6 تعصب غلط | روانشناسی بازار فارکس 😉

تاریخ آخرین بروزرسانی: 16 ژانویه 2023

روانشناسی بازار فارکس

در بازار فارکس یکی از اساسی ترین مسائلی که باید حتما مورد توجه قرار بگیرد عدم تعصب غلط نسبت به تحلیل و پیشبینی می‌باشد.

از منظر روانشناسی بازار فارکس بسیار مهم است که بدون تعصب غلط به بازار نگاه کنیم و فرق پایبندی به تحلیل و استراتژی را با تعصب غلط بدانیم.

تعصبات شناختی که در زمینه های روانشناسی و مالی رفتاری مورد توجه قرار می گیرد ، گرایشهای ذاتی ذهن انسان برای تفکر ، قضاوت و رفتار را با روشهای غیرمنطقی توصیف می کند که اغلب منطق معقول ، دلیل منطقی یا قضاوت خوب را نقض می کنند.

این جلسه آموزش از دوره آموزش رایگان فارکس میباشد و شما برای مشاهده تمامی جلسات آموزشی این دوره میتوانید از منوی رو برو استفاده کنید.

دوره کامل آموزش غیر حضوری فارکس

5/5 - (3 امتیاز)

شاید شما نیز بعنوان یک انسان متوسط - و یک سرمایه گذار متوسط - علی رغم فراوانی مشکلات و بروز آنها در زندگی روزمره و منظمی که قربانی آنها می شوید ، عمدتاً از این ناکارآمدی های ذهنی روانی بی اطلاع هستید.

در حالی که لیست کامل سوگیری های شناختی بسیار بزرگ  است ، این مقاله به یازده مورد از رایج ترین تمایلات متمرکز است ، هم به دلیل شیوع آنها در طبیعت انسان و هم ارتباط آنها با سرمایه گذاری در بازارهای مالی.

هدف این مقاله آموزش شما در زمینه این عوامل  روانشناختی است تا بتوانید آنها را در تصمیم گیری های خود بهتر بشناسید و بر آنها غلبه کنید.

سر فصل های پست 6 تعصب غلط از منظر روانشناسی بازار فارکس
    برای شروع تولید فهرست مطالب ، یک هدر اضافه کنید

    لنگر انداختن و تعصب غلط بر تحلیل اولیه

    لنگر انداختن تمایل به تأثیرپذیری بیش از حد از اولین اطلاعاتی است که هنگام تصمیم گیری به ما ارائه می شود ، در نتیجه اجازه می دهیم خود را به سمت یک تصمیم یا نتیجه گیری سوق دهیم که نسبت به آن اطلاعات اولیه مغرضانه یا ناکافی است.

    این اولین اطلاعات به عنوان "لنگر" شناخته می شود ، استانداردی که سایر گزینه ها درباره آن قضاوت می شود. بنابراین ، تصمیمات بعدی نه به تنهایی ، بلکه با تنظیم فاصله از لنگر  یا همان اطلاعات اولیه گرفته می شود.

    به عنوان مثال ، در مذاکرات قیمت بر سر یک ماشین دست دوم ، اولین قیمت ارائه شده توسط فروشنده نقطه لنگر را تعیین می کند ، که تمام پیشنهادات بعدی از آن بنا می شوند.

    با ارائه قیمت اولیه مثلاً 30 هزار دلار ، فروشنده ماشین های دست دوم مشتری را با همان قیمت متصل می كند

    و تعصب نسبت به سطح 30 هزار دلاری را در ناخودآگاه طرف مقابل پیاده می كند.

    حتی اگر پیشنهاد 30000 دلاری به میزان قابل توجهی بالاتر از ارزش واقعی خودرو باشد ، به نظر می رسد همه پیشنهادات

    زیر این سطح منطقی تر بوده و در پایان مشتری احتمالاً قیمت بالاتری از آنچه در نظر داشت پرداخت می کند.

    اگرچه مثال اتومبیل دست دوم تا حدودی بی ضرر به نظر می رسد ، روانشناسان اثرات سوگیری لنگر انداختن را در سایر موارد مهم تر به تصویر کشیده اند.

    به عنوان مثال ، محققان نشان داده اند كه تصمیمات دادگاه قضات با تأثیرات لنگر انداختن قابل توجهی تحت تأثیر قرار می گیرد.

    در یک شرایط ، قضات با جزئیات یک پرونده قضایی ارائه شده و از آنها خواسته شد تا به طرف مناسب خسارت بدهند.

    به بعضی از قضات لنگر کم (برآورد خسارت کم) ارائه شده است در حالی که برای برخی دیگر لنگر وجود ندارد.

    به طور متوسط ​​، خسارات وارده توسط قضاتی که لنگر کم به آنها داده شده 29٪ کمتر از آنهایی است که توسط قضات غیر لنگر داده شده است.

    در یک مطالعه مشابه ، قضات جزئیات یک پرونده ارائه شد و از آنها خواسته شد که مدت مجازات زندان مناسب را تعیین کنند.

    لنگر داده شده به داوران با غلتیدن دو تاس روی میز مستقیم جلوی آنها قرار گرفت.

    حتی هنگامی که لنگر به طور کاملاً تصادفی به این روش تنظیم شد و منبع آن توسط قضات مشاهده شد ، این مطالعه نشان داد که تصمیمات مجازات آنها همچنان تحت تأثیر لنگر انداختن و هنگام غلت زدن عدد تاس زیاد مغرضانه است.

    در هر شرایط بازار مالی ، لنگر انداختن در هر زمانی انجام می شود که تخمین ها یا انتظارات طرف دیگری اجازه داشته باشد بر قضاوت های شما تأثیر بگذارد.

    به عنوان مثال ، اگر یک هدف قیمتی برای سهامی که در نظر دارید توسط 20000 دلار توسط یک تحلیلگر ویژه وال استریت تعیین شود ، تخمین های خود را برای حرکت بالقوه قیمت امنیت می توان به راحتی به سمت آن رقم تغییر داد ، به طور بالقوه وضوح فکر شما را تار می کند ، انتظارات خود را باد کنید و شما را به یک تصمیم ضعیف بکشاند.

     

    [elementor-template id="52272"]

    ترس ضرر و اثرات صبر کردن

    اولین بار توسط روانشناسان برجسته آموس تروسکی و دانیل کانمن نشان داده شد ، مفهوم انزجار از ضرر به گرایش انسان برای ترجیح قاطعانه تصمیماتی گفته می شود

    که به ما اجازه می دهد از ضرر و زیان خود نسبت به عواملی که به ما امکان می دهد جلوگیری کنیم.

    به عنوان مثال ، ترس از دست دادن دلالت بر این دارد که دردی که از دست دادن 500 دلار متحمل خواهد شد ، به طور قابل توجهی بیشتر از رضایت مندی است که از سود 500 دلار دریافت خواهد کرد.

    بسیاری از مطالعات درباره ترس از زیان معمولاً حاکی از آن است که درک انسان از ضرر دو برابر بیشتر از سود است.

    این اساس آنچه که به عنوان نظریه چشم انداز شناخته می شود ، یک مفهوم اقتصاد رفتاری است که روشی را انتخاب می کند که مردم بین گزینه های احتمالی که شامل ریسک هستند را توصیف می کند.

    در اصل خود ، نظریه Prospect نشان می دهد که ضرر قابل توجه تر از سود معادل آن است.

    وقتی نمودار می شود ، تابع مقدار Prospect Theory که توسط Tversky و Kahneman ساخته شده است ، منحنی زیر را تشکیل می دهد ، شکل نامتقارن آن ، ارزیابی نابرابر سود و زیان یکسان را نشان می دهد:

    تعصب غلط

    ترس از دست دادن نه تنها در مطالعات روانشناختی درباره چگونگی تصمیم گیری انسانها ، بلکه در زمینه اقتصاد نیز بسیار مورد بحث قرار گرفته است.

    در اقتصاد ، هنگامی که نحوه رفتار افراد در سناریوهایی را شامل می شود که خطر داشته باشند ، گریز از ضرر یک مفهوم اصلی است.

    از آنجا که افراد اجتناب از ضرر و زیان را به دستیابی به سود ترجیح می دهند ، گریز از ضرر ما را هنگام ارزیابی نتایج که شامل سود و زیان مشابه است ، ریسک گریزان می کند.

    ترس از دست دادن اولین بار توسط کانمن و همکارانش در سال 1990 به عنوان توضیحی برای یک مفهوم کاملاً مرتبط به عنوان اثر وقف مطرح شد.

    اثر صبر کردن  گرایش انسان به ارزش گذاری بیشتر کالای متعلق به خود را نسبت به کالایی که برای کالای مشابهی که مالک آن نیستیم توصیف می کند.

    با هم ، ترس از ضرر و اثر صبر بیجا منجر به نقض اصل اساسی اقتصادی موسوم به قضیه Coase می شود ، که می گوید

    "در صورت امکان معاملات بدون هزینه ، تخصیص منابع مستقل از واگذاری حقوق مالکیت خواهد بود".

    تحقیقات نشان داده است که حتی وقتی تجارت بدون هزینه باشد ، مالکیت به دلیل اثر وقف ، اختلافاتی را در ارزش ادراک شده بین طرفین ایجاد می کند.

    به عنوان مثال در یک مطالعه ، محققان با توزیع یک لیوان قهوه به هر یک از شرکت کنندگان از   آنها  خواستند که به چشم اینکه این فرصت را دارند که لیوان را برای کالای جایگزین (در این مورد ، خودکارها) با ارزش برابر بفروشند و یا عوض کنند.

    به طور متوسط ​​، هزینه شرکت کنندگان برای فروش لیوان (تمایل آنها به پذیرش) تقریباً دو برابر مبلغی بود که آنها حاضر به پرداخت بابت لیوان بودند (تمایل آنها برای پرداخت).

    فقط در چند دقیقه کوتاه ، آن دسته از شرکت کنندگان که لیوان دریافت کرده بودند ، مالکیت این شی را منسوب کرده بودند و درک خود را از ارزش آن افزایش دادند.

    یک مطالعه مشهور دیگر در مورد اثر صبر کردن نشان داد که قیمت فروش فرضی شرکت کنندگان برای بلیط بسکتبال NCAA Final Four به طور متوسط ​​14 برابر بیشتر از قیمت خرید فرضی شرکت کنندگان است.

    حتی وقتی کاملاً خیالی باشد ، خرید (صبر) بلیط ها باعث افزایش ارزش درک شده آنها می شود.

    با ارتباط مفاهیم ترس از ضرر و اثر صبر در بازارهای مالی ، به راحتی می توان فهمید که چگونه این گرایش ها می تواند بر یک سرمایه گذار تأثیر بگذارد.

    ترس از دست دادن تأثیر متفاوتی بر تحمل ریسک ما چه قبل و چه بعد از انجام معامله دارد.

    از نظر روانشناسی بازار فارکس همراه با دیگر سوگیری های شناختی ، تمایل ما به دور شدن از ضرر می تواند منجر به انکار شود زیرا تلفات در موقعیت ضعیفی قرار می گیرند.

    به عنوان مثال ، باعث می شود که موقعیت های ضعیف را نادیده بگیریم تا سعی در کاهش تأثیر عاطفی آنها داشته باشیم.

    به همین ترتیب ، اگر اثر صبر کردن باعث شود ما ارزش بیشتری به یک اوراق بهادار اختصاص دهیم ، فقط به این دلیل که احساس مالکیت نسبت به آن را داریم ، پس این وابستگی عاطفی می تواند منجر به ضرر سنگین در زمان فروش شود.

    تعصبات غلط از نظر روانشناسی بازار فارکس

    ار منظر روانشناسی بازار فارکس ما دو نوع تعصب در فارکس داریم که یک نوع تصبات صحیح و دیگری تعصب غلط میباشد.

    تعصبات صحیح همان تعصبات در قانونمند بودن و پایبند بودن به اصول کاربردی در مدیریت سرمایه و استراتژی معاملاتی میباشد.

    اما تعصب غلط که باید از آنها دوری کرد آنهایی هستند که با واقع و با منطق همخوانی ندارند و نتیجه ای جز ضرر برای شما نخواهند داشت.

    یکی از این تعصبات غلط که در بازار فارکس بسیار شاهد آن هستیم تعصب غلط تحلیل گران بر پیشبینی خود هستند تاجایی که بر اساس همین تعصب اشتباه مدیریت سرمایه را فراموش میکنند.

    این افراد به هنگام مواجه با حرکت بازار که بر خلاف تحلیل آنها میباشد اقدام به کارهایی میکنند که در نهایت موجب از بین رفتن تمامی سرمایه آنها خواهد شد.

    در زیر به چند نمونه از این اقدامات که بر اساس تعصب بر صحیح بودن تحلیل شخصی افراد ایجاد میشود اشاره میکنیم:

    1 : تغییر یا حذف حد ضرر اولیه که بر اساس استراتژی خود تعیین کرده اند.

    این افراد بعد از اینکه بازار بر خلاف آنها حرکت میکند مدام حد ضرر خود را تغییر میدهند و گاها فاصله را کم و یا زیاد میکنند که در نتیجه یا زودتر از موعد اولیه با استاپ برخورد میکنند.

    جالب اینکه اکثرا بعد از اینکه حد ضرر تغییر یافته آنها لمس میشود با ادامه روند بازار در جهت تحلیل اولیه خود روبرو میشوند.

    در واقع حد ضرر اولیه را بصورت منطقی بر اساس نقاطی چون حمایت یا مقاومت تعیین کرده اند اما با عدم پایبند بودن به آن و تغییر حد ضرر به کمتر از حد ضرر اولیه موجب میشوند تا اولین اصل پایبند بودن به استراتژی خود را زیر پا بگذارند.

    یا برعکس برخی با نزدیک شدن قیمت بازار به حد ضرر آنها مدام حد ضرر جدید تعریف میکنند و فاصله را زیاد میکنند.

    اینکار عموما موجب فرورفتن در ضرر بیشتر میشود و در نهایت با یک ضرر بزرگ بجای ضرر کوچک از بازار خارج میشوند.

    این گروه با جابجا کردن و اضافه کردن به حد ضرر گاها اقدام به اضافه کردن پوزیشن جدید نیز میکنند که این اتفاق عموما بر اثر تعصب اولیه ای میباشد که بر روی تحلیل خود دارند.

    نتیجه کاملا مشخص است ضرر های سنگین بدون رعایت مدیریت سرمایه و در نهایت تمام.

    2 : ورودهایی با حجم های بالا در بازار فارکس

    بسیار مشاهده کردیم که افرادی هستند که پس از چند معامله صحیح و خوب طی یک روز یا چند روز به این فکر میکنند که تحلیل گر بزرگی در بازار فارکس هستند.

    از نظر روانشناسی بازار فارکس این افراد با این تصور که تحلیل های آنها کامل و صد در صد است دیگر یک تحلیل گر موفق نخواهند بود.

    آنچه در درسهای قبل به آن اشاره کردیم این بود که حجم معاملات را بر اساس استراتژی معاملاتی + بالانس حساب (( مارجین آزاد )) + لوریج حساب معاملاتی فارکس انتخاب میکنیم.

    تصور کنید شخصی با یک استراتژی ثابت و با بررسی اولین مدیریت سرمایه 0.01 لات در هر معامله 30 معامله موفق پست سر هم داشته باشد.

    (( تصور کنید زیاد جدی نگیرید گاها با 5 تا هم همین مثال رو اجرایی میکنند)) بعد از معامله 30 به این فکر میکند که من وقتی اینقدر تحلیل صحیح و درستی دارم چرا با 0.01 لات ترید کنم؟

    پس حجم را افزایش میدهد به 0.1 لات یعنی ده برابر افزایش حجم برای همان بالانس و مارجین و لوریج قبل و خوب نتیجه واضح است نه ؟

    با همین افزایش حجم شخص تحلیل گر در اولین قدم به خود مغرور میشود پس نمیتواند آنالیز درستی از بازار بدست بیاورد.

    در نتیجه آنالیز اشتباه کافی است در یک معامله اشتباه کرده باشد حساب وی باید ضرر 10 برابری را تحمل کند (( معمولا این اتفاق در معامله اول تا سوم رخ میدهد ))

    ضرر سنگین سبب خواهد شد که استرس مضاعف در معاملات خود داشته باشد و استرس برای یک معامله گر یعنی پایان کار.

    3 : تعصب برو روی یک استراتژی غلط و عواقب آن:

    در بازار فارکس ما همواره نیاز به آموختن و بروزرسانی داریم چه در معلومات خودمان چه در استراتژی که استفاده میکنیم.

    تعصب غلط بر روی یک استراتژی معاملاتی یعنی اینکه من چشم خودم رو بر روی ایرادات این استراتژی خواهم بست.

    هیچ گاه به فکر اصلاح و ترمیم نقاظ ضعف استراتژی خودم نخواهم بود پس هیچ گاه رشد نخواهم کرد.

    موارد متعدد دیگری هست که بخاطر تعصب غلط دچار آن خواهیم شد که تماما جنبه روانشناسی در بازار فارکس دارد.

    در گذشته نمانید

    در گذشته نمانید و همیشه به آینده نگاه کنید.

    از نظر روانشناسی بازار فارکس و روانشناسی معامله گر در بازار فارکس شما نباید در گذشته بمانید و بر اساس اتفاق های روانی گذشته معامله کنید.

    اینکه شما در گذشته دچار ضرر شده اید چه گذشته دور و چه نزدیک چه در یک ماه گذشته چه در معامله قبل خودتان اگر با یک یا چند ضرر

    در بازار مواجه بوده اید دیگر گذشته است و به استراتژی و سیستم مدیریت سرمایه خود بازگردید.

    اینکه تصمیم بگیریم تا با افزایش تعداد معاملات یا حجم معاملات ضرر های گذشته را جبران کنیم یک اشتباه بزرگ است.

    از نظر روانشناسی بازار فارکس توقف در گذشته یعنی افزایش استرس  و کاهش تمرکز بر روی تحلیل صحیح بازار و همین امر باعث ضرر بیشتر شما خواهد شد.

    در بازار فارکس ما به آرامش و تمرکز برای اینکه یک تحلیل صحیح داشته باشیم و به برآیند مثبت برسیم نیاز داریم.

    مغالطه در هزینه ضرر شده به مفهوم اقتصادی هزینه ضرر شده بستگی دارد:

    هزینه ای که قبلاً انجام شده و قابل جبران نیست. در حالی که اقتصاد نظری می گوید فقط هزینه های آینده (معاملات آینده) مربوط به تصمیم سرمایه گذاری یا معاملات جدید است.

    بنابراین فعالان اقتصادی منطقی نباید اجازه دهند كه هزینه های ضرر شده بر تصمیمات آنها تأثیر بگذارد ، یافته های تحقیقات مالی روانی و رفتاری نشان می دهد كه

    هزینه های ضرر شده در واقع بر آنچه تأثیر می گذارد تصمیم گیری انسان است 

    به دلیل تمایلات ما به جبران از دست دادن و سایر سوگیری های شناختی ، ما قربانی مغالطه ذر هزینه ضرر می شویم 

    این باور غیر منطقی ما را توصیف می کند که هزینه های ضرر شده باید یک عامل قانونی در تصمیم گیری آینده ما تلقی شود 

    در حالی که در واقع توجه به آنها غالبا ما را به سمت نتایج ناکارآمد میکشاند.

    به عنوان مثال ، بگذارید بگوییم آقایی به نام فرد نگران وزن خود است و تصمیم می گیرد رژیم بگیرد.

    او به عنوان بخشی از تمیز کردن ، یخچال خود را از تمام وسوسه های خوشمزه خالی می کند.

    با این وجود ، وقتی به یک بسته بستنی باز نشده برخورد کرد ، قربانی بخش روانی خود می شود.

    حتی اگر مبلغ 15 دلاری که فرد برای تهیه بستنی هزینه کرده هزینه سنگینی است که قبلاً متحمل شده و قابل جبران نیست 

    اما فرد خود را متقاعد می کند که نمی تواند اجازه دهد بستنی از بین برود زیرا قبلا دلارهای  خود را برای خرید آن خرج کرده است.

    خوردن یک بسته کامل بستنی به هیچ وجه با اهداف فعلی که کاهش وزن او میباشد مطابقت ندارد ، زیرا کالری دریافتی با مصرف آن چندین برابر کل هدف روزانه رژیم جدید وی است.

    هنوز هم ، با وجود عواقب ناخوشایند برای اهداف سلامتی ، فرد به دلیل مغایرت این فکر با بخش روانی خود  به خوردن بستنی تمایل دارد.

    در یک شرایط سرمایه گذاری ، عواقب پیگیری جبران هزینه ضرر شده می تواند بسیار شدیدتر از برخی کالری های ناخواسته باشد.

    با پایین آمدن قیمت سهام یک اوراق بهادار ، سرمایه گذاران اغلب این منطق را به کار می برند که "من قبلاً XXX ​​دلار ضرر کردم ، فروش آن خیلی دیر است".

    با ادامه کاهش بیشتر قیمت ها و رشد ضررها ، تعهد سرمایه گذار به هزینه ضرر شده همچنان رو به افزایش است.

    "اکنون من XXXXX دلار از دست داده ام ، اکنون راهی وجود ندارد که بتوانم بفروشم. سرانجام باید برگردد. من فقط آن را نگه دارم.

    " ملاحظات نادرست یا غیر منطقی هزینه های ضرر شده می تواند منجر به تصمیماتی ضعیف شود

    که همچنان از کنترل خارج می شوند ، فقط به دلیل تصور نادرست از هزینه ای که غیرقابل جبران است.

    منطق قمار باز ها در بازار فارکس

    منطق قمارباز ، معروف به منطق مونت کارلو ، گرایش اشتباه به این باور است که اگر اتفاقی در یک دوره زمانی بیشتر از " حالت عادی" رخ دهد ، باید در آینده کمتر اتفاق بیفتد ، یا اگر اتفاقی بیفتد در یک دوره زمانی کمتر از " حالت نرمال" ، باید در آینده بیشتر اتفاق بیفتد.

    این گرایش احتمالاً ناشی از تمایل ریشه دار انسان به طبیعت است که به طور مداوم متعادل یا متوسط ​​شود.

    در شرایطی که واقعه مشاهده یا اندازه گیری شده کاملاً تصادفی است (مانند تلنگر زدن سکه) ، این باور گرچه برای ذهن انسان جذاب است اما نادرست است.

    منطق قمارباز ، کاملاً واضح است که به شدت با قمار مرتبط است ، جایی که چنین اشتباهاتی در قضاوت و تصمیم گیری رایج است.

    اما می تواند در بسیاری از موقعیت های عملی از جمله سرمایه گذاری و معاملات شما بوجود آید.

    سود کردن و از ضرر کردن در معاملات از بسیاری جهات شبیه تلنگر سکه است و بنابراین تحت همان سوگیری های روانشناختی قرار دارد.

    به عنوان مثال اگر یک سرمایه گذار یک سری معاملات ضرر داشته باشد ، می تواند به اشتباه باور کند که ، از آنجا که آمار احساس عدم تعادل می کند ، احتمال او برای تجارت سودآور افزایش می یابد.

    در واقع ، احتمال سودآوری تجارت بعدی وی تحت تأثیر ضررهای قبلی نیست.

    این باور اشتباه میتواند شما را دقیقا با قمار در بازار فارکس همراه سازد.

    مجدد تاکید میکنیم بازار فارکس بازار علم و منطق و دلیل است نه میز قمار بازی.

    اگر تصمیم به موفقیت در بازار فارکس دارید از تمامی جهات منجمله روانشناسی بازار فارکس نباید بگونه ای عمل کنید که از دایره علم و منطق به قمار بازی دست بزنید.

    چه تعداد قمار باز میشناسید که در بلند مدت سود کرده باشند؟ اصلا قمار بازی هست که برای همیشه سود کند؟

    فارکس علم است یک علم کامل که شما را در نهایت به سود آوری مداوم میرساند پس به هیچ وجه قمار را وارد تحلیل و معاملات خود نکنید.

     

    توهم غیر واقع بینانه نسبت به پول

    در اقتصاد و امور مالی رفتاری و از منظر روانشناسی بازار فارکس ، توهم و تصور غیر واقع بینانه نسبت به  پول گرایش به فکر کردن ارز را به صورت اسمی و نه به صورت واقعی توصیف می کند.

    به عبارت دیگر ، انسانها معمولاً پول را از نظر ارزش عددی یا اسمی  آن در نظر می گیرند به جای اینکه آن را از نظر قدرت خرید واقعی (ارزش واقعی) در نظر بگیرند.

    از آنجا که ارزهای مدرن هیچ ارزش ذاتی ندارند ، قدرت خرید واقعی پول تنها معیار واقعی (و منطقی) است که باید براساس آن ارزیابی شود.

    هنوز هم ، انسان ها اغلب برای انجام این کار تلاش می کنند زیرا ، بر اساس تمام سیستم های پیچیده و با توجه به  ارزش اساسی پول در اقتصاد داخلی و بین المللی ، ارزش واقعی پول به طور مداوم در حال تغییر است.

    در بازارهای مالی ، بسیاری از سرمایه گذاران تازه کار و غیر حرفه ای هنگام ارزیابی سرمایه گذاری های خود یا تفسیر آنها ، ارزش واقعی ارز خود را نادیده می گیرند و این منجر به برداشت نادرست از ارزش و عملکرد گذشته می شود.

    اگر شما بجای اینکه به این فکر کنید که در معامله قدیم یا جاری خود ضرر کرده اید به این فکر کنید که چه میزان پول را از دست داده اید

    و بر اساس مبانی روانشناسی بازار فارکس که گفته شد بجای اینکه به دنبال جبران میزان پول از دست داده شده باشید به این فکر کنید که اگر مجدد اشتباه کنید چه میزان دیگر پول را از دست خواهید داد یقینا تصمیم گیری متفاوتی خواهید داشت.

    وقتی شما به دنبال جبران یک ارزش عددی هستید در واقع میخواهید که یک شکست را جبران کنید اما اگر به این فکر کنید که در شکست های خود چه چیزی را از دست داده اید به هیچ وجه در معاملات آینده خود در بازار فارکس به دنبال این نخواهید بود که شکست را جبران کنید.

    برعکس به دنبال این هستید که شکست دیگری را متحمل نشوید پس در تصمیم گیری خودتان به شیوه ای دیگر عمل خواهید کرد.

    نتیجه گیری در خصوص تعصبات غلط

    بیاید یکبار بصورت خلاصه آنچه در این پست گفتیم را مرور کنیم تا به یک جمع بندی برسیم.

    در بازار فارکس از منظر روانشناسی ما دو نوع تعصب داریم یکی تعصب صحیح و یکی تعصب غلط.

    6 تعصب غلط بسیار بزرگ وجود دارد که اگر به آنها توجه نکنیم و از آنها دوری نکنیم عواقب بسیار بدی در انتظار ما خواهد بود.

     

    1 : توقف و تعصب بر تحلیل اولیه نداشته باشید و همیشه در حال بررسی و البته پایبندی به اصول علمی و کاربردی در بازار فارکس باشید.

     

    2: ترس ضرر و اثرات صبر کردن بیش از اندازه را کنار بگذارید . اگر همه چیز نشان دهنده این است که شما تحلیل اشتباه داشته اید متعصبانه برخورد نکنید و با ترس از ضرر منتظر یک معجزه نباشید.

     

    3: تعصبات غلط رایج را کنار بگذارید بعنوان مثال حجم را افزایش ندهیم یا حد ضرر را مدام افزایش ندهیم و از همه بدتر مدام به امید یک معجزه معاملات جدید باز نکنیم.

     

    4: اگر میخواهید بصورت حرفه ای در بازار فارکس فعالیت کنید و به کسب سود بپردازید به هیچ وجه در گذشته نمانید.

    از ضرر های گذشته خود درس بگیرید اما آنها را عاملی برای معاملات آینده خود قرار ندهید.

     

    5: منطق تحلیلی را کنار نگذارید و به سمت منطق قمار بازی نروید اینجا بزرگترین بازار مالی دنیاست نه میز قمار بازی و پوکر پس مثل یک قمار باز رفتار نکنید.

     

    6: توهم غیر واقع بینانه نسبت به پول نداشته باشید.

    پول شما آن چیزی است که ارزش مشخص در قبال دریافت چیزی دارد نه یک عدد و ارزش عددی به هنگام ضرر یا حتی شروع یک معامله حساب نکنید چه عددی به دست خواهید آورد 

    یا چه عددی را از دست خواهید داد یا از دست داده اید برعکس حساب کنید با پولی که به دست خواهید آورد یا از دست خواهید داد چه چیزی را میتوانید تهیه کنید یا چه چیزی را از دست خواهید داد.

     

    تمامی این 6 اصل روانشناسی بازار فارکس میخواهند به ما بگویند که در این بازار احساسات و بخش روانی و روانشناختی بسیار اهمیت دارد پس از آن غافل نباشید.

    اشتراک در
    اطلاع از
    0 نظرات
    بازخورد (Feedback) های اینلاین
    مشاهده همه دیدگاه ها