صفر تا صد پوزیشن تریدینگ: از پوزیشن معاملاتی (خرید/فروش) تا محاسبه دقیق پوزیشن سایز

تاریخ آخرین بروزرسانی: 11 آوریل 2025
پوزیشن تریدینگ

پوزیشن تریدینگ، پوزیشن معاملاتی خرید و فروش، و پوزیشن سایز سه ستون اصلی برای موفقیت در معاملات بلندمدت فارکس هستن که هر تریدر حرفه‌ای باید مثل کف دستش بلد باشه. امروز تصمیم گرفتم یک راهنمای کامل و جامع براتون بنویسم که از سیر تا پیاز این مفاهیم رو باز کنیم.

توی این مقاله، نه تنها با سبک جذاب پوزیشن تریدینگ آشنا می‌شید، بلکه یاد می‌گیرید چطور پوزیشن معاملاتی خرید و فروش یا همون لانگ (Long) و شورت (Short) رو به درستی تشخیص بدید و از اون مهم‌تر، چطور با محاسبه دقیق پوزیشن سایز، ریسک معاملاتتون رو مدیریت کنید و مثل یک حرفه‌ای سود کسب کنید.

اگه میخوای توی فارکس یا هر بازار مالی دیگه مثلا ارز دیجیتال یا بورس موفق باشی پس پیشنهاد میکنم این آموزش رو جدی بگیر، این آموزش یکی از صدها آموزش فارکس هست که باید بخوبی یاد بگیرین، ولی خوب اگه  بخوام 20 تا از مهمترین آموزشها رو بهت معرفی کنم یقینا این آموزش یکی از اونهاست.

به نظر من، درک عمیق این سه بخش، تفاوت بین یک معامله‌گر سردرگم و یک معامله‌گر سودآور و مطمئن رو رقم می‌زنه. پس با من همراه باشید تا قدم به قدم این مسیر رو طی کنیم.

در این مقاله به تفصیل در مورد عناوین زیر صحبت خواهیم کرد:

در این مقاله خواهید خواند
پوزیشن تریدینگ چیست و چرا باید آن را بشناسید؟
معنی پوزیشن در فارکس چیست؟ (نگاهی کلی)
پوزیشن معاملاتی چیست؟ شیرجه در دنیای خرید (Long) و فروش (Short)
گرفتن پوزیشن معاملاتی خرید (Long): چه زمانی و چگونه؟
گرفتن پوزیشن معاملاتی فروش (Short): فرصت‌های نزولی را دریابید!
پوزیشن سایز چیست؟ شاه‌کلید مدیریت ریسک شما!
فرمول طلایی محاسبه پوزیشن سایز: قدم به قدم تا حجم دقیق معامله
ابزارهای تکنیکال محبوب در استراتژی پوزیشن تریدینگ
نقش تحلیل فاندامنتال در معاملات بلند مدت (پوزیشن تریدینگ)
آیا شما برای پوزیشن تریدینگ ساخته شده‌اید؟ (ویژگی‌های یک پوزیشن تریدر)
اشتباهات رایج در پوزیشن تریدینگ و محاسبه پوزیشن سایز

با مطالعه کامل این مقاله، شما درک جامعی از نحوه انجام معاملات بلندمدت به سبک پوزیشن تریدینگ، نحوه ورود به پوزیشن معاملاتی خرید و فروش و مهم‌تر از همه، نحوه محاسبه پوزیشن سایز برای حفظ سرمایه و افزایش سود به دست خواهید آورد.

معنی پوزیشن در فارکس چیست؟ دروازه ورود به معاملات

 وقتی تو بازار فارکس صحبت از “پوزیشن” می‌شه، منظورمون چیه؟ خیلی ساده‌ست. پوزیشن یعنی میزان دارایی، سهام یا ارزی که شما در یک بازار مالی در اختیار دارید یا بهتره بگم، قراردادی که برای خرید یا فروش اون دارایی باز کردید. وقتی شما یک معامله باز می‌کنید، در واقع یک پوزیشن معاملاتی گرفته‌اید.

هر پوزیشن معاملاتی در فارکس چند تا ویژگی اصلی داره: اول، جفت ارز مورد معامله (مثلاً یورو به دلار یا همون EUR/USD). دوم، جهت پوزیشن که می‌تونه خرید (Long) باشه یا فروش (Short). و سوم، اندازه یا حجم پوزیشن (که جلوتر مفصل در مورد پوزیشن سایز صحبت می‌کنیم) که نشون می‌ده چه مقدار از اون جفت ارز رو معامله کردید.

پس به طور خلاصه، داشتن یک پوزیشن در فارکس یعنی شما روی بالا یا پایین رفتن قیمت یک جفت ارز خاص شرط‌بندی کردید و با حجم مشخصی وارد اون شرط‌بندی شدید. درک همین مفهوم ساده، اولین قدم برای ورود به دنیای معاملات فارکسه.

پوزیشن معاملاتی فارکس

پوزیشن معاملاتی فارکس

پوزیشن معاملاتی خرید و فروش: لانگ بگیریم یا شورت؟

حالا که فهمیدیم پوزیشن چیه، بریم سراغ دو جهت اصلی معاملات: پوزیشن معاملاتی خرید (Long) و پوزیشن معاملاتی فروش (Short). این دو، اساس تمام فعالیت‌های ما در بازارهای مالی هستن و درک تفاوتشون حیاتیه.

وقتی شما انتظار دارید قیمت یک جفت ارز (مثلاً EUR/USD) بالا بره، یک پوزیشن خرید یا “لانگ” باز می‌کنید. در این حالت، شما ارز پایه (یورو) رو می‌خرید به این امید که در آینده با قیمت بالاتری بفروشیدش و از این تفاوت قیمت سود کنید. مثلاً اگه فکر می‌کنید اقتصاد اروپا داره قوی می‌شه و ارزش یورو در مقابل دلار بالا میره، EUR/USD رو می‌خرید (لانگ می‌گیرید).

پوزیشن معاملاتی خرید

پوزیشن معاملاتی خرید

برعکس، اگه پیش‌بینی شما اینه که قیمت یک جفت ارز (مثلاً USD/JPY) قراره پایین بیاد، یک پوزیشن فروش یا “شورت” باز می‌کنید. اینجا شما ارز پایه (دلار آمریکا) رو قرض می‌گیرید و می‌فروشید، به این امید که بعداً وقتی قیمتش پایین‌تر اومد، دوباره بخریدش و به صاحب اصلیش پس بدید.

تفاوت بین قیمت فروش اولیه (که بالا بوده) و قیمت خرید مجدد (که پایین اومده)، سود شما یا همون Profit شما خواهد بود. مثلاً اگه فکر می‌کنید بانک مرکزی آمریکا قراره نرخ بهره رو کاهش بده و دلار ضعیف بشه، USD/JPY رو می‌فروشید (شورت می‌گیرید).

پوزیشن معاملاتی فروش

پوزیشن معاملاتی فروش

انتخاب بین پوزیشن خرید و فروش کاملاً به تحلیل شما از آینده بازار بستگی داره. معامله‌گرها با استفاده از انواع تحلیل (که جلوتر می‌گیم) سعی می‌کنن جهت احتمالی حرکت قیمت رو پیش‌بینی کنن و بر اساس اون، تصمیم بگیرن که لانگ بگیرن یا شورت. یکی از زیبایی‌های بازار فارکس همینه که شما می‌تونید هم از بالا رفتن قیمت‌ها و هم از پایین اومدنشون سود کسب کنید.

برای گرفتن پوزیشن خرید، معمولاً دنبال سیگنال‌های صعودی می‌گردیم. مثلاً وقتی قیمت به یک سطح حمایتی مهم می‌رسه و از اونجا برمی‌گرده (مثل نمودار اول بالا که قیمت USD/JPY در سطح ۱۱۰.۲۷۴ حمایت شده)، می‌تونه یک سیگنال خرید باشه.

و برای گرفتن پوزیشن فروش، دنبال سیگنال‌های نزولی هستیم. مثلاً وقتی قیمت به یک سطح مقاومتی کلیدی می‌رسه و نمی‌تونه ازش عبور کنه (مثل نمودار دوم بالا که قیمت USD/JPY در سطح ۱۱۴.۴۸۶ مقاومت نشون داده)، می‌تونه سیگنالی برای فروش باشه.

پوزیشن تریدینگ چیست؟ هنر معامله در افق‌های بلندمدت

خب، حالا که با مفهوم پوزیشن معاملاتی خرید و فروش آشنا شدیم، وقتشه بریم سراغ یکی از سبک‌های اصلی معامله‌گری یعنی پوزیشن تریدینگ (Position Trading). برخلاف معاملات روزانه (Day Trading) که معامله‌گر در طول یک روز چندین معامله باز و بسته می‌کنه، یا معاملات سوئینگ (Swing Trading) که چند روز تا چند هفته طول می‌کشه، پوزیشن تریدینگ بلندمدت‌ترین سبک معاملاتی محسوب می‌شه.

استراتژی پوزیشن تریدینگ

استراتژی پوزیشن تریدینگ

یک پوزیشن تریدر به دنبال شکار روندهای بزرگ و اصلی بازاره. هدفش اینه که یک پوزیشن معاملاتی رو برای هفته‌ها، ماه‌ها و حتی گاهی سال‌ها باز نگه داره تا از کل حرکت یک روند بزرگ سود ببره. این معامله‌گرها معمولاً به نوسانات کوتاه‌مدت بازار اهمیت چندانی نمی‌دن و تمرکزشون روی تصویر بزرگ‌تره.

بذارید یه مثال بزنم. فرض کنید تحلیلتون نشون می‌ده که به خاطر سیاست‌های انبساطی بانک مرکزی ژاپن، ین قراره در برابر دلار برای یک سال آینده ضعیف بشه. یک پوزیشن تریدر ممکنه یک پوزیشن خرید روی USD/JPY باز کنه و هدفش این باشه که این پوزیشن رو برای ماه‌ها نگه داره تا از روند صعودی بلندمدت این جفت ارز استفاده کنه، حتی اگه در طول مسیر قیمت نوسانات کوتاه‌مدت نزولی هم داشته باشه.

این سبک معاملاتی بیشتر شبیه سرمایه‌گذاری بلندمدته، با این تفاوت کلیدی که در پوزیشن تریدینگ (مخصوصاً در فارکس) شما می‌تونید از اهرم (Leverage) استفاده کنید و مهم‌تر اینکه می‌تونید از روندهای نزولی هم با گرفتن پوزیشن فروش سود ببرید. ضمن اینکه نقدشوندگی در فارکس بسیار بالاست و شما هر زمان که بخواید می‌تونید پوزیشنتون رو ببندید.

پوزیشن تریدینگ به صبر و حوصله زیادی نیاز داره. چون ممکنه ماه‌ها طول بکشه تا معامله شما به تارگت برسه و در این مدت باید نوسانات زیادی رو تحمل کنید. همچنین این سبک نیازمند درک عمیقی از عوامل بنیادی (اقتصادی و سیاسی) هست که روندهای بلندمدت رو شکل می‌دن.

خیلی مهمه که بدونیم پوزیشن تریدینگ یک “سبک” معاملاتیه، نه لزوماً یک “استراتژی” خاص. یعنی شما می‌تونید استراتژی‌های مختلفی (بر اساس تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال) رو در قالب این سبک بلندمدت پیاده کنید. نکته کلیدی، دیدگاه بلندمدت و تمرکز بر روندهای اصلی بازاره.

بازارهای مناسب برای پوزیشن تریدینگ: کجا دنبال روند بگردیم؟

حالا که با سبک پوزیشن تریدینگ آشنا شدیم، این سوال پیش میاد که این سبک معاملاتی بیشتر به درد کدوم بازارها می‌خوره؟ همونطور که گفتیم، پوزیشن تریدر دنبال روندهای اصلی و بلندمدته و نوسانات کوتاه‌مدت براش اهمیت کمتری داره. پس طبیعتاً بازارهایی که روندهای پایدارتر و نوسانات روزانه کمتری دارن، برای این سبک مناسب‌ترن.

به تجربه من، بازار بورس سهام یکی از بهترین گزینه‌ها برای پوزیشن تریدینگ هست. سهام شرکت‌ها معمولاً روندهای بلندمدت واضح‌تری دارن و نوسانات روزانه‌شون نسبت به بازارهایی مثل فارکس یا ارزهای دیجیتال کمتره. البته این به معنی نبود نوسان نیست، اما ماهیت رشد یا افول شرکت‌ها معمولاً در بازه‌های زمانی طولانی‌تری اتفاق میفته.

بازارهای دیگه‌ای مثل کالاها (Commodities) شامل طلا، نقره، نفت و مس هم می‌تونن برای پوزیشن تریدینگ جذاب باشن. این بازارها هم تحت تأثیر چرخه‌های اقتصادی بلندمدت هستن و می‌تونن روندهای پایداری رو شکل بدن. مثلاً افزایش تقاضای جهانی برای نفت می‌تونه یک روند صعودی بلندمدت ایجاد کنه که یک پوزیشن تریدر ازش سود ببره.

شاخص‌های بورسی (Indices) مثل S&P 500، داوجونز (Dow Jones) یا نزدک (NASDAQ) هم گزینه‌های خوبی هستن. این شاخص‌ها میانگینی از عملکرد بهترین شرکت‌های یک کشور یا یک صنعت رو نشون می‌دن و معمولاً نوسانات کمتری نسبت به تک‌سهم‌ها دارن و روندهای کلی اقتصاد رو بهتر منعکس می‌کنن.

اما در مورد بازار فارکس چطور؟ فارکس به خاطر نقدشوندگی بالا و نوسانات ۲۴ ساعته‌ش شهرت داره. این نوسانات روزانه زیاد، فارکس رو برای معامله‌گران روزانه و سوئینگ تریدرها خیلی جذاب می‌کنه. اما آیا برای پوزیشن تریدینگ هم مناسبه؟ جواب من اینه: بله، اما با احتیاط و دانش بیشتر! برای موفقیت در پوزیشن تریدینگ فارکس، شما باید تسلط فوق‌العاده‌ای روی تحلیل فاندامنتال و عوامل کلان اقتصادی تأثیرگذار بر نرخ ارزها داشته باشید. چون نوسانات کوتاه‌مدت می‌تونن زیاد باشن و فقط یک دید عمیق بنیادی می‌تونه به شما کمک کنه که در مسیر روند اصلی باقی بمونید.

تحلیل فاندامنتال: چراغ راهنمای پوزیشن تریدر در مسیر بلندمدت

همونطور که اشاره کردم، برای موفقیت در پوزیشن تریدینگ، خصوصاً در بازارهای پرنوسانی مثل فارکس، داشتن درک عمیق از تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) یا همون تحلیل بنیادی، دیگه یک گزینه نیست، بلکه یک ضرورته. چرا؟ چون روندهای بلندمدت بازارها عمدتاً توسط عوامل کلان اقتصادی و سیاسی شکل می‌گیرن.

تحلیل فاندامنتال در واقع تلاش برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی (مثل یک ارز یا سهام) با بررسی عوامل اقتصادی، مالی و سایر عوامل کیفی و کمی مرتبط با اونه. برای یک پوزیشن تریدر فارکس، این یعنی بررسی دقیق وضعیت اقتصادی کشورهایی که ارزهاشون رو معامله می‌کنه.

چه عواملی رو باید زیر نظر داشت؟ لیستش طولانیه ولی مهم‌ترین‌هاش این‌ها هستن:

  • نرخ بهره (Interest Rates): تصمیمات بانک‌های مرکزی در مورد نرخ بهره، تأثیر مستقیم روی جذابیت یک ارز برای سرمایه‌گذاری داره. نرخ بهره بالاتر معمولاً باعث تقویت ارز می‌شه.
  • تورم (Inflation): تورم بالا می‌تونه قدرت خرید رو کاهش بده و به ضرر ارزش پول ملی باشه. بانک‌های مرکزی معمولاً با افزایش نرخ بهره سعی در کنترل تورم دارن.
  • رشد اقتصادی (GDP): تولید ناخالص داخلی قوی نشونه سلامت اقتصاده و می‌تونه باعث تقویت ارز بشه.
  • تراز تجاری (Trade Balance): کشوری که صادراتش بیشتر از وارداتش باشه (تراز تجاری مثبت)، معمولاً ارز قوی‌تری داره.
  • وضعیت اشتغال (Employment Data): نرخ بیکاری پایین و رشد اشتغال نشونه‌های مثبتی برای اقتصاد هستن. (مثلاً شاخص NFP در آمریکا خیلی مهمه)
  • ثبات سیاسی و اجتماعی (Political & Social Stability): ناآرامی‌های سیاسی یا اجتماعی می‌تونه باعث فرار سرمایه و تضعیف ارز بشه.

یک پوزیشن تریدر موفق، دائماً این عوامل رو رصد می‌کنه، تقویم اقتصادی رو دنبال می‌کنه و سعی می‌کنه تأثیر این داده‌ها و رویدادها رو بر چشم‌انداز بلندمدت ارزها پیش‌بینی کنه. مثلاً، وقتی بریتانیا رأی به خروج از اتحادیه اروپا داد (Brexit)، عدم قطعیت سیاسی و اقتصادی زیادی ایجاد شد. یک پوزیشن تریدر با تحلیل این وضعیت، می‌تونست پیش‌بینی کنه که پوند استرلینگ (GBP) در برابر سایر ارزها تضعیف خواهد شد و یک پوزیشن فروش بلندمدت روی GBP/USD باز کنه.

کاهش قیمت استرلینگ پس از برگزیت

کاهش قیمت استرلینگ پس از برگزیت

یا مثال دیگه، وضع تحریم‌های اقتصادی علیه روسیه توسط اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۴. این تحریم‌ها به اقتصاد روسیه فشار آورد و انتظار می‌رفت ارزش روبل (RUB) کاهش پیدا کنه. یک پوزیشن تریدر با درک این موضوع، می‌تونست روی جفت ارز EUR/RUB یک پوزیشن خرید بلندمدت باز کنه و از تضعیف روبل سود ببره.

تأثیر تحریم های اتحادیه اروپا بر روبل روسیه

تأثیر تحریم های اتحادیه اروپا بر روبل روسیه

پس یادتون باشه، تحلیل فاندامنتال به شما کمک می‌کنه که “جهت” کلی روند بلندمدت رو تشخیص بدید. حالا برای اینکه بدونیم “کِی” وارد معامله بشیم و “کِی” خارج بشیم، به ابزار دیگه‌ای به اسم تحلیل تکنیکال نیاز داریم.

تحلیل تکنیکال در پوزیشن تریدینگ: زمان‌سنجی دقیق برای ورود و خروج

گفتیم که تحلیل فاندامنتال به ما کمک می‌کنه مسیر کلی حرکت بازار در بلندمدت رو بفهمیم. اما سوال اینجاست که بهترین نقطه برای سوار شدن به این روند کجاست؟ و کی باید از قطار پیاده بشیم؟ اینجا جاییه که تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) وارد بازی می‌شه و نقش زمان‌سنج رو برای پوزیشن تریدر ایفا می‌کنه.

تحلیل تکنیکال بر این باوره که “همه‌چیز در قیمت لحاظ شده” و با بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات در گذشته، می‌شه الگوهایی رو پیدا کرد که احتمال تکرارشون در آینده وجود داره. هدف اصلی تحلیل تکنیکال برای یک پوزیشن تریدر، پیدا کردن نقاط ورود و خروج بهینه برای معاملات بلندمدتیه که بر اساس تحلیل فاندامنتال تصمیم به انجامشون گرفته.

برخلاف معامله‌گران کوتاه‌مدت که ممکنه از تایم‌فریم‌های دقیقه‌ای یا ساعتی استفاده کنن، پوزیشن تریدرها بیشتر روی تایم‌فریم‌های بالا مثل روزانه (Daily) و هفتگی (Weekly) تمرکز می‌کنن. چرا؟ چون این تایم‌فریم‌ها تصویر واضح‌تری از روندهای بلندمدت و سطوح کلیدی بازار ارائه می‌دن و نویزهای (نوسانات بی‌اهمیت) کمتری دارن.

ابزارهای تکنیکال مختلفی وجود دارن که یک پوزیشن تریدر می‌تونه ازشون استفاده کنه. مثلاً خطوط روند (Trend Lines) به ما کمک می‌کنن که جهت و شیب روند اصلی رو تشخیص بدیم و نقاط احتمالی برگشت یا ادامه روند رو شناسایی کنیم.

پوزیشن تریدینگ با خط روند و الگو

پوزیشن تریدینگ با خط روند و الگو

سطوح حمایت و مقاومت (Support & Resistance) افقی هم فوق‌العاده مهمن. این سطوح قیمت‌هایی رو نشون می‌دن که در گذشته بازار بهشون واکنش نشون داده. شکست معتبر یک سطح مقاومت می‌تونه سیگنال ادامه روند صعودی باشه و شکست یک سطح حمایت، سیگنال ادامه روند نزولی. همچنین، برگشت قیمت از این سطوح می‌تونه نشونه شروع یک حرکت اصلاحی یا حتی تغییر روند باشه.

به نظر من، ترکیب تحلیل فاندامنتال برای تعیین جهت کلی و تحلیل تکنیکال برای زمان‌بندی ورود و خروج، بهترین رویکرد برای پوزیشن تریدینگ هست. شما اول با تحلیل بنیادی متوجه می‌شید که مثلاً دلار قراره قوی بشه، بعد با تحلیل تکنیکال نمودار روزانه یا هفتگی، دنبال یک نقطه ورود مناسب (مثلاً بعد از شکست یک مقاومت یا پولبک به یک حمایت) می‌گردید.

نکته مهم اینه که در پوزیشن تریدینگ، سیگنال‌های تکنیکال در تایم‌فریم‌های بالاتر اعتبار بیشتری دارن. پس تمرکزتون رو روی نمودارهای روزانه و هفتگی بذارید.

ابزارهای کلیدی پوزیشن تریدر: از میانگین متحرک تا الگوهای قیمتی

حالا که اهمیت تحلیل تکنیکال در کنار تحلیل فاندامنتال رو برای پوزیشن تریدینگ فهمیدیم، بیاید نگاهی به چند تا از ابزارها و الگوهای تکنیکال پرکاربرد در این سبک بندازیم. البته ابزارها زیادن، ولی من اینجا به چند تا از مهم‌ترین‌هاشون اشاره می‌کنم.

میانگین‌های متحرک (Moving Averages – MA): این‌ها یکی از محبوب‌ترین و در عین حال کاربردی‌ترین ابزارها برای تشخیص روند و سطوح داینامیک حمایت و مقاومت هستن. برای پوزیشن تریدینگ، میانگین‌های متحرک بلندمدت‌تر مثل ۵۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۲۰۰ روزه اهمیت ویژه‌ای دارن. خیلی از معامله‌گران بزرگ و نهادی به این میانگین‌ها توجه می‌کنن.

تقاطع این میانگین‌ها هم سیگنال‌های مهمی می‌ده. معروف‌ترینشون صلیب طلایی (Golden Cross) و صلیب مرگ (Death Cross) هستن. صلیب طلایی وقتی اتفاق میفته که میانگین متحرک کوتاه‌مدت (مثل ۵۰ روزه) میانگین متحرک بلندمدت (مثل ۲۰۰ روزه) رو به سمت بالا قطع می‌کنه و معمولاً سیگنال صعودی محسوب می‌شه. صلیب مرگ هم برعکسه، یعنی MA 50 از بالا به پایین MA 200 رو قطع می‌کنه و سیگنال نزولی به حساب میاد.

صلیب طلایی در position trading

صلیب طلایی در position trading

صلیب مرگ در position trading

صلیب مرگ در position trading

شکست سطوح حمایت و مقاومت (Breakouts): همونطور که قبلاً گفتم، سطوح افقی حمایت و مقاومت در تایم‌فریم‌های بالا برای پوزیشن تریدر خیلی مهمن. وقتی قیمت با قدرت یک سطح کلیدی رو می‌شکنه (مثلاً یک مقاومت مهم رو به بالا می‌شکنه)، احتمال ادامه حرکت در جهت شکست زیاده. البته همیشه باید منتظر تأیید شکست (مثل پولبک و ادامه حرکت) باشیم تا در دام شکست‌های کاذب (False Breakouts) نیفتیم.

الگوهای قیمتی (Price Patterns): الگوهای کلاسیک مثل سر و شانه (Head and Shoulders)، سقف و کف دوقلو (Double Top/Bottom)، مثلث‌ها (Triangles) و پرچم‌ها (Flags) در تایم‌فریم‌های بالا می‌تونن سیگنال‌های قدرتمندی برای ادامه یا برگشت روند بدن. تشخیص این الگوها در نمودارهای روزانه و هفتگی برای یک پوزیشن تریدر می‌تونه فرصت‌های معاملاتی خوبی ایجاد کنه.

پیشنهاد سر دبیر:  تفاوت اسپرد و کمیسیون در فارکس: راهنمای جامع محاسبه و انتخاب

اصلاح‌های فیبوناچی (Fibonacci Retracements): وقتی بازار در یک روند قوی قرار داره، معمولاً قبل از ادامه حرکت، مقداری اصلاح (حرکت در خلاف جهت روند) انجام می‌ده. ابزار فیبوناچی به ما کمک می‌کنه سطوح احتمالی پایان این اصلاح‌ها رو پیدا کنیم که می‌تونن نقاط خوبی برای ورود به معامله در جهت روند اصلی باشن. استفاده از اصلاح‌ها برای ورود می‌تونه ریسک به ریوارد بهتری به ما بده، اما نیازمند دقت و تأییده.

ابزار فیبوناچی ریترسمنت در پوزیشن تریدینگ

ابزار فیبوناچی ریترسمنت در پوزیشن تریدینگ

یادتون باشه، هیچ ابزار تکنیکالی به تنهایی کامل نیست. بهترین کار اینه که از ترکیب چند ابزار و گرفتن تأییدیه از اون‌ها برای تصمیم‌گیری در پوزیشن تریدینگ استفاده کنیم.

پوزیشن سایز چیست؟ سنگ بنای مدیریت ریسک هوشمندانه

تا اینجا در مورد تحلیل بازار و پیدا کردن فرصت‌های معاملاتی در سبک پوزیشن تریدینگ صحبت کردیم. اما یه بخش فوق‌العاده حیاتی وجود داره که اگه بهش توجه نکنیم، تمام تحلیل‌هامون بی‌فایده می‌شه و اون چیزی نیست جز مدیریت ریسک و سرمایه. و ستون اصلی مدیریت ریسک، مفهوم پوزیشن سایز (Position Size) یا همون حجم معامله‌ست.

پوزیشن سایز به زبان ساده یعنی اینکه شما برای هر معامله‌ای که باز می‌کنید، دقیقاً “چه مقدار” یا “با چه حجمی” وارد بشید. این حجم معمولاً با واحدی به اسم “لات” (Lot) در فارکس اندازه‌گیری می‌شه. انتخاب پوزیشن سایز مناسب، مهم‌ترین کاریه که برای حفظ سرمایه‌تون باید انجام بدید.

چرا انقدر مهمه؟ چون اگه شما بدون محاسبه و همین‌جوری یه حجم دلخواه برای معامله‌تون انتخاب کنید، ممکنه با یه حد ضرر کوچیک، درصد زیادی از سرمایه‌تون رو از دست بدید. برعکس، اگه حجم خیلی کمی انتخاب کنید، حتی اگه تحلیلتون درست باشه و سود کنید، مقدار سودتون انقدر ناچیزه که به زحمتش نمی‌ارزه. پس پوزیشن سایز به ما کمک می‌کنه که میزان ریسک هر معامله رو دقیقاً کنترل کنیم.

پوزیشن سایز فقط به میزان سرمایه شما بستگی نداره، بلکه به “فاصله حد ضرر” (Stop Loss) شما در هر معامله و “نوع جفت ارز” یا دارایی که معامله می‌کنید هم مرتبطه. مثلاً پوزیشن سایز برای معامله روی طلا با پوزیشن سایز برای معامله روی EUR/USD با یک حد ضرر یکسان، می‌تونه کاملاً متفاوت باشه، چون ارزش حرکت هر پیپ (Pip Value) در اون‌ها فرق می‌کنه.

محاسبه پوزیشن سایز: فرمول طلایی برای حفظ سرمایه

خب، حالا که فهمیدیم پوزیشن سایز چقدر مهمه، بریم سراغ اصل مطلب: چطور باید اون رو محاسبه کنیم؟ خبر خوب اینه که محاسبه‌اش اصلاً کار سختی نیست و با یه فرمول ساده انجام می‌شه. این فرمول به شما کمک می‌کنه که برای هر معامله، دقیقاً حجمی رو انتخاب کنید که اگه حد ضررتون فعال شد، فقط درصد مشخصی از سرمایه‌تون (مثلاً ۱٪ یا ۲٪) رو از دست بدید.

قانون کلی که خیلی از معامله‌گرهای حرفه‌ای رعایت می‌کنن (و من هم به شدت توصیه می‌کنم)، اینه که در هر معامله بیشتر از ۱٪ یا نهایتاً ۲٪ از کل سرمایه‌تون رو ریسک نکنید. بیایید فرض کنیم ما قانون ۲٪ رو انتخاب می‌کنیم. مراحل محاسبه پوزیشن سایز اینجوریه:

قدم اول: تعیین مبلغ قابل ریسک (به دلار یا ارز پایه حساب):
اول حساب کنید که ۲٪ از کل موجودی حسابتون (Balance) چقدر می‌شه.
مثال: اگه ۱۰,۰۰۰ دلار سرمایه دارید، ۲٪ اون می‌شه ۲۰۰ دلار. این حداکثر مبلغیه که شما مجازید در این معامله از دست بدید.

قدم دوم: تعیین فاصله حد ضرر (به پیپ):
بر اساس تحلیل تکنیکالتون، مشخص کنید که حد ضرر (Stop Loss) رو چند پیپ دورتر از نقطه ورودتون قرار می‌دید.
مثال: فرض کنیم حد ضرر شما ۱۰۰ پیپ هست.

قدم سوم: پیدا کردن ارزش هر پیپ (Pip Value):
باید بدونید که برای جفت ارزی که می‌خواید معامله کنید، هر پیپ حرکت قیمت برای یک لات استاندارد (۱۰۰,۰۰۰ واحد)، چند دلار ارزش داره. این مقدار برای جفت ارزهای مختلف متفاوته ولی معمولاً بروکرتون این اطلاعات رو می‌ده یا می‌تونید از ماشین‌حساب‌های آنلاین استفاده کنید.
مثال: فرض کنیم برای جفت ارز مورد نظر ما، ارزش هر پیپ برای یک لات استاندارد، ۱۰ دلار هست.

قدم چهارم: محاسبه نهایی پوزیشن سایز (به لات):
حالا از این فرمول استفاده کنید:
پوزیشن سایز (لات) = مبلغ قابل ریسک / (فاصله حد ضرر × ارزش هر پیپ برای یک لات)

مثال:
پوزیشن سایز = ۲۰۰ دلار / (۱۰۰ پیپ × ۱۰ دلار/لات)
پوزیشن سایز = ۲۰۰ / ۱۰۰۰ = ۰.۲ لات

یعنی در این مثال، شما باید با حجم ۰.۲ لات وارد معامله بشید. اگه با این حجم وارد بشید و حد ضرر ۱۰۰ پیپی شما فعال بشه، دقیقاً ۲۰۰ دلار (یعنی ۲٪ سرمایه‌تون) ضرر می‌کنید، نه بیشتر و نه کمتر.

می‌بینید؟ به همین سادگی! این فرمول برای هر درصد ریسکی (مثلاً ۱٪) و هر مقدار سرمایه‌ای قابل استفاده‌ست. مهم‌ترین نکته اینه که “همیشه” قبل از هر معامله، پوزیشن سایز رو محاسبه کنید. این کار به شما انضباط می‌ده و جلوی تصمیمات احساسی و ضررهای سنگین رو می‌گیره. این واقعاً یکی از ستون‌های اصلی مدیریت ریسک موفقه.

ویژگی‌های یک پوزیشن تریدر موفق: صبر، تحلیل و انضباط

خب، تا اینجا در مورد جنبه‌های فنی و تحلیلی پوزیشن تریدینگ و اهمیت پوزیشن سایز صحبت کردیم. اما یه بخش دیگه هم هست که شاید حتی مهم‌تر باشه و اون ویژگی‌های شخصیتی و ذهنیتیه که یک پوزیشن تریدر موفق باید داشته باشه. چون این سبک با ذات بلندمدتش، چالش‌های روانی خاص خودش رو داره.

۱. صبر ایوب! شاید مهم‌ترین ویژگی یه پوزیشن تریدر، صبر فوق‌العاده باشه. معاملات شما ممکنه هفته‌ها یا ماه‌ها طول بکشه تا به نتیجه برسه. در این مدت ممکنه بارها قیمت برخلاف جهت شما حرکت کنه یا سودهای کوچیکی ببینید که وسوسه بشید معامله رو ببندید. باید بتونید به تحلیلتون پایبند بمونید و اجازه بدید روند کار خودشو بکنه. اگه آدم عجولی هستید، شاید پوزیشن تریدینگ برای شما مناسب نباشه.

۲. تحلیلگر عمیق (هم فاندامنتال، هم تکنیکال): همونطور که گفتیم، پوزیشن تریدر باید بتونه تصویر بزرگ اقتصادی و سیاسی رو ببینه (فاندامنتال) و همزمان بتونه با استفاده از نمودارها، بهترین زمان برای ورود و خروج رو پیدا کنه (تکنیکال). تسلط نسبی به هر دو نوع تحلیل لازمه.

۳. مدیریت ریسک آهنین و محاسبه دقیق پوزیشن سایز: این مورد انقدر مهمه که باز هم تکرارش می‌کنم. پوزیشن تریدر باید مثل یک حسابدار دقیق، قبل از هر معامله پوزیشن سایز رو محاسبه کنه و به هیچ وجه بیشتر از حد مجاز ریسک نکنه. چون حد ضررها در پوزیشن تریدینگ ممکنه از نظر پیپ بزرگ باشن، کنترل حجم معامله حیاتی‌تر هم می‌شه.

۴. انضباط و پایبندی به برنامه: وقتی شما یک پوزیشن معاملاتی بلندمدت باز می‌کنید، باید یک برنامه معاملاتی مشخص (Trade Plan) داشته باشید که نقاط ورود، خروج (حد ضرر و حد سود) و شرایط مدیریت معامله رو تعیین کرده باشه. یک پوزیشن تریدر موفق به این برنامه پایبنده و با هر نوسان کوچیک یا خبری، نظرش رو عوض نمی‌کنه (مگر اینکه شرایط بنیادی واقعاً تغییر کنه).

۵. عدم نیاز به هیجان لحظه‌ای: اگه از چک کردن مداوم قیمت و هیجان معاملات سریع لذت می‌برید، پوزیشن تریدینگ احتمالاً براتون کسل‌کننده خواهد بود. این سبک برای افرادی مناسبه که دنبال آرامش بیشتر و تحلیل عمیق‌تر هستن و می‌خوان زمان کمتری رو پای نمودار بگذرونن (شاید روزی یک بار یا حتی هفته‌ای چند بار چک کردن کافی باشه).

۶. سرمایه کافی: چون معاملات بلندمدت هستن و ممکنه نوسانات زیادی رو تحمل کنید تا قیمت به هدف برسه، نیاز به سرمایه‌ای دارید که این نوسانات رو پوشش بده و با فعال شدن حد ضررهای احتمالی (که از نظر پیپ ممکنه بزرگ باشن)، حسابتون خالی نشه. محاسبه دقیق پوزیشن سایز کمک می‌کنه، اما داشتن سرمایه اولیه مناسب هم مهمه.

به نظر من، ساختن این ویژگی‌ها زمان‌بره و نیاز به تمرین و تجربه داره. اما بدون شک، برای موفقیت بلندمدت در پوزیشن تریدینگ ضروری هستن.

مثال عملی پوزیشن تریدینگ: شکار روند در دنیای واقعی

تئوری‌ها رو گفتیم، حالا بیایید با یک مثال واقعی ببینیم چطور می‌شه از ترکیب تحلیل فاندامنتال و تکنیکال برای یک پوزیشن تریدینگ موفق استفاده کرد. برگردیم به مثال تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه روسیه در سال ۲۰۱۴ که قبلاً بهش اشاره کردیم.

۱. تحلیل فاندامنتال: خبر وضع تحریم‌ها و بعد تشدید اون‌ها در سپتامبر ۲۰۱۴، یک سیگنال فاندامنتال قوی بود که نشون می‌داد اقتصاد روسیه تحت فشار قرار می‌گیره و احتمالاً ارزش روبل (RUB) در برابر ارزهای دیگه مثل یورو (EUR) کاهش پیدا می‌کنه. پس دیدگاه کلی ما برای جفت ارز EUR/RUB بلندمدت صعودی بود (یعنی انتظار داشتیم یورو در برابر روبل قوی بشه).

۲. تحلیل تکنیکال (تایم فریم روزانه): حالا باید دنبال نقطه ورود مناسب می‌گشتیم. به نمودار EUR/RUB نگاه می‌کنیم. می‌بینیم که بعد از تشدید تحریم‌ها، قیمت تونسته از سطح مقاومت مهم حدود ۵۱.۰۰ عبور کنه (این سطح، سقف قبلی در زمان الحاق کریمه به روسیه بود). همچنین قیمت بالاتر از میانگین‌های متحرک ۱۰۰، ۲۰۰ و ۵۰۰ روزه قرار گرفته که خودش نشونه روند صعودیه.

مثال پوزیشن تریدینگ EUR/RUB

مثال پوزیشن تریدینگ EUR/RUB

۳. پیدا کردن نقطه ورود: بعد از شکست مقاومت ۵۱.۰۰، قیمت تا حدود ۵۵.۰۰ بالا رفته و بعد یک پولبک (Pullback) یا بازگشت به سمت سطح شکسته شده (۵۱.۰۰) داشته تا اون رو به عنوان حمایت تست کنه. پس از تست موفقیت‌آمیز این سطح و برگشت قیمت به سمت بالا، شکست مجدد سطح ۵۵.۰۰ (خط افقی آبی در نمودار) می‌تونست یک سیگنال ورود قوی برای پوزیشن خرید باشه. فرض کنیم ما در حدود قیمت ۵۶.۰۰ وارد معامله خرید شدیم.

۴. تعیین حد ضرر و پوزیشن سایز: حد ضرر (Stop Loss) رو باید زیر یک کف حمایتی معتبر قرار می‌دادیم. مثلاً زیر کفی که بعد از پولبک به سطح ۵۱.۰۰ تشکیل شده (در نمودار مشخص شده). فرض کنیم این فاصله تا حد ضرر مثلاً ۴۰۰۰ پیپ باشه (چون EUR/RUB پیپ ولیو متفاوتی داره). حالا با توجه به سرمایه‌مون (مثلاً ۱۰,۰۰۰ یورو) و ریسک ۲٪ (۲۰۰ یورو) و ارزش هر پیپ برای این جفت ارز (که باید از بروکر بگیریم، فرض کنیم ۰.۰۱ یورو برای هر لات میکرو)، پوزیشن سایز رو محاسبه می‌کنیم:

پوزیشن سایز = ۲۰۰ یورو / (۴۰۰۰ پیپ × ۰.۰۱ یورو/لات میکرو) = ۲۰۰ / ۴۰ = ۵ لات میکرو (یا ۰.۰۵ لات استاندارد).

۵. مدیریت معامله و خروج: حالا پوزیشن معاملاتی ما بازه و باید صبر کنیم. می‌بینیم که روند صعودی برای چند ماه ادامه پیدا می‌کنه و قیمت تا حدود ۹۷.۰۰ هم بالا میره! این یعنی حدود ۴۱۰۰۰ پیپ سود! در نزدیکی قله، می‌بینیم که یک کندل با شدوی بلند (نشونه فشار فروش) و حجم بالا تشکیل شده. این می‌تونه اولین سیگنال برای خروج از بخشی از معامله یا حتی کل اون باشه.

اگه به تحلیل فاندامنتالمون همچنان پایبند باشیم و فکر کنیم روند ادامه داره، می‌تونیم منتظر سیگنال‌های تکنیکال قوی‌تر برای خروج باشیم. مثلاً شکست خط روند صعودی (خط نارنجی) یا شکست میانگین متحرک مهم (مثل MA 100 – خط آبی). در نمودار می‌بینیم که نهایتاً قیمت خط روند و بعداً میانگین متحرک رو به پایین می‌شکنه که سیگنال‌های قطعی‌تری برای بستن باقی‌مانده پوزیشن خرید ما هستن.

این مثال نشون می‌ده که چطور ترکیب تحلیل بنیادی قوی با زمان‌بندی تکنیکال دقیق و البته محاسبه درست پوزیشن سایز می‌تونه به یک معامله پوزیشن تریدینگ بسیار پرسود منجر بشه.

خلاصه و نتیجه‌گیری: جمع‌بندی سفر پوزیشن تریدینگ

در این مقاله تلاش کردم شما رو با دنیای جذاب و البته پرچالش پوزیشن تریدینگ آشنا کنم. با هم دیدیم که پوزیشن معاملاتی یعنی چی و چطور می‌تونیم پوزیشن خرید یا فروش باز کنیم. بعد وارد سبک پوزیشن تریدینگ شدیم و فهمیدیم که این یک رویکرد بلندمدته که نیاز به صبر، تحلیل عمیق و انضباط داره.

یاد گرفتیم که برای موفقیت در این سبک، باید هم به تحلیل فاندامنتال برای درک روندهای بزرگ اقتصادی و سیاسی مسلط باشیم و هم از تحلیل تکنیکال در تایم‌فریم‌های بالا برای پیدا کردن بهترین نقاط ورود و خروج استفاده کنیم. ابزارهایی مثل میانگین‌های متحرک، سطوح حمایت و مقاومت و الگوهای قیمتی رو هم بررسی کردیم.

و اما مهم‌ترین نکته‌ای که بارها روش تأکید کردم و باز هم می‌کنم: اهمیت حیاتی مدیریت ریسک از طریق محاسبه دقیق پوزیشن سایز. بدون کنترل حجم معامله، حتی بهترین تحلیل‌ها هم نمی‌تونن جلوی ضررهای ویرانگر رو بگیرن. فرمول محاسبه پوزیشن سایز رو یاد گرفتیم و دیدیم که چطور می‌تونیم ریسک هر معامله رو به درصد مشخصی از سرمایه‌مون محدود کنیم.

پوزیشن تریدینگ شاید برای همه مناسب نباشه، اما برای اون دسته از معامله‌گرانی که دید بلندمدت دارن، صبور هستن و از تحلیل عمیق لذت می‌برن، می‌تونه یک مسیر بسیار پرسود و البته کم‌استرس‌تر نسبت به معاملات کوتاه‌مدت باشه. امیدوارم این مقاله تونسته باشه یک نقشه راه خوب برای شروع یا ادامه مسیر شما در پوزیشن تریدینگ باشه. یادتون باشه، یادگیری در بازارهای مالی هیچ‌وقت تمومی نداره و تجربه، بهترین معلمه.

سوالات متداول درباره پوزیشن تریدینگ و پوزیشن سایز

پوزیشن تریدینگ دقیقاً یعنی چی؟
پوزیشن تریدینگ یک سبک معاملاتی بلندمدته که در اون معامله‌گر تلاش می‌کنه از روندهای اصلی بازار (که ممکنه هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها طول بکشه) سود ببره. تمرکز اصلی روی تحلیل فاندامنتال برای تشخیص جهت روند و تحلیل تکنیکال در تایم‌فریم‌های بالا (روزانه و هفتگی) برای زمان‌بندی ورود و خروجه.
تفاوت اصلی پوزیشن تریدینگ با سوئینگ تریدینگ چیه؟
تفاوت اصلی در “افق زمانی” هست. سوئینگ تریدینگ معمولاً چند روز تا چند هفته طول می‌کشه و هدفش گرفتن نوسانات کوتاه‌مدت‌تر در دل روندهای بزرگتره. اما پوزیشن تریدینگ افق زمانی بسیار بلندتری داره (ماه‌ها تا سال‌ها) و هدفش گرفتن کل یک روند اصلی بازاره.
پوزیشن معاملاتی خرید و فروش (Long/Short) به چه معناست؟
پوزیشن معاملاتی خرید (Long) یعنی شما یک دارایی یا جفت ارز رو می‌خرید به این امید که قیمتش افزایش پیدا کنه. پوزیشن معاملاتی فروش (Short) یعنی شما انتظار دارید قیمت کاهش پیدا کنه؛ در این حالت شما دارایی رو (معمولاً با قرض گرفتن) می‌فروشید تا بعداً در قیمت پایین‌تر بخرید و از تفاوتش سود کنید.
چرا محاسبه پوزیشن سایز انقدر مهمه؟
چون پوزیشن سایز مستقیماً میزان ریسک شما در هر معامله رو تعیین می‌کنه. بدون محاسبه دقیق اون، ممکنه در یک معامله ضررده، درصد خیلی زیادی از سرمایه‌تون رو از دست بدید. محاسبه پوزیشن سایز به شما کمک می‌کنه که ریسک هر معامله رو به درصد کوچکی از کل سرمایه (مثلاً ۱٪ یا ۲٪) محدود کنید و بتونید در بلندمدت در بازار باقی بمونید.
فرمول محاسبه پوزیشن سایز چیست؟
فرمول اصلی اینه: پوزیشن سایز (به لات) = [مبلغ قابل ریسک (به دلار یا ارز حساب)] / [فاصله حد ضرر (به پیپ) × ارزش هر پیپ برای ۱ لات (به دلار یا ارز حساب)]. برای استفاده از این فرمول، اول باید درصد ریسک مجازتون رو تعیین کنید (مثلاً ۲٪ سرمایه)، بعد حد ضررتون رو به پیپ مشخص کنید و ارزش هر پیپ برای جفت ارز مورد نظرتون رو بدونید.
آیا پوزیشن تریدینگ برای افراد مبتدی مناسبه؟
پوزیشن تریدینگ می‌تونه برای مبتدی‌ها مناسب باشه به شرطی که صبر زیادی داشته باشن، آموزش ببینن (مخصوصاً در تحلیل فاندامنتال و تکنیکال تایم بالا) و مهم‌تر از همه، مدیریت ریسک و محاسبه پوزیشن سایز رو به شدت جدی بگیرن. چون معاملات مدت زیادی باز می‌مونن، کنترل ریسک اهمیت دوچندان داره.
بهترین بازار برای پوزیشن تریدینگ کدومه؟
معمولاً بازارهایی که روندهای بلندمدت پایدارتر و نوسانات روزانه کمتری دارن مثل بازار سهام، شاخص‌ها و برخی کالاها برای پوزیشن تریدینگ مناسب‌تر تلقی می‌شن. فارکس هم قابل استفاده‌ست اما به دلیل نوسانات بیشتر، نیاز به تسلط عمیق‌تر بر تحلیل فاندامنتال و مدیریت ریسک دقیق‌تر داره.
آیا در پوزیشن تریدینگ فقط از تحلیل فاندامنتال استفاده می‌شه؟
خیر. اگرچه تحلیل فاندامنتال نقش کلیدی در تعیین جهت روند بلندمدت داره، اما تحلیل تکنیکال برای پیدا کردن نقاط ورود و خروج بهینه، تعیین حد ضرر و مدیریت معامله ضروریه. بهترین رویکرد، ترکیب هوشمندانه هر دو نوع تحلیله.
معنی پوزیشن در فارکس چیست؟
معنی پوزیشن در فارکس به زبان ساده، وضعیت باز یک معامله خرید یا فروش روی یک جفت ارز خاص با حجم (لات) مشخص است. وقتی شما معامله‌ای را باز می‌کنید، یک پوزیشن معاملاتی اتخاذ کرده‌اید که نشان‌دهنده تعهد شما به خرید یا فروش آن جفت ارز در قیمت فعلی است.
آیا میشه با سرمایه کم پوزیشن تریدینگ کرد؟
اگرچه محاسبه دقیق پوزیشن سایز کمک می‌کنه ریسک دلاری کنترل بشه، اما به طور کلی پوزیشن تریدینگ به خاطر ماهیت بلندمدت و نیاز به تحمل نوسانات، به سرمایه بیشتری نسبت به معاملات کوتاه‌مدت نیاز داره تا حساب معاملاتی در برابر حرکات نامطلوب قیمت دوام بیاره. شروع با سرمایه خیلی کم می‌تونه چالش‌برانگیز باشه.

5/5 - (3 امتیاز)

آواتار سید مهدی حق شناس

سید مهدی حق شناس

من سید مهدی حق شناس هستم و از سال 2008 بصورت حرفه ای در بازارهای مالی مختلف منجمله فارکس فعالیت دارم. خوشحال میشم نظرتون رو در مورد مقالات من در هر مقاله با من به اشتراک بزارین.
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها