسترده، ارز معامله را بر اساس نرخ های تعیین شده توسط عرضه و تقاضا انجام می دهد. در این بازار، نرخ ارزها به طور مداوم تغییر می کند و این تغییرات توسط عواملی مانند سیاست های مالی و اقتصادی، رویدادها و شرایط سیاسی تحت تأثیر قرار می گیرد. همچنین، بازار فارکس از تحلیل فنی و تحلیل بنیادی برای پیش بینی تغییرات قیمتی استفاده می کند.
در نهایت، مرکز بازار فارکس یک بازار پویا و پیچیده است که تأثیر بسیار زیادی بر اقتصاد جهانی دارد. معامله گران در مرکز بازار فارکس با توجه به تحلیل های مختلف و شرایط بازار سعی در بهره برداری از نوسانات قیمتی دارند.
با این حال، معاملات در بازار فارکس نیاز به دانش و تجربه دارد و به دلیل پویایی و پیچیدگی آن، ریسک های قابل توجهی نیز وجود دارد.
در مرکز بازار فارکس، نرخ به عنوان یک راننده اصلی معمولاً مورد توجه قرار میگیرد. در اصل، اگر یک سرمایهگذار بتواند فقط با راهاندازی یا فروش یک جفت، به عنوان سرمایه طولانی مدت سود بهرهبرداری دریافت کند، پس این میتواند دلیلی باشد که سرمایهها به این ارز جذب شوند.
و اگر این به یک سناریوی نرخ افزایشی بدل شود، به طوری که یک اقتصاد به طور مداوم نرخ بهره را بالا ببرد تا تورم را کنترل کند، این ممکن است منجر به یک روند طولانی شود که در آن ارز توسط شرکتکنندگان بازار به منظور به دست آوردن نرخ بازگشت جدید و بالاتر به صورت مستمر بالا میرود.
اما ارزها با سهام از جهت اینکه این یک دارایی جداگانه نیستند متفاوت هستند: عواقبی وجود دارد. و بسیاری از چیزهای خوب ممکن است به چیز بسیار بدی تبدیل شوند، همانطور که در مورد ژاپن و چگونگی تغییرات اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم ژاپن به عنوان یک “معجزه اقتصادی ژاپن” تبدیل به “دهههای گمشده” برای اقتصاد ژاپن شد.
مرکز بازار فارکس: ارز ژاپن بیشترین نوسان را دارد
برای تمام شدن این داستان، باید از طریق یک درس تاریخ کوتاه با جفت ارز دلار آمریکا و ین ژاپنی پیش برویم و اصل این داستان واقعا به دهه 70 و مشکل تورم برمیگردد.
برای مقابله با افزایش تورم، پل ولکر باید نرخ بهره را به حد بسیار بالا افزایش دهد تا سعی کند تورم شدیدی که در آن زمان قابل مشاهده بود را متوقف کند.
این افزایش نرخ بهره باعث ایجاد تقاضای قابل توجهی برای دلار آمریکا شد، که به واسطه تجارت حمل و نقل و اختلاف نرخ بین دو جفت ارز، تحریک کننده آن بود.
از کمینه سال ۱۹۷۸ تا بیشینه سال ۱۹۸۲، نرخ تبادل ارز دلار آمریکا و ین ژاپن بیش از ۵۶٪ افزایش یافت. پس از آن، با تأثیر سیاستهای والکر در ایالات متحده، این زوج کمتر فعال شد اما از مارس ۱۹۸۴ تا فوریه ۱۹۸۵، گاوها دوباره کنترل را در دست داشتند و به ایجاد بیشینه سال ۱۹۸۵ مقدار ۲۶۲.۸۰ در زوج دلار آمریکا و ین ژاپن دست یافتند.
و دقیقا در همان زمان، توافقنامه پلازا به اجرا درآمد، که در واقع یک توافق بین گروه G5 برای دستکاری نرخ ارزها به منظور کاهش ارزش دلار آمریکا بود.
در مثال زیر، ما قصد داریم به یک مدل فرضی با استفاده از قیمت ها از سال 1998 تا 2008 نگاه کنیم، زمانی که نرخ تبادل ارز USD / JPY به طرز قابل توجهی کاهش یافت. اما، این مشکل به همین قبل از تاریخ 1998 برای کشور ژاپن ادامه داشت.
نمودار ماهانه USD/JPY: 1977-2004
عملکرد نرخ ارز در مرکز بازار فارکس (مثال فرضی)
بیایید فرض کنیم که یک شرکت خودروساز ژاپنی یک مدل خودرو را در سال ۱۹۹۸ طراحی کرده است و تقریباً برآن حساب کرده است که هزینه تولید آن حدود ۲۸۰۰۰۰۰۰ ین (۲۰۰۰۰ دلار) است.
اما مشکلی وجود ندارد، زیرا آنها قصد داشتند خودرو را با قیمت ۳۰۰۰۰ دلار بفروشند که باعث به دست آوردن سود بسیار قابل توجهی مبلغ ۱۰۰۰۰ دلار برای هر خودرو میشد.
بنابراین، به خاطر دارید که ارزش 1 دلار در سال 1998 حدود ¥140.00 بود – بنابراین برای ساخت خودرو نیاز به ¥2,800,000 بود. اما این مشکلی نیست – زیرا آن را با قیمت $30,000 یا ¥4,200,000 به فروش می رساندند. این موجب می شد تولیدکننده خودرو سود خوبی به ارزش ¥1,400,000 یا $10,000 داشته باشد.
اگر این اتفاق میافتاد وضعیت همیشگی میماند، تولیدکننده خودروی ما بدون شک با حاشیه سود ۵۰ درصدی روی هر خودروی فروخته شده، راضی خواهد بود.
اما وضعیت همانطور که بود نماند. دنیا از ۱۹۹۸ تاکنون به شدت تغییر کرده است.
تنها 13 سال بعد، نرخ مبادله دلار به ین به زیر 80 واحد حرکت کرد.
بیایید ببینیم که کارخانه تولید خودروی ما در آن محیط چگونه عمل خواهد کرد.
هنوز برای ساخت خودرو هزینه 2,800,000 ین میباشد، زیرا آنها برای پرداخت به کارگران در ژاپن و خرید کالاها در ژاپن هزینه میکنند (و احتمالاً برای همگام شدن با تورم حقوق کارگران را بالاتر پرداخت میکنند، اما برای مثال سادهای که ما ارائه میکنیم، هزینه کار نیز یکسان است). بنابراین تغییر نرخ ارز برای ساختار هزینه آنها بطور ضروری هیچ تغییری ایجاد نمیکند.
اما تاثیر چشمگیری روی درآمد فروش آنها دارد. به یاد داشته باشید که آنها آن را با قیمت ۳۰٬۰۰۰ دلار در ایالات متحده فروختند. حالا آنها فقط ۲٬۴۰۰٬۰۰۰ ین دریافت میکنند (۳۰٬۰۰۰ دلار × ۸۰٫۰۰ ین = ۲٬۴۰۰٬۰۰۰).
آنها حتی هزینههای خود را هم دیگر تامین نمیکنند! یک سود 50 درصدی همین الان به سحابی تبدیل شده است و این تنها به خاطر تقویت یک ین ژاپنی است.
تولیدکننده خودروی ما در حال حاضر در هر خودروی فروخته شده ۴۰۰،۰۰۰ ین از دست میدهد. شما چقدر فکر میکنید این شرایط برای چه مدت ادامه خواهد داشت؟ تنها تعداد کمی از کسبوکارها میتوانند ادامه داشته باشند اگر به سرعت پول را از دست دهند.
پس، کارخانه سازنده خودرو ما چه کاری انجام خواهد داد؟ خب، آنها پاسخ خواهند داد و هیچ گزینهای برایشان خوب نیست. آنها میتوانند قیمت را در آمریکا افزایش دهند… اما حالا تعداد خودروهای فروخته شده به طور قابل توجهی کاهش خواهد یافت.
مشتریان متوجه خواهند شد که کارخانه سازنده خودروی ژاپنی ما قیمت را بیشتر از سازندگان خودرو آلمانی، آمریکایی یا چینی افزایش داده است؛ بنابراین این گزینهای که به راحتی در دسترس نیست.
بسیاری از اوقات آنها با کاهش هزینهها پاسخ میدهند. این به این معناست که کارگران را اخراج میکنند یا حداقل تعداد کمتری از آنها استخدام میکنند. آنها شروع به تمرکز بر “کارآمدی” کسب و کار میکنند و سعی میکنند هر راهی را برای صرفه جویی در هزینهها پیدا کنند تا حداقل هزینههای خود را پوشش دهند.
تمام اقداماتی که تولیدکننده ماشین خودکار برای کاهش هزینه ها انجام میدهد، برای اقتصاد کلی منفی خواهد بود:
کمترین تعداد افراد شاغل (بیکاری بالاتر)، افزایش حقوق کوچکتر یا عدم وجود افزایش (تورم کمتر) و احساسی کلی از وحشت درباره اطمینان اقتصادی آینده، زیرا تولیدکننده ماشین خودکار ما حتی ضریبی هم نکرده است. آنها فقط توسط ارزی قدرتمندتر مورد حمله قرار گرفتند.
این دقیقاً دلیلی است که ژاپن در یک رکود دهه ها دست داده بود و فشارهای تورمی در سراسر اقتصاد خود را تجربه کرد. پس، ژاپن در پاسخ چه کاری انجام میدهد؟ آنها سعی میکنند ارز خود را ارزان کنند؛ زیرا اگر موفق شوند، میتوانند از عکسالعمل مخالف بهرهبرداری کنند.
بنابراین، بیایید بگوییم که تولیدکننده خودرو ما راهی برای ادامه وجود در این محیط با ارزش ین گران قیمت پیدا کرده است و هزینه ها را به 2،300،000 ین برای هر ماشین کاهش داده اند. بیتردید، این سناریویی که تمامی مخارج فروش آنها (تنها ۱۰۰،۰۰۰ ین برای هر خودرو) است، یک وضعیت مطلوب نیست. اما آنها راهی برای بقا پیدا کردهاند.