چرا باید تحلیل تکنیکال را بیاموزیم؟

تاریخ آخرین بروزرسانی: 5 فوریه 2024
در دنیای پررونق بازارهای مالی، تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از ابزارهای اساسی برای پیش بینی روند قیمت‌ها و تصمیم‌گیری‌های موفق در بازار فارکس مورد استفاده قرار می‌گیرد. این روش بر پایه بررسی نمودارهای قیمتی، شکل‌ها و الگوهای مختلفی که در نمودارها شکل می‌گیرند، و همچنین استفاده از ابزارهای تحلیلی مانند شاخص‌ها و نمودارهای فنی بنا شده است. با توجه به اهمیت و تأثیرگذاری تحلیل تکنیکال در فارکس، در این مقاله به بررسی اصول و روش‌های این تحلیل پرداخته و راهنمایی‌هایی برای استفاده بهینه از آن در تصمیم‌گیری‌های مالی در بازار فارکس ارائه خواهیم داد. هدف اصلی این مقاله، ارائه یک مقدمه جامع و جذاب برای تحلیل تکنیکال در فارکس است که باعث افزایش دانش و درک خوانندگان در این زمینه شود و آن‌ها را در راهی موفق‌تر به سوی سرمایه‌گذاری در بازار فارکس هدایت کند. تحلیل تکنیکال را بیاموزیم و کارکردن با آنرا به خوبی فرابگیریم. تحلیل تکنیکال علم مطالعه رفتار بازار براساس نمودار گذشته بازار به هدف پیشبینی روند قیمت آینده بازار است. در تعریف تحلیل تکنیکال بیان کردیم که: در این نوع تحلیل به جای توجه به خود کالا و خدماتی که در آن بازار معامله می‌شود، فقط به رفتارهای بازار توجه کنیم. مبنای تحلیل تکنیکال بر پایه سه مبحث منطقی زیر است:
  1. همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
  2. قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.
  3. تاریخ تکرار می شود.
برای اینکه لزوم استفاده از تحلیل تکنیکال را حس کنیم باید سه مبحث بالا به خوبی درک کنیم.

تحلیل تکنیکال را بیاموزیم

همه چیز در قیمت لحاظ شده است، پس قدم اول باید قیمت را درک کنیم. شاید بتوان گفت "همه چیز در قیمت لحاظ شده است" مهم ترین مبنا در لزوم استفاده از تحلیل تکنیکال است. یک معامله گر تکنیکال میداند که تغییر قیمت ممکن است به دلایل بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و سایر فاکتورها در قیمت یک ارز لحاظ شده باشد. پس درک این جمله نشان می دهد که چرا باید تحلیل تکنیکال را بیاموزیم. معامله گران زیادی سعی کردند که مبنا را انکار کنند و در این راه تلاش بسیاری کردند اما هیچ دلیلی برای انکار آن نیافتند و به نتیجه ای نرسیده اند. همانطور که در تحلیل فاندامنتال نیز بیان کردیم همه معامله گران بر این عقیده اند که افزایش یا کاهش قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. اگر تقاضا افزایش پیدا کند نرخ ارز نیز افزایش پیدا میکند و اگر تقاضا کاهش پیدا کند نرخ ارز نیز کاهش پیدا میکند. یعنی اگر با کاهش قیمت ارز مواجه شدیم دلیل بر این است که عرضه از تقاضا پیشی گرفته است. معامله گران میدانند زمانی که قیمت افزایش پیدا میکند دلایل فاندامنتالی تاثیر خود را بر قیمت بازار گذاشته اند. و زمانی که قیمت کاهش پیدا میکند این دلایل بی تاثیر شده اند.
چرا باید تحلیل تکنیکال را بیاموزیم؟

چرا باید تحلیل تکنیکال را بیاموزیم؟

عملکرد معامله گران تحلیل تکنیکال بر اساس قیمت

قریب به اتفاق معامله گران تکنیکال بر این باورند که دلایل اقتصاد کلان فاندامنتال باعث تغییر جهت عرضه و تقاضاست. نمودار به تنهایی باعث این تغییر نیست در واقع همه تکنیکالیست ها به گونه ای تحلیل تکنیکال را نیز مطالعه میکنند. اما این یک قانون است که معامله گر تکنیکال به هیچ وجه به دنبال یافتن دلیل برای تغییر جهت قیمت ها نیست. در واقع در زمان تغییر جهت قیمت ها یا شروع یک روند جدید در بازار هیچکدام نمیدانند چه دلایلی باعث این تغییر شده است و البته علاقه ای به دانستن آن ندارند.بلکه با استفاده از الگو ها این تغییر را پیشبینی میکنند و پایداری آن را می سنجند. با تحلیل تکنیکال، معامله گران سعی می کنند الگوها و روندهایی را در نمودارها شناسایی کنند که در گذشته بازدهی مطلوبی داشته اند و احتمالاً در آینده نیز تکرار شوند. آنها بر این اصل عمل می کنند که در بازارهای مالی، تاریخ تکرار می شود و الگوها و روندهایی وجود دارند که می توان از آنها بهره برد. به عنوان مثال، یک معامله گر تکنیکال ممکن است الگوهای مشخصی را در نمودار قیمت شاخص بورس شناسایی کند و بر اساس آنها تصمیم بگیرد. این الگوها می توانند شامل مثلث، سر شانه، دوقلوها و... باشند. هدف اصلی معامله گران تکنیکال این است که با استفاده از این الگوها و روندها، سود قابل توجهی را کسب کنند. به طور کلی، معامله گران تکنیکال به دنبال تشخیص الگوها و روندهایی هستند که به احتمال زیاد در آینده تکرار شوند و بر اساس آنها تصمیم گیری کنند.

پذیرش جمله "همه چیز در قیمت لحاظ شده است " اولین قدم در پذیرش اهمیت بررسی قیمت است.

یک تحلیل گر نیاز نیست حتما از بازار باهوش تر باشد و پیشبینی های شگفت انگیز کند بلکه کافی است با استفاده از بررسی روند قیمت به کمک ابزارهای تکنیکی مختلف مانند اندیکاتورها، بهترین زمان برای خرید و فروش سهم را تشخیص دهد و انتخاب کند.

قیمت ها براساس روندها حرکت می کنند

همانطور که نیوتن در قانون اول درباره حرکت بیان میکند قیمت نیز میل دارند حرکت خود را ادامه دهند تا زمانی که یک عامل بازدارنده مانع از این حرکت شوند. طبق یک قانون اثبات شده در بازار فارکس قیمت ها براساس روند ها حرکت میکنند یعنی قیمت ها دوست دارند روند فعلی خود را حفظ کنند جای اینکه تغییر جهت دهند. به همین دلیل معامله گر براساس روندها معامله میکند. پس هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمتهای آتی، روند آینده را مشخص کنند. ضروری است که این مفهوم را بپذیریم که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند. در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده باشیم تلاش برای یادگیری تحلیل تکنیکال بیفایده است.

بر اساس تحلیل تکنیکال تاریخ تکرار میشود.

بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسانها میباشد. بعنوان مثال الگوهایی نموداری که در گذشته رسم شده است به خوبی تاثیر روانشناسی، شرایط آن دوره را بر قیمت ها نشان میدهند. الگوهایی که در گذشته رسم شده اند در آینده نیز به خوبی گذشته عمل کرده اند و بازهم در آینده به خوبی عمل خواهند کرد.پایه و اساس این عملکرد روانشناسی قیمت هاست که باعث می شود این اصل را بعنوان یک قانون بشناسیم. به عنوان مثال، الگوهایی مانند مثلث، سرشکن، ساعت شنی، دوقلو و... که در گذشته در نمودار قیمت‌ها شکل گرفته‌اند، در آینده نیز قابل مشاهده و پیش‌بینی هستند. این الگوها نشان می‌دهند که در صورتی که قیمت‌ها در یک الگوی خاص قرار بگیرند، احتمال بروز رفتار مشابه در آینده بسیار بالاست. به عنوان مثال، اگر قیمت‌ها در یک الگوی مثلث قرار گیرند که در آن قیمت‌ها به نوسان بین خطوط مقاومت و پشتیبان حبس شده‌اند، احتمال بالایی وجود دارد که بعد از شکستن یکی از این خطوط، قیمت‌ها به سمت جهتی خاص حرکت کنند. همچنین، تحلیل تکنیکال به ما امکان می‌دهد با استفاده از شاخص‌های فنی مختلفی مانند میانگین متحرک، نمودار MACD، RSI و...، وضعیت نمودار قیمت‌ها را بررسی کنیم و احتمال حرکت قیمت‌ها در آینده را برآورد کنیم. این شاخص‌ها نشان می‌دهند که آیا بازار در حال روند صعودی، نزولی یا جانبی است و با ترکیب آن‌ها می‌توانیم به تصمیمات بهتری در خرید و فروش ارز دست یابیم. در نهایت، تحلیل تکنیکال به ما امکان می‌دهد تا با استفاده از تاریخچه قیمت‌ها و الگوهای مشابه در گذشته، به صورت روشمند و منطقی به تحلیل بازار بپردازیم و تصمیمات بهتری را در خرید و فروش ارز اتخاذ کنیم. این روش بر پایه قوانین روانشناسی قیمت‌ها استوار است و بر اساس تکرار و تغییر در رفتار بازار، به ما کمک می‌کند تا سود بیشتری را در معاملات خود به دست آوریم.

در واقع در بازار نیز معتقدیم که تاریخ تکرار می شود و این کلیدی است

برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته

و یا اینکه بگوییم آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته...

 

مزایای تحلیل تکنیکال بر تحلیل فاندامنتال

یکی از مزایای تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل فاندامنتال، سرعت بالای آن است. در تحلیل تکنیکال، تنها نیاز است که نمودارهای قیمت را بررسی کنید و الگوهای مختلف را تشخیص دهید. این کار به سادگی و به سرعت قابل انجام است و نیازی به بررسی عوامل متعددی مانند خبرها، سیاست ها و رویدادها نیست. به همین دلیل، تحلیل تکنیکال مناسب برای کسانی است که مایل به سریعترین تصمیم گیری هستند و بر اساس تغییرات سریع قیمت عمل می کنند. در ضمن، تحلیل تکنیکال معمولاً به صورت کمیابی برخلاف تحلیل فاندامنتال، در تمام دسته های دارایی ها قابل استفاده است. این به این معنی است که می توان از تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی مختلفی مانند بازار سهام، بازار ارز و بازار کالا استفاده کرد. این یک مزیت عظیم برای تجاران و سرمایه گذاران است که می خواهند به صورت همزمان در چندین بازار مختلف سرمایه گذاری کنند. علاوه بر این، تحلیل تکنیکال به دلیل استفاده از الگوهای قابل تشخیص و قوانین فنی، برای بسیاری از تجاران و سرمایه گذاران قابل فهم و قابل استفاده است. در حقیقت، اگر شخصی اصول پایه ای تحلیل تکنیکال را فرا گیرد، می تواند به راحتی الگوها و سیگنال های قیمت را تشخیص دهد و بر اساس آنها تصمیمات خرید و فروش خود را بگیرد. این موضوع می تواند برای تجاران مبتدی که از تجربه کمی برخوردار هستند، بسیار مفید و کارآمد باشد. به طور کلی، تحلیل تکنیکال مزایای بسیاری بر نسبت به تحلیل فاندامنتال دارد و می تواند به صورت موثری به تصمیم گیری در بازارهای مالی کمک کند. با این حال، باید توجه داشت که هیچ روش تحلیلی کامل و مطمئن نیست و همواره باید از ترکیب مختلف روش ها و دیدگاه ها استفاده کرد تا به تصمیمات صحیحی در بازارهای مالی برسیم. تحلیل گران تکنیکال معتقدند تحلیل تکنیکال ۳ مزیت ویژه نسبت به فاندامنتال دارد:
  1. انعطافپذیری و سازگاری با همه بازارها
  2. قابل استفاده برای بازههای زمانی مختلف
  3. تحلیل تکنیکال، میانبری است به بررسی بنیادی سهام

انعطاف پذیری و سازگاری تحلیل تکنیکال با همه بازارها

سازگاری و تنوع تحلیل تکنیکال در همه بازه های زمانی و همه بازارها بزرگترین مزیت تحلیل تکنیکال نسبت تحلیل فاندامنتال است. تقریبا هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان تحلیل تکنیکال را در آن پیاده سازی کرد. تحلیل گران فاندامنتال باید همواره مقدار زیادی از اطلاعات و صورت های مالی را بررسی کند و همانند یک متخصص عمل کند به همین دلیل نمیتواند از فضای معاملاتی که در آن است دور شود اما تکنیکالیست ها میتوانند به راحتی در آن واحد در چند فضای معاملاتی اصول تحلیلیشان را پیاده سازی کنند. بعنوان مثال اگر تکنیکالیست باشید به راحتی میتوانید هم اکنون روی چارت طلا معامله کنید و اندکی بعد روی چارت نفت معامله کنید. اما یک تحلیل گر فاندامنتال قبل از اینکه حوزه معاملاتی خود را از نفت به طلا تغییر دهد باید تمام صورت های مالی و اطلاعات طلا را مطالعه کند که بسیار زمان بر است و فرصت معاملات را از دست خواهد داد.

قابل استفاده برای بازه‌های زمانی مختلف

یکی از بزرگ ترین نقاط قوت تحلیل فنی اینست که در همه بازه های زمانی کاربرد دارد. میتوانید از این تحلیل ها در بازه زمانی کوتاه مدت میان مدت بلند مدت حتی افرادی زمانی که در بازه زمانی طولانی مدت به معامله میپردازید استفاده کنید. در واقع تحلیل تکنیکال شامل زمان خاصی نمی شود و خواسته و سلیقه معامله گر است که در چه بازه زمانی از آن استفاده کند. تحلیلگر تکنیکی با تعیین بازه زمانی موردنظرش این را مشخص میکند که قصد پیشبینی برای چه مدت زمانی را دارد. این عقیده که برخی از افراد میگویند تحلیل تکنیکال صرفاً در بازههای زمانی کوتاهمدت کاربرد دارد اصلاً درست نیست. این عقیده شاید ناشی از آن باشد که تحلیل فاندامنتال در بازه زمانی بلند مدت کاربرد دارد و فاندامنتالیست ها عقیده دارند که تحلیل تکنیکی در کوتاه مدت جوابگو است. در صورتی که تحلیل گران تکنیکال بسته به بازه زمانی که میخواهد میتوانند اصول تکنکی را در نمودارهای روزانه هفتگی و حتی ماهانه پیاده سازی کنند و و در این بازه های زمانی به پیشبینی روند آینده بازار بپردازند.

تحلیل تکنیکال، میانبری است به بررسی بنیادی سهام

همانطور که در تحلیل فنی تمرکز تحلیل گر روی تغییرات قیمت است تحلیل گر بنیادی تمام عوامل کاهش و افزایش عرضه و تقاضا را بررسی میکنند تا در نهایت ارزش ذاتی هر سهم را بررسی کند. ارزش ذاتی یک سهم یا ارز چیزی است که تحلیل گر فاندامنتال بررسی میکند تا نشان بدهد با توجه به میزان عرضه و تقاضا این قیمت ارزش خرید دارد یا نه؟ هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند و آن مشکل چیزی نیست جز پیشبینی اینکه قیمتها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد میپردازند. یک تحلیلگر فاندامنتال علتهای تغییر قیمت را بررسی میکند حال آنکه یک تحلیلگر تکنیکال تأثیرات آن را به چالش میکشاند. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علتها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیلگر فاندامنتال همواره به علتها و دلایل تغییر قیمت میپردازند. بیشتر تحلیل گران خود را جزو یکی از این دو دسته میدانند اما هر کدام از آنها میخواهند اصول اولیه روش دیگر را یاد بگیرد. تحلیل گر فاندامنتال تمایل دارد تا در کنار مطالعه علل و اصلاعات اصولی از تکنیکال را برای تایید یاد بگیرد و تحلیل گر تکنیکی نیز تمایل دارد کمی از اطلاعات فاندامنتال بداند.

معامله بدون تحلیل تکنیکال امکان پذیر نیست

در ابتدای تغییری که دلیل فاندامنتال آن مشخص نیست تحلیل گر تکنیکی با اعتماد به نفس بیشتری وارد بازار می شود نه تنها سردرگم نشده است بلکه از این موقعیت لذت می برد و با پیشبینی بر اساس الگوها به موقع وارد معامله می شود. میداند پس از مدتی که دلیل این تغییر آشکار شد معامله گران دیگر که همان فاندامنتالیست هاهستند به بازار ورود خواهند کرد. به وضوح میتوان دید که یک تحلیل گر تکنیکال با اعتماد به نفس بیشتری تغییرات را در نمودار ها میخواند و درک میکند. زمانی که تغییرات بازار با اطلاعات معامله گران همسو نیست این تحلیل گر تکنیکال است که موفقیت بیشتری کسب می کند زیرا تا اطلاعات با جهت بازار همسو نباشد تحلیل گر بنیادی نمیتواند وارد بازار شود اما تحلیل گر تکنکیال اطلاعات بنیادی در تغییرات قیمت می بیند و تایید را از تحلیل فنی میگیرد. در واقع بررسی نمودار، میانبری است به بررسی عوامل فاندامنتال، ولی حالت عکس آن ممکن نیست. این امکان وجود دارد که بتوان در یک بازار مالی صرفاً بادانش تکنیکال خرید و فروش انجام داد. ولی تقریباً بعید به نظر میآید که شخصی بتواندصرفاً بر اساس مسائلی فاندامنتالی و عدم بررسی قسمت تکنیکی خرید و فروش خیلی موفقی انجام دهد. با تحلیل نمودارهای قیمتی و استفاده از انواع ابزارهای تحلیلی مانند خطوط روند، شکل‌های نمودار، نقاط پشتیبان و مقاومت و سایر اشکال، معامله‌گران می‌توانند روند قیمت‌ها را شناسایی و بر اساس آن تصمیم‌گیری کنند. یکی از اصول مهم در تحلیل تکنیکال این است که تاریخچه حرکت قیمت‌ها برای پیش‌بینی آینده مفید است. با بررسی الگوهای تکراری در گذشته و تشخیص تکرار آن‌ها در آینده، می‌توان احتمال حرکت قیمت‌ها را بهتر پیش‌بینی کرد. با این حال، باید توجه داشت که تحلیل تکنیکال هیچ‌گاه یک قطعنامه‌ی قطعی برای پیش‌بینی قیمت‌ها نیست. عوامل دیگری مانند اخبار، تغییرات اقتصادی و سیاسی و سایر عوامل خارجی نیز می‌توانند بر حرکت قیمت‌ها تأثیرگذار باشند. در نهایت، برای موفقیت در معاملات مبتنی بر تحلیل تکنیکال، علاوه بر شناسایی روند‌ها و الگوهای قیمتی، نیاز به مدیریت مناسب ریسک و صبر و حوصله نیز وجود دارد.
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها