از همان دوران پارینه سنگی و غارنشینی، انسان همواره ترس را به عنوان ساز و کاری برای بقا تجربه کرده است. اما در دنیای مدرن امروزی، بسیاری از چیزهایی که ترس به خاطر آنها در ما نهادینه شده است، دیگر جایی در زندگی ما ندارند. غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات، مخصوصا در بازار فارکس، یکی از موثرترین مباحث در موفقیت در معاملهگری است. چهار ترس عمدهای که معاملهگران تجربه میکنند، بطور مشابه ریشه در تلاش برای بقا دارند.
ممکن است معاملهگران برای هدایت شدن و زنده ماندن در شرایط سخت بازار مبارزه کنند و یا در شرایط آرامتر بازار پیشرفت کنند و کامیابی برای آنها حاصل شود. از بین چهار ترس رایج برای معاملهگران، بهتر است بدانیم که با چه نوع ترسی روبرو هستیم تا بهتر بتوانیم از پس مشکل موجود برآییم. دانستن چگونگی طبقهبندی ترسهایی که با آن ها روبرو هستیم، گام بزرگی برای برطرف کردن ترس در معاملات و تحلیلهایی است که ما را از انجام معاملات درست و معقول باز میدارد.
در این مقاله، چهار ترس بزرگ که در زمان معامله کردن معمولا تجربه میکنیم را معرفی و راهکار غلبه بر آنها را بیان خواهیم کرد. ترس اول، معمولا احساسی است که غالبا معاملهگران نسبت به تحلیل خود با آن مواجه میشوند.
این معمولا خود را با ترس از اقدام (معمولا اقدام به معامله) نشان میدهد. معاملهگران با اطمینان کمتری وارد معامله میشوند و زمانی که بازار شروع به جستوخیز و حقهبازی میکند، عدم اعتماد به نفس قویتر میشود و باعث میشود معاملهگران به تصمیمات عجولانه و ضعیف متوسل شوند.
معاملهگران ممکن است پیش از موعد از معامله خارج شوند، به تحلیل فنی خود اعتماد نکنند یا دست به موارد دیگری بزنند. این ترس میتواند اثرات مخربی بر تواناییهای تصمیمگیری شما داشته باشد. یکی دیگر از مؤلفههای مشترک احساس اشتباه این است که ممکن است نسبت به خانواده یا افراد مهم خود احساس تعهد کنیم. پس از یک ضرر، ممکن است احساس کنیم که نمیتوانیم به سراغ آنها برویم و به آنها بگوییم که معامله دیگری در ضرر داریم.
داشتن این محیط پر استرس در اطراف میتواند کاتالیزوری باشد برای متقاعد کردن خود به درستی تحلیلی که انجام دادهایم و استفاده درست از این تحلیل به عنوان یک روش مقابله به جای مواجهه با عواقب ضررهای احتمالی. این ترس، بخاطر استرس برای دیدار کسانی که دوستشان دارید یا استرس بخاطر ضرری که ممکن است به اطرافیان و عزیزان شما نیز ضرر برساند، ممکن است باعث شود معامله خود را کوتاه کنید و از آن خارج شوید یا حتی در انجام معامله شکست بخورید.
ممکن است حد ضررهای خود را کوچکتر از آنچه باید باشد قرار دهید، نه بر اساس تغییر بازار، بلکه بر اساس احساساتتان که خود منجر به ضرر احتمالی خواهد شد. اگر در حالی که در چنگال این ترس هستید، معاملات بر علیه شما پیش میرود، میتوانید به کاهش میانگین، معامله انتقامجویی، دور شدن از برنامه معاملاتی خود و غیره پایان دهید. نتایج احتمالاً فاجعهبار خواهد بود.
پس راهکار مقابله با این نوع ترس دو چیز است: اول اینکه قبل از شروع به تحلیل و معامله شرایط روحی و برنامههای احتمالی خود را بسنجید و اگر اطمینان از زمان کافی برای معاملهگری دارید شروع به تحلیل و معامله کنید. دوم اینکه اگر شروع کردید تلاش کنید استرسهای جانبی موجب زیر پا گذاشتن قوانینی که برای تحلیل و ترید خود تعریف کردهاید نشوند. یکی دیگر از ترسهایی که باید آن را بشناسید تا برای غلبه بر آن فکری بکنید، ترس ضرر کردن است.
همین ابتدای این موضوع به شما یادآوری میکنیم که قبلا هم گفتهایم که ضرر کردن جزئی از بازار و این کار است و مهم این است که در برآیند بتوانید یک معاملهگر سودآور باشید نه صرفا در یک یا چند معامله. برای غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات شاید بهتر باشد در خصوص این دلیل مهم از چهار دلیل را بیشتر موشکافی کنیم. این ترس غالبا یک ترس بزرگ برای معاملهگرانی است که موقعیت خود را بیش از حد حفظ میکنند و متحمل ضرر میشوند و نمیتوانند با ضرر مقابله کنند.
درواقع این دسته از معاملهگران وقتی در یک معامله در ضررهای سنگین قرار میگیرند، بجای اینکه به استراتژی خود پایبند باشند و از حد ضرر استفاده کنند با حذف آن یا باز کردن بیش از حد نقطه ضرر معامله خود را حفظ میکنند، در صورتی که باید یا از حد ضرر معقول استفاده کنند یا از این معامله خارج شوند. با نداشتن برنامه معاملاتی مناسب و صد البته نداشتن تحمل از دست دادن پول، یک معاملهگر میتواند ترس از دست دادن پول را برای خود ایجاد کند.
همین ترس میتواند ترس از ورود به بازار در زمان مناسب را نیز به همراه داشته باشد و شما را از معامله کردن در یک موقعیت مناسب نیز منصرف کند. از دست دادن بهترین نقطه ورودی آنهم به دلیل ترس ضرر (و صد البته بدلیل نداشتن استراتژی مناسب) باعث تشدید ترس شما در دیگر معاملات خواهد شد.
این نوع ترس در معاملات ممکن است منجر به سرمایهگذاری بسیار کم شود و با سرمایه کم طبیعی است که سود نیز قابل توجه نخواهد بود. ضرر این نوع ترس در معامله که معاملهگران با این ترس که شاید پول از دست دهند بیشتر از رضایتی است که در نهایت با کسب سود حاصل میشود. معاملهگران با ترس از دست دادن پول، اغلب به جای اینکه به دنبال راه حل باشند، به راه حلهای شخص ثالث برای مشکلات خود روی میآورند. این به این معنی است که به دنبال مربی بهتر، شاخصهای بهتر، سیستم بهتر و غیره هستند.
یکی از موثر ترین مباحث در موفقیت در معامله گری است.
غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات
چهار ترس عمده ای که معامله گران تجربه می کنند بطور مشابه ریشه آن اساسا تلاش برای بقا است. ممکن است معامله گران برای هدایت شدن و زنده ماندن در شرایط سخت بازار مبارزه کنند و یا در شرایط آرام تر بازار پیشرفت کنند و کامیابی برای آنها حاصل شود. از بین چهار ترس رایج برای معامله گران، بهتر است بدانیم که با چه نوع ترسی روبرو هستیم تا بهتر بتوانیم از پس مشکل موجود برآیم.
دانستن چگونگی طبقه بندی ترسهایی که با آنها روبرو هستیم، گام بزرگی برای برطرف کردن ترس در معاملات و تحلیلهایی است که ما را از انجام معاملات درست و معقول باز میدارد. در مقاله امروز چهار ترس بزرگ که در زمان معامله کردن معمولا تجربه میکنیم را به شما معرفی میکنیم. همچنین راهکار غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات را نیز بیان خواهیم کرد. ترس این معاملهگر عموماً احساسی است که غالباً معاملهگران نسبت به تحلیل خود با آن مواجه میشوند.
این معمولاً خود را با ترس از اقدام (معمولاً اقدام به معامله) نشان میدهد. معاملهگران با اطمینان کمتری وارد معامله میشوند و زمانی که بازار شروع به جستوخیز و حقهبازی میکند، عدم اعتماد به نفس قویتر میشود و باعث میشود معاملهگران به تصمیمات عجولانه و ضعیف متوسل شوند. معاملهگران ممکن است پیش از موعد از معامله خارج شوند، به تحلیل فنی خود اعتماد نکنند یا دست به موارد دیگری بزنند. این ترس میتواند اثرات مخربی بر تواناییهای تصمیمگیری شما داشته باشد.
یکی دیگر از مؤلفههای مشترک احساس اشتباه این است که ممکن است نسبت به خانواده یا افراد مهم خود احساس تعهد کنیم. پس از یک ضرر، ممکن است احساس کنیم که نمیتوانیم به سراغ آنها برویم و به آنها بگوییم که معامله دیگری در ضرر داریم. داشتن این محیط پر استرس در اطراف میتواند کاتالیزوری باشد برای متقاعد کردن خود به درستی تحلیلی که انجام دادهایم و استفاده درست از این تحلیل به عنوان یک روش مقابله به جای مواجهه با عواقب ضررهای احتمالی.
این ترس، چه بخاطر استرس برای دیدار کسانی که دوستشان دارید یا استرس بخاطر ضرری که ممکن است به اطرافیان و عزیزان شما نیز ضرر برساند، ممکن است باعث شود معامله خود را کوتاه کنید و از آن خارج شوید یا حتی در انجام معامله شکست بخورید. ممکن است حد ضررهای خود را کوچکتر از آنچه باید باشد قرار دهید، نه بر اساس تغییر بازار، بلکه بر اساس احساساتتان که خود منجر به ضرر احتمالی خواهد شد.
اگر در حالی که در چنگال این ترس هستید، معاملات بر علیه شما پیش میرود، میتوانید به کاهش میانگین، معامله انتقامجویی، دور شدن از برنامه معاملاتی خود و غیره پایان دهید. نتایج احتمالاً فاجعهبار خواهد بود. پس راهکار مقابله با این نوع ترس دو چیز است: اول اینکه قبل از شروع به تحلیل و معامله شرایط روحی و برنامههای احتمالی خود را بسنجید و اگر اطمینان از زمان کافی برای معاملهگری دارید شروع به تحلیل و معامله کنید. دوم اینکه اگر شروع کردید تلاش کنید استرسهای جانبی موجب زیر پا گذاشتن قوانینی که برای تحلیل و ترید خود تعریف کردهاید نشوند.
یکی دیگر از ترسهایی که باید آن را بشناسید تا برای غلبه بر آن فکری بکنید، ترس ضرر کردن است. همین ابتدای این موضوع به شما یادآوری میکنیم که قبلاً هم گفتهایم که ضرر کردن جزئی از بازار و این کار است و مهم این است که در برآیند بتوانید یک معاملهگر سودآور باشید نه صرفاً در یک یا چند معامله. برای غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات شاید بهتر باشد در خصوص این دلیل مهم از چهار دلیل را بیشتر موشکافی کنیم.
این ترس غالباً یک ترس بزرگ برای معاملهگرانی است که موقعیت خود را بیش از حد حفظ میکنند و متحمل ضرر میشوند و نمیتوانند با ضرر مقابله کنند. درواقع این دسته از معاملهگران وقتی در یک معامله در ضررهای سنگین قرار میگیرند بجای اینکه به استراتژی خود پایبند باشند و از حد ضرر استفاده کنند با حذف آن یا باز کردن بیش از حد نقطه ضرر معامله خود را حفظ میکنند، در صورتی که باید یا از حد ضرر معقول استفاده کنند یا از این معامله خارج شوند.
با نداشتن برنامه معاملاتی مناسب و صد البته نداشتن تحمل از دست دادن پول، یک معاملهگر میتواند ترس از دست دادن پول را برای خود ایجاد کند. همین ترس میتواند ترس از ورود به بازار در زمان مناسب را نیز به همراه داشته باشد و شما را از معامله کردن در یک موقعیت مناسب نیز منصرف کند.
از دست دادن بهترین نقطه ورودی آن هم به دلیل ترس ضرر (و صد البته بدلیل نداشتن استراتژی مناسب) باعث تشدید ترس شما در دیگر معاملات خواهد شد. این نوع ترس در معاملات ممکن است منجر به سرمایهگذاری بسیار کم شود و با سرمایه کم طبیعی است که سود نیز قابل توجه نخواهد بود.
ضرر این نوع ترس در معامله که معاملهگران با این ترس که شاید پول از دست دهند بیشتر از رضایتی است که در نهایت با کسب سود حاصل میشود. معاملهگران با ترس از دست دادن پول، اغلب به جای اینکه به دنبال راه حل باشند، به راه حلهای شخص ثالث برای مشکلات خود روی میآورند. این به این معنی است که به دنبال مربی بهتر، شاخصهای بهتر، سیستم بهتر و غیره هستند.
تحلیل اشتباه کردن
معامله گران ممکن است پیش از موعد از معامله خارج شوند، به تحلیل فنی خود اعتماد نکنند یا دست به موارد دیگری بزنند. این ترس می تواند اثرات مخربی بر توانایی های تصمیم گیری شما داشته باشد.
یکی دیگر از مؤلفههای مشترک احساس اشتباه این است که ممکن است نسبت به خانواده یا افراد مهم خود احساس تعهد کنیم. پس از یک ضرر، ممکن است احساس کنیم که نمیتوانیم به سراغ آنها برویم و به آنها بگوییم که معامله دیگری در ضرر داریم. این مورد به شخصه برای من بارها و بارها و بارها پیش آمده و دچار آن شده ام.
داشتن این محیط پر استرس در اطراف می تواند کاتالیزوری باشد برای متقاعد کردن خود به درستی تحلیلی که انجام داده ایم و استفاده درست از این تحلیل به عنوان یک روش مقابله به جای مواجهه با عواقب ضررهای احتمالی.
این ترس حال بخاطر استرس برای دیدار کسانی که دوستشان دارید یا استرس بخاطر ضرری که ممکن است به اطرافیان و عزیزان شما نیز ضرر برساند، ممکن است باعث شود معامله خود را کوتاه کنید و از آن خارج شوید یا حتی در انجام معامله شکست بخورید.
ممکن است حد ضررهای خود را کوچکتر از آنچه باید باشد قرار دهید، نه بر اساس تغییر بازار، بلکه بر اساس احساساتتان که خود منجر به ضرر احتمالی خواهد شد. اگر در حالی که در چنگال این ترس هستید، معاملات بر علیه شما پیش میرود، میتوانید به کاهش میانگین، معامله انتقامجویی، دور شدن از برنامه معاملاتی خود و غیره پایان دهید. نتایج احتمالاً فاجعهبار خواهد بود.
پس راهکار مقابله با این نوع ترس دو چیز است: اول اینکه قبل از شروع به تحلیل و معامله شرایط روحی و برنامه های احتمالی خود را بسنجید و اگر اطمینان از زمان کافی برای معامله گری دارید شروع به تحلیل و معامله کنید. دوم اینکه اگر شروع کردید تلاش کنید استرس های جانبی موجب زیر پا گذاشتن قوانینی که برای تحلیل و ترید خود تعریف کرده اید نشوند.
ترس ضرر و کم شدن سرمایه
یکی دیگر از ترسها که باید آنرا بشناسید تا برای غلبه بر آن فکری بکنید ترس ضرر کردن است. همین ابتدای این موضوع به شما یاد آوری میکنیم که قبلا هم گفته ایم که ضرر کردن جزئی از بازار و این کار است و مهم این است که در برآیند بتوانید یک معامله گر سود آور باشید نه صرفا در یک یا چند معامله.
برای غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات شاید بهتر باشد در خصوص این دلیل مهم از چهار دلیل را بیشتر موشکافی کنیم. این ترس غالبا یک ترس بزرگ برای معامله گرانی است که موقعیت خود را بیش از حد حفط می کنند و متحمل ضرر می شوند و نمی توانند با ضرر مقابله کنند.
درواقع این دسته از معامله گران وقتی در یک معامله در ضررهای سنگین قرار میگیرند بجای اینکه به استراتژی خود پایبند باشند و از حد ضرر استفاده کنند با حذف آن یا باز کردن بیش از حد نقطه ضرر معامله خود را حفظ میکنند، در صورتی که باید یا از حد ضرر معقول استفاده کنند یا از این معامله خارج شوند.
با نداشتن برنامه معاملاتی مناسب و صد البته نداشتن تحمل از دست دادن پول، یک معامله گر می تواند ترس از دست دادن پول را برای خود ایجاد کند. همین ترس می تواند ترس از ورود به بازار در زمان مناسب را نیز به همراه داشته باشد و شما را از معامله کردن در یک موقعیت مناسب نیز منصرف کند.
از دست دادن بهترین نقطه ورودی آنهم به دلیل ترس ضرر (( و صد البته بدلیل نداشتن استراتژی مناسب )) باعث تشدید ترس شما در دیگر معاملات خواهد شد. این نوع ترس در معاملات ممکن است منجر به سرمایه گذاری بسیار کم شود و با سرمایه کم طبیعی است که سود نیز قابل توجه نخواهد بود. ضرر این نوع ترس در معامله که معاملهگران با این ترس که شاید پول از دست دهند بیشتر از رضایتی است که در نهایت با کسب سود حاصل میشود.
معامله گران با ترس از دست دادن پول، اغلب به جای اینکه به دنبال راه حل باشند، به راه حل های شخص ثالث برای مشکلات خود روی می آورند. این به این معنی است که به دنبال مربی بهتر، شاخصهای بهتر، سیستم بهتر و غیره هستند.
واقعیت این است که وقتی معامله میکنید، هیچ سیستم معاملاتی 100% برنده نیست. بنابراین، باید روی تحمل خود برای ضرر کار کنید زیرا این اتفاق خواهد افتاد. مهم این است که چگونه واکنش نشان میدهید و برای کاهش ضرر و ریسک خود چه تدابیر و فیلترهایی استفاده میکنید، که تعیین میکند شما در برآیند سودآور باشید یا نباشید. ترس از دست دادن فرصت، یکی دیگر از کاتالیزورهای اصلی تصمیمات بد معاملاتی است.
یک معاملهگر ممکن است از فرصتی که دارد یا پس از شکلگیری کامل یک فرصت برای معامله کردن استفاده کند. به عنوان مثال، مانند این است که یک حرکت شدید در بازار ببینید و بگویید: «من میدانستم، باید این معامله را انجام میدادم!» سپس سریع وارد یک معامله شده و صد البته از نوسانات بازار و اصلاحهای آن رنج میبرید، که شما را در یک معامله بسیار پر استرس قرار میدهد.
شما همچنین ممکن است پیش از موعد، یعنی زمانی که هنوز استراتژی شما موقعیت ایدهآل برای ورود را پیدا نکرده است، وارد شوید و سپس در حالی که قیمت بر خلاف انتظار شما حرکت میکند، معامله را با عذاب و استرس نگه دارید. اگر صادق باشید و به استراتژی خود متعهد باشید، همه موقعیتهای معاملاتی خوب را معامله نخواهید کرد، اما معاملاتی که دریافت میکنید دقیق و کاملاً سودمند خواهند بود.
ترس از دست دادن فرصت
غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات، آخرین ترسی که در این مقاله به آن میپردازیم، ترسی است که هنگامی که یک معامله شما در سود بوده و بعد به سمت ضرر حرکت کرده است، برای شما ایجاد میشود. بیایید به اصل مقاله، یعنی غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات، بازگردیم. در معاملات، دلایل مختلفی ممکن است باعث ایجاد ترس و استرس شوند که در سه مورد اول، همانطور که مطالعه کردید، بهترین راهکار برای غلبه بر هر کدام داشتن یک استراتژی درست و پایبند بودن به آن بود.
اما در خصوص این ترس چهارم که بارها برای من ایجاد شده است، چطور؟ آیا بازهم به داشتن یک استراتژی مربوط است؟ یا روش حل این مشکل و خلاصی پیدا کردن از این ترس در معاملات متفاوت است؟
آخرین ترس بزرگی که معاملهگران با آن مواجه میشوند این است که ببینند معاملات سودآور آنها به ضرر وارد شده و کل سود را از بین میبرند. نتیجه این است که در نهایت در یک معامله سود کوتاه و کم میگیرید. طرف دیگر این است که یک معاملهگر در زمان مناسب سود نمیبرد و در عوض به خود میگوید که قیمت در آینده بالا میرود و سپس از معامله خود خارج میشود.
در این سناریو، قیمت میتواند بر علیه شما عمل کند و در نتیجه یا در نقطه نزدیک به ورود خارج شوید یا حتی ضرر کنید. راه مقابله با این ترس این است که یک استراتژی خروج محکم داشته باشید و به آن پایبند باشید. شما باید تمرین کنید و بدانید چه چیزی را میخواهید از بازار بگیرید و به کارهایی که میتوانستید یا باید میکردید نگاه نکنید.
البته اینکه به کارهایی که میتوانستید بکنید و نکردید یا کارهایی که باید انجام میدادید و انجام ندادید دقت نکنید، برای لحظهای است که در یک معامله باز قرار دارید، صد البته بعد از بستن این معامله باید ایرادات خود را بررسی و اصلاح کنیم. اما در زمانی که یک معامله ما که در سود بوده به سمت نقطه ورود یا ضرر در حرکت است، زمان مناسبی نیست برای مرور چک لیست؛ در این زمان بهتر است بازار را مجدداً بدون استرس تحلیل کنیم.
پیشنهاد من برای رهایی از این ترس استفاده از دو راهکار است: اول اینکه به دنبال استراتژیهایی باشید که ترجیحاً به خاطر داشتن حد ضرر کوچک و حد سودهای بزرگ، پس از اینکه به حد مشخصی از سود رسیدند (نه سود کامل مد نظر)، از ریسک فری یا تریل استاپ استفاده میکنند.
دوم اینکه شاید گاهی این اتفاق بیفتد و لزوماً دلیل اینکه شما اول در سود بودید ولی به سمت ضرر حرکت میکنید، این نیست که روش معاملاتی خوبی ندارید؛ پس اگر به این نتیجه رسیدهاید که استراتژی شما که با آن تحلیل و معامله میکنید یک استراتژی در برآیند موفق است، به آن پایبند باشید و لطفا معاملات خود را دستکاری نکنید، نه زودتر از رسیدن به حد ضرر خارج شوید و نه زودتر از رسیدن به حد سود مورد نظر دکمه بستن را بفشارید.
جمعبندی: اگر به دنبال غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات هستید، پس به خودتان لطف کنید و تا راهکاری برای مقابله با آنها پیدا نکردهاید، به هیچ وجه اقدام به تحلیل و ترید در حساب حقیقی نداشته باشید. شما هرگز قادر نخواهید بود از تمام پتانسیل هر حرکت در بازار استفاده کنید و باید انتظارات خود را برای تحقق این واقعیت تنظیم کنید. مانند هر ترس دیگری، در نهایت به شما بستگی دارد که چگونه از آن اجتناب کنید یا با آن کنار بیایید.
یقیناً اگر علائم هشداردهنده را بشناسید و بتوانید تلههایی (مثلاً همین ترس در معاملات) را که از قبل چیده شدهاند ببینید، دوری از آنها و مقابله با اثرات آنها در صورتی که دچار آنها شوید، بسیار آسانتر خواهد بود.
بازگشت از یک معامله در سود
جمعبندی: اگر به دنبال غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات هستید، پس به خودتان لطف کنید و تا راهکاری برای مقابله با آنها پیدا نکردهاید، به هیچ وجه اقدام به تحلیل و ترید در حساب حقیقی نداشته باشید. شما هرگز قادر نخواهید بود از تمام پتانسیل هر حرکت در بازار استفاده کنید و باید انتظارات خود را برای تحقق این واقعیت تنظیم کنید.
مانند هر ترس دیگری، در نهایت به شما بستگی دارد که چگونه از آن اجتناب کنید یا با آن کنار بیایید. یقیناً اگر علائم هشداردهنده را بشناسید و بتوانید تلههایی (مثلاً همین ترس در معاملات) را که از قبل چیده شدهاند ببینید، دوری از آنها و مقابله با اثرات آنها در صورتی که دچار آنها شوید، بسیار آسانتر خواهد بود.
آخرین ترس بزرگی که معاملهگران با آن مواجه میشوند این است که ببینند معاملات سودآور آنها به ضرر وارد شده و کل سود را از بین میبرند. نتیجه این است که در نهایت در یک معامله سود کوتاه و کم می گیرید.
طرف دیگر این است که یک معامله گر در زمان مناسب سود نمی برد و در عوض به خود می گوید که قیمت در آینده بالا می رود و سپس از معالمه خود خارج میشود. در این سناریو، قیمت می تواند بر علیه شما عمل کند و در نتیجه یا در نقطه نزدیک به ورود خارج شوید یا حتی ضرر کنید.
راه مقابله با این ترس این است که یک استراتژی خروج محکم داشته باشید و به آن پایبند باشید. شما باید تمرین کنید و بدانید چه چیزی را می خواهید از بازار بگیرید و به کارهایی که می توانستید یا باید می کردید نگاه نکنید.
البته اینکه به کارهایی که میتوانستید بکنید و نکردید یا کارهایی که باید انجام میدادید و انجام ندادید دقت نکنید، برای لحظهای است که در یک معامله باز قرار دارید. صد البته بعد از بستن این معامله باید ایرادات خود را بررسی و اصلاح کنیم. اما در زمانی که یک معامله سودده ما به سمت نقطه ورود یا ضرر در حرکت است، زمان مناسبی برای مرور چک لیست نیست؛ در این زمان بهتر است بازار را مجدداً بدون استرس تحلیل کنیم.
پیشنهاد من برای رهایی از این ترس، استفاده از دو راهکار است: اول اینکه به دنبال استراتژیهایی باشید که ترجیحاً بخاطر داشتن حد ضرر کوچک و حد سودهای بزرگ، پس از اینکه به حد مشخصی از سود رسیدند (نه سود کامل مدنظر)، از ریسک فری یا تریل استاپ استفاده میکنند. دوم اینکه شاید گاهی این اتفاق بیفتد و لزوماً دلیل اینکه شما اول در سود بودید ولی به سمت ضرر حرکت میکنید این نیست که روش معاملاتی خوبی ندارید.
پس اگر به این نتیجه رسیدهاید که استراتژی شما که با آن تحلیل و معامله میکنید، یک استراتژی در برآیند موفق است، به آن پایبند باشید و لطفا معاملات خود را دستکاری نکنید؛ نه زودتر از رسیدن به حد ضرر خارج شوید و نه زودتر از رسیدن به حد سود مورد نظر، دکمه بستن را بفشارید.
اگر به دنبال غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات هستید، پس به خودتان لطف کنید و تا راهکاری برای مقابله با آنها پیدا نکردهاید، به هیچ وجه اقدام به تحلیل و ترید در حساب حقیقی نداشته باشید. شما هرگز قادر نخواهید بود از تمام پتانسیل هر حرکت در بازار استفاده کنید و باید انتظارات خود را برای تحقق این واقعیت تنظیم کنید. مانند هر ترس دیگری، در نهایت به شما بستگی دارد که چگونه از آن اجتناب کنید یا با آن کنار بیایید.
یقیناً اگر علائم هشداردهنده را بشناسید و بتوانید تلههایی (مثلاً همین ترس در معاملات) را که از قبل چیده شدهاند ببینید، دوری از آنها و مقابله با اثرات آنها در صورتی که دچار آنها شوید، بسیار آسانتر خواهد بود.
جمع بندی
اگر به دنبال غلبه بر چهار دلیل اصلی ترس در معاملات هستید پس به خودتان لطف کنید و تا راهکاری برای مقابله با آنها پیدا نکرده اید به هیچ وجه اقدام به تحلیل و ترید در حساب حقیقی نداشته باشید.
شما هرگز قادر نخواهید بود از تمام پتانسیل هر حرکت در بازار استفاده کنید و باید انتظارات خود را برای تحقق این واقعیت تنظیم کنید. مانند هر ترس دیگری، در نهایت به شما بستگی دارد که چگونه از آن اجتناب کنید و یا با آن کنار بیایید.
یقینا اگر علائم هشداردهنده را بشناسید و بتوانید تلههایی (( مثلا همین ترس در معاملات )) را که از قبل چیده شدهاند ببینید، دوری از آنها و مقابله با اثرات آنها در صورتی که دچار آنها شوید، بسیار آسانتر خواهید بود.