تحلیل نموداری یا همان تجزیه و تحلیل فنی فارکس نوعی تحلیل است که هدف آن پیشبینی رفتار آینده بازار براساس دادههای قیمتی است. جان مورفی در این زمینه میگوید: “مطالعه عملکرد بازار، در درجه اول با استفاده از نمودارها، به منظور پیش بینی روند قیمتهای آینده”
هرچند تحلیل نموداری نمیتواند آینده بازار را قطعا پیشبینی کند اما مطالعه نمودارها به تحلیلگران فنی کمک میکند تا اقدامات قیمت آینده بازار را با احتمال بالا پیشبینی کند.
تحلیل نموداری فارکس چیست؟
تحلیل نموداری مطالعه داده های تاریخی بازار از جمله قیمت و حجم است. با استفاده از بینش روانشناسی بازار، اقتصاد رفتاری، و تحلیل کمی، تحلیلگران فنی قصد دارند از عملکرد گذشته برای پیش بینی رفتار بازار آینده استفاده کنند. دو شکل رایج تحلیل فنی الگوهای نمودار و شاخص های فنی (آماری) هستند.
نکات کلیدی
- تحلیل نموداری تلاش میکند تا حرکتهای آتی قیمت را پیشبینی کند و اطلاعات مورد نیاز برای کسب سود را در اختیار معاملهگران قرار دهد.
- معامله گران از ابزارهای تحلیل فنی بر روی نمودارها استفاده می کنند تا نقاط ورود و خروج را برای معاملات بالقوه شناسایی کنند.
- یک فرض اساسی تحلیل نموداری این است که بازار تمام اطلاعات موجود را پردازش کرده و در نمودار قیمت منعکس شده است.
تحلیل نموداری
تجزیه و تحلیل نموداری به شما چه میگوید؟
تجزیه و تحلیل نموداری یک اصطلاح عمومی برای انواع استراتژی است که به تفسیر عملکرد قیمت در یک سهام بستگی دارد. بیشتر تحلیلهای فنی بر روی تعیین اینکه آیا روند فعلی ادامه مییابد یا نه، و در غیر این صورت، چه زمانی معکوس میشود، متمرکز است.
برخی از تحلیلگران فنی بر اساس خطوط روند سوگند یاد میکنند، برخی دیگر از شکل های شمعدانی استفاده می کنند و برخی دیگر نوارها و جعبه هایی را که از طریق تجسم ریاضی ایجاد شده اند ترجیح می دهند.
اکثر تحلیلگران فنی از ترکیبی از ابزارها برای تشخیص نقاط ورود و خروج احتمالی برای معاملات استفاده میکنند. برای مثال، شکلگیری نمودار ممکن است نقطه ورود یک فروشنده کوتاه مدت را نشان دهد، اما معاملهگر میانگینهای متحرک را برای دورههای زمانی مختلف بررسی میکند تا تأیید کند که احتمال خرابی وجود دارد.
تاریخچه مختصری از تحلیل فنی
تجزیه و تحلیل فنی سهام و روند برای صدها سال مورد استفاده قرار گرفته است. در اروپا، جوزف د لا وگا از تکنیکهای تحلیل نموداری اولیه برای پیشبینی بازارهای هلندی در قرن هفدهم استفاده کرد.
با این حال، در شکل مدرن خود، تحلیل فنی به شدت مدیون چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، رابرت ریا، ادسون گولد، و بسیاری دیگر از جمله یک رقصنده سالن رقص به نام نیکلاس دارواس است.
این افراد دیدگاه جدیدی را در بازار به عنوان جزر و مدی نشان دادند که به بهترین وجه در بالا و پایین در نمودار اندازه گیری می شود تا با مشخصات شرکت اصلی.
مجموعه متنوعی از نظریه های تحلیلگران فنی اولیه در سال 1948 با انتشار کتاب تحلیل تکنیکال روند سهام توسط رابرت دی. ادواردز و جان مگی گرد هم آمدند و رسمیت یافتند.
قدمت الگوهای شمعدانی به بازرگانان ژاپنی برمیگردد که مشتاق تشخیص الگوهای معاملاتی برای برداشت برنج خود بودند. مطالعه این الگوهای باستانی در دهه 1990 در ایالات متحده با ظهور تجارت روزانه اینترنتی رایج شد.
سرمایه گذاران نمودارهای تاریخی سهام را تجزیه و تحلیل کردند که مشتاق کشف الگوهای جدید برای استفاده در هنگام توصیه معاملات بودند. به ویژه الگوهای معکوس شمع برای شناسایی سرمایه گذاران بسیار مهم است، و چندین الگوی ترسیم نمودار شمع معمولی دیگر وجود دارد. دوجی و الگوی فراگیر همگی برای پیشبینی یک بازگشت نزولی قریبالوقوع استفاده میشوند.
تحلیل فنی
نحوه استفاده از تحلیل نموداری
اصل اصلی تحلیل نموداری این است که قیمت بازار تمام اطلاعات موجود را که میتواند بر بازار تأثیر بگذارد منعکس میکند. در نتیجه، نیازی به نگاه کردن به تحولات اقتصادی، بنیادی یا جدید نیست، زیرا آنها قبلاً به یک اوراق بهادار قیمت گذاری شدهاند.
تحلیلگران فنی عموماً بر این باورند که قیمتها در روندها حرکت میکنند و زمانی که نوبت به روانشناسی کلی بازار میشود، تاریخ تمایل به تکرار دارد. دو نوع عمده تحلیل نموداری الگوهای نمودار و شاخص های فنی (آماری) هستند.
الگوهای نمودار شکل ذهنی تحلیل فنی است که در آن تکنسین ها سعی میکنند با مشاهده الگوهای خاص، مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار شناسایی کنند.
این الگوها که زیربنای عوامل روانشناختی است، برای پیشبینی اینکه قیمتها به دنبال یک شکست یا شکست از یک نقطه و زمان خاص قیمتها به کجا میرود، طراحی شدهاند.
به عنوان مثال، یک الگوی نمودار مثلث صعودی یک الگوی نمودار صعودی است که یک ناحیه کلیدی مقاومت را نشان می دهد. خروج از این مقاومت می تواند منجر به حرکت قابل توجه و با حجم بالا شود.
شاخصهای فنی شکلی آماری از تحلیل نموداری هستند که در آن تکنسین ها فرمول های ریاضی مختلفی را برای قیمت ها و حجم ها اعمال میکنند. رایجترین شاخصهای فنی میانگینهای متحرک هستند که دادههای قیمت را صاف میکنند تا به تشخیص روندها کمک کنند.
شاخصهای فنی پیچیدهتر شامل واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) است که به تعامل بین چندین میانگین متحرک می پردازد. بسیاری از سیستم های معاملاتی مبتنی بر شاخص های فنی هستند زیرا میتوان آنها را به صورت کمی محاسبه کرد.
[elementor-template id=”52272″]
تفاوت بین تحلیل فنی و تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی و تحلیل فنی دو جناح بزرگ در امور مالی هستند. در حالی که تحلیلگران فنی بر این باورند که بهترین رویکرد پیروی از روندی است که از طریق کنش بازار شکل می گیرد، تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار اغلب ارزش را نادیده میگیرد.
تحلیلگران بنیادی روندهای نموداری را نادیده خواهند گرفت که به نفع کاوش در ترازنامه و نمایه بازار یک شرکت در جستجوی ارزش ذاتی است که در حال حاضر در قیمت منعکس نشده است.
نمونههای زیادی از سرمایهگذاران موفق وجود دارد که از تحلیل بنیادی یا فنی برای هدایت معاملات خود استفاده میکنند و حتی آنهایی که عناصر هر دو را در خود جای دادهاند.
با این حال، در کل، تحلیل فنی سرعت سرمایهگذاری سریعتری را به همراه دارد، در حالی که تحلیل فاندامنتال بهدلیل زمان مورد نیاز برای بررسی دقیق، دارای جدول زمانی تصمیمگیری و دوره نگهداری طولانیتری است.
محدودیت های تحلیل نموداری
تجزیه و تحلیل نموداری همان محدودیت هر استراتژی مبتنی بر محرک های تجاری خاص را دارد. نمودار میتواند اشتباه تفسیر شود. تشکیل ممکن است در حجم کم پیش بینی شود.
دوره هایی که برای میانگین متحرک استفاده میشود ممکن است برای نوع معامله ای که میخواهید انجام دهید بسیار طولانی یا خیلی کوتاه باشد. از این موارد که بگذریم، تحلیل نموداری سهام و روندها دارای محدودیت های منحصر به فرد جذابی است.
از آنجایی که استراتژیها، ابزارها و تکنیکهای تحلیل فنی بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند، اینها تأثیر مهمی بر روی اقدام قیمت دارند. به عنوان مثال، آیا این سه کلاغ سیاه به این دلیل شکل میگیرند که اطلاعات قیمتگذاریشده، معکوس نزولی را توجیه میکند یا به این دلیل که معاملهگران به طور کلی موافق هستند که باید به دنبال آنها یک برگشت نزولی دنبال شود و با گرفتن موقعیتهای کوتاه، آن را به وجود بیاورند؟ اگرچه این سوال جالبی است، اما تا زمانی که مدل معاملاتی به کار خود ادامه میدهد، یک تحلیلگر فنی واقعی اهمیتی نمیدهد.
منبع این مقاله: اینوست پدیا