تحلیل چند زمانه چیست؟
تحلیل چند زمانه یک مفهوم تحلیلی در معاملات است که وقتی به درستی استفاده شود، بسیار قدرتمند است. ایده این است که با نظر دادن به مقیاسهای زمانی مختلف دربارهٔ همان ابزاری که در حال تجزیه و تحلیل است، رفتارها و روندهای بازار را در آن زمانبندیها شناسایی کنیم. این عمل به ما کمک میکند تا بفهمیم در آن زمانبندیها چه اتفاقی میافتد. معمولاً ما دنبال اطلاعات از زمانبندی بزرگتر هستیم تا در فرآیند تصمیمگیری خود در زمانبندی معاملاتی ما راهنمایی کند. معاملهگران با سابقه متوجه فواید تحلیل چند زمانه هستند و معمولاً تحلیل خود را به سه بازه زمانی متمایز، یعنی زمانبندی معاملاتی، زمانبندی "تصویر کلی بزرگتر" و زمانبندی ورود به سیگنال تقسیم میکنند. تحلیل چند زمانه به تاجر کمک میکند تا به طور همزمان احتمال موفقیت در یک معامله را افزایش داده و خطرات ناشی از آن را کاهش دهد. این یک مفهوم تجارت بسیار قوی است که میتواند در تجزیه و تحلیل هر نوع ابزار مالی قابل معامله، از جمله فارکس، آتی، سهام و گزینهها، به کار گرفته شود. به رغم وجود بسیاری از تکنیکهای تجارتی جدید و مدرن که همواره ظاهر میشوند، برخی از مفاهیم مانند حمایت و مقاومت، عملکرد قیمت و تحلیل چند زمانه، طبیعتاً بیزمان هستند. آنها در گذشته عمل کردهاند، در حال حاضر هم کار میکنند و در آینده هم کار خواهند کرد، زیرا بر اساس منطق بازار استوار هستند. استفاده از سه زمانبندی مختلف، بهترین ترکیب را برای خواندن عملکرد بازار فراهم میکند. اولین زمانبندی که باید در نظر گرفته شود، زمانبندی معاملاتی است. این زمانبندی است که تجار عادت دارند بیشتر وقت خود را صرف آن کنند. آنها تمرکز قوی را فقط بر روی این زمانبندی دارند و انتظار دارند که تمام پاسخها در اینجا باشد. زمانبندی دوم که یک تاجر باید در نظر بگیرد، زمانبندی سطح بالاتر است. این معمولاً 4 برابر تا 6 برابر زمانبندی معاملاتی است. به عنوان مثال، اگر زمانبندی معاملاتی شما نمودار 240 دقیقه است، زمانبندی بالاتر شما باید نمودار روزانه باشد. این زمانبندی به تاجر نمای کلی "تصویر کلی بزرگتر" را ارائه میدهد. از این زمانبندی برای بررسی سطوح اصلی حمایت و مقاومت و جهت کلی روند استفاده خواهید کرد. سرانجام، ما زمانبندی کوچکتر را داریم. این زمانبندی حدود 1/4 برابر تا 1/6 برابر زمانبندی معاملاتی است. با توجه به مثال قبلی، اگر زمانبندی معاملاتی شما نمودار 240 دقیقه است، زمانبندی کوچکتر شما نمودار 60 دقیقه خواهد بود. هدف از زمانبندی کوچکتر، توانایی زمانبندی معاملات خود برای ورود بهینه است. معمولاً پس از تأیید الگوی معاملاتی خود در زمانبندی معاملاتی خود و زمانبندی بالاتر، روی این زمانبندی زوم میکنیم. همانطور که میدانید، هیچ روش تجارتی نمیتواند به تمامی سوالات ما پاسخ دهد، به همین ترتیب تحلیل چند زمانه نیز است. همواره عدم قطعیت وجود خواهد داشت. بازارهای مدرن بسیار کارآمد هستند و به همین دلیل به عنوان تاجران، باید تلاش کنیم تا هر انگیزهای که میتوانیم را پیدا کنیم تا در جلوی رقابت قرار بگیریم. تحلیل چند زمانه به شما امکان میدهد تا آرمان آماری تجارتی خود را بهبود بخشید. یک مفهوم کلیدی در تجارت این است که همیشه سعی کنید در صورت امکان با روند تجارت کنید. اما سوال این است که روند کدام است؟ و همین موضوع را تحلیل چند زمانه به شما کمک میکند به آن پاسخ دهید. علاوه بر این، بازدهی تجارتی ما میتواند از طریق زمانبندی بازار بهبود یابد و این یکی از مزایای دیگری است که از طریق تحلیل چند زمانه مناسب میتوان به آن دست پیدا کرد.رویکرد بالا به پایین در تحلیل چند زمانه چه مزیتی دارد؟
ما چیزی که تحلیل چند زمانه است و منافعی که ارائه میدهد را درک کردیم، حالا به بحث درباره روش صحیح برای پیاده سازی این رویکرد بپردازیم. ما میدانیم که باید تحلیل خود را به ۳ زمانبندی مختلف تقسیم کنیم:- زمانبندی معاملاتی ما
- زمانبندی نگاه کلی ما
- زمانبندی ورود به معامله ما.
کاوش در چارچوب زمانهای مختلف
حالا که اهمیت استفاده از رویکرد چندگانه زمانی را درک کردیم و روش مناسب استفاده از آن را فهمیدیم، سؤال میشود که واقعاً به چه چارچوبهای زمانی باید نگاه کنیم. پاسخ به این سؤال، متغیر است و بستگی به سبک معاملهگری و دوره زمانی شما دارد. ابتدا باید چارچوب زمانی معاملهگری خود را تعریف کنید و سپس میتوانید چارچوب زمانی بالاتر و پایینتر خود را استخراج کنید. اگر شما یک معاملهگر فارکس متوسط مدت هستید، مناسب است به نمودارهای روزانه برای سیگنالهای خود نگاه کنید، نمودار هفتگی را برای دید کلی بزرگ و نمودار 4 ساعته را برای بهینهسازی ورودی مورد توجه قرار دهید. اگر شما بیشتر سوئینگ تریدر هستید، مانند خود من، آنگاه میخواهید بر روی نمودار 240 دقیقهای برای سیگنالهای خود تمرکز کنید، نمودار روزانه را برای دید کلی بزرگ و نمودار 60 دقیقهای را برای اجرای ورودیهایتان استفاده کنید. و برای روشن شدن منظورم از معاملهگری جنبش در زمینه دوره زمانی، به معاملاتی اشاره میکنم که ممکن است 1 روز تا حدود یک هفته طول بکشد. من به تفکیک چارچوبهای زمانی مختلف و اهمیت آنها در معاملات کلی خود به عنوان یک سوئینگ تریدر (نوسان گیر) پرداخت خواهم کرد.نمودار ماهانه در تحلیل چند زمانه
به عنوان یک سوئینگ تریدر، من به دنبال بهرهبرداری از حرکتهای کوتاه مدت در بازار هستم و به همین دلیل، نمودار ماهانه خارج از چارچوب زمانی معاملاتی مربوط به من است و برای موقعیتهای معاملاتی جنبشی کوتاهمدت، به ندرت به آن ارجاع میدهم. بنابراین برای دید کلی خود، به چارچوب زمانی کوتاهتر نمودار هفتهای ارجاع میدهم.نمودار هفتگی در تحلیل چند زمانه
این چارچوب زمانی به من دیدی در سطح ماکرو از جفت ارز میدهد. به من احساسی از جایگاه شرکتکنندگان اصلی بازار میبخشد. من دنبال سطوح پشتیبانی و مقاومت بلندمدت هستم که ممکن است به زودی مورد استفاده قرار گیرند. همچنین، میخواهم از ورود به یک منطقه پشتیبانی یا مقاومت بلندمدت خودداری کنم.نمودار روزانه در تحلیل چند زمانه
نمودار روزانه در فرایند تصمیمگیری کلی من بسیار مهم است. من هیچگاه موقعیت معاملاتی را پذیرفته نمیکنم مگر اینکه ابتدا تحلیل فنی دقیقی روی نمودار روزانه انجام دهم. به طور معمول، سطوح افقی قیمت پشتیبانی و مقاومت، مناطق عرضه و تقاضا را نشان میدهم و تحلیل خطوط روند و الگوهای مربوطه را روی نمودار روزانه انجام میدهم. اگرچه چارچوب زمانی معاملهگری من نمودار 240 دقیقهای است، اما چارچوب زمانی روزانه را به عنوان مهمترین بخش برای تجزیه و تحلیل معاملاتی خود میپندارم. چرا؟ چون در اینجا بزرگان بازی میکنند. من میخواهم اطمینان حاصل کنم که در سمت جریان سفارشات بزرگ مؤسسات و بانکها قرار دارم که توانایی تحرک قیمتها را دارند.نمودار 240 دقیقهای در تحلیل چند زمانه
به طور معمول، از نمودار 240 دقیقهای به دو روش استفاده میکنم. به عنوان مثال، پس از ارزیابی نمودار روزانه و تشکیل یک بازدید قوی درباره جفت ارز خاصی، به سمت نمودار 240 دقیقهای حرکت میکنم. سپس، ارزیابی میکنم که آیا الگوهای معاملاتی بالقوهای در حال ظهور هستند که میتوانم با تجزیه و تحلیل نمودار روزانهام مطابقت دهم. روش دومی که از نمودار 4 ساعته استفاده میکنم، تجزیه و تحلیل مستقل جفت ارزها در این چارچوب زمانی است و به دنبال الگوهای با احتمال بالا میگردم. وقتی یک الگویی پر امید پیدا کنم، سپس به نمودار روزانه مراجعه میکنم تا مطمئن شوم که:- در حال معامله در برابر یک روند اصلی روزانه نیستم.
- در حال معامله دقیقاً در یک منطقه پشتیبانی یا مقاومت روزانه نیستم.
- در حال معامله علیه تشکیلات Divergence روزانه نیستم.