خرید در کف قیمت یا ” حفره ها را بخرید ” به معنای خرید دارایی پس از کاهش قیمت است. در اینجا اعتقاد بر این است که قیمت پایینتر جدید نشاندهنده یک فرصت خرید است، زیرا «افت قیمت» تنها یک شرایط کوتاه مدت است و احتمالاً با گذشت زمان، دارایی مجدد بر میگردد و ارزش آن افزایش مییابد.
خرید در کف قیمت یکی از استراتژیهای ساده فارکس است. اگر به این قبیل استراتژیها علاقهمند هستید میتوانید در صفحه آموزش فارکس 0 تا 100 استراتژیهای دیگر را نیز مطالعه و مشاهده کنید.
سرفصل ها
- خرید حفره ها عبارتست از خرید گرفتن یک دارایی یا اوراق بهادار پس از اینکه قیمت آن به صورت مکرر کاهش کوتاه مدت را تجربه کرد.
- خرید حفره ها می تواند در روندهای صعودی بلندمدت سودآور باشد، اما در طول روندهای نزولی پایدار بی سود یا پر چالش باشد.
- خرید حفره ها میتواند هزینه داشتن یک پوزیشن باز را کاهش دهد، اما ریسک و پاداش خرید حفره ها باید دائما ارزیابی شود.
خرید در کف قیمت یعنی چه؟
« خرید در کف قیمت » عبارت رایجی است که سرمایه گذاران و معامله گران پس از کاهش قیمت دارایی در کوتاه مدت می شنوند.
پس از کاهش قیمت یک دارایی از سطح بالاتر، برخی از معامله گران و سرمایه گذاران این زمان را به عنوان زمان مفیدی برای خرید یا افزودن به یک پوزیشن موجود می دانند.
مفهوم خرید در کف بر اساس تئوری امواج قیمت است. وقتی سرمایهگذار دارایی را پس از افت میخرد، با قیمت پایینتری در واقع دارد خرید میکند، به این امید که در صورت برگشت بازار، سود کسب کند.
اصطلاح خرید در کف قیمت بسته به موقعیتی که در آن استفاده می شود، معناهای مختلفی دارد و احتمال موفقیت آن نیز متفاوت است. برخی از معامله گران می گویند در صورتی که دارایی در یک روند صعودی بلندمدت ناگهان کاهش یابد، “در کف می خرند”. آنها امیدوارند که روند صعودی پس از ریزش از سر گرفته شود.
برخی دیگر از این عبارت زمانی استفاده می کنند که هیچ روند صعودی پایداری وجود نداشته باشد، اما معتقدند روند صعودی ممکن است در آینده رخ دهد. بنابراین، زمانی که قیمت کاهش می یابد خرید میکنند تا از افزایش احتمالی قیمت در آینده سود ببرند.
اگر سرمایهگذار در حال حاضر روی خرید است و در کف خرید میکند، گفته میشود که میانگین کم می کند، این یک استراتژی سرمایهگذاری است که شامل خرید سهام بیشتر پس از کاهش بیشتر قیمت میشود که منجر به پایین آمدن خالص قیمت متوسط خرید میشود. با این حال، اگر خرید در کف قیمت بعداً با افزایش قیمت مواجه نشد، گفته میشود که فقط به یک پوزیشن بازنده اضافه شده است.
برای عضویت در کانال تلگرام ما روی آیکن تلگرام کلیک کنید
با عضویت در کانال تلگرام ما قادر خواهید بود تا همواره از آخرین بروزرسانی ها و مطالب تجارت فارکس مطلع باشید
محدودیت های خرید در کف قیمت
همچون هر استراتژی های معاملاتی دیگری، خرید در کف سود را تضمین نمی کند. یک دارایی ممکن است به دلایل زیادی کاهش یابد، از جمله تغییر در ارزش پایه آن. فقط به این دلیل که قیمت ارزان تر از قبل است، لزوماً به این معنی نیست که دارایی ارزش خوبی را نشان می دهد.
مشکل این است که یک سرمایه گذار معمولی توانایی بسیار کمی برای تمایز بین کاهش موقت قیمت و سیگنال هشدار دهنده ای دارد که قیمت ها در شرف کاهش شدید هستند.
گرچه ممکن است ارزش ذاتی شناسایی نشده باشد، اما خرید سهام اضافی صرفاً برای پایین آوردن میانگین قیمت ممکن است دلیل خوبی برای افزایش وزن آن دارایی در سبد سرمایه گذار نباشد.
طرفداران این تکنیک، پایین آوردن میانگین را یک رویکرد مقرون به صرفه برای انباشت سود می دانند. مخالفان آن را دستور العملی برای طبخ یک فاجعه می دانند.
سهامی که از 10 دلار به 8 دلار سقوط می کند ممکن است فرصت خرید خوبی باشد و ممکن است هم اینطور نباشد. ممکن است دلایل موجهی برای کاهش قیمت سهام وجود داشته باشد، مانند تغییر در سود، چشم انداز رشد نامطلوب شرکت، تغییر در مدیریت، شرایط بد اقتصادی، از دست دادن یک قرارداد و غیره. ممکن است کاهش قیمت ادامه یابد. حتی ممکن است صفر شود اگر وضعیت زیادی فاجعه باشد!
مدیریت ریسک در زمان خرید در کف قیمت
همه استراتژی های معاملاتی و روش های سرمایه گذاری باید مقداری کنترل ریسک داشته باشند. هنگام خرید یک دارایی پس از ریزش قیمت آن، بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران قیمتی را برای کنترل ریسک خود تعیین می کنند.
به عنوان مثال، اگر سهام از 10 دلار به 8 دلار سقوط کند، معامله گر ممکن است تصمیم بگیرد که جلوی ضرر بیشتر خود را در صورت رسیدن سهام به 7 دلار بگیرد. آنها فرض میکنند که سهام از 8 دلار بالاتر میرود، به همین دلیل خرید میکنند، اما از طرفی میخواهند در صورت اشتباه بودن تحلیل و ریزش قیمت دارایی، ضرر خود را محدود کنند.
خرید در کف در مورد دارایی هایی که در روند صعودی قرار دارند معمولا بهتر جواب می دهد. افت ها که به آن ها پولبک نیز می گویند، بخشی طبیعی از یک روند صعودی است. تا زمانی که قیمت کف های بالاتر می سازد (در زمان پولبک یا افت) و سقف های بالاتر می زند، روند صعودی سالم و سرحال باقی می ماند.
زمانی که قیمت شروع به پایین آمدن می کند، قیمت وارد روند نزولی می شود. قیمت ارزان و ارزانتر میشود زیرا در پی هر دره یا حفره، قیمت های پایین تر می آید.
اکثر معاملهگران نمیخواهند دارایی زیانده را حفظ کنند و از خرید در کف قیمت در طول یک روند نزولی اجتناب می کنند. با این حال، خرید در کف در روندهای نزولی ممکن است برای برخی از سرمایه گذاران بلندمدت که سود را در خرید در قیمت های پایین می بینند مناسب باشد.
نمونه ای از خرید در کف قیمت
بحران مالی 2008 را در نظر بگیرید. در این مدت، سهام بسیاری از شرکت های وام مسکن و بخش بانکی و مالی سقوط کرد. شرکت هایی نظیر Bear Stearns و New Century Mortgage سختترین ضربهها را خوردند.
سرمایهگذاری که معمولا از فلسفه « خرید در کف قیمت » استفاده میکند، تا آنجا که ممکن است وزن این سهام را در سبد خود اضافه می کند، با این فرض که قیمتها در نهایت به سطوح قبل از سقوط بازمیگردند.
چنین چیزی البته هرگز اتفاق نیفتاد. هر دو شرکت پس از از دست دادن قابل توجه ارزش سهام درهای خود را تخته کردند. سهام New Century Mortgage به حدی سقوط کرد که بورس نیویورک NYSE معاملات را به حالت تعلیق درآورد.
سرمایهگذارانی که فکر میکردند سهام 55 دلاری به که به قیمت 45 دلار رسیده بود می تواند خرید خوبی باشد، تنها چند هفته بعد از آن که قیمت به زیر یک دلار در هر سهم سقوط کرد، با ضررهای هنگفتی مواجه شدند.
در مقابل، بین سالهای 2009 تا 2020، سهام اپل AAPL از حدود 3 دلار به بیش از 120 دلار (تعدیلشده با در نظر گرفتن سود و افزایش سرمایه-مترجم) رسید. خرید های در کف در این دوره زمانی، پاداش قابل توجهی وارد جیب سرمایه گذار می کرد.
منبع این مقاله: اینوست پدیا