شاخص GDP یا تولید ناخالص داخلی یک معیار معتبر اقتصادی است که اغلب در اخبار یا برنامههای بازار مالی مطرح میشود. این همچنین یکی از مهمترین پارامترها در تحلیل بنیادی یک جفت ارز است. در این مقاله به بررسی ترید شاخص GDP در بازار فارکس میپردازیم. این مقاله به بررسی اینکه شاخص GDP چیست، چگونه در تحلیل ارز استفاده میشود و تأثیر تفاوت بین شاخص GDP دو کشور بر نرخ تبادل آنها میپردازد.
شاخصهای اقتصادی فارکس تاثیر چشمگیری روی بازار فارکس میگذارند. بازارهای فارکس بسیار کارا هستند و بسیاری از افراد معتقدند که تمام اطلاعات موجود در هر جفت ارز قیمتگذاری شده است. شاخص GDP یکی از شاخصهای اقتصادی تاثیرگذار است.
شاخص GDP
شاخص GDP کل فعالیتهای اقتصادی تولید شده توسط شرکتهای خصوصی و عمومی در یک دوره زمانی مشخص است. فعالیت اقتصادی به بخشهای زیر تقسیم میشود: مصرف - مانند هزینههای شخصی، لباس، ماشین، سوخت یا اجاره؛ سرمایهگذاری - مانند شرکتهایی که در تجهیزات جدید یا سرمایهگذاری خصوصی در املاک سرمایهگذاری میکنند؛ هزینههای دولت - که شامل هزینههای زیرساختی، دفاع یا حقوق کارمندان است؛ تراز تجاری نیز با افزودن صادرات به شاخص GDP و کاهش واردات در نظر گرفته میشود.
گزارشهای اقتصادی GDP معمولاً در دورههای سه ماهه و سالانه منتشر میشوند؛ این دادهها به طور دورهای تجدید نظر میشوند تا شاخص GDP سالانه نهایی منتشر شود. گزارشهای GDP معمولاً ماهانه در بیشتر کشورها منتشر میشوند، اگرچه برخی فقط دادهها را در بازه سه ماهه منتشر میکنند. انتشار این دادهها به صورت ماهانه امکان بهروزرسانیهای متداولتر درباره وضعیت یک اقتصاد را فراهم میکند.
گزارش شاخص GDP آمریکا توسط اداره آمار اقتصادی در پایان هر ماه منتشر میشود. همچنین بروزرسانیای برای دادههای ماه قبل درباره فعالیت سه ماهه منتشر میشود. دادههای سالانه نیز ماهانه منتشر میشود و برای ماه قبل بهروزرسانی میشود.
انواع مختلفی از شاخصهای شاخص GDP وجود دارد، مانند شاخص GDP Pro Capita یا شاخص GDP Constant Prices. آنچه که تریدرهای بازار فارکس بیشتر توجه میکنند، رشد شاخص GDP است که بر اساس تغییر درصدی گزارش میشود. این شاخص GDP در مقایسه وضعیت اقتصادی دو ارز به راحتیترین شکل ممکن است. به عبارت دیگر، مقایسه در ترمهای دلاری یا به ازای هر نفر، به خصوص پیچیده خواهد بود زیرا باید به موارد دیگری هم توجه شود. بنابراین، مقایسه فعالیت اقتصادی به عنوان یک تغییر درصد در یک دوره معیاری مشترک، تحلیلی کارآمدتر را ارائه میدهد.
تحلیل دادههای شاخص GDP
گزارشهای اقتصادی شاخص GDP اندازهگیری جامع و مهمی از فعالیت اقتصادی است، که بخشی اصلی از تحلیل بنیادی یک جفت ارز را تشکیل میدهد. بدون شک، یک تریدر بنیادی از دادههای GDP به عنوان یک معیار کلیدی برای تعیین قدرت اقتصاد یک کشور و بنابراین قدرت ارز آن استفاده میکند.
استفاده از تولید ناخالص داخلی (GDP) در بازار فارکس شامل مقایسه دو مجموعه داده برای هر دو ارز و مقایسه هر مجموعه داده شاخص GDP با انتشارهای قبلی خود میشود. اولین ارزیابی شامل مقایسه دادههای شاخص GDP برای ارز A با دادههای شاخص GDP برای ارز B است.
این مقایسه به تعیین میزان قوی بودن اقتصاد یکی از دو ارز کمک میکند. ارزیابی بعدی بین دادههای فعلی و دادههای ماه قبل است. این مجموعه دادهها نشان میدهد که توسعه یا کاهش فعالیت اقتصادی در حال پیشرفت است یا در حال کاهش است. مقایسه با دادههای سال قبل نیز ضروری است و بنابراین باید ارزیابی شود که آیا دادههای فعلی با دادههای سالهای قبل برای همان دوره مطابقت دارد یا خیر.
دادههای شاخص GDP نیز باید در یک زمینه قرار داده شود زیرا هر کشور در سطحی از توسعه قرار دارد و در نظر گرفتن رشد شاخص GDP، مقایسه اقتصادهای مشابه با توجه به همان پایه ضروری است. ممکن است از یک اقتصاد پیشرفته انتظار نداشته باشیم که نرخ رشد سالانه بالای 4٪ داشته باشد.
برای این کشورهای بیشتر توسعه یافته، نرخ رشد 3٪ به عنوان نسبتاً بالا در نظر گرفته میشود. در حالی که وقتی به اقتصادهای در حال توسعه نگاه میکنیم، میتوانیم نرخ رشد سالانهای را ببینیم که این عدد را بیشتر میکند و اغلب دو برابر آن است. برای اقتصادهای در حال ظهور، به ویژه کشورهای BRIC (برزیل، روسیه، هند و چین)، نرخ رشد سالانه نه تنها دو برابر اقتصادهای بیشتر توسعه یافته میشود، بلکه اغلب به دو رقم میرسد.
نگاه به نرخ رشد GDP برای اقتصادهای در مراحل مشابه توسعه به عنوان یک راه ساده ظاهر میشود. اگر شما در حال معامله EURUSD هستید، وقتی نرخ رشد برای هر دو ارز را مقایسه میکنید، میتوانید به سادگی به دو نرخ نگاه کنید و یکی را از دیگری کم کنید تا متوجه شوید کدامیک با نرخ رشد سریعتری در حال گسترش است. وقتی هر دو اقتصاد به خوبی توسعه یافته باشند، یک افزایش 0.5٪ در رشد شاخص GDP به عنوان مثال، در یک ارز میتواند به عنوان افزایش مشابه در رشد ارز دیگر در نظر گرفته شود.
این مقایسه مشابه در هنگام نگاه به جفت ارزهایی که یکی از آنها ارز بازارهای در حال ظهور است، منتقل نمیشود. میانگین رشد سالانه شاخص GDP از سال 2007 تا 2017 برای آمریکا کمتر از 2٪ بوده است و فازهای گسترشی نشان میدهد که رشد به شدت به 2.5٪ رسیده است. به چین نگاه کنید، رشد در فازهای گسترشی به بیش از 8٪ رسیده است و تا سال 2012 اغلب به اعداد دو رقمی رسیده است.
یک افزایش 0.5٪ در رشد GDP برای چین وقتی نگاهی به USDCNH داریم، نمیتواند به همان شکلی که یک افزایش 0.5٪ در ناحیه یورو را در نظر میگیریم، در نظر گرفته شود. یک افزایش 0.5٪ در رشد شاخص GDP سالانه برای ناحیه یورو یک رویداد قابل توجه به حساب میآید؛ در نظر بگیرید که میانگین نرخ رشد سالانه شاخص GDP برای ناحیه یورو از سال 1995 تا 2017 فقط 0.4٪ بوده است، در حالی که چین در همان دوره میانگین 9.7٪ داشته است. در هنگام در نظر گرفتن نرخ رشد شاخص GDP بین دو ارز، ضروری است که وضعیت کلی اقتصاد هر دو ارز و میانگین تاریخی نرخ رشد را نیز در نظر بگیریم.
تأثیر دادههای شاخص GDP بر یک ارز هدف
دادههای شاخص GDP یکی از شاخصهای اقتصادیی است که بسیار توجه میشود، زیرا به شکلی نسبتاً ساده و روشن، رشد یا رکود یک اقتصاد را تعریف میکند. دادهها راحت است که در طول زمان طولانی پیگیری شود و مراحل مختلف چرخه اقتصادی مشخص شود. به عنوان مثال، در صورت رکود، که به عنوان یک دوره با دو یا بیشترین سهمیه منفی رشد تعریف میشود.
با این در نظر گرفتن، نرخ رشد GDP عاملی مهم در عملکرد یک ارز است به دلیل تأثیر فعالیتهای اقتصادی بر ارز. سطوح بالاتر فعالیت اقتصادی تقاضای بیشتری برای ارز مورد نظر ایجاد خواهد کرد؛ شرکتها و افراد نیاز به مقادیر بیشتری از ارز خواهند داشت که تقاضا را افزایش میدهد. افزایش در فعالیتهای اقتصادی همچنین باعث افزایش ارزش کل اقتصاد میشود، زیرا تمام ارزها پول قانونی هستند و هر چه اقتصاد بیشتری ارزش داشته باشد، ارزش ارز هم بیشتر خواهد بود.
ثانیاً، این تقاضا نیاز به تنگ شدن پولی را برای جلوگیری از بیشگرم شدن اقتصاد ایجاد میکند. تنگ شدن پولی به این معنی است که نرخ بهره برای داراییها، به عنوان مثال، اوراق بهادار دولت به ارزش ارز هدف نیز بالاتر خواهد بود.
بازگشت بالاتر برای این داراییها علاقه سرمایهگذاران را جلب خواهد کرد و بنابراین ارز هم در مدت نزدیک ارزش خود را افزایش خواهد داد، زیرا پول جریانی به سمت آن ارز برای خرید این داراییها میرود.
افزایش نرخ رشد شاخص GDP ارز اصلی که پایدار و بالاتر از نرخ رشد ارز نقلقول شده است، به طور معمول باعث ارزش یابی ارز اصلی خواهد شد. آنچه که معاملهگران به آن توجه میکنند، تفاوت بین نرخ رشد دو ارز است؛ ارزی که نرخ رشد بالاتری داشته باشد، به طور معمول تجربه ارزشیابی در ارز خود خواهد داشت.
شاخص GDP
نمودار فوق نشان میدهد که رشد سالانه شاخص GDP در منطقه یورو از سال 2006 تا 2008 در مقایسه با ایالات متحده، هنگامی که هر دو اقتصاد به علت بحران مالی به رکود فرو رفتند، بیشتر بود. از سال 2009 تا 2014 نرخ رشد سالانه شاخص GDP ایالات متحده از منطقه یورو بهتر عمل کرد.
با نگاه به نمودار قیمت زیر، میتوانیم ببینیم که یورو همچنان به ارزش ارز دلار آمریکا در دوره 2006-2008 ارزش میافزاید. EURUSD از سطحهای حدود 1.1700 به بالاترین سطح خود در ژوئیه 2008 در 1.6038 رسید. با ارجاع به نمودار بالا، میتوانیم ببینیم که در طول آن دوره، رشد شاخص GDP در منطقه یورو به طور پیوسته بیشتر از ایالات متحده بوده است.
بعد از کنترل اثرات بحران مالی، رشد اقتصادی در ایالات متحده با سرعت بیشتری نسبت به منطقه یورو شروع به گسترش کرد. EURUSD یک حرکت قیمتی کمشیب به سمت پایین داشت، به طوری که قیمت تا ژوئن 2010 به 1.1875 کاهش یافت.
حرکت قیمتی در بازار ارز نیز بر اساس انتظارات بر اساس دادههای اخیر نیست، بلکه بر اساس انتظاراتی است. پس از بحران اقتصادی سال 2008، انتظارات متفاوت برای رشد اقتصادی همچنان تأثیری معین بر قیمت یورو داشت. با این حال، آن نیز مورد تأثیر قرار گرفته است بر اساس بحرانهای جغرافیایی و مالی در منطقه یورو. بحران بدهی یونان در سالهای 2010/2011 و بحران بانکی ایتالیا، اسپانیا، ایرلند و پرتغال (PIIGS) در سالهای 2011/2012 باعث ایجاد بازار بسیار نامطمئنی برای یورو شد.
شاخص تولید ناخالص داخلی
تجارت بر اساس شاخص GDP
تجارت براساس اعلامیههای تولید ناخالص داخلی (شاخص GDP) ممکن است کمی پیچیده باشد. بازارهای ارز خبرها و رویدادهای مورد انتظار را در نظر میگیرند در حالی که اعلام دادهها همیشه با انتظارات همخوانی ندارد. این بدان معناست که اگر یک کشور خاص انتظار داشته باشد که شاخص GDP بالایی داشته باشد و این رویداد رخ دهد، واکنش بازار به طور معمول حملهای نخواهد بود.
معمولاً به دلیل عدم رخداد مهم اعلام دادهها و هماهنگی با انتظارات، واکنشی وجود ندارد. در واقع، در حالی که انتظار میرود ارز در مقابل همتایان خود ارزش بیشتری پیدا کند در صورت رشد قوی شاخص GDP، ممکن است ببینید که ارز افت کند.
این اتفاق به دلیل آن است که بازارها اغلب از رویدادها و دادههای بزرگ بیش از حد پیشبینی میکنند، بنابراین افزایش رشد شاخص GDP که مورد انتظار بوده است ممکن است کافی نباشد تا قیمت ارز را بالاتر ببرد. به دلیل ارزانیبخشی بازارها در رویدادها و دادهها، هنگامی که شاخص GDP منتشر میشود، ممکن است باعث کاهش قیمت ارز شود، علی رغم افزایش شاخص GDP. ارقام رشد شاخص GDP بدون شک بسیار مهم هستند، اما بازارهای ارزی به احتمال زیاد میتوانند قبل از اعلام شاخص GDP بعدی عکسالعملی بیش از حد داشته باشند و این منجر به جابجایی قیمت معکوس میشود.
سناریو دیگر این است که ارقام شاخص GDP منتشر شده به طور قابل توجهی کمتر یا بیشتر از انتظارات باشد. این احتمالاً منجر به نوسانات قیمتی خواهد شد که معاملهگران و سرمایهگذاران به این عدد غیرمنتظره واکنش نشان میدهند. نرخ رشد شاخص GDP نسبت به انتظار معمولاً باعث ارزشگذاری ارز هدف میشود، حداقل به طور فوری. ادامه روند پس از رالی اولیه در ارز به طور قابل توجهی به وضعیت کلی اقتصاد ارز بستگی دارد.
بیایید بگوییم که اقتصاد در تلاش برای نشان دادن رشد است و ممکن است چند ماهی متوالی از دادههای شاخص GDP کم و ناگهان در آخرین اعلام شاخص GDP به طور ناگهانی افزایش مییابد.
واکنش بازار فوری، در بازه زمانی از چند دقیقه تا چند ساعت، خرید ارز هدف خواهد بود. معاملهگران حس میکنند که احتمالاً ارز به دلیل دادههای جدید اغتشاش داشته است و در حال حاضر ارزش منصفانه نیست. معاملهگران شروع به خرید ارز هدف میکنند به امید دیدن رسیدن آن به قیمتهای بالاتر، حداقل برای مدت کوتاهی.
اما اگرچه اتفاقی نیست که پس از رالی اولیه، ارز افزایش قیمت خود را از دست دهد و در نهایت به سطح قیمتهای قبل از اعلام دادههای شاخص GDP برگردد. یک اعلام داده شاخص GDP، اگرچه مهم است، برای تغییر تصویر کلی اقتصاد ارز کافی نخواهد بود.
اعلام دادههای شاخص GDP معمولاً به صورت دادههای سهماهه و دادههای سالانه است. این اعلامیهها برای اکثر کشورها به صورت ماهانه ارائه میشوند. مهمترین عددی که باید توجه شود و احتمالاً منجر به نوسانات خواهد شد، رشد شاخص GDP سهماهه است. دادههای سهماهه بیشتر به اختلافها از پیشبینیهای اقتصاددانان وابسته هستند. تحلیلگران و اقتصاددانان توقعات خود را منتشر میکنند که به عبارتی شناخته شده است و انحراف از این توقعات اغلب باعث جابجایی بازارها به جهت خاصی میشود.
چه زمانی یک اقتصاد در حال گسترش است؟
این با کشور به کشور متفاوت است و به سطح توسعه اقتصادی کشور بستگی دارد. همچنین به عوامل دیگری که محیط اقتصادی فعالتر یا کمفعالتری را ایجاد میکنند، بستگی دارد. ما به سه بزرگترین منطقه اقتصادی - آمریکا، منطقه یورو و چین - نگاهی میاندازیم.
در آمریکا، از زمان بحران مالی سال 2008، یک اقتصاد گسترشی سالم در نظر گرفته شده است که رشد سالانه شاخص GDP آن 2٪ یا بیشتر باشد، در حالی که رشد کمتر همچنان نشان دهنده رشد اقتصادی است، اما به عنوان اقتصادی کامل یا نزدیک به ظرفیت کامل در نظر گرفته نمیشود.
منطقه یورو به طور تاریخی نرخ رشد شاخص GDP آن را کمی پایینتر از آمریکا در نظر میگیرد. این معمولاً در دو دهه گذشته به این شکل بوده است. از سال 1995 تا 2017، میانگین نرخ رشد سالانه شاخص GDP آمریکا 2.4٪ بوده است، در حالی که در همان دوره در منطقه یورو میانگین آن 1.6٪ بوده است. با این حال، برای منطقه یورو، موافقت برای یک اقتصاد گسترشی سالم در 2٪ یا بیشتر است.
چین نرخ رشد شاخص GDP بسیار بالایی را در 40 سال گذشته داشته است. از سال 1978، سالی که چین اصلاحات اقتصادی خود را آغاز کرد، میانگین نرخ رشد سالانه شاخص GDP این کشور 9.6٪ بوده است. از زمان بحران سال 2008، اقتصاد تنها بین سالهای 2010 و 2011 توانسته است با نرخ رشد دو رقمی اجرا شود.
این کشور از کاهش نرخ رشد خود به سطوح زیر 7٪ انتقاد کرده است. تحلیلگران در مورد سطحی که به گسترش سالم در چین اختصاص میدهند، متفاوت هستند، با این حال، بیشتر آن را بین 7٪ و 9٪ قرار میدهند.
درک چرخههای اقتصادی
درک چرخه اقتصادی یک کشور در چارچوب تحلیل بنیادی به تحلیلگر کمک میکند تا حرکتهای احتمالی نرخ ارز را ارزیابی کند. همانطور که دیدیم، افزایشی 0.5٪ در نرخ رشد سالانه شاخص GDP (تولید ملی) چین، گرچه خبرهای مثبتی برای ارز است، اما تأثیری مانند افزایش معادل در نرخ رشد سالانه شاخص GDP ایالات متحده نخواهد داشت.
به طور ساده، افزایش 0.5٪ در رشد شاخص GDP در یک اقتصادی که در حال حاضر در حدود 2٪ است، نشان دهنده افزایش 25٪ در فعالیت اقتصادی است، در حالی که همان افزایش در یک اقتصاد با رشد 7٪، تقریباً افزایش 7٪ در فعالیت اقتصادی را نشان میدهد.
یک عامل دیگر برای مد نظر قرار دادن، مربوط به مرحله اقتصادی ارز است. فرض کنید که ایالات متحده در حال حاضر در حدود 2.5٪ رشد شاخص GDP است و دادههای فعلی نشان میدهند رشد آن به 2.7٪ رسیده است. دادههای جدید نشان میدهد که شاخص GDP افزایش یافته است، اما ممکن است باعث شک و تردید محل توقف این سطح برای تحلیلگران و اقتصاددانان شود. بازارهای ارز همیشه اتفاقات و دادههای آینده را در نظر میگیرند، بنابراین باید بررسی کنید که آیا اقتصاد به اوج چرخه اقتصادی خود رسیده است یا خیر.
جمعبندی
همانطور که اشاره شد، تحلیل بنیادی یک ارز باید شامل دادههای تولید ناخالص داخلی (GDP) باشد. دادههای پشتیبان و دسترسی آسان به آنها در وبسایتهای مختلف مانند بانک جهانی یا فدرال سنت لوئیس، امکان درک کامل وضعیت اقتصادی یک ارز خاص را فراهم میکند.
انتظارات از انتشار دادههای اقتصادی، از جمله دادههای شاخص GDP، در سایتهای مالی مختلف قابل یافتن است و اغلب به صورت زمان واقعی منتشر میشوند. مهم است به خاطر داشته باشید که دادههای مثبت که با انتظارات مطابقت دارند، الزاماً موجب افزایش قدرت ارز نخواهند شد و حتی ممکن است منجر به کاهش ارز شوند. به خاطر داشته باشید که همه افزایشهای رشد را نمیتوان به یک شکل ارزیابی کرد، زیرا بسیاری از آنها به نرخ رشد متوسط و ارز هدف وابسته است.