اصول ابتدایی تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای خارجی (فارکس)

تاریخ آخرین بروزرسانی: 16 سپتامبر 2023
اگه یه مدته که تو بازار فارکس داری معامله می‌کنی، حتما شنیدی که برای موفقیت باید اصول اولیه تحلیل تکنیکال رو رعایت کنی. برای معامله کردن دقیقاً باید یک روش تجزیه و تحلیلی رو به استراتژی معاملاتیت اضافه کنی. از دو روش اصلی تحلیل ارز، تحلیل تکنیکال برام مهم‌تره و به نظرم، بیشتر از ابزارهای تریدر تاثیرگذاره. پس تو این مقاله قراره درباره تحلیل تکنیکال صحبت کنیم و چجوری میتونی ازش استفاده کنی برای بهترین زمان معامله کردن. تحلیل تکنیکال یک روش برای پیش‌بینی جهت حرکت قیمت‌ها و تغییرات بازار است. این روش بر اساس داده‌های تاریخی قیمت و حجم معاملات استوار است و بر این اصل تأکید دارد که نمودارهای قیمتی و الگوهای مشخصی تکرار می‌شوند. با استفاده از این روش، معامله‌گران می‌توانند وقتی که نمودارها و الگوها نشان دهنده تغییر جهت خاصی هستند، ورود یا خروج مناسبی را انجام دهند. تحلیل تکنیکال شامل استفاده از انواع نمودارها، شاخص‌ها و الگوهای قیمتی است. برخی از این ابزارها شامل خطوط راهنما، نقاط پیوت، نمودارهای میانگین متحرک و الگوهای شمعدانی هستند. با تحلیل این ابزارها، معامله‌گران می‌توانند نقاط ورود و خروج مناسب را تشخیص داده و بهبود عملکرد خود در بازار فارکس را تجربه کنند. همچنین، تحلیل تکنیکال قابلیت استفاده در همه زمان‌های مختلف را دارد و برای معامله‌گران با تمامی سطوح تجربه قابل استفاده است.  

اصول ابتدایی تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال، به عنوان یک ابزار در بازار فارکس، بررسی روی نمودار هر جفت ارز به منظور یافتن الگوهای قیمتی است که ممکن است راهنمایی برای حرکت آینده قیمت ارائه دهند. تحلیل تکنیکال فارکس بر اطلاعات گذشته فارکس استوار است که در زمان تعیین سطوح حمایت و مقاومت بالقوه در نظر گرفته می‌شود. به طور کلی پذیرفته شده است که اگر جفت ارز فارکس از یک سطح خاص یا نقطه پیوت برخورد کند، احتمالاً در آینده نیز به این سطح تطابق خواهد یافت. به عبارت دیگر، تجارت تکنیکال در سطح پایه خود شامل استفاده از خطوط افقی و مورب به منظور یافتن و معامله در مناطق حمایت و مقاومت است. این نوع تجارت اغلب به عنوان تجارت عملکرد قیمت خالص شناخته می‌شود. ابزارهای دیگری که برخی از تریدرهای تکنیکال از آنها استفاده می‌کنند، شامل اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است. با ترکیب ابزارهای تکنیکال مختلف، معامله‌گران فارکس قادر خواهند بود تا تحلیل دقیقی از نمودارهای جفت ارزهای فارکس انجام داده و در نهایت بهترین فرصت‌های معاملاتی را در بازه زمانی انتخاب شده خود شناسایی کنند.  

حمایت و مقاومت به عنوان ابزار اصلی تحلیل تکنیکال

اگر میخواهید تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید، باید با درک حمایت و مقاومت شروع کنید. حمایت و مقاومت سطوح روانشناختی در نمودار هستند. این سطوحی هستند که قیمت عملکرد به آنها تمایل دارد. اگر قیمت در یک نرخ تعیین شده یک قله را ایجاد کند، بازگشت در نهایت به این سطح اغلب باعث تردید در عملکرد قیمت می‌شود. در برخی موارد، قیمت ممکن است از سطح بشکند و پیشرفت خود را ادامه دهد. با این حال، در بسیاری از موارد، رسیدن به یک سطحی که قبلاً ایجاد شده است می‌تواند باعث برگشت قیمت شود. به همین دلیل، تریدرها از سطوح حمایت و مقاومت برای نقاط ورود و خروج معاملات خود استفاده می‌کنند. اما چه تفاوتی بین حمایت و مقاومت وجود دارد؟  

سطوح حمایت

سطح حمایت قیمت یک سطح خاص در نمودار است که قیمت هنگام کاهش آزمایش می‌کند. به این صورت، سطوح حمایت در زیر عملکرد قیمت واقع می‌شوند. اگر قیمت در مسیر نزولی خود با یک سطح حمایت دیدار کند، احتمالاً قیمت به سمت بالایی به صورت بولیش پرش خواهد کرد. از سوی دیگر، اگر قیمت یک منطقه حمایت حیاتی را در نمودار شکست، انتظار داریم کاهش به سمت سطح حمایت قیمت بعدی ادامه یابد. تصور کنید شما در یک معامله کوتاه در جفت ارز EUR/USD هستید و قیمت به سمت معامله شما در حال کاهش است. به طور ناگهانی، قیمت با سطح حمایت قدیمی روبرو می‌شود که قبلاً آزمایش شده و در تلاش‌های قبلی مقاومت کرده است. در این حالت، سطح حمایت مربوطه نقطه خروج مناسبی خواهد بود. شما معامله خود را به انتظار برگشت کوچک یا بزرگی از منطقه حمایت بسته خواهید کرد. حال فرض کنید قیمت به جای آن، آن سطح حمایت را شکست. در این حالت، با فرض اینکه سمت شما همچنان به سمت کاهش است، میتوانید معامله خود را مجدداً باز کنید تا کاهش قیمت بیشتری را به دست بیاورید.  

سطوح مقاومت

سطوح مقاومت بر روی نمودار به همان شکلی که سطوح حمایت عمل می‌کنند، عمل می‌کنند، اما در جهت مخالف. وقتی قیمت در حال افزایش است و در یک سطح خاص تردید می‌کند، می‌گوییم قیمت مقاومت را پیدا کرده است. در صورت تعامل دوباره قیمت با همان منطقه مقاومت، ممکن است انتظار داشته باشیم که قیمت مجدداً از این سطح برگشت کند. همانند سطوح حمایت، اگر قیمت یک سطح مقاومت را شکست، انتظار داریم که رالی ادامه یابد. لذا، مناطق مقاومت برای تعیین نقاط ورود و خروج در معاملات استفاده می‌شوند - مشابه سطوح حمایت. بیایید فرض کنیم شما در یک معامله خرید بلند مدت در جفت ارز GBP/USD هستید و قیمت به طور پیوسته در حال افزایش است. سپس عملکرد قیمت با یک سطح مقاومت در نمودار برخورد می‌کند. در این حالت، این مقاومت نقطه خروج مناسبی از معامله است. شما می‌توانید از معامله خارج شوید با انتظار برگشت کوچک یا بزرگی از منطقه مقاومت. اما قیمت ممکن است از این سطح عبور کند، درسته؟ اگر این اتفاق بیفتد، می‌توانید پس از شکست سطح، معامله خود را مجدداً باز کنید تا به دنبال گرفتن یک افزایش قیمت بیشتر باشید. بیایید به نمودار قیمت زیر نگاهی بیندازیم که سطوح حمایت و مقاومت را نشان می‌دهد:  
اصول ابتدایی تحلیل تکنیکال

اصول ابتدایی تحلیل تکنیکال

  در بالا شما نمودار H4 Swissy (USD/CHF) را در فوریه - مارس 2016 مشاهده می‌کنید. توجه کنید که عملکرد قیمت بین دو سطح خوب و مشخص در نمودار فشرده شده است. ما سطح مقاومت در سطح 1.0000 و سطح حمایت در 0.9890 داریم. توجه کنید که هر دو سطح بارها آزمایش شده‌اند و هر دوی آن‌ها عملکرد قیمت را به مدت زمان نسبتاً طولانی محدود می‌کنند. در عین حال، چندین مورد وجود دارد که قیمت توانسته است زیر دو سطح روانشناختی رودربایستد، اما آنها به عنوان شکست‌های نادرست ثابت شده‌اند. پس اصل مسئله این است که بیشترین قسمت عملکرد قیمت توانسته است در بازه‌ای بین 1.0000 و 0.9890 حفظ شود. سطح مقاومت تقریباً 7 بار آزمایش شده و سطح حمایت حدود 6 بار. آزمایش قیمت برای بار هفتم سطح حمایت منجر به شکست واقعی از آن سطح می‌شود. پس از شکست سطح حمایت، USD/CHF یک حرکت افقی را آغاز می‌کند و در نهایت سطح حمایت قبلی که به عنوان مقاومت شکسته شده است را آزمایش می‌کند. سپس قیمت به سمت پایین بازمی‌گردد و نوساناتی جدید ایجاد می‌کند. هر بار که قیمت از سطح حمایت در 0.9890 برمی‌خیزد، می‌توان از آن برای باز کردن معاملات خرید بهره برد، که می‌توان آن‌ها را هنگام تعامل قیمت با مقاومت در سطح 1.0000 بست. علاوه بر این، هر تعامل قیمت با سطح مقاومت در 1.0000 می‌تواند برای ورود به معاملات فروش استفاده شود. وقتی قیمت به سطح حمایت در 0.9890 می‌رسد، شما به دنبال بستن این معاملات خواهید بود. سپس وقتی شکست را در سمت حمایت مشاهده می‌کنید، آماده ورود به معاملات فروش برای کاهش بیشتر خواهید بود. معامله‌گران با رویکرد مهاجمانه بر روی شمع شکست و معامله‌گران کمتر مهاجمانه منتظر بازآزمایی قبل از ورود به موقعیت فروش هستند.  

تجزیه و تحلیل تکنیکال با استفاده از خطوط روند در معاملات ارزی

یکی دیگر از عناصر مهم در تجارت با تجزیه و تحلیل تکنیکال در جفت ارزها استفاده از خطوط روند می‌باشد. خط روند به عنوان یک سطح حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار می‌گیرد که برداری آن نشان‌دهنده دامنه یک گرایش قیمتی (روند) می‌باشد. خط روند یک خط قطری روی نمودار است که اقاعده و یا بهینهای عملکرد قیمت را به وسیلهٔ اتصال قسمت بالا یا پایین حرکت قیمت، به ترتیب به سمت رشد یا کاهش کلی روند، متصل می‌کند. بیایید در ادامه به معرفی انواع مختلف خطوط روند که می‌توانید در نمودار استفاده کنید، بپردازیم.  

خط روند صعودی

خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به وسیلهٔ اتصال نشان‌دهندهٔ تپه‌های کندل در نمودار در طول یک روند صعودی است. به این شکل، خط روند صعودی همواره زیر عملکرد قیمت قرار دارد. از آنجایی که خط روند صعودی در زیر قرار دارد، در طی حرکت به سمت بالا، قیمت به طور مکرر از آن برمی‌خیزد. بنابراین، خط روند صعودی به عنوان یک پشتیبان برای جابجایی قیمت عمل می‌کند. اگر در نمودار یک گرایش صعودی وجود داشته باشد و قیمت به خط روند صعودی بازگردد و به سمت بالا بپردازد، در این صورت فرصت خوبی برای یک معامله خرید وجود دارد. در این صورت، می‌توانید جفت ارز را خریداری کنید با فرض اینکه قیمت احتمالاً برای یک حرکت صعودی جدید افزایش خواهد یافت. با این حال، اگر قیمت از خط روند صعودی عبور کند، آنگاه می‌گوییم در روند شکستی فروشی قرار داریم. هنگامی که یک روند صعودی شکست می‌خورد، انتظار داریم قیمت جهت خود را تغییر داده و به سمت کاهش شروع کند.  

خط روند نزولی

خط روند نزولی به همان شکلی عمل می‌کند که خط روند صعودی عمل می‌کند، اما در جهت معکوس است. خطوط روند نزولی برای تجسم و اندازه گیری عملکرد قیمت در گرایش‌های نزولی در نمودار استفاده می‌شوند. به این شکل، خطوط روند نزولی بالاتر از عملکرد قیمت قرار دارند و در طول حرکت‌های نزولی، از قسمت بالاهای شمع‌ها با هم اتصال می‌دهند. وقتی قیمت در حال سقوط است، به طور مکرر از خط روند نزولی خود به سمت پایین برخورد می‌کند. هنگامی که قیمت به خط روند نزولی خود بازگشت کند و از آن برخورد کند، ما انتظار کاهش قیمت بیشتری داریم. با این حال، اگر قیمت از خط روند نزولی در جهت صعودی عبور کند، ما می‌گوییم روند به سمت بالا شکست خورده است. در این حالت، انتظار داریم قیمت گرایش نزولی را متوقف کند و به سمت بالا پیچیده شود. حالا به من اجازه دهید به شما نشان دهم چگونه یک خط روند بر روی نمودار عمل می‌کند.
خط روند نزولی

خط روند نزولی

  در بالا نمودار هفتگی کابل (GBP/USD) را مشاهده می‌کنید. دوره‌ای که پوشش می‌دهد، از مارس 2014 تا ژوئن 2015 است. تصویر یک روند نزولی را در نمودار نشان می‌دهد. خط آبی نزولی، خط روند متناظر با گرایش قیمت به سمت پایین است. پیکان‌های سیاه در نمودار به لحظاتی اشاره می‌کنند که روند در آنها آزمایش می‌شود. دایره قرمز در نمودار نشان می‌دهد که قیمت در طول روند به سمت بالا شکست رو به بالا می‌دهد. آخرین دو پیکان در انتهای روند نشان می‌دهند که روند نزولی از مقاومت به حمایت تبدیل می‌شود. پیکان سبز تغییر جهت قیمت پس از شکست روند را نشان می‌دهد.  

اندیکاتورهای تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازار فارکس

بسیاری از معامله‌گران تکنیکال همچنین از شاخص‌ها به علاوه خطوط حمایت و مقاومت افقی و خطوط روند استفاده می‌کنند. براساس زمان بندی سیگنال‌هایی که به آنها می‌دهند، دو نوع شاخص تجزیه و تحلیل تکنیکال وجود دارد. این دو نوع شاخص اندیکاتورهای تأخیری و پیشرو هستند. حالا درباره هر یک از این انواع صحبت خواهیم کرد.  

اندیکاتورهای تأخیری

اندیکاتورهای تأخیری، همچنین به عنوان اندیکاتورهای تأییدکننده روند شناخته می‌شوند. دلیل این نامگذاری این است که سیگنال‌های اندیکاتورهای تأخیری پس از وقوع رویداد در نمودار ظاهر می‌شوند. به این ترتیب، سیگنال‌ها خصوصیت تأیید را دارند. بزرگ‌ترین مزیت اندیکاتورهای تأخیری این است که نرخ موفقیت سیگنال‌ها نسبتاً بالاست. اما نقطه ضعف آن این است که اندیکاتورهای تأخیری شما را به معاملات نسبتاً دیر می‌برند. به همین دلیل، اغلب قسمت قابل توجهی از حرکت قیمت را از دست می‌دهید. میانگین‌های متحرک (ساده، نمایی، با وزن حجم، جابجا شده و غیره)، سیستم Parabolic SAR و شاخص همگرایی و تمایز میانگین متحرک (MACD) از جمله محبوب‌ترین اندیکاتورهای تأخیری هستند.  

اندیکاتورهای پیشگو

اندیکاتورهای پیشگو، به طور معمول از نوع اندیکاتورهای نوسانی هستند. آنها به عنوان اندیکاتورهای پیشگو به دلیل این هستند که این شاخص‌ها سیگنالی را به شما می‌دهند قبل از اینکه واقعیت برگشت ممکن در نمودار رخ داده باشد؛ بنابراین، سیگنال‌های آنها به عنوان پیشگوی رویدادها در نمودار عمل می‌کنند. بزرگترین مزیت اندیکاتورهای پیشگو این است که می‌توانند شما را در ابتدای یک برگشت پتانسیلی قرار دهند. با این حال، بزرگترین نقطه ضعف اندیکاتورهای نوسانی این است که ممکن است تعداد زیادی سیگنال نادرست ارائه دهند که منجر به نرخ موفقیت نسبتاً کمتری می‌شود. به همین دلیل، اندیکاتورهای پیشگو به تنهایی به عنوان ابزارهای تحلیلی منفرد برای اجرای معاملات مناسب نیستند. معامله‌گرانی که از اندیکاتورهای پیشگو استفاده می‌کنند، باید تحلیل خود را با دیگر ابزارها مانند الگوهای شمعی و سطوح حمایت و مقاومت ترکیب کنند وقتی که تحلیل تکنیکال روزانه خود را در بازار ارزها (FX) اجرا می‌کنند. بعضی از اندیکاتورهای پیشگوی پراستفاده عبارتند از شاخص نوسان استوکاستیک (Stochastic Oscillator)، شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) و شاخص تکانه (Momentum Indicator). حالا به شما یکی از این شاخص‌ها را در عمل معرفی می‌کنم - شاخص نوسان استوکاستیک. شاخص استوکاستیک دو سیگنال را ارائه می‌دهد - خرید بیش از حد (overbought) و فروش بیش از حد (oversold). در این روش، شاخص سه منطقه دارد - منطقه خرید بیش از حد، منطقه فروش بیش از حد و منطقه میانی. وقتی که شاخص وارد منطقه فروش بیش از حد می‌شود، سیگنال بلندمدت دریافت می‌کنیم. وقتی که قیمت وارد منطقه خرید بیش از حد می‌شود، سیگنال کوتاه‌مدت دریافت می‌شود. وقتی که قیمت در منطقه میانی است، هیچ سیگنالی دریافت نمی‌شود. نگاهی به برخی از سیگنال‌هایی که شاخص نوسان استوکاستیک ارائه می‌دهد:  
اندیکاتورهای پیشگو

اندیکاتورهای پیشگو

  این نمودار ساعتی جفت ارز USD/CAD برای بازه زمانی 18 نوامبر تا 25 نوامبر 2015 است. در پایین نمودار، ما شاخص نوسان استوکاستیک را ضمیمه کرده‌ایم. دایره‌های قرمز بر روی شاخص، سه سیگنال خرید بیش از حد را نشان می‌دهند که منجر به برگشت قیمت شده‌اند. دایره‌های سبز نیز سیگنال‌های فروش بیش از حد معتبر را نشان می‌دهند. هر سیگنال دارای پیکان مربوطه خود است که نشان‌دهنده حرکت نتیجه سیگنال است. همانطور که مشاهده می‌کنید، رابطه‌ای بین سیگنال‌های شاخص و رفتار قیمت وجود دارد. وقتی که شاخص نوسان استوکاستیک وارد منطقه خرید بیش از حد می‌شود، پس از آن کاهش قیمت رخ می‌دهد. هنگامی که ما یک سیگنال فروش بیش از حد می‌بینیم، سپس افزایش قیمت را مشاهده می‌کنیم.  

معامله‌گری براساس عملکرد قیمت در بازار فارکس

معامله‌گری براساس عملکرد قیمت (Price Action)، یک زیرمجموعه از معامله‌گری تکنیکال است که بیشتر بر تجزیه و تحلیل قیمت و نمودار تکیه دارد و از استفاده از اندیکاتورهای معاملاتی کمتری بهره می‌برد. تحلیل تکنیکال عملکرد قیمت در بازار فارکس بر اساس حمایت، مقاومت، خطوط روند، الگوهای نموداری و الگوهای شمعی استوار است. پس از بحث درباره حمایت، مقاومت و خطوط روند، حالا توجه را به الگوهای نموداری و الگوهای شمعی معطوف کنیم.  

الگوهای شمعی

الگوهای شمعی، تشکیلات خاصی هستند که توسط یک شمع یا چند شمع در نمودار قیمت ایجاد می‌شوند. دو دسته اصلی الگوهای شمعی وجود دارند: الگوهای شمعی برگشتی و الگوهای شمعی ادامه‌یافته. الگوهای شمعی برگشتی، شمع‌هایی هستند که به تمایل به تغییر جهت قیمت فعلی دارند. برخی از الگوهای شمعی برگشتی قابل اعتماد عبارتند از: سنجاب، ستاره شوتینگ، مرد آویزان، فروپاشی، ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی. الگوهای شمعی ادامه‌یافته، شمع‌هایی هستند که به تمایل به ادامه حرکت قیمت در همان جهت می‌باشند. برخی از الگوهای شمعی ادامه‌یافته قابل اعتماد عبارتند از: مجوز، تامل، روش و خوراک نوزاد پنهان. مهم برای توجه این است که نام دقیق الگوهای شمعی خود آنچنان اهمیتی ندارد، بلکه عملکرد قیمتی که آنها ایجاد می‌کنند مهم است. یکباری که قادر به شناسایی حرکات قیمتی که الگوها را تشکیل می‌دهند باشید، قادر خواهید بود به صورت آگاهانه از آنها در معاملات خود استفاده کنید.  

الگوهای نمودار کلاسیک

الگوهای نمودار، تشکیلات خاصی هستند که توسط عملکرد عمومی قیمت در نمودار ایجاد می‌شوند. همانند الگوهای شمعی، الگوهای نمودار نیز به دو نوع - برگشتی و ادامه‌یافته - تقسیم می‌شوند. الگوهای نمودار برگشتی، احتمالاً با حرکت برگشتی قیمت در نمودار همراه خواهند بود. پرقدرت‌ترین الگوهای نمودار برگشتی در معاملات عبارتند از: دو سقف، دو کف، سه سقف، سه کف و سر و شانه. الگوهای نمودار ادامه‌یافته برای پیش‌بینی ادامه روند عمومی استفاده می‌شوند. محبوب‌ترین الگوهای نمودار ادامه‌یافته شامل پرچم، مثلث و مستطیل است. تصویر زیر نشان می‌دهد چگونه تحلیل تکنیکال براساس عملکرد قیمت عمل می‌کند:  
الگوهای نمودار کلاسیک

الگوهای نمودار کلاسیک

  این نمودار H4 برای جفت ارز USD/CHF در بازه زمانی 30 دسامبر 2015 تا 15 ژانویه 2016 است. در تصویر چند رویداد جالب در نمودار وجود دارد که منجر به فرصت‌های معاملاتی بالقوه می‌شود. تصویر با حرکت قیمت پس از خط روند صعودی (قرمز) شروع می‌شود. به طور ناگهانی، روند به سمت پایین شکسته می‌شود که سیگنال شکست کوتاهی را ایجاد می‌کند. سپس قیمت کاهش می‌یابد. دو قعر در نمودار ایجاد می‌شود. قعر دوم با یک شمع برگشتی Hammer به پایان می‌رسد. همانطور که می‌بینید، قیمت بلافاصله پس از آن شروع به برگشت به سمت بالا می‌کند. در مسیر بالا خط روند نزولی آبی شکسته می‌شود. دو قعر در نمودار الگوی معروف و برگشتی Double Bottom را ایجاد می‌کنند. مقاومت زرد در نمودار بین دو قعر الگوی نمودار قرار دارد. بنابراین، مقاومت زرد خط تریگر الگو است. پس از بسته شدن حرکت قیمت یک شمع بالاتر از مقاومت زرد، انتظار داریم که قیمت به اندازه اندازه الگو افزایش یابد. بنابراین، روند نزولی بود (خط آبی) و یک شمع Hammer، شکست خط روند و الگوی نمودار Double Bottom، برگشت حرکت نزولی را پیش‌بینی می‌کنند.   نتیجه گیری در نتیجه بررسی تکنیکال در بازار فارکس به تحلیل رفتار قیمت‌های گذشته جفت ارزها برای پیش‌بینی حرکات قیمتی در آینده استوار است. ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال عبارتند از: - خطوط حمایت - خطوط مقاومت - خطوط روند: صعودی و نزولی تحلیل‌گران تکنیکال از اندیکاتورهای معاملاتی نیز استفاده می‌کنند. این شاخص‌ها به دو نوع تقسیم می‌شوند: - اندیکاتورهای پیشرو: سیگنال را قبل از وقوع رویداد روی نمودار می‌دهند. - اندیکاتورهای دنبال‌کننده: سیگنال را پس از وقوع رویداد روی نمودار می‌دهند. تحلیل‌گران Pure Price Action (براساس عملکرد قیمت) صرفاً به تحلیل تکنیکال با استفاده از آنالیز قیمت و نمودار متکی هستند. برخی از عوامل رایجی که در تحلیل قیمتی استفاده می‌شوند عبارتند از: - الگوهای نمودار: برگشتی و ادامه‌یافته - الگوهای شمعی: برگشتی و ادامه‌یافته - خطوط حمایت و مقاومت - خطوط روند
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها