فکر میکنی تریدر موفقی هستی؟ اگر نمیتوانی معاملات زیاندهت را ببندی، سخت در اشتباهی. این یک واقعیت تلخ است: ۹۰ درصد تریدرها به خاطر همین یک اشتباه، حسابشان را نابود میکنند. درد ضرر، فلجکننده است و باعث میشود معاملات بازنده را آنقدر نگه داری تا به یک فاجعه تبدیل شوند. اینجا هیچ جایی برای احساسات نیست. باید یاد بگیری چطور چاقوی جراحی را برداری و قبل از اینکه سرطان کل حساب را بگیرد، آن را قطع کنی.
چکیده نکات کلیدی
ضرر، هزینه کسب و کار
معاملات زیانده را به چشم یک هزینه ضروری برای رسیدن به سود بلندمدت ببین، نه شکست شخصی.
روانشناسی بازار
امید در بازار یک استراتژی نیست. مغز شما برای اجتناب از ضرر برنامهریزی شده، اما باید بر آن غلبه کنی.
اثر نامتقارن ضرر
هرچه ضرر بزرگتر شود، جبران آن به شکل تصاعدی سختتر و در نهایت غیرممکن میشود.
حد ضرر، ناجی شما
استفاده از حد ضرر (Stop Loss) از لحظه ورود، تنها راه کنترل ریسک و بقای شماست.
زمان، فاکتور پنهان
علاوه بر قیمت، زمان نیز یک معیار حیاتی برای خروج از پوزیشنهای ضررده است.
بستن معاملات زیانده: نه یک گزینه، یک ضرورت!
در بازار، یک جمله طلایی وجود دارد: «بستن معاملات زیانده، خودش یک نوع سود است.» اگر تریدر باشی، حتماً شنیدهای. اما واقعاً یعنی چه؟ ساده است: یعنی یک پوزیشن بازنده را با ضرر کم میبندی، قبل از اینکه به یک ضرر بزرگ و غیرقابل جبران تبدیل شود. به همین سادگی. اما در عمل، این سادهترین کار، سختترین تصمیم است.
اگر یک برنامه مدیریت ریسک قوی نداشته باشی که شامل حد ضرر و زمان خروج باشد، حساب معاملاتیات در خطر جدی است. هرچه زودتر این را بفهمی، آینده بهتری در ترید خواهی داشت.
تریدرهای موفق به دنبال فرصتهایی با نسبت ریسک به ریوارد بالا هستند. یعنی برای هر واحد ریسک، ۲، ۳ یا حتی بیشتر واحد سود میخواهند. آنها میدانند که ضرر، بخشی از هزینه کسب و کار است. هزینهای که باید برای رسیدن به سود بلندمدت پرداخت شود.
بسیاری از مبتدیها به دلایل روانی، از بستن زودهنگام معاملات زیانده طفره میروند. این دلایل را بررسی میکنیم. اما فعلاً، باید درک کنی که بستن معاملات زیانده یعنی داشتن یک مکانیزم مشخص برای خروج از پوزیشن بازنده، قبل از اینکه دیر شود.
چرا از بستن ضرر فرار میکنی؟ (دامهای روانی)
دلایلی وجود دارد که حتی وقتی میدانی باید معاملهای را ببندی، این کار را نمیکنی. بیا نگاهی به عوامل اصلی بیندازیم که جلوی تریدرها را برای بستن معاملات ضررده میگیرد.
۱. «درست» انجام دادن کار: از بچگی به ما یاد دادهاند که کار درست را انجام دهیم و از اشتباه پرهیز کنیم. این باور در نوجوانی و بزرگسالی تقویت میشود. اما بازار، دنیای دیگری است. در ترید، اغلب بیشتر از اینکه «درست» عمل کنی، «اشتباه» خواهی کرد.
کنار آمدن با این واقعیت برای بسیاری سخت است. به همین دلیل، هر کاری میکنند تا با خطا در بازار روبرو نشوند. نتیجه؟ نگه داشتن پوزیشنهای ضررده بیش از حد لازم.
۲. امید واهی: لیوان نیمه پر یا نیمه خالی؟ در جامعه، امید به نیمه پر لیوان غالب است. اما در بازار، امید یک استراتژی نیست. آیا بهتر نیست امیدوار باشی که یک پوزیشن ضررده برگردد؟ در زندگی عادی شاید، اما در بازار، امیدواری سم مهلکی است که پولت را میسوزاند. اینجا، کسانی که کمتر ریسک میکنند، برای طولانیمدت میمانند و پیشرفت میکنند.
۳. ساختار مغز (Loss Aversion): حتی از نظر بیولوژیکی هم برای ما سخت است که ضرر را بپذیریم. انسانها طوری آفریده شدهاند که از ضرر فرار کنند. روانشناسان رفتاری ثابت کردهاند که درد یک ضرر، بسیار بیشتر از شادی یک سود است. این یعنی تریدرها به هر قیمتی از بستن معاملات زیانده فرار میکنند، چون ذاتاً اذیتشان میکند.
۴. ذهنیت میانگینگیری (Averaging Down): برخی تریدرها که شاید کمتر به نقصهای روانی حساس باشند، ذهنیت میانگینگیری دارند. یعنی به استراتژیهای مارتینگل اعتقاد دارند. آنها به طور مداوم به پوزیشنهای ضررده اضافه میکنند به امید بازگشت قیمت. مشکل اینجاست که بازار ممکن است برای مدت طولانی غیرمنطقی عمل کند و حساب معاملاتی شما را به صفر برساند.
عواقب فاجعهبار عدم بستن ضرر (ریاضیات بیرحم بازار)
حالا که دلایل روانی را میدانیم، بیایید به ریاضیات ضررهای معاملاتی نگاه کنیم. این اعداد دروغ نمیگویند.
فرض کن ۱۰۰۰ دلار سهام را ۲۰ دلار خریدهای. اگر ۲۰٪ افت کند، ارزشش میشود ۱۶ دلار. برای برگشت به نقطه سر به سر (۲۰ دلار)، نیاز به ۲۵٪ سود داری. یعنی ۲۰٪ ضرر، نیاز به ۲۵٪ سود برای جبران دارد.
حالا اگر ۳۳٪ افت کند (به ۱۳.۴۰ دلار برسد)، برای برگشت به نقطه سر به سر، نیاز به ۵۰٪ سود داری. میبینی؟ ضرر ۳۳٪، نیاز به ۵۰٪ سود برای جبران!
این مثالها طبیعت نامتقارن ضررها را نشان میدهند. هرچه ضرر بزرگتر شود، این نامتقارنی وحشتناکتر میشود:
- اگر پرتفوی شما ۸۰٪ از ارزشش را از دست بدهد، برای برگشت به نقطه سر به سر، نیاز به ۴۰۰٪ سود داری.
- اگر پرتفوی شما ۹۰٪ از ارزشش را از دست بدهد، برای برگشت به نقطه سر به سر، نیاز به ۹۰۰٪ سود داری.
- اگر ۹۹٪ از پرتفوی شما را از دست بدهی؟ حدس بزن چقدر بازگشت لازم داری؟ ۹۹۰۰٪! بله، یک بازگشت غیرممکن!
واضح است که کاهش خسارات معاملاتی، جزء اساسی بقای بلندمدت تریدرهاست. اگر قوانین سخت مدیریت ریسک را رعایت نکنی، دیر یا زود با سری معاملاتی ضررده روبرو میشوی که جبران آنها عملاً غیرممکن است. این یک گمان نیست، یک واقعیت ریاضی است.
کی باید چاقو را برداری؟ (زمانبندی خروج)
حالا که اهمیت بستن معاملات زیانده را فهمیدی، بیایید قوانین و رهنمودهای اساسی را برای زمان واقعی بستن یک معامله ضررده مشخص کنیم:
۱. حرکت خلاف پیشبینی (Stop Loss فوری): بهترین راه برای اطمینان از بستن معاملات زیانده، قرار دادن یک حد ضرر در لحظهای است که معامله را آغاز میکنی. تحلیل بازارت را انجام دادهای؟ پس حد ضرر را برای حرکت خلاف جهت پیشبینی شده مشخص کن.
برخی تریدرها از گذاشتن حد ضرر فرار میکنند، اما این یکی از سادهترین و موثرترین راههای کنترل ریسک است. با این کار، خودت را از بسیاری از هزینههای احساسی نجات میدهی، زیرا بازار در یک سطح مشخص بر اساس تحلیل اولیه شما، به طور خودکار شما را از پوزیشن خارج میکند. هرگز با بازار مبارزه نکن.
۲. تجمع شواهد متضاد: یک پدیده رایج این است که تریدرها پس از ورود به یک پوزیشن، با شواهد متضادی روبرو میشوند. بخشی از تحلیلها میگوید بازار در جهت ما حرکت میکند و بخشی دیگر خلاف آن را نشان میدهد. در این مواقع، ذهن معمولاً شواهد مخالف را نادیده گرفته و به بازار خوشبین میماند.
باید آگاه باشی و روی بیطرف ماندن خودت کار کنی. روالهای خاصی برای ارزیابی شواهد مخالف داشته باش. با این کار، بهتر میتوانی یک معامله زیانده را مدیریت کنی.
تکنیکهای بستن معاملات زیانده (ابزارهای نجات)
چه چیزهایی میتواند به تو در بستن معاملات زیانده کمک کند؟ در ادامه لیستی از نکات کاربردی را میبینی که به تو در مدیریت بهتر ضرر و کاهش سریع خسارات کمک میکنند، قبل از آنکه وضعیت از کنترل خارج شود:
۱. استفاده از حد ضرر اولیه (Initial Stop Loss): همانطور که گفتیم، موثرترین روش، استفاده از حد ضرر اولیه است. اکثر پلتفرمهای معاملاتی امروزی به شما اجازه میدهند از دستورات براکت (Bracket Orders) استفاده کنی. این دستورات همزمان یک حد ضرر و یک حد سود را هنگام اجرای معامله فعال میکنند.
با عادت به استفاده از دستورات براکت، به طور خودکار انضباط را به معاملاتت اضافه میکنی و بسیاری از مسائل ذهنی مرتبط با مدیریت خساراتت حل میشود.
۲. استفاده از حد ضرر حرکتی (Trailing Stop Loss): علاوه بر حد ضرر اولیه، میتوانی از مکانیزمهای حد ضرر حرکتی نیز استفاده کنی. یک حد ضرر حرکتی مانند حد ضرر اولیه عمل میکند، اما با حرکت قیمت به سمت سود شما، این حد ضرر نیز همراه با قیمت حرکت میکند و سود شما را قفل میکند.
هم تریدرهای دستی و هم تریدرهای سیستمی میتوانند از دستورات حد ضرر حرکتی استفاده کنند. یکی از تکنیکهای محبوب، حد ضرر حرکتی Chandelier ATR است.
۳. استفاده از استاپ زمانی (Time Stop): اکثر تریدرها فقط به یک بعد ترید فکر میکنند: محور قیمت. اما به محور زمان توجه زیادی ندارند. زمان یک جزء مهم در بازارهاست و تریدرهایی که این را درک میکنند، میتوانند از آن بهره ببرند.
یکی از روشهای استفاده از زمان، قرار دادن قانونی است که شما را پس از گذشت تعداد مشخصی کندل یا بار، از معامله خارج میکند. باید تحقیقات لازم را در سیستم یا استراتژی معاملاتی خود انجام دهی تا معیارهای زمانی را ارزیابی کنی.
به عنوان مثال، باید بدانی میانگین زمان معاملات برندهات چقدر است و میانگین زمان معاملات زیاندهات چقدر. با این اطلاعات، میتوانی یک مکانیزم استاپ زمانی بسازی که معامله شما پس از گذشت زمان مشخصی بسته شود. این به شما دستورات روشنی برای زمان بستن معاملات زیانده میدهد.
خلاصه: بقا در بازار، هنر بریدن ضرر است
وقتی در بازار فعالیت میکنی، بستن معاملات زیانده اصلاً خوشایند نیست. اما باید بپذیری که این یک بخش اجتنابناپذیر از بازی است. زمانی که این را درک کنی، راحتتر میتوانی از اضطراب و نگرانی که با زیان معاملاتی همراه است، عبور کنی.
مهم است که ضررهایت را به عنوان بخشی از هزینههای کسب و کارت و سودهایت را به عنوان درآمدت در نظر بگیری. به این شکل، بستن معاملات زیانده روحیهات را از دست نمیدهد. وقتی بدون هیچ احساسی میتوانی تصمیم بگیری و عمل کنی، بهتر میتوانی در بازار عمل کنی و تصمیمات سودآورتر بگیری. در این بازار، یا چاقوی جراحی را برمیداری و ضرر را میبری، یا ضرر تو را میبلعد.


