بانکهای مرکزی، به عنوان نهادهای حیاتی در اقتصاد هر کشور، نقش بسیار مهمی در تنظیم و کنترل سیاستهای پولی و ارزی دارند. این بانکها با تمرکز بر پایش و مدیریت نظام پرداخت و نگهداری ارزهای خارجی، تلاش میکنند تا تثبیت اقتصاد کشور را تضمین کنند. از طریق تقویم فارکس فکتوری میتوانید به اخبار مربوط به بانکهای مرکزی دسترسی داشته باشید.
در این مقاله، به بررسی نقش بانکهای مرکزی و سیاستهای پولی آنها در اقتصاد و اهمیت آنها برای استقرار و توسعه اقتصادی خواهیم پرداخت.
همچنین، به بررسی وظایف و عملکرد این بانکها در مختصات مختلف اقتصادی، از جمله سیاستهای پولی، نظام بانکی و نظام پرداخت میپردازیم. با همراهی در این سفر، به دنیای پیچیده و جذاب بانکهای مرکزی خواهیم پرداخت و با نقش آنها در حفظ استحکام اقتصادی، آشنا خواهیم شد.
- بانکهای مرکزی قبل از تعیین سیاست خود به نقطه نظراتی از دادههای اقتصادی و پیشبینیها نگاه میکنند.
- سپس این نقاط داده به چارچوب کاری بانک مرکزی اعمال میشود تا تصمیم گیری شود که آیا نیاز به تغییر سیاست وجود دارد یا خیر.
- برای واقعی کردن سیاست، بانکهای مرکزی به بخشهای اجرایی خود مراجعه میکنند که در بازارهای مالی به منظور اعمال سیاست معامله میکنند.
بانکهای مرکزی و سیاستهای پولی
سیاست بانک مرکزی یکی از عوامل مهمی است که حرکت های بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار می دهد. مقام های بانک مرکزی اطلاعات اقتصادی را جمع آوری، پیش بینی و تحلیل می کنند تا مسیر آینده اقتصاد و ارتباط آن با اهداف سیاستی بانک را تعیین کنند.
چالش ها یا انحراف های از مسیر ایده آل اقتصاد اغلب منجر به عملکرد سیاستی بانک مرکزی می شوند. با این حال، تنظیم سیاست بانک مرکزی به سادگی ارائه یک بیانیه مطبوعاتی در خصوص تغییر نرخ سود، تنظیم خرید دارایی ها یا تدابیر حمایتی بیشتر صورت نمی گیرد. سیاست های بانک مرکزی باید نیز از طریق معاملات در بازارهای مالی اجرا شوند.
سیاستهای بانک مرکزی تأثیر مستقیم و اغلب فوری بر بازارهای ارز خارجی دارند. هنگامی که بانکهای مرکزی سیاستهای خود را درزمینه تسهیل یا تنگ کردن، ارزش ارز مربوطه برای نگهداشتن جذابتر یا کمتر جذابتر میشود.
درک فرآیندی که بانکهای مرکزی برای اتخاذ تصمیمات اینگونه راهاندازی میکنند، مهارتی ارزشمند برای هر معاملهگر است، زیرا توانایی پیشبینی اقداماتی که بانک مرکزی ممکن است انجام دهد به درک عمیقتری از هر رهاکرد اقتصادی کلیدی کمک خواهد کرد.
پایداری قیمت
هرچند که بانک مرکزی ایالات متحده (Federal Reserve) مهمترین و پربینندهترین بانک مرکزی است، اما مرامنامه آن از مرامنامهی یک بانک مرکزی معمولی فراتر میرود. بانک مرکزی فدرال آمریکا همزمان به اشتغال حداکثری و پایداری قیمت تمرکز میکند، در حالی که بیشتر بانک مرکزیها تنها به تمرکز بر پایداری قیمت اهمیت میدهند.
پایداری قیمت بهترین شکلش به عنوان نرخ تورم پایین، پایدار و قابل پیشبینی تعریف میشود. بیشتر بانک مرکزیها اهداف تورمی را حدود ۲٪ تعیین میکنند که به عنوان نشانگری خوب از رشد اقتصادی قوی و پایدار موردنظر است. هنگام اتخاذ تصمیمات سیاست پولی، بانکهای مرکزی باید به اندازهگیری متنوعی از شاخصهای اقتصادی، انتظارات و شرایط توجه کنند.
دادههای اقتصادی
بانکهای مرکزی از همان دادههای اقتصادی استفاده میکنند که معاملهگران فارکس و سایر شرکتکنندگان بازار به آنها نزدیک توجه میکنند. بیکاری، مسکن و تورم برخی از نقاط کلیدی دادهها هستند که تصمیمگیران مرکزی آنها را در جلسات خود بررسی و تنظیم کردن سیاست مورد نظر خود استفاده میکنند.
این نشانگرها برای تولید ناخالص داخلی (GDP) و شناسایی روند رشد یا کاهش در یک اقتصاد بزرگ بسیار مهم است. تقویم اقتصادی DailyFX ابزاری عالی است که به معاملهگران کمک میکند تا همان اطلاعاتی را که تصمیمگیران مرکزی دنبال میکنند، پیگیری کنند.
تخمینها، اقتصاددان
علاوه بر پیگیری داده های اقتصادی که شرکت کنندگان در بازار به آن دسترسی دارند، بانک های مرکزی صدها نفر از اقتصاددانان را استخدام می کنند.
این اقتصاددانان در یک حوزه خاص تخصص دارند و اغلب به عنوان رهبران در حوزه خود شناخته می شوند، که آنها را بهترین انتخاب برای در دست گرفتن مسئولیت ایجاد پروژکشن هایی که بانک های مرکزی برای تعیین سیاست استفاده خواهند کرد، می کند.
اقتصاددانان بر اساس داده های فعلی، انتظارات برای آینده، دانش خود در زمینه موضوع و گزینه های سیاستی ممکن، پروژکشن های اقتصادی مسیر آینده اقتصاد را ایجاد و مدل می سازند.
بانکهای مرکزی از این مدلها برای پیشبینی مسیر اقتصاد استفاده میکنند و برای ارزیابی تأثیر محتمل انتخابهای سیاستی خود کمک میکنند.
بسیاری از بانکهای مرکزی خلاصهای از پیشبینیهای اقتصادی و سیاستی خود را به صورت منظم منتشر میکنند و این خلاصهها منبعی ارزشمند برای معاملهگرانی هستند که به دنبال درک نحوه نگاه کلیدی تراز اقتصادی هستند.
چارچوب بانکهای مرکزی
هنگامی که بانک های مرکزی مقدار لازم از داده های اقتصادی و پیش بینی ها را جمع آوری کرده اند، آنها آن را به یک چارچوب اعمال می کنند تا تصمیم گیری در مورد تغییرات سیاست بدهند.
چارچوب سیاست بانک مرکزی آگاهی خود از رابطه بین شاخص های اقتصادی کلیدی و وظیفه بانک مرکزی را بیان می کند و اغلب نحوه تاثیرگذاری نقاط داده های اقتصادی مختلف بر تورم را نشان می دهد.
اقتصاد جهانی در حال تکامل مداوم است که منجر به تکامل مداوم چارچوبهای سیاست های بانک مرکزی میشود. قبلاً تنظیم سیاست پولی بر اساس قوانین و معادلات ساده بود که سطح مناسب نرخ بهره را بر اساس رابطه بین تورم و اشتغال تعیین می کرد.
اما امروزه جهان بسیار پیچیده تر شده است و بانک های مرکزی از این رویکرد ساده و مبتنی بر قوانین به سمت سیاست های تعویض شده اند.
“به تعبیر معنایی، مهمترین تحول و آنی که بر تحتالعمل گذاشتن سیاستهای بانک مرکزی بیشترین تأثیر را دارد، روند صعودی نرخ بهره و تورم پایین در اقتصادهای توسعهیافته است. ادامه نرخ بهره پایین، توان مقابله بانک مرکزی در برابر رکودهای اقتصادی را از طریق کاهش ساده نرخ بهره ضعیف کرده است.
در عین حال، تورم پایین به رغم بازار کار تنگ و نرخ پایین، به معنای این بوده است که بانکهای مرکزی باید دوباره درک و فهم خود را دربارهی رابطه بین اشتغال و تورم بازبینی و بهروزرسانی کنند.”
با توجه به تغییرات در نظر داشته باشید، بانک مرکزی فدرال و بانک مرکزی اروپا هر دو بررسی از چارچوب سیاست پولی خود انجام دادند.
در حالی که بررسی و نتایج بانک مرکزی اروپا هنوز در حال انجام است، بانک مرکزی فدرال اعلام یافته ها و چارچوب سیاستی جدید خود را در تابستان سال ۲۰۲۰ اعلام کرد. در این اعلامیه، بانکداران مرکزی فدرال تشخیص دادند که رابطه بین تورم و اشتغال به گونه ای تغییر کرده است که اقتصاد می تواند سطوح بالاتری از اشتغال را بدون اینکه تورم تهدیدی شود، تحمل کند.
بانک فدرال همچنین سیاست تورم خود را از هدف تقارنی ۲٪ به هدف میانگین ۲٪ تغییر داد، به این معنی که همچنان که تورم بالاتر از ۲٪ برای افزایش میانگین کمک می کند، سازندگان سیاست بانک مرکزی فدرال اکنون می توانند این تورم بالاتر را تحمل کنند.
به طور کلی، چارچوب جدید ارتباطی به بازارها اعلام می کند که بانک مرکزی فدرال دیگر به دنبال تنگ کردن سیاست در نشانه های اولیه بیش از حد گرم شدن نمی باشد، بلکه این اجازه را می دهد که سیاست مانه تواند حالت گرم تری به اقتصاد بدهد.
برای معامله گران و شرکت کنندگان در بازار، درک این موضوع که افزایش نرخ تورم و سایر دادههای اقتصادی قوی، بانک مرکزی را به اتخاذ سیاست گرفتن پیشگیرانه تحریم نخواهد کرد، یک تغییر مهم نسبت به چارچوبی است که پس از بحران مالی صادق بود.
برای ناظران بانک مرکزی و معامله گران به طور کلی، اهمیت درک چارچوب بانک مرکزی اغفال نمیشود. درک این چارچوب منجر به معاملات با اطلاعات بهتر خواهد شد زیرا شما قادر به بهتر پیشبینی انتظار بازار از بانک مرکزی پس از انتشار دادهها خواهید بود.
ابزارهای سیاست بانکی سنتی در مقابل ابزارهای غیرسنتی
قبل از بروز بحران مالی، ابزارکیت بیشتر بانک های مرکزی به طور نسبتا استاندارد بود. این بانک های مرکزی نرخ بهره کوتاه مدت را تنظیم می کردند و از طریق الزامات نگهداری و سایر اندازه های مشابه، به کنترل وام دهی بانک ها می پرداختند.
استثنای عمده از این ابزارهای عملیاتی ساده، بانک ژاپن بود که از اواسط دهه 1990 شروع به استفاده از ابزارهای “غیرمعمول” کرد و به دنبال خروج از یک رکود بزرگ و گرانفروشی بود.
بعد از بروز بحران مالی، اقتصادهای سراسر جهان در وضعیت تحیر قرار گرفتند. بانکهای مرکزی جهانی، برای جلوگیری از وقوع بحران مشابه در آینده، به رهبری بانک ژاپن، سیاستهای غیر معمولی را اجرا کردند.
آنها مقادیر زیادی از بندهای دولتی را خریداری کردند تا سیستم مالی را با پول نقد سرازیر کنند و به نرخ صفر یا حتی منفی در نظر سنجی خود به مدت زمان طولانی بگیرند.
در طول بحران، بانکهای مرکزی همچنین از توانایی قرض دادن خود برای ایجاد ابزارهای جدید و هدفمند استفاده کردند که می توانستند به بخش های کلیدی سیستم مالی که خارج از نطاق ابزارهای سنتی پشتیبانی بانک مرکزی بودند، کمک کنند.
این ابزارهای غیرمعمول قسمت اصلی از ابزارهای بانک مرکزی شده اند و در طول بحران کووید-۱۹ به عملیات بسیار موثری درآمده اند.
علاوه بر کاهش نرخ سیاست پولی به سطح حداقل صفر، بانک های مرکزی دامنه تدابیر پشتیبانی خود را فراتر از هرچیزی که در طول بحران مالی دیده شده بود، گسترش دادند. آنها پشتیبانی خود را به بازارهای بندرت شرکت ها، پشتیبانی قسمت های کلیدی سامانه مالی و خرید تریلیون ها دلار بلیگرد را تعهد کردند.
تسهیل کمی
پس از بحران مالی، بانک های مرکزی برای کنترل سود به مدت طولانی و با تزریق سیالیته به سیستم مالی، سعی کردند تا اقتصاد، رشد و تورم را بهتر حمایت کنند. از طریق برنامه های خرید بازداری کمی، بانک های مرکزی مقادیر زیادی از بدهی دولت را از بازار باز خرید کرده اند.
به طور فنی، این عملیات شبیه به عملیات بازار باز سنتی انجام شده توسط بانک های مرکزی قبل از بحران هستند، اما به مقیاس بسیار بزرگتری انجام می شوند.
در حالی که مکانیزم دقیق عملکرد بازداری کمی هنوز هم موضوع بحث است، این برنامه ها باعث کاهش نرخ بهره طولانی مدت می شوند، به حمایت از تورم کمک می کنند و اغلب به بازارهای مالی دیگر پشتیبانی می کنند.
با توجه به دوره طولانی بازارهای پیشرفته با نرخ های پایین، QE همچنین در اهمیت افزوده شده است. از آنجایی که بانک های مرکزی دیگر نمی توانند به سادگی نرخ ها را به سطح لازم برای راه اندازی دوباره اقتصاد در دوران رکود بکاهند، به جای آن به برنامه های QE بیشتری روی آورده اند.
تحقیقات نشان می دهد که یک برنامه خرید دارایی معادل حدود 1.5٪ از GDP تأثیر مشابهی با برش نرخ به مبلغ 25 پایه امتیاز دارد. با توجه به اینکه نرخ بهره آمریکا در حدود 1.50٪ قبل از بروز بحران کووید بوده است و نرخ های در دیگر کشورها حتی پایین تر است، برنامه های QE ادامه خواهد یافت تا نقص در برش های سنتی نرخ را تکمیل کند.
به عنوان نتیجه، برنامه های خرید دارایی ها از زمان شروع بحران کووید، تعادل بانک مرکزی را به سطوح رکوردی رسانده است.
این تدابیر پشتیبانی غیرمعمول توسط بخش اجرایی سیاست پولی بانک مرکزی انجام میشود. بخش اجرایی، جایی است که سیاست بانک مرکزی به عمل میآید و از طریق معامله و تنظیمات فنی در بازارهای مالی به اجرا در میآید.
تصمیمات سیاستی از سوی مدیران ارشد بانک مرکزی به معاملهگران بانک مرکزی منتقل میشود، سپس آنها با مقابلین خاصی معامله میکنند تا نرخها را تغییر داده یا سایر تصمیمات سیاستی را اجرا کنند.
تنظیمات نرخ: قبل از بحران
برای بانک فدرال رزرو، سیاست پولی از طریق بانک فدرال رزرو نیویورک اجرا میشود. قبل از بحران مالی، تصمیمی در مورد نرخ صندوق فدرال به افرادی از بازارهای مبادلات منتقل میشد. این معامله گران، عملیات بازار با خرید و فروش تورمپوشانه ها (بنگاههای تجارت اولیه) انجام میدادند.
بنگاههای تجارت اولیه بانکهای بزرگی هستند که به عنوان مقاطع تجاری مبادله با بانک فدرال رزرو نیویورک تصویب شدهاند و موظف به تامین بازارها و پشتیبانی از صدور بدهی دولت آمریکا (خزانه) هستند.
بازارهای بانک فدرال رزرو نیویورک تعدادی از این بانکها را خریداری یا فروشندهی مقدار خاصی از بدهیهای دولت آمریکا میکند و با تنظیم عرضه نقدینگی در سیستم مالی و تنظیم نرخهای کوتاه مدت به محدوده مطلوب کمیته فدرال بازار بورس اوراق بهادار تراکنش میدهد.
تنظیم نواحی نقدینگی این روشی است که بانکهای مرکزی در سراسر جهان قبل از استفاده از ابزارهای غیرمعمول در بحران مالی، استفاده میکردند. پس از آن که سیستمهای مالی جهانی با نقدینگی غرق شدند، تنظیم سیاست باید به علاوه این روش اولیه تکامل یابد.
تنظیمات نرخ: پس از بحران
با توجه به عملیات QE انجام شده توسط بانک های مرکزی در طول بحران مالی، عملیات بازار باز سنتی کفایت نمی کند تا بتواند به میزان کافی بر روی نقدینگی و شرایط اعتباری تاثیر گذاشته و به طور محسوس نرخ بهره را تنگ یا دراز کند.
دسته کلیدی سیاست اصلی فدرال رزرو سیستم فدرال (Fed) بهره بر روی ذخایر شد، نرخی که بانک ها به ازای نگهداری پول QE بدست آمده مستقیماً در فدرال رزرو سیستم فدرال (Fed) دریافت می کنند.
فعالیت در بازار سرمایه فدرال به طرز چشمگیری کاهش یافت زیرا بانکها دیگر نیازی به جستجوی منابع برای حفظ الزامات نظارتی نداشتند و همچنین دیگر تمایلی به امانت دادن به بانکهای دیگر بدون تضمین نداشتند.
به جای این، قرضدهی بانکهای میانبانکی به بازار ریپو منتقل شد که در آن قرضدهی با تضمینات بر علیه ضمانت است. تسهیلات ریپو و ریپو معکوس فدرال نیویورک به عنوان ابزارهای مهمی برای مدیریت مایحتاج روزافزون در سیستم و نرخهای این تسهیلات اغلب همراه با نرخ سیاست اصلی فدرال تنظیم میشوند.
تسهیلات ریپو به فدرال امکان قرضدهی به شرکتهای بازاریابی را در مقابل سپردههای خزانه کاری میدهد و نرخ به بالا حداکثر را بر روی نرخ بهره تعیین میکند. تسهیلات ریپو معکوس (RRP) به عنوان یک خروج موقتی از منابع از سیستم و حداقلهای عملیات سرمایه گذاری تعیین میکند.
در طول سالهای 2014 تا 2018، در طرح تعادل کل فدرال رزرو (Federal Reserve) قبل از شیوع کووید، تسهیلات RRP (تعهدات سرانه پولی با بازگشت) در بازههای پایانی سهماهه با استفاده بسیار زیادی مواجه شد، زیرا سرمایه اضافی از سایر بخشهای سیستم مالی خارج میشد و از سقوط نرخ به زیر هدف پایینترین سطح کمیته امور بازار بازرگانی فدرال رزرو جلوگیری میشد.
با وجود اینکه در محیط پس از شیوع کووید، موجودی بانکی به سطح بیسابقهای رسیده است، باید انتظار داشته باشیم در انتهای سهماهههای آینده نیز استفاده مشابهی از تسهیلات RRP صورت گیرد. بانک فدرال نیویورک نیز در اجلاس کمیته بازار بازرگانی فدرال رزرو در مارس ۲۰۲۱، حداکثر میزان معاملهگران مقابل در تسهیلات را در نظر آوری استفاده آتی افزایش داد.
اجرای سیاستهای غیرمعمول
برنامه های QE به همان شیوه عملیات بازار باز اجرا میشوند. معامله گران در بخش اجرای سیاست بانک مرکزی اعلامیه و برنامههای خرید خود را منتشر میکنند. نفرات مقابل ، فهرستی از اوراقی که آماده فروش به بانک مرکزی هستند را ارائه میدهند و معامله گران بانک مرکزی پیشنهاداتی که رقابتیترین آنها هستند را انتخاب و معامله میکنند.
در حالی که اینترنت پر است از میمهای مرتبط با چاپ پول بانک مرکزی ، پول واقعی که توسط بانک مرکزی در مقابل این اوراق به وجود میآید فقط الکترونیکی است. حساب های نفرات مقابل پس از معامله با پول دیجیتال تازه از بانک مرکزی برخوردار می شوند.
نکات کلیدی
با توجه به تحولات اجرایی سیاست پولی از زمان بحران مالی، یکی دیگر از توسعههای مهم در ابزارکیت بانک مرکزی، تحت عنوان “هدایت پیشرو” معرفی شده است. هدایت پیشرو به معنای ارتباطی است که مبتنی بر مسیر آینده نرخ بهره است. اصل هدایت پیشرو بسیار ساده است:
کسب و کارها، سرمایهگذاران و بازارها به طور مداوم سعی در پیشبینی حرکات بعدی بانک مرکزی دارند. با ارائه آشکاری نقشه راه خود، بانکداران مرکزی میتوانند انتظارات را به نقاط مطلوب خود تنظیم کنند و روشنترین رویکرد را در بازارها فراهم آورند.
هدایت پیشرو به چارچوب سیاست مرتبط است و دیدگاه بانک مرکزی درباره معیارهای کلیدی را در ارتباط با سیاست آیندهای خود اعمال میکند.
ارتباط، شفافیت و تعیین انتظارات یکی از قسمتهای پیوسته و در حال تکامل سیاست بانکهای مرکزی است. شفافیت درباره سیاستها به بانک مرکزی کمک میکند تا قابل پیشبینی و قابل اعتماد باشد، استانداردهای مهمی که برای یک نهادی با اینقدر قدرت در سیستم مالی حفظ شود.
هیئت اصلی سیاست پیشبینی را پس از بحران مالی آغاز کرد و اعلام کرد که نرخ به مدت “مدتی” در سطح صفر باقی میماند. همانطور که ادامه یافت، زبان هدایت پیشبینی به روش مبتنی بر تاریخ و سپس به روش مبتنی بر نتایج تکامل پیدا کرد.
هر دو رویکرد به تعیین انتظارات درباره سیاست در دوران بلندمدت کمک کردند و برای بانکهای مرکزی در سراسر جهان مفید بودند.
بانکهای مرکزی در بحران کووید، به راهنمایی آینده دوباره روی آوردهاند و بازارها را با ارتباطات واضح در مورد نگرانیهای نرخ، انتظارات کاهش و خرید داراییها روبرو کردهاند. به عبارتی، بانک فدرال ادامه داده است به راهنماییهایی که با چارچوب جدید خود منطبق است، علیرغم دادههای اقتصادی قوی و نگرانیهای بازار درباره تورم.
اعضای کمیته بازاریابی بازارهای متداولشان را تایید کردهاند که کاهش و افزایش نرخها تا زمانی که پیشرفت قابل توجهی در راستای اهداف بانک فدرال روی داده باشد، نخواهد صورت گرفت.
خلاصه بانکهای مرکزی و سیاستهای پولی
بانک مرکزی و سیاستهای پولی آنها در گذر زمان به طور قابل توجهی تغییر کرده است. در حالی که داده هایی که بانک های مرکزی برای تدوین سیاست استفاده می کنند زیاد تغییر نکرده است، اما روش اجرای سیاست به طور قابل توجهی تحول کرده است. توسعه روندهای دنیوی پس از بحران مالی نیز نیاز به نوآوری های جدید در سیاست ایجاد کرده است.
بانک های مرکزی اکنون از طریق مدیریت نقدینگی، خرید دارایی های بزرگ مقیاس، تغییرات فنی در بازارهای پولی و ارتباطات بهبود یافته، نرخ ها و سیاست پولی را کنترل می کنند. فهمیدن نحوه تعامل و وزن گذاری این مؤلفه ها بر یکدیگر و تأثیر آنها بر بازارهای مالی کلی، دانش مفیدی برای هر تاجر است.