ریسک سرمایه گذاری فارکس چیست و چگونه محاسبه و مدیریت می شود؟

تاریخ آخرین بروزرسانی: 9 مارس 2025
ریسک سرمایه گذاری فارکس چیست؟

ریسک سرمایه گذاری یعنی نااطمینانی نسبت به موقعیتی که موجب سود می‌شود. ترس از ریسک بازدارنده سرمایه گذاری و استفاده از بازده بیشتر است. تریدر فارکس باید بداند ریسک سرمایه گذاری ترس ندارد، بلکه نیاز به مدیریت دارد. برای اینکه بتوانید از پس مدیریت ریسک سرمایه گذاری برآیید، لازم است ابتدا به طور کامل با ریسک و بازده آشنا شوید. تاکنون با مبحث‌های تئوری و عملی زیادی در آموزش فارکس جهت مدیریت ریسک آشنا شده‌اید، اما ممکن است تعریف دقیقی از ریسک در مقابل بازده نداشته باشید.

 ریسک سرمایه گذاری در اصطلاح مالی عبارتست از درصد احتمالی که سود واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار ممکن است اختلاف داشته باشد. در ریسک، احتمال از دست دادن بخشی از سرمایه اولیه یا تمام آن وجود دارد. بلحاظ محاسباتی، ریسک معمولاً از طریق در نظر گرفتن سابقه رفتار و نتایج ارزیابی می‌شود. در امور مالی، انحراف معیار یک روش اندازه گیری مرسوم برای ارزیابی ریسک است. انحراف معیار عددی است که میزان تلاطم قیمت دارایی‌ها را در مقایسه با میانگین‌های تاریخی آنها در طول یک بازه زمانی معین نشان می‌دهد.

به طور کلی، مدیریت ریسک سرمایه گذاری از طریق درک اصول اولیه ریسک و نحوه اندازه گیری آن کاری عاقلانه است. یادگیری ریسک‌هایی که می‌توانند در سناریوهای مختلف حضور داشته باشند و روش‌های مدیریت همه جانبه ریسک به تمام طیف‌های سرمایه گذاران و مدیران کسب و کار کمک می‌کند تا بتوانند از ضررهای غیر ضروری و هنگفت جلوگیری کنند.

روزانه مردم به طریقی در معرض ریسک‌هایی قرار می‌گیرند، از رانندگی، راه رفتن در خیابان تا سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی برای پول یا هر چیز دیگری. شخصیت، سبک زندگی و سن یک سرمایه گذار از مهمترین عواملی هستند که برای مدیریت سرمایه گذاری فردی و مدیریت ریسک باید در نظر گرفته شود. هر سرمایه گذار دارای یک پیشینه ریسک (ریسک پذیری) خاص است که تعیین کننده تمایل و توانایی آنها برای مقاومت در برابر ریسک است.

به طور کلی، با افزایش ریسک سرمایه گذاری، سرمایه گذاران انتظار دارند بازده بالاتری از سرمایه گذاری خود بگیرند تا اینگونه به نوعی با دریافت پاداش، ریسک‌ها جبران شوند. یک بحث فاندامنتال در امور مالی، رابطه بین ریسک و بازده است.

هرچه میزان ریسکی که سرمایه‌گذار مایل به پذیرش آن است بالاتر باشد، پتانسیل بازده بالاتر خواهد بود. ریسک‌ها می‌توانند به طرق مختلفی خود را نشان دهند و سرمایه‌گذاران باید بابت این تقبل ریسک‌های اضافی چیزی بیشتری عایدشان شود. به عنوان مثال، اوراق قرضه خزانه‌داری امریکا در زمره یکی از امن‌ترین سرمایه گذاری‌ها در نظر گرفته می‌شود و در مقایسه با اوراق قرضه شرکتی، نرخ بازده کمتری دارد.

احتمال ورشکستگی یک شرکت بسیار بیشتر از دولت ایالات متحده امریکا است. از آنجایی که ریسک پیش فرض سرمایه گذاری در اوراق قرضه شرکتی بالاتر است، نرخ بازده سرمایه گذاران بالاتر خواهد بود. بلحاظ محاسباتی، ریسک معمولاً از طریق در نظر گرفتن سابقه رفتارها و نتایج ارزیابی می‌شود. در امور مالی، انحراف معیار یک روش اندازه گیری متداول برای ارزیابی ریسک است. انحراف معیار بالا نشان دهنده تلاطم زیاد در دارایی بوده و در نتیجه حاکی از درجه بالای ریسک است.

افراد، مشاوران مالی و شرکت‌ها می‌توانند از استراتژی‌های مدیریت ریسک برای مدیریت ریسک‌های مرتبط با سرمایه گذاری‌ها و فعالیت‌های معاملاتی خود استفاده کنند. بلحاظ آکادمیک، نظریه‌ها، روش‌های ارزیابی و استراتژی‌های مختلفی برای اندازه‌گیری، تحلیل و مدیریت ریسک‌ها شناسایی و طراحی شده‌اند. برخی از آنها عبارتند از: اندازه‌گیری و محاسبه ریسک اغلب به سرمایه‌گذاران، معامله‌گران و مدیران کسب‌وکار اجازه می‌دهد تا با استفاده از استراتژی‌های مختلف از جمله تنوع بخشی و یا استفاده از ابزار مشتقه، برخی ریسک‌ها را پوشش دهند یا اصطلاحا هج کنند.

گرچه هیچ گونه از سرمایه‌گذاری‌ها کاملاً مصون از ریسک نیست، اما برخی از اوراق بهادار آنقدر ریسک واقعی کمی دارند که بدون ریسک (ریسک فری) در نظر گرفته می‌شوند. اوراق بهادار بدون ریسک، اغلب حد کف اندازه گیری ریسک محسوب می‌شوند. ریسک سرمایه گذاری در نرخ بازده مورد انتظار در این نوع سرمایه گذاری‌ها بسیار پایین بوده یا کلا این نوع سرمایه گذاری‌ها بدون ریسک هستند.

اغلب، سرمایه گذاران از هر طیفی برای نگهداری پس انداز روز مبادا یا برای نگهداری دارایی‌هایی که دسترسی فوری باید به آنها داشته باشند، سرمایه گذاری در این اوراق بهادار را در نظر می‌گیرند. نمونه‌هایی از سرمایه گذاری‌ها و اوراق بهادار بدون ریسک عبارتند از: گواهی سپرده CD، بازار پول دولتی و اوراق خزانه. اوراق خزانه 30 روزه خزانه داری امریکا به طور کلی به عنوان کف ریسک (بدون ریسک) برای مدل سازی اقتصادی در نظر گرفته می‌شود.

پشتوانه این اوراق تعهد کامل و اعتبار دولت ایالات متحده امریکا است و با توجه به تاریخ سررسید نسبتاً کوتاه آن، دارای حداقل نرخ بهره هستند. افق زمانی و نقد شوندگی سرمایه گذاری‌ها اغلب یک عامل کلیدی موثر بر ارزیابی ریسک سرمایه گذاری و مدیریت ریسک است. اگر سرمایه‌گذار نیاز دارد تا به وجوه خود دسترسی فوری داشته باشد، احتمالش کمتر است که در سرمایه‌گذاری‌های پرریسک یا در دارایی‌هایی سرمایه‌گذاری کند که قابلیت نقدشوندگی فوری ندارند.

بعبارتی احتمالش بیشتر است که پول خود را در اوراق بهادار بدون ریسک قرار دهند. افق زمانی نیز عامل مهمی برای سبدهای سرمایه گذاری خواهد بود. سرمایه گذاران جوان با افق زمانی بلند مدت تر (تا بازنشستگی) احتمالا مایل به سرمایه گذاری در سرمایه گذاری های با ریسک بالاتر با پتانسیل بازده بالاتر خواهند بود. تحمل ریسک سرمایه‌گذاران مسن‌تر متفاوت است، زیرا باید به منابع مالی خود دسترسی آسان داشته باشند.

مورنینگ استار یکی از بهترین آژانس‌های ارائه خدمات مالی است که رتبه‌بندی ریسک را به صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله ETF می‌چسباند. سرمایه گذار می‌تواند مشخصات ریسک سبد را با میزان ریسک پذیری خود تطبیق داده و آن را به میل و خواسته متناسب کند.

یعنی نااطمینانی نسبت به موقعیتی که موجب سود می‌شود. ترس از ریسک بازدارنده سرمایه گذاری و استفاده از بازده بیشتر است. تریدر فارکس باید بداند ریسک سرمایه گذاری ترس ندارند بلکه نیاز به مدیریت دارد.

برای اینکه بتوانید از پس مدیریت ریسک سرمایه‌گذاری برآیید، لازم است ابتدا به طور کامل با ریسک و بازده آشنا شوید. تاکنون با مباحث تئوری و عملی زیادی در آموزش فارکس جهت مدیریت ریسک آشنا شده‌اید، اما ممکن است تعریف دقیقی از ریسک در مقابل بازده نداشته باشید. این مقاله برای شماست. ریسک سرمایه‌گذاری در اصطلاح مالی عبارت است از درصد احتمالی که سود واقعی سرمایه‌گذاری با بازده مورد انتظار ممکن است اختلاف داشته باشد.

در ریسک، احتمال از دست دادن بخشی از سرمایه اولیه یا تمام آن وجود دارد. بلحاظ محاسباتی، ریسک معمولاً از طریق در نظر گرفتن سابقه رفتار و نتایج ارزیابی می‌شود. در امور مالی، انحراف معیار یک روش اندازه‌گیری مرسوم برای ارزیابی ریسک است. انحراف معیار عددی برای میزان تلاطم قیمت دارایی‌ها در مقایسه با میانگین‌های تاریخی آنها در طول یک بازه زمانی معین را در اختیار ما قرار می‌دهد. به طور کلی، مدیریت ریسک سرمایه‌گذاری از طریق درک اصول اولیه ریسک و نحوه اندازه‌گیری آن کاری عاقلانه است.

یادگیری ریسک‌هایی که می‌توانند در سناریوهای مختلف حضور داشته باشند و روش‌های مدیریت همه‌جانبه ریسک به تمام طیف‌های سرمایه‌گذاران و مدیران کسب و کار کمک می‌کند تا بتوانند از ضررهای غیرضروری و هنگفت جلوگیری کنند.

ریسک سرمایه گذاری

ریسک سرمایه گذاری

ریسک سرمایه گذاری چیست؟

روزانه مردم به طریقی در معرض ریسک‌هایی قرار می‌گیرند، از رانندگی، راه رفتن در خیابان بگیرید تا سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی برای پول یا هر چیز دیگری. شخصیت، سبک زندگی و سن یک سرمایه‌گذار از مهم‌ترین عواملی هستند که برای مدیریت سرمایه‌گذاری فردی و مدیریت ریسک باید در نظر گرفته شود. هر سرمایه‌گذار دارای یک پیشینه ریسک (ریسک‌پذیری) خاص است که تعیین‌کننده تمایل و توانایی آنها برای مقاومت در برابر ریسک است.

به طور کلی، با افزایش ریسک سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاران انتظار دارند بازده بالاتری از سرمایه‌گذاری خود بگیرند تا اینگونه به نوعی با دریافت پاداش، ریسک‌ها جبران شوند. یک بحث فاندامنتال در امور مالی، رابطه بین ریسک و بازده است. هرچه میزان ریسکی که سرمایه‌گذار مایل به پذیرش آن است بالاتر باشد، پتانسیل بازده بالاتر خواهد بود. ریسک‌ها می‌توانند به طرق مختلفی خود را نشان دهند و سرمایه‌گذاران باید بابت این تقبل ریسک‌های اضافی چیزی بیشتری عایدشان شود.

به عنوان مثال، اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا در زمره یکی از امن‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها در نظر گرفته می‌شود و در مقایسه با اوراق قرضه شرکتی، نرخ بازده کمتری دارد. احتمال ورشکستگی یک شرکت بسیار بیشتر از دولت ایالات متحده آمریکا است.

از آنجایی که ریسک پیش‌فرض سرمایه‌گذاری در اوراق قرضه شرکتی بالاتر است، نرخ بازده سرمایه‌گذاران بالاتر خواهد بود. بلحاظ محاسباتی، ریسک معمولاً از طریق در نظر گرفتن سابقه رفتارها و نتایج ارزیابی می‌شود. در امور مالی، انحراف معیار یک روش اندازه‌گیری متداول برای ارزیابی ریسک است. انحراف معیار بالا نشان‌دهنده تلاطم زیاد در دارایی بوده و در نتیجه حاکی از درجه بالای ریسک است.

افراد، مشاوران مالی و شرکت‌ها می‌توانند از استراتژی‌های مدیریت ریسک برای مدیریت ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری‌ها و فعالیت‌های معاملاتی خود استفاده کنند. بلحاظ آکادمیک، نظریه‌ها، روش‌های ارزیابی و استراتژی‌های مختلفی برای اندازه‌گیری، تحلیل و مدیریت ریسک‌ها شناسایی و طراحی شده‌اند. اندازه‌گیری و محاسبه ریسک اغلب به سرمایه‌گذاران، معامله‌گران و مدیران کسب‌وکار اجازه می‌دهد تا با استفاده از استراتژی‌های مختلف از جمله تنوع بخشی و یا استفاده از ابزار مشتقه، برخی ریسک‌ها را پوشش دهند یا اصطلاحا هج کنند.

گرچه هیچ‌گونه از سرمایه‌گذاری‌ها کاملاً مصون از ریسک نیست، اما برخی از اوراق بهادار آنقدر ریسک واقعی کمی دارند که بدون ریسک (ریسک فری) در نظر گرفته می‌شوند.

اوراق بهادار بدون ریسک، اغلب حد کف اندازه‌گیری ریسک محسوب می‌شوند. ریسک سرمایه‌گذاری در نرخ بازده مورد انتظار در این نوع سرمایه‌گذاری‌ها بسیار پایین بوده یا کلا این نوع سرمایه‌گذاری‌ها بدون ریسک هستند. اغلب، سرمایه‌گذاران از هر طیف برای نگهداری پس‌انداز روز مبادا یا برای نگهداری دارایی‌هایی که دسترسی فوری باید به آنها داشته باشند، سرمایه‌گذاری در این اوراق بهادار را در نظر می‌گیرند.

نمونه‌هایی از سرمایه‌گذاری‌ها و اوراق بهادار بدون ریسک عبارتند از: گواهی سپرده CD، بازار پول دولتی و اوراق خزانه. اوراق خزانه 30 روزه خزانه‌داری آمریکا به طور کلی به عنوان کف ریسک (بدون ریسک) برای مدل‌سازی اقتصادی در نظر گرفته می‌شود. پشتوانه این اوراق تعهد کامل و اعتبار دولت ایالات متحده آمریکا است و با توجه به تاریخ سررسید نسبتاً کوتاه آن، دارای حداقل نرخ بهره هستند.

مبانی ریسک

افق زمانی و نقدشوندگی سرمایه‌گذاری‌ها اغلب یک عامل کلیدی موثر بر ارزیابی ریسک سرمایه‌گذاری و مدیریت ریسک است. اگر سرمایه‌گذار نیاز دارد تا به وجوه خود دسترسی فوری داشته باشد، احتمالش کمتر است که در سرمایه‌گذاری‌های پرریسک یا در دارایی‌هایی سرمایه‌گذاری کند که قابلیت نقدشوندگی فوری ندارند. بعبارتی احتمالش بیشتر است که پول خود را در اوراق بهادار بدون ریسک قرار دهند.

افق زمانی نیز عامل مهمی برای سبدهای سرمایه‌گذاری خواهد بود. سرمایه‌گذاران جوان با افق زمانی بلندمدت‌تر (تا بازنشستگی) احتمالا مایل به سرمایه‌گذاری در سرمایه‌گذاری‌های با ریسک بالاتر با پتانسیل بازده بالاتر خواهند بود. تحمل ریسک سرمایه‌گذاران مسن‌تر متفاوت است، زیرا باید به منابع مالی خود دسترسی آسان داشته باشند.

مورنینگ استار یکی از بهترین آژانس‌های ارائه خدمات مالی است که رتبه‌بندی ریسک را به صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله ETF می‌چسباند. سرمایه‌گذار می‌تواند مشخصات ریسک سبد را با میزان ریسک‌پذیری خود تطبیق داده و آن را به میل و خواسته متناسب کند.

به عنوان مثال، اوراق قرضه خزانه‌داری امریکا در زمره یکی از امن‌ترین سرمایه گذاری‌ها در نظر گرفته می‌شود و در مقایسه با اوراق قرضه شرکتی، نرخ بازده کمتری دارد. احتمال ورشکستگی یک شرکت بسیار بیشتر از دولت ایالات متحده امریکا است. از آنجایی که ریسک پیش فرض سرمایه گذاری در اوراق قرضه شرکتی بالاتر است، نرخ بازده سرمایه گذاران بالاتر خواهد بود.

بلحاظ محاسباتی، ریسک معمولاً از طریق در نظر گرفتن سابقه رفتارها و نتایج ارزیابی می شود. در امور مالی، انحراف معیار یک روش اندازه گیری متداول برای ارزیابی ریسک است. انحراف معیار بالا نشان دهنده تلاطم زیاد در دارایی بوده و در نتیجه حاکی از درجه بالای ریسک است.

افراد، مشاوران مالی و شرکت ها می توانند از استراتژی های مدیریت ریسک برای مدیریت ریسک های مرتبط با سرمایه گذاری ها و فعالیت های معاملاتی خود استفاده کنند. بلحاظ آکادمیک، نظریه ها، روش های ارزیابی و استراتژی های مختلفی برای اندازه‌گیری، تحلیل و مدیریت ریسک‌ها شناسایی و طراحی شده‌اند.

برخی از آنها عبارتند از:

  • انحراف معیار
  • بتا
  • ارزش در معرض ریسک VaR
  • مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای CAPM.

اندازه‌گیری و محاسبه ریسک اغلب به سرمایه‌گذاران، معامله‌گران و مدیران کسب‌وکار اجازه می‌دهد تا با استفاده از استراتژی‌های مختلف از جمله تنوع بخشی و یا استفاده از ابزار مشتقه، برخی ریسک‌ها را پوشش دهند یا اصطلاحا هج کنند.

  • ریسک اشکال مختلفی دارد، اما به طور کلی عبارتست از اختلاف شانسی که سود واقعی یک سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار دارد.
  • در ریسک احتمال از دست دادن مقداری یا تمام سرمایه گذاری وجود دارد.
  • ریسک ها انواع مختلفی داشته و چندین روش برای اندازه گیری مقدار ریسک وجود دارد.
  • ریسک را می توان با استفاده از استراتژی های تنوع بخشی و پوشش ریسک (هج) کاهش داد.

اوراق بهادار بدون ریسک

گرچه هیچ گونه از سرمایه‌گذاری ها کاملاً مصون از ریسک نیست، اما برخی از اوراق بهادار آنقدر ریسک واقعی کمی دارند که بدون ریسک (ریسک فری) در نظر گرفته می‌شوند.

اوراق بهادار بدون ریسک، اغلب حد کف اندازه گیری ریسک محسوب می شوند. ریسک سرمایه گذاری در نرخ بازده مورد انتظار در این نوع سرمایه گذاری ها بسیار پایین بوده یا کلا این نوع سرمایه گذاری ها بدون ریسک هستند.

اغلب، سرمایه گذاران از هر طیفی برای نگهداری پس انداز روز مبادا یا برای نگهداری دارایی هایی که دسترسی فوری باید به آنها داشته باشند، سرمایه گذاری در این اوراق بهادار را در نظر می گیرند.

نمونه هایی از سرمایه گذاری ها و اوراق بهادار بدون ریسک عبارتند از:گواهی سپرده CD، بازار پول دولتی و اوراق خزانه.

اوراق خزانه 30 روزه خزانه داری امریکا به طور کلی به عنوان کف ریسک (بدون ریسک) برای مدل سازی اقتصادی در نظر گرفته می شود. پشتوانه این اوراق تعهد کامل و اعتبار دولت ایالات متحده امریکا است و با توجه به تاریخ سررسید نسبتاً کوتاه آن، دارای حداقل نرخ بهره هستند.

ریسک و افق زمانی

افق زمانی و نقد شوندگی سرمایه گذاری ها اغلب یک عامل کلیدی موثر بر ارزیابی ریسک سرمایه گذاری و مدیریت ریسک است. اگر سرمایه‌گذار نیاز دارد تا به وجوه خود دسترسی فوری داشته باشد، احتمالش کمتر است که در سرمایه‌گذاری‌های پرریسک یا در دارایی هایی سرمایه‌گذاری کند که قابلیت نقدشوندگی فوری ندارند. بعبارتی احتمالش بیشتر است که پول خود را در اوراق بهادار بدون ریسک قرار دهند.

افق زمانی نیز عامل مهمی برای سبدهای سرمایه گذاری خواهد بود. سرمایه گذاران جوان با افق زمانی بلند مدت تر (تا بازنشستگی) احتمالا مایل به سرمایه گذاری در سرمایه گذاری های با ریسک بالاتر با پتانسیل بازده بالاتر خواهند بود. تحمل ریسک سرمایه‌گذاران مسن‌تر متفاوت است، زیرا باید به منابع مالی خود دسترسی آسان‌ داشته باشند.

رتبه بندی ریسک مورنینگ استار

مورنینگ استار یکی از بهترین آژانس‌های ارائه خدمات مالی است که رتبه‌بندی ریسک را به صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله ETF می چسباند. سرمایه گذار می‌تواند مشخصات ریسک سبد را با میزان ریسک پذیری خود تطبیق داده و آن را به میل و خواسته متناسب کند.

انواع ریسک مالی

هر گونه اقدام جهت پس‌انداز و یا سرمایه‌گذاری، مشمول ریسک متفاوت و نیز بازده متفاوت است. در علوم مالی، ریسک‌های سرمایه‌گذاری که بر ارزش دارایی‌ها تأثیرگذار هستند به دو دسته تقسیم می‌شوند: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک. اساسا، سرمایه‌گذاران هم در معرض ریسک‌های سیستماتیک و هم در معرض ریسک‌های غیرسیستماتیک قرار دارند. ریسک‌های سیستماتیک، که از آنها به نام ریسک بازار نیز یاد می‌شود، ریسک‌هایی هستند که می‌توانند کل یک بازار اقتصادی یا درصد زیادی از کلیت بازار را تحت تأثیر قرار دهند.

ریسک بازار، ریسک ضرر کردن در سرمایه‌گذاری‌ها به دلیل عواملی همچون ریسک سیاسی و ریسک موجود در مقیاس کلان اقتصاد است که بر عملکرد کل بازار تأثیر می‌گذارد. ریسک بازار را نمی‌توان به راحتی و فقط از طریق تنوع بخشی سبد کاهش داد. سایر انواع ریسک سیستماتیک عبارتند از: … ریسک غیرسیستماتیک که از آن با نام ریسک نامتعارف یا ریسک قابل حذف نیز یاد می‌شود، طبقه‌ای از ریسک است که تنها بر یک صنعت یا یک شرکت خاص تأثیر می‌گذارد.

ریسک غیرسیستماتیک، ریسک ضرر کردن یا از دست دادن سرمایه به دلیل ریسک‌های خاص در آن شرکت یا آن صنعت است. از جمله می‌توان به تغییر در مدیریت، فراخوان زدن برای پس آوردن یک محصول شرکت، تغییر در مقررات که می‌تواند فروش شرکت را کاهش دهد، و یا ظهور یک رقیب جدید در بازار که می‌تواند یک تهدید بالقوه برای شرکت باشد، اشاره کرد. سرمایه‌گذاران اغلب از تنوع بخشی برای مدیریت ریسک غیرسیستماتیک (سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مختلف) استفاده می‌کنند.

علاوه بر ریسک‌های سیستماتیک و غیرسیستماتیک، چندین نوع ریسک دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از: ریسک کسب و کار یا ریسک تجاری که به ماندگاری و سودآوری یک کسب و کار اشاره دارد. پرسش اصلی در این نوع ریسک این است که آیا یک شرکت می‌تواند فروش و درآمد کافی برای پوشش هزینه‌های عملیاتی خود داشته باشد و سودآوری ایجاد کند یا خیر. ریسک سرمایه‌گذاری مالی مربوط به هزینه‌های تامین مالی است، اما ریسک تجاری مربوط به تمام هزینه‌های دیگری است که یک کسب و کار برای فعال ماندن و بقای خود باید پوشش دهد.

این هزینه‌ها شامل حقوق کارمندان، هزینه‌های تولید، اجاره تسهیلات، هزینه دفتر و تشکیلات اداری است. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی همچون قیمت تمام شده کالا، حاشیه سود، رقابت و سطح تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می‌فروشد.

ریسک اعتباری ریسکی است که وام‌گیرنده قادر به پرداخت سود قرارداد یا اصل تعهدات بدهی خود نباشد. این نوع ریسک سرمایه‌گذاری به‌ویژه برای سرمایه‌گذارانی که در سبد خود اوراق قرضه نگهداری می‌کنند بیشتر نمود می‌یابد. اوراق قرضه دولتی، به‌ویژه اوراقی که توسط دولت فدرال منتشر می‌شوند، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از سوی دیگر، اوراق قرضه شرکتی دارای بالاترین میزان ریسک نکول و همچنین نرخ بهره بالاتری هستند.

اوراق قرضه با شانس نکول کمتر، یک کلاس سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شوند، در حالی که اوراق قرضه با شانس بالاتر، اوراق با بازده بالا یا اوراق بنجل محسوب می‌شوند. سرمایه‌گذاران می‌توانند از آژانس‌های رتبه‌بندی اوراق قرضه همچون Standard and Poor’s، Fitch و Moody’s استفاده کنند تا مشخص کنند کدام اوراق دارای کلاس سرمایه‌گذاری بوده و کدام اوراق بنجل است.

ریسک کشور به ریسکی اشاره دارد که یک کشور نتواند به تعهدات مالی خود عمل کند. زمانی که کشوری تعهدات خود را انجام ندهد، می‌تواند به عملکرد سایر ابزارهای مالی در آن کشور و همچنین سایر کشورهایی که با آنها روابط دارد، آسیب بزند. ریسک کشور بر سهام، اوراق قرضه، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، اختیار معامله و قراردادهای آتی که در داخل یک کشور منتشر می‌شوند، می‌تواند تاثیرگذار باشد. این نوع ریسک بیشتر در بازارهای نوظهور یا کشورهایی که کسری بودجه شدید دارند مشاهده می‌شود.

پیشنهاد سر دبیر:  شاخص‌های اقتصادی مهم و تاثیرگذار در بازارهای مالی

هنگام سرمایه‌گذاری در کشورهای خارجی، توجه به این نکته مهم است که تغییرات در نرخ ارز می‌تواند قیمت دارایی‌ها را نیز تغییر دهد. ریسک تسعیر ارز (ریسک نرخ ارز) بر تمام ابزارهای مالی که به ارزی غیر از ارز وطن شما هستند تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، اگر در آمریکا زندگی می‌کنید و در یک سهام کانادایی به دلار کانادا سرمایه‌گذاری می‌کنید، حتی اگر ارزش سهام افزایش یابد، ممکن است در صورت کاهش ارزش دلار کانادا نسبت به دلار آمریکا، ضرر کنید!

  • ریسک نرخ بهره،
  • ریسک تورم،
  • ریسک نرخ ارز،
  • ریسک نقدینگی،
  • ریسک کشور
  • و ریسک اجتماعی-سیاسی.

ریسک نرخ بهره ریسکی است که ارزش سرمایه‌گذاری به دلایل مختلفی تغییر می‌کند. این نوع ریسک سرمایه‌گذاری به‌طور مستقیم‌تری بر ارزش اوراق قرضه نسبت به سهام، تأثیر می‌گذارد و ریسک مهمی برای همه دارندگان اوراق است. با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه کاهش می‌یابد و بالعکس. ریسک سیاسی ریسکی است که ممکن است بر بازده یک سرمایه‌گذاری به دلیل بی‌ثباتی سیاسی یا وقوع تغییرات در یک کشور تاثیر بگذارد.

این نوع ریسک سرمایه‌گذاری می‌تواند ناشی از تغییر دولت، نهادهای قانونگذاری، یا سایر سیاست‌گذاران یا حتی دخالت نظامی باشد. این ریسک که به آن ریسک ژئوپلیتیک نیز گفته می‌شود، با طولانی شدن افق زمانی سرمایه‌گذاری، قدرت اثرگذاری آن بیشتر می‌شود. ریسک طرف مقابل، احتمال این است که ممکن است یکی از طرف‌های معامله زیر بار تعهد خود در قرارداد نرود. ریسک طرف مقابل می‌تواند در معاملات اعتباری، سرمایه‌گذاری و معاملات بازرگانی وجود داشته باشد، به‌ویژه برای معاملاتی که در بازارهای خارج از بورس OTC انجام می‌شوند.

ابزارهای سرمایه‌گذاری مانند سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه و مشتقات دارای ریسک طرف مقابل هستند.

ریسک نرخ بهره ریسکی است که ارزش سرمایه‌گذاری به دلایل مختلفی تغییر می‌کند. این نوع ریسک سرمایه‌گذاری به‌طور مستقیم‌تری بر ارزش اوراق قرضه نسبت به سهام، تأثیر می‌گذارد و ریسک مهمی برای همه دارندگان اوراق است. با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه کاهش می‌یابد و بالعکس. ریسک سیاسی ریسکی است که ممکن است بر بازده یک سرمایه‌گذاری به دلیل بی‌ثباتی سیاسی یا وقوع تغییرات در یک کشور تاثیر بگذارد. این نوع ریسک سرمایه‌گذاری می‌تواند ناشی از تغییر دولت، نهادهای قانونگذاری، یا سایر سیاست‌گذاران یا حتی دخالت نظامی باشد.

این ریسک که به آن ریسک ژئوپلیتیک نیز گفته می‌شود، با طولانی شدن افق زمانی سرمایه‌گذاری، قدرت اثرگذاری آن بیشتر می‌شود. ریسک طرف مقابل، احتمال این است که ممکن است یکی از طرف‌های معامله زیر بار تعهد خود در قرارداد نرود. ریسک طرف مقابل می‌تواند در معاملات اعتباری، سرمایه‌گذاری و معاملات بازرگانی وجود داشته باشد، به‌ویژه برای معاملاتی که در بازارهای خارج از بورس OTC انجام می‌شوند. ابزارهای سرمایه‌گذاری مانند سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه و مشتقات دارای ریسک طرف مقابل هستند.

ریسک کسب و کار

ریسک کسب و کار یا ریسک تجاری به ماندگاری و سودآوری یک کسب و کار اشاره دارد. بعبارتی در این نوع ریسک سرمایه گذاری پرسش این است که آیا یک شرکت می‌تواند فروش و درآمد کافی برای پوشش هزینه های عملیاتی خود داشته باشد و سودآوری ایجاد کند یا خیر.

ریسک سرمایه گذاری مالی مربوط به هزینه های تامین مالی است، اما ریسک تجاری مربوط به تمام هزینه های دیگری است که یک کسب و کار برای فعال ماندن و بقای خود باید پوشش دهد. این هزینه ها شامل حقوق کارمندان، هزینه های تولید، اجاره تسهیلات، هزینه دفتر و تشکیلات اداری است.

سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی همچون قیمت تمام شده کالا، حاشیه سود، رقابت و سطح تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می فروشد.

ریسک اعتباری یا ریسک عدم ایفای تعهد (نکول)

ریسک اعتباری، ریسکی است که وام‌گیرنده قادر به پرداخت سود قرارداد یا اصل تعهدات بدهی خود نباشد. این نوع ریسک سرمایه‌گذاری، به‌ویژه برای سرمایه‌گذارانی که در سبد خود اوراق قرضه نگهداری می‌کنند، بیشتر نمود می‌یابد. اوراق قرضه دولتی، به‌ویژه اوراقی که توسط دولت فدرال منتشر می‌شوند، کمترین میزان ریسک نکول و به‌همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از سوی دیگر، اوراق قرضه شرکتی دارای بالاترین میزان ریسک نکول و همچنین نرخ بهره بالاتری هستند.

اوراق قرضه با شانس نکول کمتر، یک کلاس سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شوند، درحالی‌که اوراق قرضه با شانس بالاتر، اوراق با بازده بالا یا اوراق بنجل محسوب می‌شوند. سرمایه‌گذاران می‌توانند از آژانس‌های رتبه‌بندی اوراق قرضه همچون Standard and Poor’s، Fitch و Moody’s استفاده کنند تا مشخص کنند کدام اوراق دارای کلاس سرمایه‌گذاری بوده و کدام اوراق بنجل است.

ریسک کشور به ریسکی اشاره دارد که یک کشور نتواند به تعهدات مالی خود عمل کند. زمانی که کشوری تعهدات خود را انجام ندهد، می‌تواند به عملکرد سایر ابزارهای مالی در آن کشور و همچنین سایر کشورهایی که با آنها روابط دارد، آسیب بزند. ریسک کشور بر سهام، اوراق قرضه، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک، اختیار معامله و قراردادهای آتی که در داخل یک کشور منتشر می‌شوند، می‌تواند تاثیر گذارد.

این نوع ریسک بیشتر در بازارهای نوظهور یا کشورهایی که کسری بودجه شدید دارند مشاهده می‌شود. هنگام سرمایه‌گذاری در کشورهای خارجی، توجه به این نکته مهم است که تغییرات در نرخ ارز می‌تواند قیمت دارایی‌ها را نیز تغییر دهد.

ریسک تسعیر ارز (ریسک نرخ ارز) بر تمام ابزارهای مالی که به ارزی غیر از ارز وطن شما هستند تاثیر می‌گذارد. به‌عنوان مثال، اگر در امریکا زندگی می‌کنید و در یک سهام کانادایی به دلار کانادا سرمایه‌گذاری می‌کنید، حتی اگر ارزش سهام افزایش یابد، ممکن است در صورت کاهش ارزش دلار کانادا نسبت به دلار آمریکا، ضرر کنید!

ریسک نرخ بهره، ریسکی است که ارزش سرمایه‌گذاری به دلایل مختلفی تغییر می‌کند. این نوع ریسک سرمایه‌گذاری به‌طور مستقیم‌تر بر ارزش اوراق قرضه نسبت به سهام، تأثیر می‌گذارد و ریسک مهمی برای همه دارندگان اوراق است. با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه کاهش می‌یابد و بالعکس. ریسک سیاسی، ریسکی است که ممکن است بر بازده یک سرمایه‌گذاری به دلیل بی‌ثباتی سیاسی یا وقوع تغییرات در یک کشور تاثیر بگذارد. این نوع ریسک سرمایه‌گذاری می‌تواند ناشی از تغییر دولت، نهادهای قانون‌گذاری، یا سایر سیاست‌گذاران یا حتی دخالت نظامی باشد.

این ریسک که به آن ریسک ژئوپلیتیک نیز گفته می‌شود، با طولانی شدن افق زمانی سرمایه‌گذاری، قدرت اثرگذاری آن بیشتر می‌شود. ریسک طرف مقابل، عبارتست از این احتمال که ممکن است یکی از طرف‌های معامله زیر بار تعهد خود در قرارداد نرود. ریسک طرف مقابل می‌تواند در معاملات اعتباری، سرمایه‌گذاری و معاملات بازرگانی وجود داشته باشد، به‌ویژه برای معاملاتی که در بازارهای خارج از بورس OTC انجام می‌شوند.

ابزارهای سرمایه‌گذاری مانند سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه و مشتقات دارای ریسک طرف مقابل هستند. ریسک نقدشوندگی، ریسکی است که ناشی از توانایی سرمایه‌گذار برای معامله سرمایه‌گذاری خود در ازای پول نقد است. به‌طور معمول، سرمایه‌گذاران برای دارایی‌های غیرنقدشونده خود نیاز به خرید مقداری اوراق بیمه خواهند داشت که در واقع این ریسک برای آنها اینگونه جبران می‌شود، چون آنها دارند اوراق بهادار را در طول زمان نگهداری می‌کنند که به‌راحتی قابلیت نقدشوندگی ندارند.

ریسک کشور

تاخت (بده‌بستان) ریسک و بازده، عبارتست از تعادل بین تمایل پذیرش کمترین ریسک ممکن و دستیابی به بالاترین بازده ممکن. به‌طور کلی، ریسک پایین حاکی از وجود ظرفیت پایین بازده و ریسک بالا حاکی از ظرفیت بالای بازده است. هر سرمایه‌گذار باید تصمیم بگیرد که می‌خواهد پذیرای چه میزان ریسک برای دریافت بازده مورد نظر باشد. این ریسک بر اساس عواملی همچون سن، درآمد، اهداف سرمایه‌گذاری، نیازهای نقدشوندگی، افق زمانی و شخصیت فرد تعیین خواهد شد.

باید به یاد داشته باشید که ریسک سرمایه‌گذاری بالاتر به‌طور خودکار به معنی بازده بالاتر نیست. معاوضه (تاخت زدن) ریسک و بازده نشان‌دهنده این است که در سرمایه‌گذاری با ریسک بالاتر امکان بازدهی بالاتر وجود دارد، اما هیچ تضمینی برای این امر وجود ندارد. در سمت کم ریسک این طیف، نرخ بدون ریسک بازده است: یعنی نرخ بازده سرمایه‌گذاری با ریسک صفر. که نشان‌دهنده نرخ بهره‌ای است که از یک سرمایه‌گذاری کاملاً بدون ریسک در یک دوره زمانی معین انتظار می‌رود.

نرخ بدون ریسک بازده، حداقل بازدهی است که برای هر سرمایه‌گذاری می‌توان انتظار داشت، زیرا شما ریسک اضافی را نمی‌پذیرید مگر اینکه پتانسیل بازده بیشتر از نرخ بدون ریسک باشد.

ریسک تسعیر ارز

به عنوان مثال، اگر در امریکا زندگی می‌کنید و در یک سهام کانادایی به دلار کانادا سرمایه گذاری می کنید، حتی اگر ارزش سهام افزایش یابد، ممکن است در صورت کاهش ارزش دلار کانادا نسبت به دلار آمریکا، ضرر کنید!

ریسک نرخ بهره

ریسک نرخ بهره ریسکی است که ارزش سرمایه گذاری به دلایل مختلفی تغییر می کند:

  • دلایلی نظیر تغییر در نرخ بهره،
  • تغییر اسپرد بین دو نرخ،
  • تغییر در منحنی بازده.

این نوع ریسک سرمایه گذاری بطور مستقیم‌تری بر ارزش اوراق قرضه نسبت به سهام، تأثیر می‌گذارد و ریسک مهمی برای همه دارندگان اوراق است. با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه کاهش می یابد و بالعکس.

ریسک سیاسی

ریسک سیاسی ریسکی است که ممکن است بر بازده یک سرمایه گذاری به دلیل بی ثباتی سیاسی یا وقوع تغییرات در یک کشور تاثیر می گذارد. این نوع ریسک سرمایه گذاری می‌تواند ناشی از تغییر دولت، نهادهای قانونگذاری، یا سایر سیاست گذاران یا حتی دخالت نظامی باشد. این ریسک که به آن ریسک ژئوپلیتیک نیز گفته می شود، با طولانی شدن افق زمانی سرمایه گذاری، قدرت اثرگذاری آن بیشتر می شود.

ریسک طرف مقابل

ریسک طرف مقابل، عبارتست از این احتمال که ممکن است یکی از طرف های معامله زیر بار تعهد خود در قرارداد نرود. ریسک طرف مقابل می‌تواند در معاملات اعتباری، سرمایه‌گذاری و معاملات بازرگانی وجود داشته باشد، به‌ویژه برای معاملاتی که در بازارهای خارج از بورس OTC انجام می شوند. ابزارهای سرمایه گذاری مانند سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه و مشتقات دارای ریسک طرف مقابل هستند.

ریسک نقد شوندگی

ریسک نقدشوندگی ریسکی است که ناشی از توانایی سرمایه گذار برای معامله سرمایه گذاری خود در ازای پول نقد است. به طور معمول، سرمایه گذاران برای دارایی های غیر نقدشونده خود نیاز به خرید مقداری اوراق بیمه خواهند داشت که در واقع این ریسک برای آنها اینگونه جبران می شود، چون آنها دارند اوراق بهاداری را در طول زمان نگهداری می‌کنند که به راحتی قابلیت نقد شوندگی ندارند. تاخت (بده بستان) ریسک و بازده عبارتست از تعادل بین تمایل پذیرش کمترین ریسک ممکن و دستیابی به بالاترین بازده ممکن.

به طور کلی، ریسک پایین حاکی از وجود ظرفیت پایین بازده و ریسک بالا حاکی از ظرفیت بالای بازده است. هر سرمایه‌گذار باید تصمیم بگیرد که می خواهد پذیرای چه میزان ریسک برای دریافت بازده مورد نظر باشد. این ریسک بر اساس عواملی همچون سن، درآمد، اهداف سرمایه گذاری، نیازهای نقدشوندگی، افق زمانی و شخصیت فرد تعیین خواهد شد. نمودار زیر شماتیکی از معاوضه یا تاخت ریسک/بازده برای سرمایه گذاری را نشان می دهد، که در آن انحراف معیار بالاتر به معنای ریسک بالاتر و پتانسیل بازده بالاتر خواهد بود.

ریسک در مقابل پاداش

باید به یاد داشته باشید که ریسک سرمایه گذاری بالاتر به طور خودکار به معنی بازده بالاتر نیست. معاوضه (تاخت زدن) ریسک و بازده نشان دهنده اینست که در سرمایه گذاری با ریسک بالاتر امکان بازدهی بالاتر وجود دارد، اما هیچ تضمینی برای این امر وجود ندارد. در سمت کم ریسک این طیف، نرخ بدون ریسک بازده است: یعنی نرخ بازده سرمایه گذاری با ریسک صفر.

که نشان دهنده نرخ بهره ای است که از یک سرمایه گذاری کاملاً بدون ریسک در یک دوره زمانی معین انتظار می رود. نرخ بدون ریسک بازده حداقل بازدهی است که برای هر سرمایه‌گذاری می توان انتظار داشت، زیرا شما ریسک اضافی را نمی‌پذیرید مگر اینکه پتانسیل بازده بیشتر از نرخ بدون ریسک باشد.

ریسک و بازده

ریسک و بازده

بهترین و مؤثرترین استراتژی برای به حداقل رساندن ریسک سرمایه گذاری، تنوع بخشی است. تنوع بخشی به شدت وابسته به مفاهیم همبستگی و ریسک است. یک سبد با تنوع بخشی مناسب، متشکل از اوراق بهادار مختلف (از صنایع مختلف)، درجات ریسک متغیری داشته و با بازده‌های یکدیگر نیز همبستگی‌های متغیر دارند. هر چند بیشتر متخصصان سرمایه گذاری موافقند که تنوع بخشی نمی‌تواند تضمین کننده ضرر نکردن باشد، اما مهم‌ترین مؤلفه برای کمک به سرمایه گذار است تا به اهداف مالی بلندمدت خود دست یافته و در عین حال ریسک خود را به حداقل برساند.

راه‌های مختلفی برای برنامه ریزی و حصول اطمینان از متنوع بودن سبد وجود دارد که عبارتند از: سبد خود را در میان ابزارهای سرمایه گذاری مختلف پخش کنید؛ از جمله پول نقد، سهام، اوراق قرضه، صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک، ETF ها و سایر صندوق‌ها. به دنبال سرمایه گذاری در دارایی‌هایی باشید که بازده آنها در طول تاریخ هم جهت با هم و به یک میزان نبوده باشد.

به این ترتیب، اگر بخشی از سبد شما در حال پایین آمدن باشد، بقیه ممکن است همچنان در حال رشد باشند. در هر نوع سرمایه گذاری که انجام می‌دهید تنوع بخشی را حفظ کنید. اوراق بهادار که صنعت، منطقه و ارزش بازار متفاوتی دارند را در سبد خود نگه دارید. همچنین بد نیست که سبک‌های مختلف سرمایه گذاری مانند سرمایه گذاری بر اساس رشد یا درآمد و یا بر اساس ارزش را با هم ترکیب کنید.

در مورد اوراق قرضه نیز همین نکته صادق است: سررسیدهای مختلف و کیفیت اعتبارات را در نظر بگیرید. اوراق بهادار که از نظر ریسک سرمایه گذاری متفاوت هستند را در سبد خود قرار دهید. خود را محدود به انتخاب سهام اصطلاحا بلوچیپ (مرغوب) نکنید؛ بلکه برعکس، انتخاب سرمایه‌گذاری‌های مختلف با نرخ‌های بازده متفاوت، تضمینی است که سودهای بزرگ ضررهای جاهای دیگر را جبران می‌کنند.

به خاطر داشته باشید که تنوع بخشی سبد کاری نیست که بتوان یکبار برای همیشه آن را انجام داد و رفت. سرمایه‌گذاران و کسب‌وکارها به طور منظم باید متعادل بودن سبد را بررسی کنند تا اطمینان حاصل کنند که سبد آن‌ها دارای سطح ریسکی است که با استراتژی و اهداف مالی آنها سازگار است. همه ما همه روزه با ریسک‌های زیادی روبرو هستیم؛ چه وقتی در حال رانندگی به سمت محل کار هستیم، چه وقتی در حال موج سواری کنار دریا هستیم، چه در حال سرمایه گذاری هستیم و چه وقتی در حال مدیریت یک کسب و کاریم.

در دنیای مالی، ریسک سرمایه گذاری به این احتمال اشاره دارد که بازده واقعی یک سرمایه‌گذاری با بازده مورد انتظار ما چقدر اختلاف دارد. این احتمال همان احتمالی است که چرا یک سرمایه‌گذاری آنطور که می‌خواستید نتیجه نداد، و یا چرا نهایت سرمایه گذاری ضرر شد. موثرترین راه برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری چیزی نیست جز ارزیابی منظم ریسک و تنوع بخشی سبد.

اگرچه تنوع بخشی سبد تضمین کننده سود یا تضمین کننده ضرر نکردن نیست، اما بالقوه می‌تواند بازده شما را بر اساس اهداف شما بهبود بخشد. تعادل برقرار کردن بین ریسک و بازده به سرمایه‌گذاران و مدیران کسب‌وکار کمک می‌کند تا بتوانند از طریق سرمایه‌گذاری در بخش‌هایی که با آنها راحت‌تر هستند، به اهداف مالی خود برسند. این مقاله برگرفته از: اینوست پدیا 5/5 – (1 امتیاز)

ریسک و تنوع بخشی

بهترین و مؤثرترین استراتژی برای به حداقل رساندن ریسک سرمایه گذاری، تنوع بخشی است. تنوع بخشی به شدت وابسته به مفاهیم همبستگی و ریسک است. یک سبد با تنوع بخشی مناسب متشکل از اوراق بهادار مختلف (از صنایع مختلف) درجات ریسک متغیری داشته و با بازده های یکدیگر نیز همبستگی های متغیر دارند.

هر چند بیشتر متخصصان سرمایه گذاری موافقند که تنوع بخشی نمی تواند تضمین کننده ضرر نکردن باشد، اما مهم ترین مؤلفه برای کمک به سرمایه گذار است تا به اهداف مالی بلندمدت خود دست یافته و در عین حال ریسک خود را به حداقل برساند.

راه های مختلفی برای برنامه ریزی و حصول اطمینان از متنوع بودن سبد وجود دارد که عبارتند از:

سبد خود را در میان ابزارهای سرمایه گذاری مختلف پخش کنید: از جمله پول نقد، سهام، اوراق قرضه، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، ETF ها و سایر صندوق ها.

به دنبال سرمایه گذاری در دارایی هایی باشید که بازده آنها در طول تاریخ هم جهت با هم و به یک میزان نبوده باشد. به این ترتیب، اگر بخشی از سبد شما در حال پایین آمدن باشد، بقیه ممکن است همچنان در حال رشد باشند.

در هر نوع سرمایه گذاری که انجام می دهید تنوع بخشی را حفظ کنید. اوراق بهاداری که صنعت، منطقه و ارزش بازار متفاوی دارند را در سبد خود نگه دارید. همچنین بد نیست که سبک های مختلف سرمایه گذاری مانند سرمایه گذاری بر اساس رشد یا درآمد و یا بر اساس ارزش را با هم ترکیب کنید.

در مورد اوراق قرضه نیز همین نکته صادق است: سررسیدهای مختلف و کیفیت اعتبارات را در نظر بگیرید.

اوراق بهاداری که از نظر ریسک سرمایه گذاری متفاوت هستند را در سبد خود قرار دهید. خود را محدود به انتخاب سهام اصطلاحا بلوچیپ (مرغوب) نکنید. بلکه برعکس. انتخاب سرمایه‌گذاری‌های مختلف با نرخ‌های بازده متفاوت، تضمینی است که سودهای بزرگ ضررهای جاهای دیگر را جبران می‌کنند.

به خاطر داشته باشید که تنوع بخشی سبد کاری نیست که بتوان یکبار برای همیشه آن را انجام داد و رفت. سرمایه‌گذاران و کسب‌وکارها به طور منظم باید متعادل بودن سبد را بررسی کنند تا اطمینان حاصل کنند که سبد آن‌ها دارای سطح ریسکی است که با استراتژی و اهداف مالی آنها سازگار است.

سخن پایانی

همه ما همه روزه با ریسک های زیادی روبرو هستیم. چه وقتی در حال رانندگی به سمت محل کار هستیم، چه وقتی در حال موج سواری کنار دریا هستیم، چه در حال سرمایه گذاری هستیم و چه وقتی در حال مدیریت یک کسب و کاریم. در دنیای مالی، ریسک سرمایه گذاری به این احتمال اشاره دارد که بازده واقعی یک سرمایه‌گذاری با بازده مورد انتظار ما چقدر اختلاف دارد. این احتمال همان احتمالی هست که چرا یک سرمایه‌گذاری آنطور که می خواستید نتیجه نداد، و یا چرا نهایت سرمایه گذاری ضرر شد.

موثرترین راه برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری، ارزیابی منظم ریسک و تنوع بخشی سبد است. اگرچه تنوع بخشی سبد تضمین کننده سود یا تضمین کننده ضرر نکردن نیست، اما بالقوه می‌تواند بازده شما را بر اساس اهداف شما بهبود ببخشد. تعادل برقرار کردن بین ریسک و بازده به سرمایه‌گذاران و مدیران کسب‌وکار کمک می‌کند تا بتوانند از طریق سرمایه‌گذاری در بخش‌هایی که با آنها راحت‌تر هستند، به اهداف مالی خود برسند. این مقاله برگرفته از اینوست پدیا است (5/5 – 1 امتیاز).

5/5 - (2 امتیاز)
آواتار سپیده خوشرو

سپیده خوشرو

کارشناسی ارشد مهندسی قدرت رو تمام کردم و از اون به بعد با بازاهای مالی آشنا شدم. از سال 1399 بصورت حرفه ای وارد این بازار شدم و به موفقیت های خوبی دست پیدا کردم.
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها