سرمایهگذاری فعال و سرمایهگذاری غیرفعال✅مزایا و معایب
تاریخ آخرین بروزرسانی: 30 ژانویه 2024
سرمایهگذاری فعال و غیر فعال رو روش کلی معامله است که معمولا محل بحث است که بهترین روش سرمایهگذاری، سرمایهگذاری فعال است یا غیرفعال. در این درس، ما تفاوت بین سرمایهگذاری فعال و غیرفعال را به وضوح مشخص میکنیم. علاوه بر این، مزایا و معایب هر یک از این سبکها را خواهید آموخت.
سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاری فعال یک روش سرمایهگذاری است که در آن به یک رویکرد فعالتر در تصمیمگیریهای مرتبط با بازار پرداخته میشود. بیشتر سرمایهگذاران فعال تلاش میکنند تا به صورت فعالتر در بازار شرکت کنند تا سود بیشتری کسب کنند.
سرمایهگذاران فعال میتوانند یک مدیر پرتفوی برای مدیریت اموال خود اختصاص دهند یا به عنوان تریدر در بازارها فعالیت کنند. در هر دو مورد، فلسفه سرمایهگذاری فعال پیشروی بیشتر در مقایسه با شاخص بازار یا تکنیکهای دیگر سرمایهگذاری خرید و نگهداری است.
بسیاری از سرمایهگذاران فعال برای کسب مزیت در بازار، تحلیل تکنیکال و بنیادی را مطالعه میکنند. آنها سعی دارند بر اساس نگرش و تجزیه و تحلیل خود از بازار سودی استخراج کنند به جای اینکه به افزایش سرمایه برای مدت طولانی اعتماد کنند. به علت این موضوع، سرمایهگذاران فعال باید درک عمیقی از عوامل اساسی که به حرکت قیمت در بازار کمک میکنند، داشته باشند.
سرمایهگذاران فعال به دنبال الفا هستند که به عبارت دیگر، آنها با تمایل به بازدههای اضافی نسبت به شاخصهای بازار دارند. اگرچه این به طور مسلم هدف سرمایهگذار فعال است، اما بسیاری از آنها در دستیابی به این هدف به مشکل می خورند. یکی از دلایل این موضوع این است که یک استراتژی سرمایهگذاری فعال تر نیازمند مشارکت بیشتر در بازار است و این مشارکت با هزینههایی همراه است.
بهطور خاص، تریدر فعال هزینههای معامله را به صورت چندگانه که شامل اختلافات بین قیمت خرید و فروش (بید-آسک)، اسلیپیج، و کمیسیون معاملهی بالاتری تحمل خواهد کرد. این مقاومت، میتواند بخش قابل توجهی از سود خالصی که از فعالیتهای تجاری بدست میآید، را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین، تریدرهای فعال باید همیشه از این هزینههای مرتبط اطلاعات داشته باشند.
همچنین مهم است که درک شود که یک روش سرمایهگذاری فعال تر نسبت به یک استراتژی غیرفعال بسیار زمانبرتر است. بسیاری از تریدرها و سرمایهگذاران این موضوع را در نظر نمیگیرند، اما این یک ملاک مهم است، به ویژه برای کسانی که در حرفههایی فعال هستند که زمان آنها ارزش مالی زیادی دارد.
سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاری غیرفعال
سرمایهگذاری غیرفعال یک شکل از سرمایهگذاری است که بر روی یک رویکرد بلندمدت در بازارها تمرکز دارد. سرمایهگذاران غیرفعال نقش کمتری در مدیریت روز به روز پرتفوی خود ایفا میکنند.
به جای این که به فعالیتهای روزانه پرتفوی خود بپردازند، آنها به خرید سهام، اوراق بهادار یا داراییهای دیگر برای مدت طولانی متمرکز هستند و معمولاً یک قسمت قابل توجهی از پرتفوی خود را به صندوقهای شاخص اختصاص میدهند. سرمایهگذاران غیرفعال باید بسیار صبور باشند و از پیشبینی حرکات بازار در کوتاهمدت خودداری کنند.
یکی از ابزار محبوب برای استراتژی سرمایهگذاری غیرفعال استفاده از صندوقهای شاخص سهام است. این شامل صندوقهای شاخص سهام، عملکرد بازارهایی مشخص را پیگیری میکنند. S&P 500، ناسداک 100، Dow Jones Industrial Average و Russell 2000 از این صندوق ها هستند.
اساساً، یک صندوق شاخص سهام از تمام سهامهای یک شاخص بازار مشخص تشکیل شده است. معمولاً، صندوقهای شاخص بر اساس سرمایهبازار وزندهی میشوند، به این معنا که سهام با سرمایه بازار بالاتر، درصد بیشتری از داراییها را تشکیل میدهند نسبت به سهام با سرمایه بازار کمتر. با این نوع رویکرد، سرمایهگذاران سعی میکنند عملکرد کلی شاخص را تقلید کنند.
سرمایهگذاری غیرفعال از طریق صندوقهای شاخص میتواند راهی با هزینه پایین برای دستیابی به اهداف مالی شما فراهم کند. بیشتر سرمایهگذاران غیرفعال به عنوان شرکتکنندگان خرید و نگهداری معروف هستند.
آنها بیشتر با عملکرد پرتفوی خود بر اساس افق زمانی بلندمدت مواجه هستند تا با نوسانات روزانهای که در بازارهای سهام رخ میدهد. سرمایهگذار صندوق غیرفعال اغلب از مزایای تنوع بهرهمند میشود و میتواند خود را در برابر حرکت منفی عظیم ناشی از هر ارزش سهام تنها محافظت کند.
علاوه بر بازار سهام، سرمایهگذاران غیرفعال میتوانند در بازارهای اوراق بهادار، کالاها، فارکس و آتی نیز فعالیت کنند. سرمایهگذار غیرفعال تلاش خواهد کرد تا در یک صندوق مشخص سرمایهگذاری کند به منظور دستیابی به سود بر اساس افق زمانی معاملاتی بلندمدت.
این کار از طریق حسابهای آتی مدیریتشده، حسابهای فارکس مدیریتشده، مشاوران معامله کالا، صندوقهای تامینی و سایر ترتیبات سرمایهگذاری مشابه انجام میشود. مهم است به یاد داشت که سرمایهگذاران غیرفعال الزاماً نیازی به بودن در صندوقها ندارند.
اگرچه در اکثر موارد این چنین است، سرمایهگذاران غیرفعال میتوانند تریدرهای خودتصمیم باشند که تصمیمات تجاری خود را در بازار اتخاذ کنند. با این حال، هدف اصلی سرمایهگذار غیرفعال این است که مقدار محدودی از تعامل خود را در بازار داشته باشد یا بهطور کاملاً بیدخالی عمل کند.
مزایا و معایب رویکرد سرمایهگذاری غیرفعال
همانطور که اکنون آشنا شدید، بیشتر استراتژیهای سرمایهگذاری غیرفعال سعی در تقلید بازده یک شاخص بازار مشخص دارند. معمولاً هیچ مدیر پرتفویای وجود ندارد که تصمیمات خرید، فروش یا نگهداری را به غیر از چرخه عادی بازار که به فعالیتهای تنظیمی مرتبط با شاخص مرجع میپردازد، انجام دهد.
پس از در نظر گرفتن نرخ هزینه و سایر هزینههای مرتبط، سرمایهگذاران غیرفعال به بازدهی کمتری از شاخص بازار که به عنوان مرجع مشخص شده است، دست خواهند یافت. با این وجود، به دلیل نیاز کم به زمان از سوی سرمایهگذاران غیرفعال، ممکن است یک راهحل عالی برای یک گروه خاص از سرمایهگذاران باشد. حالا به بررسی عمیقتر مزایا و معایب فلسفه سرمایهگذاری غیرفعال، به ویژه از طریق صندوقهای شاخص، میپردازیم.
مزایای سرمایهگذاری غیرفعال در بازار:
هزینههای تراکنش پایین - بیشتر صندوقهای غیرفعال اغلب دارای ساختار هزینه نسبتاً پایینی هستند. ساختار اصلی هزینه به صورت نرخ هزینه محاسبه میشود، که یک کارمزد مدیریت مرتبط با حفظ پرتفوی سهام در داخل شاخص مرجع است. این به عنوان درصدی از اندازه حساب شما محاسبه میشود. هزینه معمول یک صندوق شاخص غیرفعال ممکن است از 0.10٪ تا 0.30٪ باشد.
کارآیی مالیاتی بیشتر - بازده خالصی که بر روی سرمایهگذاری خود تولید میکنید، تنها یک بخش از معادله است. ارزیابی بازدهی خالص واقعی شما پس از محاسبه مالیاتهای فدرال، ایالتی و محلی مهم است.
رویکرد سرمایهگذاری غیرفعال بسیار کارآمدتر از نظر مالیاتی است و به شما این امکان را میدهد که بیشتر از سود خالص حاصل از معاملات خود را حفظ کنید. این به دلیل کمتر شدن معاملات است که در اکثر برنامههای سرمایهگذاری غیرفعال وجود دارد.
زمان محدود - یک نکته که باید در نظر گرفته شود، مقدار زمان مورد نیاز برای مدیریت پرتفوی سرمایهگذاری شما است. استراتژیهای سرمایهگذاری غیرفعال بهطور کلی به اندازه کمی از زمان اختصاصی شما نیاز دارند. این میتواند یک راه بسیار کارآمد برای کسب بازده از بازار باشد.
نیاز به دانش بازار محدود - با اینکه شما باید برخی از فلسفهها و اصطلاحات پایه سرمایهگذاری و بازار را درک کنید، سطح دانش شما در مورد بازارهای مالی و پیچیدگیهای آن نیازی به عمق خاصی برای بهرهمندی از رویکرد معامله غیرفعال ندارد. این یک راهحل مناسب برای کسانی است که زمان یا تمایلی برای مطالعه عمیق بازار ندارند.
پرتفوی سرمایهگذاریشده - در استراتژیهای سرمایهگذاری فعال، سرمایهگذار یا تریدر معمولاً تنها یک قسمت کوچک از حساب کل خود را به مشارکت در یک معامله خاص اختصاص میدهد. این میتواند منجر به داشتن یک موجودی نقدینه بزرگ شود که ممکن است به میزان کافی بهره یا درآمد کافی نداشته باشد.
در مقابل، سرمایهگذار غیرفعال از مزیت سرمایهگذاری کاملا در بسیاری از موارد از طریق سرمایهگذاری در صندوق شاخص بهرهمند است. این میتواند مزیت بازده را افزایش دهد، زیرا بیشتر یا حتی همه سرمایه در حساب، به کار گرفته میشود.
تنوع - به طبع، یک صندوق شاخص از تعداد نسبتاً زیادی از اوراق بهادار تشکیل شده است. این میتواند منجر به یک سطح بالای تنوع نسبت به استراتژیهای غیرفعال باشد که اغلب دارای یک موقعیت تمرکزی هستند که گاهی ممکن است به ضرر بزرگی منجر شود.
سرمایهگذاری غیرفعال
معایب سرمایهگذاری غیرفعال در بازار:
محدودیت در حفاظت از ضرر - بیشتر صندوقهای سرمایهگذاری غیرفعال بلندمدت هستند. این شامل اکثر صندوقهای سهام و کالاها میشود. یک سرمایهگذار غیرفعال معمولاً تنها در زمان رونق بازار سود خواهد کرد و اغلب در زمان روند کاهشی، ضرر خواهد داد.
این عملکرد بیشتر صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای شاخص است. استثناء از این موضوع صندوقهای معکوس هستند که از حرکات قیمت به سمت پایین بهرهمند میشوند. با این حال، این صندوقهای معکوس نیز معایب خود را دارند که باید در نظر گرفته شود.
بازدهی پتانسیل پایین - در حالی که استراتژیهای سرمایهگذاری فعال سعی در تولید سودهای فراتر از بازدههای معمول شاخص دارند، بیشتر استراتژیهای سرمایهگذاری غیرفعال به بازدهیهایی که از شاخص بازار مبنا به دست میآید، محدود هستند. بنابراین، پتانسیل برای سودهای زیاد فقط زمانی وجود دارد که بازار کلی و اقتصاد به طور کل عملکرد استثنایی داشته باشند.
صندوقهای استاندارد کم - صنعت سرمایهگذاری غیرفعال تعداد محدودی گزینه مناسب برای گزینههای سرمایهگذاری منحصر به فرد فراهم میکند. اگرچه به نظر میرسد که انواع مختلفی از صندوقهای شاخص برای پیگیری بازار وجود دارد، اما بیشتر آنها اساساً یکسان هستند. بنابراین، سرمایهگذاران غیرفعال که به دنبال تخصیص پرتفوی خاص تر هستند، ممکن است مشکل داشته باشند تا اهداف سرمایهگذاری خاص خود را برآورده کنند.
عدم کارایی برای همه کلاس اسناد - صندوقهای شاخص بازار سهام برای رویکرد سرمایهگذاری غیرفعال بهترین مناسبت را دارند. سرمایهگذاران غیرفعال که قصد دارند در جریان روندهای ممکن در کلاسهای دارایی دیگر مانند طلا، نقره، انرژی، کالاهای کشاورزی یا بازارهای تخصصی دیگر شرکت کنند، ممکن است با مشکل مواجه شوند.
اگرچه انواع زیادی از صندوقهای دارایی بلندمدت برای سرمایهگذاران غیرفعال موجود هستند، این بازارهای تخصصی برای جایگاههای بلندمدت مناسب نیستند. این اصولاً به دلیل این است که اکثر بازارها خارج از بازار سهام، گرایش بلندمدت به سمت بالا ندارند.
به جای اینکه، این کلاسهای دارایی معمولاً به چرخههای بوم و شکست روتینی وابسته هستند. این نیاز به یک رویکرد سرمایهگذاری فعالتر را مطلوب میکند که ترکیبی از زمانبندی بازار و توانایی معامله همزمان به سمت بلندمدت و کوتاهمدت را دارد.
مزایا و معایب رویکرد سرمایهگذاری فعال:
حالا به بحث دربارهی فلسفهی سرمایهگذاری سرمایهگذاری فعال میپردازیم. همانطور که قبلاً ذکر کردیم، تریدر فعال تلاش میکند به طور منظمتر در بازارها شرکت کرده و سودهای بهتری کسب کند که به طور معمول از طریق یک سبک سرمایهگذاری غیرفعال قابل دستیابی نیست.
تریدرهای فعال چندین گزینه مختلف برای دستیابی به اهداف خود دارند. آنها میتوانند در یک صندوق سرمایهگذاری شونده سرمایهگذاری کنند که توسط یک مدیر پرتفویل و تیم وی به صورت فعال اداره میشود، یا میتوانند تصمیم بگیرند که به طور فعال پرتفویل یا حساب معاملاتی خود را اداره کنند.
تصمیم در مورد انتخاب وسیلهای که باید استفاده شود، به ترجیحات شخصی هر تریدر و نقاط قوت و ضعف ذاتی او برمیگردد. با این حال، چندین مزیت و معایب اساسی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند هنگامی که یک نقش فعالتر در مدیریت سرمایهگذاری به عهده گرفته میشود.
مزایای سرمایهگذاری فعال در بازار:
قابلیت هج - بسیاری از برنامههای سرمایهگذاری فعال امکاناتی را دارند که به آنها امکان مشارکت در مواقع به هر دو سمت، یعنی خرید و فروش را میدهد. به عبارت دیگر، تریدرهای فعال توانمندی بهتری برای بهرهمندی از هر دو روند صعودی و نزولی دارند. در نتیجه، با قابلیت هجدر معامله هر دو طرف بازار بسیار کارآمدتر میشود.قابلیت انتخاب بیشتر - برخلاف سرمایهگذاران غیرفعال که تعداد محدودی گزینه دارند، تریدرهای فعال قابلیت پیگیری تعداد بیشتری از فرصتها را در بازار دارند. این ممکن است شامل معامله بلند-کوتاه سهام، معامله قراردادهای آتی، معامله ارزهای خارجی، معامله آپشن ها و موارد دیگر باشد. تریدرهای فعال قابلیت پیدا کردن فرصتهای مخفی از طریق تلاشهای تحقیقاتی خود را دارند. این ممکن است شامل انتخاب صندوق و یا انتخاب امنیت فردی باشد.
بازده بهتر - تریدرهای فعال در جستجوی بازدهی با ارزش بازار هستند. با توجه به موفقیت آنها، آنها معمولاً با بازدهیهایی که از متوسط بازار بیشتر هستند، پاداش داده میشوند. اگرچه این همیشه تضمین شده نیست، اما تریدر فعال به هر حال توانایی دارد تا با استفاده از مجموعه مهارتهای خود به منظور پیشرفت استراتژی خود، استراتژی خرید و نگهداری معمولی را پشت سر بگذارد.
قابلیت سفارشی شدن - همانطور که قبلاً گفته شد، صندوقهای شاخص غیرفعال اصولاً مخصوص سرمایهگذاران غیرفعال هستند. تریدرهای فعال میتوانند تعداد بیشماری محصول را معامله کنند و فرصتهای سرمایهگذاری را در حوزههای متخصص و مطابق با نیازها و تمایلات خود پیدا کنند. این ممکن است شامل یک استراتژی بازگشتی، استراتژی پیگیری روند آتی، یک استراتژی گزینه میانگین متحرک یا یک استراتژی شکست باشد.
معایب سرمایهگذاری فعال در بازار:
هزینههای معاملات بالاتر - برای اینکه تریدر فعال بتواند به طور مکرر در بازار معامله کند، باید هزینههای بالاتری را که به این فعالیت مرتبط هستند، پرداخت کند.
این میتواند پس از کسر اختلافات بین خرید و فروش، اسلیپیج، کمیسیونها و سایر هزینههای معاملات مرتبط به افت سود واقعی منجر شود. تریدر فعال باید مواظب باشد و اطمینان حاصل کند که تنها به مواقع ورود به موقعیتهایی میپردازد که پس از در نظر گرفتن این هزینهها، انتظار مثبتی دارد.نیاز به درک عمیق از بازار - بسیاری از تریدرهای فعال به شدت به بازارها علاقهمند هستند. و این یکی از دلایلی است که ممکن است برای آنها جذاب باشد که نقش فعالتری در فرآیند سرمایهگذاری داشته باشند. این علاقه موجب میشود که نیاز به داشتن درک قوی از عملکرد قیمت و جابجایی بازار به عنوان یک اصل کلی باشد.
برای تریدرهای فعالی که این اشتیاق به دانش بازار را ندارند، این ممکن است یک نقطه ضعف نسبت به همتایان خود باشد. علاوه بر این، سرمایهگذاری فعال نیاز به یک فرآیند انتخاب و مدیریت معاملات انضباطی دارد که برای کسب بهترین نتایج باید به طور مداوم تیز شود.
مالیات بیشتر - در اکثر موارد، استراتژیهای سرمایهگذاری فعال معمولاً پر گردش تر از رویکردهای سرمایهگذاری غیرفعال هستند. در نتیجه، معمولاً مالیات بالاتری برجای میگذارند. این یک عیب اساسی است که میتواند برای بسیاری از تریدرهای فعال هزینه زیادی داشته باشد.
بنابراین، مهم است که بازدهی خالص پس از مالیات برای استراتژی سرمایهگذاری فعال خود را مقایسه کنید و به جای تمرکز بر بازدهی خام، بیشتر به بازدهی خالص پس از مالیات توجه کنید. در برخی موارد، ممکن است بیابید که حتی اگر استراتژیهای سرمایهگذاری فعال شما به بازدهی بهتری منجر شود، نتیجه خالص پس از مالیات شما به موقعیت بهتری نمیانجامد که یک رویکرد سرمایهگذاری غیرفعال شما برآن میآورد.
ممکن است خطرناکتر باشد - به طور کلی، استراتژیهای سرمایهگذاری فعال معمولاً بیشترین ریسک را در مقایسه با استراتژیهای سرمایهگذاری غیرفعال به خود میپذیرند. یک دلیل این امر این است که سرمایهگذار یا تریدر فعال اغلب به دنبال یافتن چیزی منحصر به فرد در بازار است که سودهای فراتر از حد معمول را فراهم میکند.
این میتواند منجر به بیشتر شدن ریسک در یک موقعیت یا بخش خاص شود. اغلب زمانی که تریدر فعال در تحلیل خود درست است، این نوع معامله متمرکز میتواند به سودهای زیادی منجر شود. با این حال، نکته این مسئله در این است که در صورت اشتباه بودن تحلیل تریدر فعال، میتواند به زیانهای فراوان منجر شود.
ترکیب استراتژیهای سرمایهگذاری فعال و غیرفعال
ما تفاوت بین استراتژیهای سرمایهگذاری فعال و غیرفعال را توضیح دادیم. به علاوه، به مزایا و معایب هر دو روش سرمایهگذاری غیرفعال و سرمایهگذاری فعال نیز نگاه کردیم. اما این به این معنا نیست که این دو روش در مقابل همدیگر اند.
به عبارت دقیقتر، یک سرمایهگذار میتواند تصمیم بگیرد هر دو نوع استراتژی را در نقشه سرمایهگذاری خود بگنجاند. این یک سبک سرمایهگذاری ترکیبی را ایجاد میکند که ممکن است به تنوع بیشتر در یک پرتفوی کمک کند.
ما میدانیم که در برخی از محیطهای بازار، سرمایهگذاری غیرفعال تمایل به عملکرد بهتری از تکنیکهای سرمایهگذاری فعال دارد. و به همین ترتیب، در دیگر زمانها، سرمایهگذاری فعال تمایل به عملکرد بهتر از استراتژیهای سرمایهگذاری غیرفعال دارد. اگرچه این یک نکته کلی است، اما بدونتردید در طول چرخه بازار، زمانهایی خواهد بود که یک سبک از سبک دیگر پیشی خواهد گرفت.
با این حال سخت است از پیش بدانیم کدام یک بر سبک دیگر برتری دارد. به همین دلیل، منطقی است که یک سهمی از پرتفوی خود را به روشهای سرمایهگذاری غیرفعال اختصاص دهید و قسمت دیگر را به تلاشهای سرمایهگذاری فعال خود اختصاص دهید. این ممکن است تأثیر بهتری را در بازدهی تعدیلشده با ریسک داشته باشد.
به نقل از Barron's، یک مطالعه گسترده مقایسه بازدهی سه گروه مختلف از مدلهای سرمایهگذاری را نقل کرده است. یک گروه که بر اساس رویکرد سرمایهگذاری فعالبود، گروه دیگر که بر اساس یک رویکرد سرمایهگذاری غیرفعال بود، و گروه سوم که بر اساس یک مدل ترکیبی بود که هر دو رویکرد فعال و غیرفعال را در بر میگرفت.
نتایج این مطالعه بر اساس 20 سال داده نشان داد که پرتفویلهای مبتنی بر یک سبک ترکیبی از سرمایهگذاری فعال و غیرفعال، از نظر عملکرد، بهتر بودند. به طور خاص، رویکرد ترکیبی باعث افزایش تقریبی 25% در کل عملکرد شد. این دادهها به هر حال مورد استفاده از یک مدل سرمایهگذاری ترکیبی را نشان میدهد.
حرف پایانی
من تو این مقاله دو روش سرمایهگذاری فعال و غیر فعال رو برای شما توضیح دادم و گفتم هرکدوم چه مزایا و معایبی داره. چیزی که مهمه اینه که نمیشه به طور کلی گفت سرمایهگذاری فعال بهتره یا غیر فعال، حتی روش ترکیبی هم شاید برای همه مناسب نباشه.
پس شما با توجه به سطح تجربه و علایق و زمان و خصوصیات خودتون باید تصمیم بگیرید که کدوم روش رو انتخاب کنید و مطابق اون پیش برید. فقط حواستون باشه که هردو روش نیاز به صبر و حوصله ی زیادی داره و بدون صبر بازار فارکس فقط منجر به ضرر میشه. موفق باشید.