انواع نمودار در فارکس آشنایی با چارت فارکس و کاربرد آن

تاریخ آخرین بروزرسانی: 23 آوریل 2025
Types of forex charts

نمودار قیمت ( چارت ) فارکس چیست؟ احتمالاً اولین سوالی که هر معامله‌گر تازه‌کار یا حتی باتجربه‌ای در بازار فارکس از خودش می‌پرسه همینه. راستش رو بخواید، نمودار قیمت یا همون چارت (Chart)، مثل نقشه گنج برای ما تریدرهاست. بدون دونستن اینکه چطور این نقشه رو بخونیم و ازش استفاده کنیم، عملاً توی دریای پرتلاطم فارکس گم می‌شیم.

من به عنوان کسی که سال‌ها خاک این بازار رو خورده، امروز تصمیم گرفتم یک راهنمای کامل و جامع در مورد انواع نمودار در فارکس و نحوه استفاده از اون‌ها براتون بنویسم. قراره با هم یاد بگیریم که هر خط و هر شمع روی این نمودارها چه داستانی برای گفتن داره و چطور می‌تونیم از این داستان‌ها برای گرفتن تصمیمات معاملاتی بهتر و سودآورتر استفاده کنیم.

تو این مقاله، از ساده‌ترین نمودار یعنی نمودار خطی (Line Chart) شروع می‌کنیم، بعد میریم سراغ جزئیات بیشتر در نمودار میله‌ای (Bar Chart) و در نهایت، محبوب‌ترین و به نظر من کاربردی‌ترین نمودار یعنی نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick Chart) رو با هم زیر و رو می‌کنیم.

علاوه بر معرفی این نمودارها، نکات مهمی در مورد انتخاب تایم فریم مناسب، تفاوت مقیاس‌های حسابی و لگاریتمی و اینکه چطور با استفاده از این نمودارها، روندهای بازار رو شناسایی کنیم و نقاط ورود و خروج احتمالی رو پیدا کنیم، بهتون میگم. خلاصه که قراره یک کلاس آموزشی فارکس کامل در مورد نمودار قیمت (Chart) فارکس داشته باشیم.

هدف من اینه که بعد از خوندن این مقاله، دیگه هیچ ترسی از نگاه کردن به نمودارهای پیچیده فارکس نداشته باشید و با اعتماد به نفس کامل، تحلیل‌های خودتون رو انجام بدید. پس با من همراه باشید تا قدم به قدم، دنیای جذاب نمودارهای فارکس رو کشف کنیم.

در این مقاله چه چیزهایی یاد می‌گیریم؟
نمودار قیمت ( چارت ) فارکس چیست؟ (مفهوم و اهمیت)
چرا نمودارهای قیمت در فارکس اینقدر مهم هستند؟
انواع نمودار در فارکس (مروری کلی)
نمودار خطی (Line Chart): ساده اما پرکاربرد
تحلیل و کاربرد نمودار خطی در معاملات
نمودار میله‌ای (Bar Chart): نمایش جزئیات بیشتر OHLC
چگونه نمودار میله‌ای را بخوانیم و تحلیل کنیم؟
نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick Chart): محبوب‌ترین ابزار تحلیلگران
رمزگشایی کندل‌های ژاپنی: بدنه، سایه و رنگ‌ها
مقیاس حسابی یا لگاریتمی؟ کدام برای تحلیل بهتر است؟
انتخاب تایم فریم مناسب: کلید موفقیت در سبک‌های مختلف معاملاتی
نکات پایانی و جمع‌بندی: چگونه بهترین نمودار را برای خود انتخاب کنیم؟
4.8/5 - (6 امتیاز)

سوالی داری از من بپرس

سوال خودت رو بپرس توی ویدئو در بخش از من بپرس جوابش رو بگیر

نام(Required)
لطفا سوالت رو بصورت دقیق تایپ کن تا جواب دقیق بهت بدم.
0 از 1200 حداکثر کاراکتر
اگر سوالت مربوط به یکی از مقالات سایت هست حتما لینکش رو برام بزار.
این فیلد برای اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .

نمودار قیمت ( چارت ) فارکس چیست؟

خب، بریم سراغ اصل مطلب. نمودار قیمت ( چارت ) فارکس چیست؟ به زبان ساده، نمودار قیمت یا چارت (Price Chart)، یک نمایش گرافیکی و تصویری از نحوه تغییر قیمت یک جفت ارز (مثل یورو به دلار یا پوند به ین) یا هر دارایی مالی دیگه‌ای در طول یک بازه زمانی مشخصه. فکر کنید دارید داستان حرکت قیمت رو در طول زمان می‌بینید. این نمودارها اولین و اساسی‌ترین ابزاری هستن که هر تحلیل‌گر تکنیکال در بازار فارکس باید بهش مسلط باشه.

روی این نمودار، معمولاً دو تا محور اصلی داریم: محور افقی (X) که زمان رو نشون می‌ده (مثلاً دقیقه، ساعت، روز، هفته) و محور عمودی (Y) که قیمت اون جفت ارز رو نمایش می‌ده. نمودار از سمت چپ به راست خونده می‌شه و آخرین قیمت ثبت شده، همیشه در سمت راست‌ترین نقطه نمودار قرار داره. این ساختار ساده به ما کمک می‌کنه تا به سرعت بفهمیم قیمت در گذشته چه مسیری رو طی کرده.

شاید براتون جالب باشه که بدونید قدیما که کامپیوتر و نرم‌افزارهای پیشرفته امروزی نبود، تحلیل‌گرها این نمودارها رو با دست روی کاغذ می‌کشیدن! خوشبختانه الان به لطف تکنولوژی، نرم‌افزارها و پلتفرم‌های معاملاتی مثل متاتریدر، این کار رو به صورت خودکار و با دقت فوق‌العاده‌ای برای ما انجام می‌دن و ما می‌تونیم تمام تمرکزمون رو روی تحلیل خود نمودار قیمت (Chart) بذاریم.

اما چرا این نمودارها اینقدر مهمن؟ چون اون‌ها فقط یک سری خط و نقطه نیستن. نمودار قیمت فارکس در واقع بازتاب‌دهنده جنگ دائمی بین خریدارها و فروشنده‌ها، یعنی عرضه و تقاضا در بازاره. هر خرید و فروشی که در هر لحظه انجام می‌شه، تمام اخبار اقتصادی منتشر شده، انتظارات معامله‌گرها از آینده و حتی احساسات و روانشناسی حاکم بر بازار، همگی در این نمودارها منعکس می‌شن. به عبارتی، نمودار، خلاصه تمام فعالیت‌های میلیون‌ها شرکت‌کننده در بازاره.

وقتی ما به عنوان تریدر به یک نمودار قیمت (Chart) نگاه می‌کنیم، در واقع داریم نتیجه تمام این فعل و انفعالات پیچیده رو به صورت یک تصویر قابل فهم می‌بینیم. این به ما کمک می‌کنه تا الگوهای تکرارشونده، روندهای قیمتی (صعودی، نزولی یا خنثی) و سطوح کلیدی حمایت و مقاومت رو شناسایی کنیم و بر اساس اون‌ها، تصمیمات آگاهانه‌تری برای ورود یا خروج از معاملات بگیریم. پس درک درست از اینکه نمودار قیمت ( چارت ) فارکس چیست؟ و چطور کار می‌کنه، اولین قدم برای موفقیت در این بازاره.

انواع نمودار در فارکس

انواع نمودار در فارکس: نمایش تصویری قیمت در برابر زمان

چرا نمودارهای قیمت در فارکس اینقدر مهم هستند؟

شاید بپرسید چرا اینقدر روی اهمیت نمودار قیمت (Chart) تاکید می‌کنم؟ دلیلش ساده‌ست: این نمودارها زبان بازار هستن. اگه می‌خواید بفهمید بازار داره چی میگه و احتمالاً قراره به کدوم سمت حرکت کنه، باید زبانش رو بلد باشید و این زبان، همین نمودارها هستن. نمودارها به ما کمک می‌کنن تا از شر حدس و گمان‌های بی‌اساس راحت بشیم و تحلیل‌هامون رو بر پایه داده‌های واقعی و تاریخی قیمت بنا کنیم.

یکی از بزرگترین چالش‌ها برای هر تریدری، پیدا کردن زمان مناسب برای ورود به معامله و خروج از اونه (Market Timing). نمودارهای فارکس ابزارهای فوق‌العاده‌ای برای کمک به ما در این زمینه هستن. با تحلیل الگوهای قیمتی، سطوح حمایت و مقاومت و استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال روی نمودار، می‌تونیم نقاطی رو پیدا کنیم که احتمال موفقیت معامله در اون‌ها بالاتره.

علاوه بر این، نمودار قیمت فارکس به ما کمک می‌کنه تا مدیریت ریسک بهتری داشته باشیم. با دیدن نوسانات گذشته قیمت (Volatility) روی نمودار و شناسایی سطوح کلیدی، می‌تونیم حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) معاملاتمون رو در جاهای منطقی‌تری قرار بدیم. این کار باعث می‌شه جلوی ضررهای بزرگ رو بگیریم و سودهای به دست اومده رو حفظ کنیم.

نکته مهم دیگه اینه که تاریخ تمایل به تکرار شدن داره، مخصوصاً در بازارهای مالی. الگوهایی که در گذشته روی نمودار قیمت (Chart) شکل گرفتن و منجر به حرکت خاصی شدن، احتمال داره در آینده هم دوباره تکرار بشن. تحلیل تکنیکال که اساس کارش با نموداره، دقیقاً بر پایه همین اصل بنا شده. ما با مطالعه گذشته قیمت روی نمودار، سعی می‌کنیم آینده احتمالی رو پیش‌بینی کنیم.

در نهایت، نمودارها به دلیل بصری بودنشون، درک پیچیدگی‌های بازار رو خیلی راحت‌تر می‌کنن. مغز ما اطلاعات تصویری رو خیلی بهتر و سریع‌تر از داده‌های عددی پردازش می‌کنه. نگاه کردن به یک نمودار شمعی ژاپنی یا میله‌ای، خیلی سریع‌تر از خوندن یک جدول پر از اعداد، به ما دید کلی از وضعیت بازار می‌ده. همین درک سریع و راحت، به تصمیم‌گیری بهتر و به موقع کمک می‌کنه.

انواع نمودار در فارکس

حالا که فهمیدیم نمودار قیمت ( چارت ) فارکس چیست؟ و چرا مهمه، وقتشه با انواع نمودار در فارکس که معمولاً در پلتفرم‌های معاملاتی می‌بینیم، آشنا بشیم. اگرچه همه این نمودارها اساساً یک کار رو انجام می‌دن (یعنی نمایش قیمت در برابر زمان)، اما نحوه نمایش اطلاعات و جزئیاتی که ارائه می‌دن، با هم فرق داره. هر کدوم مزایا و معایب خودشون رو دارن و بسته به سبک معاملاتی و نیازی که دارید، می‌تونید یکی یا ترکیبی از اون‌ها رو انتخاب کنید.

سه نوع اصلی و بسیار رایج از انواع نمودار در فارکس وجود داره که تقریباً همه تریدرها باهاشون سروکار دارن:

  1. نمودار خطی (Line Chart)
  2. نمودار میله‌ای (Bar Chart)
  3. نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick Chart)

علاوه بر این سه نوع اصلی، نمودارهای دیگه‌ای هم مثل نمودار هیکن آشی (Heikin Ashi) یا نمودار نقطه و شکل (Point and Figure) وجود دارن که کمتر رایج هستن اما ممکنه برای تحلیل‌های خاصی به کار بیان. ما در ادامه این مقاله، روی همون سه نوع اصلی تمرکز می‌کنیم چون پایه و اساس تحلیل تکنیکال با نمودار هستن و بیشترین کاربرد رو دارن.

انتخاب اینکه از کدوم یک از انواع نمودار در فارکس استفاده کنید، تا حد زیادی به سلیقه شخصی و نوع اطلاعاتی که برای تحلیل نیاز دارید، بستگی داره. بعضی‌ها سادگی نمودار خطی رو ترجیح می‌دن، بعضی‌ها جزئیات کامل نمودار میله‌ای یا شمعی رو لازم دارن. نکته مهم اینه که با هر کدوم که کار می‌کنید، به خوبی باهاش آشنا بشید و بتونید اطلاعاتش رو درست تفسیر کنید. در بخش‌های بعدی، هر کدوم از این نمودارها رو به تفصیل بررسی می‌کنیم.

نمودار خطی (Line Chart)

اولین و ساده‌ترین نوع از انواع نمودار در فارکس، نمودار خطی (Line Chart) هست. همونطور که از اسمش پیداست، این نمودار فقط یک خط ساده‌ست که نقاط مختلف رو به هم وصل می‌کنه. اما چه نقاطی؟ به طور پیش‌فرض، نمودار خطی قیمت‌های بسته شدن (Close Price) هر دوره زمانی رو به هم وصل می‌کنه. مثلاً اگه تایم فریم روزانه باشه، قیمت بسته شدن هر روز به قیمت بسته شدن روز بعد وصل می‌شه و یک خط ممتد رو تشکیل می‌ده.

مزیت اصلی نمودار خطی (Line Chart) سادگیشه. نگاه کردن بهش راحته و خیلی سریع می‌تونه روند کلی حرکت قیمت (صعودی، نزولی یا خنثی) رو به ما نشون بده. چون فقط قیمت‌های پایانی رو در نظر می‌گیره، نوسانات و “سروصداهای” داخل هر دوره زمانی رو حذف می‌کنه و یک تصویر تمیز و واضح از مسیر اصلی قیمت ارائه می‌ده. این ویژگی باعث می‌شه برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت بلندمدت و تشخیص الگوهای کلاسیک بزرگ مثل سر و شانه یا مثلث، خیلی مفید باشه.

اما بزرگترین عیب نمودار خطی هم دقیقاً همین سادگیشه! این نمودار هیچ اطلاعاتی در مورد قیمت باز شدن (Open)، بالاترین قیمت (High) و پایین‌ترین قیمت (Low) در طول اون دوره زمانی به ما نمی‌ده. ما فقط می‌دونیم قیمت در پایان دوره کجا بسته شده، اما نمی‌دونیم در طول اون دوره چه اتفاقاتی افتاده و نوسانات چقدر بوده. این کمبود اطلاعات باعث می‌شه برای معاملات کوتاه‌مدت و تحلیل دقیق حرکات قیمت در تایم فریم‌های پایین، چندان مناسب نباشه.

چه کسانی بیشتر از نمودار خطی (Line Chart) استفاده می‌کنن؟ معمولاً سرمایه‌گذارهای بلندمدت که دنبال دید کلی از بازار هستن و به نوسانات روزانه اهمیت زیادی نمی‌دن، از این نمودار استفاده می‌کنن. همچنین تریدرهایی که معتقدن قیمت بسته شدن مهم‌ترین قیمت در هر دوره زمانیه، ممکنه این نمودار رو ترجیح بدن. به نظر من، نمودار خطی برای شروع یادگیری تحلیل تکنیکال و درک مفهوم روند و حمایت/مقاومت عالیه، اما برای معاملات فعال، به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.

نمودار خطی فارکس

نمودار خطی (Line Chart): نمایش ساده روند با اتصال قیمت‌های پایانی

تحلیل و کاربرد نمودار خطی در معاملات

همونطور که گفتیم، با وجود سادگی، نمودار خطی (Line Chart) کاربردهای خاص خودش رو داره. یکی از اصلی‌ترین کاربردهاش، شناسایی روندهاست. وقتی به نمودار خطی نگاه می‌کنید، تشخیص اینکه روند کلی صعودیه (خط رو به بالا حرکت می‌کنه)، نزولیه (خط رو به پایین حرکت می‌کنه) یا خنثی (خط تقریباً افقی حرکت می‌کنه) خیلی راحته. می‌تونید با وصل کردن کف‌های قیمتی در یک روند صعودی، خط روند صعودی (Uptrend Line) و با وصل کردن سقف‌های قیمتی در یک روند نزولی، خط روند نزولی (Downtrend Line) رو رسم کنید.

کاربرد مهم دیگه نمودار خطی، پیدا کردن سطوح حمایت (Support) و مقاومت (Resistance) کلیدیه. این سطوح، محدوده‌های قیمتی هستن که قیمت در گذشته به اون‌ها واکنش نشون داده و نتونسته به راحتی ازشون عبور کنه. در نمودار خطی، این سطوح معمولاً به صورت خطوط افقی در نقاطی که قیمت چندین بار به اون‌ها برخورد کرده و برگشته، مشخص می‌شن. سادگی نمودار خطی باعث می‌شه این سطوح واضح‌تر دیده بشن.

از نمودار خطی (Line Chart) می‌تونیم برای تشخیص الگوهای کلاسیک قیمتی هم استفاده کنیم. الگوهایی مثل سر و شانه (Head and Shoulders)، سقف و کف دوقلو (Double Top/Bottom) یا مثلث‌ها (Triangles) روی نمودار خطی به خوبی قابل مشاهده هستن. چون این نمودار نویز کمتری داره، شکل کلی الگوها واضح‌تر دیده می‌شه و می‌تونه سیگنال‌های معاملاتی بالقوه‌ای رو به ما بده.

با این حال، یادتون باشه که به دلیل نداشتن اطلاعات OHLC، سیگنال‌هایی که از نمودار خطی می‌گیریم، ممکنه به اندازه سیگنال‌های نمودارهای کامل‌تر مثل شمعی یا میله‌ای، دقیق نباشن. به همین دلیل، خیلی از تریدرها از نمودار خطی بیشتر برای تأیید روند کلی یا پیدا کردن سطوح اصلی استفاده می‌کنن و برای پیدا کردن نقطه دقیق ورود یا خروج، به سراغ نمودارهای دیگه می‌رن. به نظر من، بهترین کار اینه که از نمودار خطی به عنوان یک ابزار کمکی در کنار نمودارهای اصلی‌تون استفاده کنید.

نمودار میله‌ای (Bar Chart)

خب، حالا که با نمودار خطی آشنا شدیم، میریم سراغ یک نمودار کامل‌تر به اسم نمودار میله‌ای (Bar Chart). این نمودار یکی دیگه از انواع نمودار در فارکس هست که اطلاعات خیلی بیشتری نسبت به نمودار خطی به ما می‌ده. در واقع، نمودار میله‌ای تمام چهار قیمت اصلی یک دوره زمانی رو نشون می‌ده: قیمت باز شدن (Open)، بالاترین قیمت (High)، پایین‌ترین قیمت (Low) و قیمت بسته شدن (Close). به همین دلیل بهش نمودار OHLC هم میگن.

هر دوره زمانی در نمودار میله‌ای (Bar Chart) با یک خط عمودی نشون داده می‌شه. طول این خط عمودی، محدوده نوسان قیمت در اون دوره رو مشخص می‌کنه؛ یعنی فاصله بین بالاترین قیمت (سقف میله) و پایین‌ترین قیمت (کف میله). هرچقدر این میله بلندتر باشه، یعنی نوسانات قیمت در اون دوره بیشتر بوده و هرچقدر کوتاه‌تر باشه، یعنی بازار آروم‌تر بوده.

علاوه بر خط عمودی، دو تا زائده یا خط افقی کوچیک هم روی این میله وجود داره. زائده سمت چپ، قیمت باز شدن (Open) اون دوره رو نشون می‌ده و زائده سمت راست، قیمت بسته شدن (Close) رو. پس با نگاه کردن به یک میله، می‌تونیم بفهمیم قیمت در اون دوره از کجا شروع شده، تا کجا بالا رفته، تا کجا پایین اومده و در نهایت کجا بسته شده.

در برخی پلتفرم‌ها، نمودار میله‌ای (Bar Chart) ممکنه رنگی هم باشه. معمولاً اگه قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشه (یعنی دوره صعودی بوده)، میله به رنگ سبز یا سیاه نمایش داده می‌شه و اگه قیمت بسته شدن پایین‌تر از قیمت باز شدن باشه (یعنی دوره نزولی بوده)، میله قرمز رنگ می‌شه. این رنگ‌بندی به تشخیص سریع‌تر جهت حرکت قیمت کمک می‌کنه.

گاهی اوقات ممکنه با نوع ساده‌تری از نمودار میله‌ای به اسم HLC مواجه بشید که فقط قیمت بالا، پایین و بسته شدن رو نشون می‌ده و قیمت باز شدن رو نداره. اما نمودار OHLC رایج‌تر و کامل‌تره. مزیت اصلی نمودار میله‌ای اینه که تمام اطلاعات قیمتی مهم رو در اختیار ما قرار می‌ده و به ما اجازه می‌ده نوسانات و قدرت حرکت قیمت رو بهتر تحلیل کنیم. البته ممکنه برای بعضی‌ها، ظاهرش کمی شلوغ‌تر از نمودار خطی یا حتی شمعی به نظر برسه.

نمودار میله ای فارکس

نمودار میله‌ای HLC: نمایش قیمت بالا، پایین و بسته شدن
نمودار میله ای OHLC

نمودار میله‌ای OHLC: نمایش کامل قیمت باز، بالا، پایین و بسته شدن

چگونه نمودار میله‌ای را بخوانیم و تحلیل کنیم؟

حالا که ساختار نمودار میله‌ای (Bar Chart) رو شناختیم، ببینیم چطور می‌تونیم ازش برای تحلیل استفاده کنیم. اولین قدم، درک اطلاعات هر میله‌ست. همونطور که گفتیم، سقف و کف میله، بالاترین و پایین‌ترین قیمت و خطوط افقی چپ و راست، به ترتیب قیمت باز و بسته شدن رو نشون می‌دن.

مقایسه موقعیت قیمت باز شدن (Open) و بسته شدن (Close) خیلی مهمه. اگه قیمت بسته شدن (زائده راست) بالاتر از قیمت باز شدن (زائده چپ) باشه، نشون‌دهنده فشار خرید و یک دوره صعودیه (معمولاً میله سبز یا سیاه). برعکس، اگه قیمت بسته شدن پایین‌تر از قیمت باز شدن باشه، نشون‌دهنده فشار فروش و یک دوره نزولیه (معمولاً میله قرمز). فاصله بین قیمت باز و بسته شدن، قدرت حرکت در اون دوره رو نشون می‌ده.

طول خود میله عمودی (فاصله بین High و Low) میزان نوسانات یا Volatility در اون دوره رو به ما میگه. میله‌های بلند نشون‌دهنده نوسانات زیاد و هیجان در بازار هستن، در حالی که میله‌های کوتاه نشون‌دهنده آرامش و عدم تصمیم‌گیری در بازاره. بررسی این نوسانات در کنار روند کلی می‌تونه خیلی مفید باشه.

با کنار هم قرار گرفتن میله‌ها در نمودار میله‌ای (Bar Chart)، می‌تونیم الگوهای قیمتی رو شناسایی کنیم. الگوهایی مثل روز داخلی (Inside Bar) که کل نوسانات یک میله در محدوده نوسانات میله قبلی قرار می‌گیره، یا روز خارجی (Outside Bar) که نوسانات یک میله، نوسانات میله قبلی رو کاملاً پوشش می‌ده، می‌تونن سیگنال‌های مهمی برای ادامه یا برگشت روند باشن.

مثل نمودار خطی، در نمودار میله‌ای هم می‌تونیم خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت رو رسم و تحلیل کنیم. با داشتن اطلاعات کامل OHLC، تحلیل این سطوح و الگوها می‌تونه دقیق‌تر باشه. در کل، نمودار میله‌ای یک ابزار قدرتمند برای تحلیل تکنیکاله که به ما دید عمیق‌تری نسبت به رفتار قیمت در هر دوره زمانی می‌ده.

نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick Chart)

و بالاخره می‌رسیم به محبوب‌ترین و پرکاربردترین نوع از انواع نمودار در فارکس یعنی نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick Chart). به نظر من و بسیاری از تریدرهای حرفه‌ای، این نمودار بهترین ترکیب از سادگی بصری و ارائه اطلاعات کامله. جالبه بدونید که این نمودارها قدمت زیادی دارن و اولین بار در قرن هجدهم توسط تاجران برنج در ژاپن برای تحلیل قیمت برنج استفاده شدن!

نمودار شمعی ژاپنی هم مثل نمودار میله‌ای، یک نمودار OHLC هست و تمام چهار قیمت اصلی (Open, High, Low, Close) رو برای هر دوره زمانی نشون می‌ده. اما نحوه نمایش این اطلاعات، تفاوت اصلی و دلیل محبوبیتشه. هر دوره زمانی با یک “شمع” یا کندل (Candle) نمایش داده می‌شه که از دو قسمت اصلی تشکیل شده: بدنه (Body) و سایه (Shadow یا Wick).

بدنه شمع، که معمولاً به صورت یک مستطیل نمایش داده می‌شه، فاصله بین قیمت باز شدن (Open) و بسته شدن (Close) رو نشون می‌ده. اگه قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشه (شمع صعودی)، بدنه معمولاً توخالی یا به رنگ سبز نمایش داده می‌شه. اگه قیمت بسته شدن پایین‌تر از قیمت باز شدن باشه (شمع نزولی)، بدنه معمولاً توپر یا به رنگ قرمز نمایش داده می‌شه. این رنگ‌بندی خیلی سریع به ما میگه که در اون دوره، قدرت دست خریدارها بوده یا فروشنده‌ها.

خطوط نازکی که از بالا و پایین بدنه بیرون زدن، سایه‌ها یا فتیله‌ها هستن. سایه بالایی (Upper Shadow) تا بالاترین قیمت (High) اون دوره امتداد داره و سایه پایینی (Lower Shadow) تا پایین‌ترین قیمت (Low) اون دوره. طول این سایه‌ها هم اطلاعات مهمی در مورد فشار خرید و فروش در طول اون دوره به ما می‌ده. مثلاً سایه بالایی بلند نشون می‌ده که خریدارها قیمت رو بالا بردن اما فروشنده‌ها تونستن دوباره اون رو پایین بیارن.

نمودار شمع ژاپنی فارکس

ساختار نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick): بدنه و سایه‌ها

رمزگشایی کندل‌های ژاپنی: بدنه، سایه و رنگ‌ها

زیبایی نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick Chart) در اینه که هر کندل به تنهایی و همچنین در کنار کندل‌های دیگه، داستان جذابی برای تعریف کردن داره. بیایید اجزای یک کندل رو بیشتر بشکافیم:

بدنه (Body): همونطور که گفتیم، فاصله بین قیمت باز و بسته شدن رو نشون می‌ده. اندازه بدنه خیلی مهمه. بدنه‌های بلند (چه سبز چه قرمز) نشون‌دهنده قدرت زیاد در جهت حرکت قیمت هستن. یعنی اگه بدنه سبز و بلند باشه، خریدارها با قدرت وارد شدن و اگه قرمز و بلند باشه، فروشنده‌ها قدرت زیادی داشتن. بدنه‌های کوتاه نشون‌دهنده عدم تصمیم‌گیری، ضعف روند یا تعادل بین خریدارها و فروشنده‌ها هستن. کندل‌هایی که بدنه خیلی کوچیک یا تقریباً بدون بدنه دارن (مثل الگوی دوجی Doji)، نشونه بارزی از بلاتکلیفی در بازار هستن.

سایه‌ها (Shadows/Wicks): این خطوط نازک، بالاترین و پایین‌ترین قیمتی که در اون دوره معامله شده رو نشون می‌دن. طول سایه‌ها نسبت به بدنه، اطلاعات مهمی در مورد فشار مخالف به ما می‌ده. مثلاً در یک کندل صعودی (سبز)، اگه سایه بالایی خیلی بلند باشه، یعنی با وجود صعود، فروشنده‌ها در قیمت‌های بالا مقاومت کردن و اجازه ندادن قیمت بالاتر بسته بشه. یا در یک کندل نزولی (قرمز)، سایه پایینی بلند نشون می‌ده که با وجود فشار فروش، خریدارها در قیمت‌های پایین وارد شدن و از ریزش بیشتر جلوگیری کردن. تحلیل این سایه‌ها برای پیش‌بینی برگشت‌های احتمالی خیلی کاربرد داره.

رنگ‌ها: رنگ بدنه (معمولاً سبز برای صعودی و قرمز برای نزولی) سریع‌ترین راه برای فهمیدن جهت حرکت قیمت در اون دوره خاصه. توالی رنگ‌ها در کنار هم، روند رو به ما نشون می‌ده. مثلاً دیدن چندین کندل سبز پشت سر هم، نشونه یک روند صعودی قویه.

ترکیب این سه عنصر (بدنه، سایه و رنگ) در کنار هم و همچنین نحوه قرار گرفتن کندل‌ها نسبت به هم، الگوهای کندل استیک (Candlestick Patterns) رو می‌سازه. الگوهایی مثل چکش (Hammer)، مرد حلق‌آویز (Hanging Man)، پوشا (Engulfing)، ستاره دنباله‌دار (Shooting Star) و ده‌ها الگوی دیگه وجود دارن که هر کدوم می‌تونن سیگنال‌های قدرتمندی برای ادامه یا برگشت روند باشن. یادگیری این الگوها یکی از بخش‌های جذاب و کاربردی تحلیل با نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick Chart) هست.

مقیاس حسابی یا لگاریتمی؟ کدام برای تحلیل بهتر است؟

تا اینجا در مورد انواع نمودار در فارکس بر اساس نحوه نمایش قیمت در طول زمان (محور افقی) صحبت کردیم. اما یک جنبه مهم دیگه هم وجود داره که کمتر بهش توجه می‌شه و اون، مقیاس محور عمودی یعنی محور قیمته. اکثر پلتفرم‌های معاملاتی به ما اجازه می‌دن که مقیاس قیمت رو بین دو حالت حسابی (Arithmetic) و لگاریتمی (Logarithmic یا Log) تغییر بدیم. اما تفاوت این دو چیه و کدوم بهتره؟

مقیاس حسابی (Arithmetic Scale): در این مقیاس، فاصله بین اعداد روی محور قیمت، همیشه یکسانه. یعنی مثلاً فاصله بین قیمت ۱۰ دلار تا ۲۰ دلار، دقیقاً برابر با فاصله بین قیمت ۱۰۰ دلار تا ۱۱۰ دلاره. این مقیاس تغییرات قیمت رو به صورت مطلق و عددی نشون می‌ده. برای تحلیل حرکات قیمت در بازه‌های زمانی کوتاه و وقتی نوسانات قیمت کمه، مقیاس حسابی می‌تونه مناسب باشه چون تغییرات کوچک رو واضح‌تر نشون می‌ده.

مقیاس لگاریتمی (Logarithmic Scale): در این مقیاس، فاصله بین اعداد روی محور قیمت بر اساس درصد تغییرات محاسبه می‌شه، نه مقدار مطلق. یعنی فاصله بین ۱۰ دلار تا ۲۰ دلار (که رشد ۱۰۰ درصدیه) برابر با فاصله بین ۱۰۰ دلار تا ۲۰۰ دلاره (که اون هم رشد ۱۰۰ درصدیه). اما فاصله بین ۱۰۰ تا ۱۱۰ دلار (رشد ۱۰ درصدی) خیلی کمتر از فاصله بین ۱۰ تا ۲۰ دلاره. این مقیاس تغییرات نسبی و درصدی رو بهتر نشون می‌ده.

حالا سوال اینه که کدوم بهتره؟ به نظر من و بسیاری از تحلیل‌گران حرفه‌ای، برای تحلیل‌های بلندمدت و وقتی که قیمت نوسانات خیلی شدیدی داشته یا در طول زمان رشدهای بزرگی کرده، استفاده از مقیاس لگاریتمی بسیار مناسب‌تره. چرا؟ چون مقیاس لگاریتمی اهمیت تغییرات قیمت رو نسبت به خود قیمت می‌سنجه. یک حرکت ۱۰ دلاری روی یک سهم ۱۰۰۰ دلاری فقط ۱٪ تغییره، اما همون حرکت ۱۰ دلاری روی یک سهم ۲۰ دلاری، ۵۰٪ تغییره! مقیاس لگاریتمی این تفاوت اهمیت رو به خوبی نشون می‌ده و باعث می‌شه خطوط روند و الگوهای بلندمدت، معتبرتر و واقعی‌تر به نظر برسن.

البته یک نکته رو باید در نظر داشت: برخی ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل سطوح فیبوناچی، ممکنه در برخی نرم‌افزارها بر اساس مقیاس حسابی طراحی شده باشن و وقتی نمودار رو لگاریتمی می‌کنید، محاسباتشون کمی دچار خطا بشه. با این حال، توصیه کلی من اینه که همیشه، مخصوصاً برای تحلیل تایم فریم‌های بالا و روندهای بلندمدت، از مقیاس لگاریتمی استفاده کنید تا دید واقعی‌تری نسبت به حرکات بازار داشته باشید.

نمودار حسابی و لگاریتمی فارکس

مقایسه نمودار حسابی (بالا) و لگاریتمی (پایین): تفاوت در نمایش تغییرات قیمت

انتخاب تایم فریم مناسب: کلید موفقیت در سبک‌های مختلف معاملاتی

یکی دیگه از تصمیمات مهمی که موقع کار با انواع نمودار در فارکس باید بگیرید، انتخاب بازه زمانی یا تایم فریم (Time Frame) مناسبه. تایم فریم مشخص می‌کنه که هر میله یا شمع روی نمودار، چه دوره زمانی رو نشون می‌ده. این بازه می‌تونه از یک دقیقه (M1) تا یک ماه (MN) یا حتی بیشتر متغیر باشه.

انتخاب تایم فریم اشتباه، یکی از دلایل اصلی سردرگمی و شکست خیلی از معامله‌گرهاست. تایم فریمی که انتخاب می‌کنید باید کاملاً با سبک معاملاتی، شخصیت و میزان زمانی که می‌تونید به بازار اختصاص بدید، هماهنگ باشه. نمی‌شه یک نسخه واحد برای همه پیچید. به طور کلی، معامله‌گرها رو بر اساس تایم فریمی که استفاده می‌کنن می‌شه به سه دسته تقسیم کرد:

۱. معامله‌گران کوتاه‌مدت (Scalpers & Day Traders): این افراد دنبال سودهای کوچیک از نوسانات سریع قیمت در طول روز هستن. اون‌ها معمولاً از تایم فریم‌های خیلی پایین مثل ۱ دقیقه‌ای (M1)، ۵ دقیقه‌ای (M5) یا ۱۵ دقیقه‌ای (M15) برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج سریع استفاده می‌کنن. البته باید حواسشون باشه که در این تایم فریم‌ها، نویز و سیگنال‌های کاذب زیاده و روند اصلی ممکنه گم بشه.

۲. معامله‌گران میان‌مدت (Swing Traders): این دسته از تریدرها، معاملاتشون رو برای چند ساعت تا چند روز باز نگه می‌دارن و دنبال گرفتن حرکات بزرگتر قیمت یا “نوسانات” (Swings) در روند هستن. اون‌ها معمولاً از تایم فریم‌های میانی مثل ۱ ساعته (H1)، ۴ ساعته (H4) و روزانه (D1) برای تحلیل و پیدا کردن ستاپ‌های معاملاتی استفاده می‌کنن. این تایم فریم‌ها تعادل خوبی بین جزئیات و دید کلی روند برقرار می‌کنن.

۳. معامله‌گران بلندمدت (Position Traders & Investors): این افراد دید بلندمدت دارن و معاملاتشون رو برای هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها باز نگه می‌دارن. اون‌ها بیشتر روی روندهای اصلی و عوامل بنیادی تمرکز دارن و از تایم فریم‌های بالا مثل روزانه (D1)، هفتگی (W1) و ماهانه (MN) برای تحلیل استفاده می‌کنن. این تایم فریم‌ها تصویر بسیار کلان و کم‌نویزی از بازار ارائه می‌دن.

یک تکنیک خیلی خوب که من همیشه توصیه می‌کنم، استفاده از تحلیل چند تایم فریمی (Multiple Time Frame Analysis) هست. یعنی برای گرفتن دید کلی و تشخیص روند اصلی، از تایم فریم بالا (مثلاً روزانه) استفاده کنید، برای پیدا کردن سطوح کلیدی و ستاپ معاملاتی، به تایم فریم میانی (مثلاً ۴ ساعته) برید و برای پیدا کردن نقطه دقیق ورود و مدیریت معامله، از تایم فریم پایین‌تر (مثلاً ۱ ساعته یا ۱۵ دقیقه‌ای) کمک بگیرید. این کار بهتون کمک می‌کنه تا با اطمینان بیشتری معامله کنید.

دوره زمانی نمودار فارکس

انتخاب تایم فریم مناسب بر اساس سبک معاملاتی
نمودار نقطه و خط فارکس

نمودار نقطه و خط (Point & Figure): نوع دیگری از نمودار که کمتر رایج است.

نکات پایانی و جمع‌بندی: چگونه بهترین نمودار را برای خود انتخاب کنیم؟

خب، به پایان این راهنمای جامع در مورد انواع نمودار در فارکس رسیدیم. با هم یاد گرفتیم که نمودار قیمت ( چارت ) فارکس چیست؟، چه انواعی داره (نمودار خطی، نمودار میله‌ای و نمودار شمعی ژاپنی)، هر کدوم چه اطلاعاتی می‌دن و چطور می‌تونیم ازشون استفاده کنیم. همچنین در مورد اهمیت مقیاس لگاریتمی و انتخاب تایم فریم مناسب صحبت کردیم.

حالا سوال آخر اینه: بالاخره کدوم نمودار قیمت (Chart) از همه بهتره؟ جواب قطعی و مشخصی برای این سوال وجود نداره! بهترین نمودار برای شما، نموداریه که باهاش راحت‌تر هستید، اطلاعات مورد نیازتون رو به وضوح بهتون می‌ده و با سبک معاملاتی‌تون بیشترین همخوانی رو داره. یکی ممکنه با سادگی خطی راحت باشه، یکی جزئیات میله‌ای رو بپسنده و اکثر افراد هم مثل من، عاشق وضوح و جذابیت بصری نمودار شمعی ژاپنی باشن.

توصیه کلیدی من به شما اینه: اولاً، یکی از نمودارها (ترجیحاً شمعی یا میله‌ای چون اطلاعات کامل‌تری دارن) رو انتخاب کنید و سعی کنید بهش مسلط بشید. مدام بین نمودارهای مختلف سوییچ نکنید چون این کار فقط باعث سردرگمی می‌شه. روی یک نوع نمودار تمرکز کنید و تمام الگوها و نکاتش رو یاد بگیرید.

ثانیاً، یادتون باشه که نمودار به تنهایی کافی نیست. نمودار قیمت فارکس یک ابزار قدرتمنده، اما باید در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل اندیکاتورها (مثل RSI, MACD)، خطوط روند، سطوح فیبوناچی و همچنین تحلیل بنیادی (فاندامنتال) استفاده بشه تا بتونید تصمیمات معاملاتی جامع و کم‌ریسک‌تری بگیرید.

و در نهایت، سه تا اصل مهم رو فراموش نکنید: مطالعه، تمرکز و پایبندی.

  • مطالعه: همیشه در حال یادگیری اصول تحلیل نمودار باشید و دانش خودتون رو به‌روز نگه دارید.
  • تمرکز: تعداد نمودارها، اندیکاتورها و روش‌هایی که استفاده می‌کنید رو محدود کنید و سعی کنید در همون‌ها استاد بشید.
  • پایبندی: به استراتژی و روش تحلیلی خودتون پایبند باشید و نمودارهاتون رو به طور منظم (ترجیحاً روزانه) بررسی و تحلیل کنید.

امیدوارم این مقاله براتون مفید بوده باشه و تونسته باشم دید بهتری نسبت به دنیای نمودار قیمت (Chart) در فارکس بهتون بدم. یادتون باشه که موفقیت در فارکس یک شبه اتفاق نمی‌افته و نیاز به تمرین، صبر و یادگیری مستمر داره. موفق و پرسود باشید!

نمودار قیمت ( چارت ) فارکس چیست؟
نمودار قیمت یا چارت فارکس، یک نمایش گرافیکی از تغییرات قیمت یک جفت ارز یا دارایی مالی در طول یک بازه زمانی مشخص است. این نمودار ابزار اصلی تحلیل تکنیکال برای شناسایی روندها، الگوها و تصمیم‌گیری معاملاتی است.
چند نوع نمودار اصلی در فارکس وجود دارد؟
سه نوع نمودار اصلی و رایج در فارکس وجود دارد: نمودار خطی (Line Chart)، نمودار میله‌ای (Bar Chart) و نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick Chart).
نمودار خطی (Line Chart) چه اطلاعاتی را نشان می‌دهد؟
نمودار خطی به طور پیش‌فرض فقط قیمت‌های بسته شدن (Close Price) هر دوره زمانی را به هم وصل می‌کند و روند کلی قیمت را نشان می‌دهد. این نمودار اطلاعات مربوط به قیمت باز شدن، بالا و پایین را نمایش نمی‌دهد.
نمودار میله‌ای (Bar Chart) یا OHLC چیست؟
نمودار میله‌ای تمام چهار قیمت اصلی یک دوره زمانی را نشان می‌دهد: قیمت باز شدن (Open – زائده چپ)، بالاترین قیمت (High – سقف میله)، پایین‌ترین قیمت (Low – کف میله) و قیمت بسته شدن (Close – زائده راست). به همین دلیل به آن نمودار OHLC نیز می‌گویند.
نمودار شمعی ژاپنی (Candlestick) چگونه کار می‌کند؟
نمودار شمعی نیز اطلاعات OHLC را نشان می‌دهد، اما به شکلی گرافیکی‌تر. دارای یک “بدنه” است که فاصله بین قیمت باز و بسته شدن را نشان می‌دهد (معمولاً سبز برای صعودی و قرمز برای نزولی) و “سایه‌ها” که بالاترین و پایین‌ترین قیمت را نمایش می‌دهند.
کدام نمودار برای تحلیل بهتر است؟ خطی، میله‌ای یا شمعی؟
هیچ نموداری به طور مطلق “بهترین” نیست. انتخاب به سلیقه شخصی، سبک معاملاتی و اطلاعات مورد نیاز بستگی دارد. نمودارهای میله‌ای و شمعی اطلاعات کامل‌تری (OHLC) نسبت به نمودار خطی ارائه می‌دهند و نمودار شمعی به دلیل وضوح بصری محبوبیت بیشتری دارد.
منظور از تایم فریم (Time Frame) در نمودار چیست؟
تایم فریم مشخص می‌کند که هر واحد روی نمودار (هر خط، میله یا شمع) چه دوره زمانی را نشان می‌دهد؛ مثلاً ۱ دقیقه، ۵ دقیقه، ۱ ساعت، ۴ ساعت، روزانه، هفتگی یا ماهانه. انتخاب تایم فریم مناسب به سبک معاملاتی شما بستگی دارد.
تفاوت مقیاس حسابی و لگاریتمی در نمودار قیمت چیست؟
مقیاس حسابی تغییرات مطلق قیمت را با فاصله یکسان نشان می‌دهد. مقیاس لگاریتمی تغییرات درصدی را با فاصله یکسان نشان می‌دهد. برای تحلیل بلندمدت و نوسانات شدید، مقیاس لگاریتمی دید واقعی‌تری ارائه می‌دهد.
آیا برای تحلیل فقط به نمودار قیمت نیاز داریم؟
خیر. نمودار قیمت ابزار اصلی است، اما برای تحلیل جامع و تصمیم‌گیری بهتر، باید آن را در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (مانند اندیکاتورها، خطوط روند) و همچنین تحلیل بنیادی (فاندامنتال) استفاده کرد.
چگونه می‌توانم در خواندن نمودارهای فارکس بهتر شوم؟
بهترین راه، مطالعه مستمر، تمرین زیاد روی نمودارهای واقعی، انتخاب یک نوع نمودار و تمرکز بر یادگیری الگوها و نکات آن، و پایبندی به یک استراتژی مشخص است. همچنین استفاده از تحلیل چند تایم فریمی می‌تواند مفید باشد.
آواتار سید مهدی حق شناس

سید مهدی حق شناس

من سید مهدی حق شناس هستم و از سال 2008 بصورت حرفه ای در بازارهای مالی مختلف منجمله فارکس فعالیت دارم. خوشحال میشم نظرتون رو در مورد مقالات من در هر مقاله با من به اشتراک بزارین.
اشتراک در
اطلاع از


0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها