استراتژی فروش استقراضی و نقاط قوت و ضعف آن چیست؟

تاریخ آخرین بروزرسانی: 2 مارس 2023
فروش استقراضی  یک استراتژی سرمایه گذاری یا معاملاتی فارکس است که روی کاهش قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار گمانه زنی می کند. این استراتژی یک استراتژی پیشرفته است که فقط باید توسط معامله گران و سرمایه گذاران با تجربه مورد استفاده قرار گیرد. معامله گران ممکن است از پوزیشن فروش استقراضی  به عنوان حدس و گمان استفاده کنند، و سرمایه گذاران یا مدیران سبد گردان ممکن است از آن به عنوان هج کردن در برابر ریسک نزولی شدن یک پوزیشن خرید در همان اوراق بهادار یا اوراق مرتبط استفاده کنند. گمانه زنی و سفته بازی ریسک قابل توجهی را با خود به همراه دارد و یک روش معاملاتی پیشرفته است. هج کردن ریسک روش محبوب تری است که عبارتست از قرار دادن یک پوزیشن جبرانی در سیستم برای کاهش پهنه ریسک (کاهش میزان ریسکی که معامله گر خود را در معرض آن قرار داده است). در فروش کوتاه مدت، یک پوزیشن فروش با استقراض سهام یا دارایی دیگر باز می شود که سرمایه گذار معتقد است ارزش آن کاهش می یابد. سپس سرمایه گذار این سهام قرض گرفته شده را به خریدارانی که مایل به خرید به قیمت بازار هستند می فروشد. قبل از بازگرداندن سهام قرض‌گرفته شده، معامله‌گر پیش بینی می کند که کاهش قیمت ادامه خواهد داشت و آنها می ‌توانند سهام را با مبلغ پایین تری خریداری کنند. ریسک ضرر در یک پوزیشن فروش کوتاه مدت بلحاظ نظری نامحدود است زیرا قیمت دارایی می تواند تا بی نهایت افزایش یابد. سر فصل‌ها
  • فروش استقراضی زمانی اتفاق می افتد که سرمایه گذار اوراق بهاداری را قرض می گیرد و آن را در بازار آزاد می فروشد و قصد دارد بعداً آن را با مبلغ کمتری مجدد بخرد.
  • فروشندگان استقراضی روی کاهش قیمت اوراق بهادار شرط بندی می کنند و از آن سود می برند. چنین مفهومی را می توان در برابر سرمایه گذاران بلند مدتی که خواهان افزایش قیمت هستند، قرار داد.
  • فروش کوتاه مدت نسبت ریسک/پاداش بالایی دارد: می‌تواند سود زیادی را به همراه داشته باشد، اما ضررها می‌توانند به سرعت و تا ابد به دلیل کال مارجین شدن حساب افزایش یابد.
فروش استقراضی

فروش استقراضی

استراتژی پوزیشن فروش (شرت سل)

با پوزیشن فروش، یک فروشنده با استقراض سهام، معمولاً از یک بروکر یا دیلر، یک پوزیشن فروش باز می کند، به این امید که در صورت کاهش قیمت، آنها را مجدد بخرد تا سود کند. سهام باید حتما قرض گرفته شود زیرا نمی توانید سهامی که وجود ندارد را بفروشید. برای بستن یک پوزیشن فروش استقراضی، معامله‌گر، سهام را دوباره در بازار می‌خرد (انشالا با قیمتی کمتر از قیمتی که دارایی را قرض کرده است) و آنها را به وام‌ دهنده یا بروکر برمی‌گرداند. معامله گران باید هر گونه بهره ای که بروکر دریافت می کند یا کمیسیون هایی که از معاملات دریافت می شود، را نیز منظور کنند. برای باز کردن یک پوزیشن فروش کوتاه، معامله گر باید یک حساب مارجین داشته باشد و معمولاً باید در زمانی که پوزیشن باز است، به مقدار ارزش سهام قرض گرفته شده، بهره بپردازد. فرآیند پیدا کردن سهام قابل استقراض و بازگرداندن آنها در پایان معامله در پشت صحنه توسط بروکر انجام می شود. باز کردن و بستن معامله را می توان از طریق پلتفرم های معاملاتی موجود در اکثر بروکر ها انجام داد. با این حال، هر بروکر دارای شرایطی است که حساب معاملاتی معامله گر باید از آن برخوردار باشد تا اجازه معامله روی مارجین به آن صادر شود.

چرا پوزیشن فروش استقراضی؟

رایج ترین دلایل برای اقدام به پوزیشن فروش استقراضی، سفته بازی و پوشش دادن ریسک است. در این شرایط یک سفته باز در حال پیش بینی کردن و شرط بندی است که قیمت در آینده کاهش خواهد یافت. اگر اشتباه کنند، باید سهام را بالاتر و با ضرر بازخرید کنند. به دلیل وجود ریسک های اضافی در فروش استقراضی به دلیل استفاده از مارجین، شرت سل معمولاً در یک افق زمانی کوتاه انجام می شود و بنابراین احتمال آن بیشتر است که صرفا فعالیتی باشد که برای سفته بازی صورت می گیرد. معامله گران همچنین ممکن است برای محافظت از یک پوزیشن خرید، اقدام به باز کردن پوزیشن فروش استقراضی کنند. به عنوان مثال، اگر شما گزینه هایی را دارید که پوزیشن های خرید هستند، شاید بخواهید در مقابل آنها، پوزیشن فروش باز کنید تا سود خود را قفل کنید. یا، اگر می‌خواهید ضررهای خود را در صورت ریزش قیمت محدود کنید (بدون اینکه بخواهید پوزیشن خرید خود راببندید)، می‌توانید در سهامی که ارتباط نزدیکی با آن سهام دارد یا با آن همبستگی زیادی دارد، فروش استقراضی باز کنید.

نمونه ای از فروش استقراضی برای سود

معامله‌گری را تصور کنید که معتقد است سهام XYZ که در حال حاضر با قیمت 50 دلار معامله می‌شود، در سه ماه آینده کاهش قیمت خواهد داشت. آنها 100 سهم را قرض می گیرند و به سرمایه گذار دیگری می فروشند. معامله‌گر اکنون 100 سهم "فروش" دارد زیرا چیزی را فروخته است که مالک آن نبوده و اما قرض گرفته بوده است. فروش استقراضی تنها با قرض گرفتن سهام ممکن شد، که ممکن است همیشه در دسترس نباشد: ممکن است سهام از قبل به شدت توسط معامله گران دیگر فروش گرفته شده باشد. یک هفته بعد، شرکتی که سهامش روی آن فروش گرفته شد، گزارش مالی ناگواری برای فصل قبل گزارش کرد و سهام به 40 دلار سقوط کرد. معامله گر تصمیم می گیرد که پوزیشن فروش را ببندد و 100 سهم را به قیمت 40 دلار در بازار آزاد خریداری می کند تا جایگزین سهام قرض شده شود. سود معامله گر در فروش استقراضی، بدون احتساب کارمزد و بهره در حساب مارجین، 1000 دلار است (50 - 40 دلار = 10 دلار × 100 سهم = 1000 دلار).

نمونه ای از پوزیشن فروش استقراضی (ضرر)

با توجه به سناریوی بالا، فرض کنید معامله‌گر پوزیشن فروش را در 40 دلار نبندد، و تصمیم بگیرد آن را باز بگذارد تا از کاهش بیشتر قیمت استفاده کند. با این حال، یک رقیب برای تصاحب کرسی در هیات مدیره شرکت با پیشنهاد خرید 65 دلاری به ازای هر سهم وارد بازار می‌شود و سهام عمود می شود. اگر معامله‌گر تصمیم بگیرد که پوزیشن فروش را روی 65 دلار ببندد، ضرر ناشی از فروش استقراضی 1500 دلار خواهد بود (50 تا 65 دلار = منفی 15 دلار × 100 سهم = 1500 دلار ضرر). در اینجا، معامله گر مجبور می شود سهام را با قیمت بسیار بالاتری برای پوشش پوزیشن خود بازخرید کند.

نمونه ای از پوزیشن فروش استقراضی به عنوان هج

جدای از سفته بازی و گمانه زنی، فروش استقراضی هدف مفید دیگری نیز دارد: پوشش ریسک. هج یا پوشش ریسک اغلب به عنوان نمادی کم ریسک تر و قابل احترام تر از فروش استقراضی در نظر گرفته می شود. هدف اصلی از هج، حفاظت است، در مقابل انگیزه خالص سفته بازی. پوشش ریسک یا هج برای محافظت از سود یا محدود کردن ضرر در یک سبد انجام می شود، اما از آنجایی که هزینه قابل توجهی دارد، اکثریت قریب به اتفاق سرمایه گذاران خرد در شرایط عادی آن را در نظر نمی گیرند. هزینه های هج کردن دو برابر است. هزینه‌ های واقعی برای هج کردن وجود دارد، مانند هزینه‌های مربوط به فروش استقراضی، یا پرداخت پریمیوم (ریسک صرف سهام) برای قراردادهای آپشن. همچنین، اگر بازارها بالاتر روند، هزینه محدود کردن فرصت های معاملاتی برای سبد سرمایه گذاری نیز وجود دارد. به عنوان یک مثال ساده، اگر 50 درصد از سبدی که همبستگی نزدیکی با شاخص 500 (S&P 500) دارد هج شود و شاخص طی 12 ماه آینده 15 درصد افزایش یابد، سود سبد تقریباً نصف خواهد بود یعنی، 7.5٪.

مزایا و معایب پوزیشن فروش استقراضی

اگر فروشنده در مورد حرکت قیمت اشتباه حدس زده باشد، فروش استقراضی می تواند پرهزینه باشد. معامله‌گری که سهام خریده است تنها در صورتی می‌تواند 100 درصد مبلغ سرمایه گذاری شده خود را از دست بدهد که سهام به صفر برسد. با این حال، معامله‌گری که روی سهام فروش گرفته باشد، ممکن است بیش از 100 درصد سرمایه اولیه خود را از دست بدهد. در اینجا ریسک به این دلیل است که سقفی برای قیمت سهام وجود ندارد. بعبارتی ممکن است "تا بی نهایت و فراتر از آن حتی" افزایش یابد. از طرفی، در زمانی که سهام نگهداری می شد، معامله گر باید نقدینگی حساب مارجین خود را تامین می کرد. حتی اگر همه چیز خوب هم پیش برود، معامله گران باید هنگام محاسبه سود خود، هزینه بهره مارجین را نیز محاسبه کنند. مزایا
  • امکان سود های بالا
  • سرمایه اولیه کمی مورد نیاز است
  • امکان استفاده از لوریج در سرمایه گذاری
  • محافظت (هج) در برابر سایر دارایی ها
نقاط ضعف
  • ضرر های بالقوه نامحدود
  • حساب مارجین لازم است
  • پذیرش بهره مارجین
  • شرت اسکوییز
(فشار فروش استقراضی زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک دارایی به‌صورت ناگهانی افزایش یابد و پس از آن بسیاری از فروشندگان استقراضی یا دارندگان پوزیشن فروش برای حفظ سود خود، از پوزیشن به ‌سرعت خارج می ‌شوند) هنگامی که زمان بستن یک پوزیشن فرا می رسد، ممکن است یک فروشنده استقراضی در پیدا کردن سهام کافی برای خرید با مشکل مواجه شود. بویژه اگر بسیاری از معامله گران دیگر نیز روی سهام فروش گرفته باشند یا اگر سهام، کم حجم معامله شود. برعکس، اگر بازار یا یک سهم ناگهان عمود شود و شروع به افزایش سرسام آور کند، فروشندگان می توانند در دام شرت اسکوییز گرفتار شوند. از سوی دیگر، استراتژی هایی که ریسک بالایی دارند، بازدهی های بالایی نیز ارائه می دهند. فروش استقراضی نیز از این قاعده مستثنی نیست. اگر فروشنده حرکت قیمت را به درستی پیش‌بینی کند، می‌تواند سود سرمایه گذاری تمیزی داشته باشد، بویژه اگر از مارجین برای ورود به معامله استفاده کند. ستفاده از مارجین باعث ایجاد اهرم می شود، به این معنی که معامله گر نیازی به سرمایه گذاری زیادی به عنوان سرمایه گذاری اولیه ندارد. اگر این کار با دقت انجام شود، فروش استقراضی  می‌تواند راهی کم هزینه برای پوشش ریسک باشد و برای نسبت دارایی ‌های سبد نوعی تعادل ایجاد کند. سرمایه گذاران مبتدی باید به طور کلی از فروش استقراضی  تا زمانی که تجربه معاملاتی بیشتری کسب نکرده اند، پرهیز کنند. همانطور که گفته شد، فروش استقراضی  از طریق صندوق های قابل معامله در بورس ETF به دلیل ریسک پایین تر برای شرت اسکوییز، استراتژی نسبتا امن تری است. سایر ملاحظات در خصوص پوزیشن فروش استقراضی علاوه بر ریسک از دست دادن پول ناشی از افزایش قیمت سهام که قبلا ذکر شد، فروش استقراضی  ریسک‌های دیگری نیز دارد که سرمایه‌گذاران باید در نظر بگیرند. [elementor-template id="52272"]

در پوزیشن فروش از پول قرضی استفاده می شود.

فروش گرفتن نوعی معاملات مارجین است. هنگام فروش گرفتن، شما یک حساب مارجین باز می کنید که به شما امکان می دهد با سرمایه گذاری خود همچون یک وثیقه، از شرکت کارگزاری بتوانید وام بگیرید. درست مثل زمانی که شما روی مارجین خرید می گیرید، به راحتی ضرر ها می توانند از کنترل خارج شوند زیرا باید حداقل نیاز مارجین نگهداری 25٪ را برآورده کنید. اگر حساب شما کمتر از این مقدار رود، ممکن است کال مارجین شوید و مجبور خواهید شد پول بیشتری به حساب واریز کنید یا پوزیشن خود را کلا ببندید.

زمان بندی اشتباه

حتی اگر قیمت سهام یک شرکت بیش از حد ارزش ذاتی آن باشد، ممکن است مدت ها طول بکشد تا قیمت سهام آن کاهش یابد. در این میان، شما در برابر هزینه های بروکر، مارجین کال و نیاز فوری به پول آسیب‌پذیر هستید.

ریسک های نظارتی

نهاد های نظارتی و رگولاتورها ممکن است گاهی اوقات برای جلوگیری از هراس فعالان بازار و فشار فروش فیک، فروش استقراضی را در یک صنعت خاص یا حتی در کلیت بازار ممنوع کنند. چنین اقداماتی می تواند باعث افزایش ناگهانی قیمت سهام شود و معامله گر دارای پوزیشن فروش را مجبور کند تا با زیان هنگفت، پوزیشن های فروش را هج کند.

شنا کردن خلاف روند

تاریخ نشان داده است که عموما، بورس و سهام یک حرکت صعودی دارد. در بلندمدت، قیمت بیشتر سهام افزایش می یابد. برای این موضوع، حتی اگر یک شرکت به زور در طول سالیان اوضاعش بهبود یابد، باز هم تورم یا نرخ افزایش قیمت محصولات باید قیمت سهام آن را تا حدودی افزایش دهد. این بدان معنی است که گرفتن پوزیشن فروش بر خلاف روند کلی بازار است.

هزینه های فروش استقراضی

بر خلاف خرید و نگهداری سهام یا سرمایه گذاری، فروش استقراضی هزینه های قابل توجهی را با خود به همراه دارد، علاوه بر کمیسیون معاملات که باید به بروکر ها پرداخت شود. سایر هزینه ها عبارتند از:

بهره مارجین

بهره مارجین می تواند هزینه قابل توجهی در زمان معامله سهام با استفاده از مارجین تحمیل کند. از آنجایی که فروش استقراضی فقط از طریق حساب‌های مارجین امکان‌پذیر است، بهره قابل پرداخت برای معاملات استقراضی می‌تواند در طول زمان افزایش یابد، به‌ ویژه اگر پوزیشن های فروش استقراضی برای مدت طولانی باز نگه داشته شوند.

هزینه های استقراض سهام

سهامی که قرض گرفتن آنها دشوار است (به دلیل بهره بالا در کوتاه مدت، شناوری محدود یا هر دلیل دیگری) کارمزدهای "سخت گیرانه" دارند که می تواند بسیار قابل توجه باشد. کارمزد براساس نرخ سالانه ای است که می تواند از یکصدم درصد تا بیش از 100 درصد ارزش معاملات استقراضی باشد و برای تعداد روزهایی که معامله استقراضی باز است به نسبت فرق می کند. از آنجایی که نرخ استقراض سخت گیرانه می تواند به طور قابل توجهی از روزی به روز دیگر (حتی ساعتی به ساعت دیگر) در نوسان باشد، ممکن است مبلغ دقیق دلاری کارمزد از قبل مشخص نباشد. کارمزد معمولاً توسط بروکر-دیلر به حساب مشتری در پایان ماه یا پس از بسته شدن معامله استقراضی حساب و کتاب می شود. و اگر این کارمزد بسیار زیاد باشد، می تواند سودآوری یک معامله استقراضی را کاهش دهد یا ضرر ناشی از آن را تشدید کند.

سود سهام و سایر پرداختی ها

فرد دارای فروش استقراضی مسئول پرداخت سود سهامِ سهام فروش گرفته شده به نهادی است که سهام را از او قرض گرفته است. فرد دارای پوزیشن فروش استقراضی همچنین برای پرداخت سایر رویدادهای مرتبط با سهام فروش گرفته شده، همچون سهام زیرمجموعه، اسپین آف ها یا سهام جانبی، و سهام جایزه، که همه رویدادهای غیرقابل پیش بینی هستند، بدهکار بوده و او مسئول است.

معیارهای پوزیشن فروش استقراضی

دو معیار مورد استفاده برای ثبت و رصد فروش استقراضی در یک سهام عبارتند از: نسبت بهره فروش SIR که به آن شناوری فروش نیز گویند. این نسبت، نسبت سهامی را که در حال حاضر روی آنها فروش گرفته شده است را در مقایسه با تعداد سهام "شناور" موجود در بازار اندازه گیری می کند. SIR بسیار بالا مربوط به سهامی می شود که در حال ریزش هستند یا سهامی که بیش از حد معقول ارزش گذاری شده اند. نسبت بهره فروش به حجم: کل سهام فروش گرفته شده تقسیم بر میانگین حجم معاملات روزانه آن سهام است. مقدار بالای این نسبت نشانه نزولی بودن سهام است. هر دو معیار برای فروش گرفتن به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا درک کنند که آیا جو کلی بازار برای یک سهام صعودی است یا نزولی.
معیارهای فروش استقراضی

معیارهای فروش استقراضی

برای مثال، پس از کاهش قیمت نفت در سال 2014، بخش ‌های انرژی جنرال الکتریک GE شروع به افت قیمت کردند. نسبت بهره فروش از کمتر از 1 درصد به بیش از 3.5 درصد در اواخر سال 2015 افزایش یافت، زیرا فروشندگان استقراضی پیش بینی کاهش سهام را می کردند. در اواسط سال 2016، قیمت سهام جنرال الکتریک به 33 دلار در هر سهم رسید و شروع به کاهش کرد. تا فوریه 2019، جنرال الکتریک به 10 دلار به ازای هر سهم کاهش یافته بود، که منجر به سود 23 دلاری به ازای هر سهم برای هر معامله گر دارای پوزیشن فروش استقراضی می شد که روی این سهام در جولای 2016 نزدیک به بالاترین قیمت فروش گرفته بود.

شرایط ایده آل برای فروش استقراضی

در فروش استقراضی، زمان بندی بسیار مهم است. سهام معمولاً خیلی سریع ‌تر از زمان افزایش، کاهش می‌یابد، و یک سود قابل‌توجه در سهام ممکن است در عرض چند روز یا هفته در اثر یک روند نزولی قوی از بین برود. بنابراین معامله گر فروش استقراضی باید در انتخاب زمان معامله خود کمال گرا باشد. دیر وارد شدن به معامله ممکن است منجر به پریدن سود هنگفت از جیب فروشنده شود، زیرا بخش عمده ای از کاهش سهام ممکن است تاکنون رخ داده باشد. از سوی دیگر، ورود زود هنگام به معاملات ممکن است با توجه به هزینه‌ های مربوطه و ضرر های احتمالی، حفظ پوزیشن فروش را دشوار سازد، که اگر سهام به سرعت بالا رود، ضرر فروشنده سر به فلک می‌کشد. مواقعی وجود دارد که شانس موفقیت آمیز بودن پوزیشن فروش بالا می رود، مانند موارد زیر:

در طول یک بازار نزولی

در طول یک بازار نزولی روند غالب برای یک بورس سهام یا صنعت نزولی است. بنابراین معامله گرانی که معتقدند "روند دوست شماست" شانس بیشتری برای انجام معاملات فروش استقراضی سودآور در طول یک بازار نزولی قوی دارند. فروشندگان استقراضی در محیط هایی که ریزش بازار سریع، گسترده و زیاد است ( مانند بازار نزولی سال 2008-2009 ) از پوزیشن های فروش بسیار لذت می برند، زیرا در چنین مواقعی سودهای بادآورده خوبی به دست می آورند.

زمانی که حال و روز فاندامنتال سهام یا بازار رو به وخامت است

فاندامنتال خوب یک سهام می‌تواند به دلایل مختلفی از بین برود. کاهش رشد درآمد یا سود، افزایش چالش‌ ها برای کسب‌وکار، افزایش هزینه‌های ورودی که بر شرکت فشار وارد می‌کند و غیره. برای کلیت بازار، بدتر شدن شرایط بنیادی می‌تواند به معنای آمار ضعیف‌ تر باشد که نشان‌دهنده کند شدن احتمالی رشد اقتصاد، تحولات نامطلوب ژئوپلیتیکی مانند تهدید جنگ، یا سیگنال‌های تکنیکال نزولی مانند رسیدن به سقف های جدید همراه با کاهش حجم معاملات و.. باشد. فروشندگان با تجربه ممکن است ترجیح دهند قبل از گرفتن پوزیشن فروش استقراضی مدتی صبر کنند تا روند نزولی تایید شود، و بعد به انتظار حرکت نزولی بنشینند. دلیل آن وجود این ریسک است که سهام یا بازار ممکن است هفته ها یا ماه ها در مواجهه با عوامل بنیادی رو به وخامت روند صعودی داشته باشد!

اندیکاتور های تکنیکال روند نزولی را تایید می کنند

زمانی که روند نزولی توسط چندین اندیکاتور تکنیکال تأیید می شود، شانس موفقیت فروش استقراضی ممکن است بیشتر باشد. این اندیکاتور ها می‌توانند شامل شکست زیر سطح حمایت بلند مدت کلیدی یا کراس (تقاطع) میانگین متحرک نزولی باشند. نمونه ای از تقاطع میانگین متحرک نزولی زمانی رخ می دهد که میانگین متحرک 50 روزه سهام به زیر میانگین متحرک 200 روزه آن رود. میانگین متحرک صرفاً میانگین قیمت سهام در یک دوره زمانی معین است. اگر قیمت فعلی میانگین را بشکند، چه نزولی یا صعودی، می تواند نشانه شکل گرفتن روند جدید در قیمت باشد. ارزش گذاری قیمت ها در میان خوش بینی افسارگسیخته اهالی بازار، به سطوح بالایی می رسند گاهی اوقات، ارزش گذاری برای برخی صنعت ها یا کلیت بازار ممکن است در میان خوش بینی افسارگسیخته به چشم انداز بلند مدت این بخش ها یا اقتصاد به سطوح بسیار غیر منطقی و بالایی برسد. حرفه ای های بازار این مرحله از سیکل سرمایه‌گذاری را «قیمت گذاری کمالگرایانه» می‌نامند، زیرا سرمایه‌گذاران زمانی که انتظارات بلندشان برآورده نشود، به ناچار نا امید می‌شوند. فروشندگان باتجربه به جای اینکه برای گرفتن پوزیشن فروش استقراضی شتاب کنند، ممکن است منتظر بمانند تا قدرت و انرژی روند صعودی بازار یا آن صنعت محو شود و فاز نزولی خود را آغاز کند و بعد اقدام به گرفتن پوزیشن فروش استقراضی کنند. از جان مینارد کینز اقتصاددان بانفوذ بریتانیایی که تئوری‌های اقتصادی او هنوز هم طرفدار دارد نقل شده است که می‌گوید: «بازار می‌تواند بیش از زمانی که شما مقروض بمانید غیرمنطقی باقی بماند» که به ویژه برای دوستانی که اقدام به گرفتن فروش استقراضی می کند مناسب است. زمان بهینه برای فروش استقراضی زمانی است که عوامل فوق همگی با هم تلاقی داشته باشند.

بد نامی فروش استقراضی

گاهی اوقات فروش استقراضی مورد انتقاد قرار می گیرد و فروشندگان استقراضی همچون فعالین ظالمی در نظر گرفته می شوند که قصد تخریب و نابودی شرکت ها را دارند. با این حال، واقعیت این است که فروش استقراضی نقدینگی را در اختیار بازارها قرار می‌دهد (به معنای داشتن فروشندگان و خریداران کافی) و می‌تواند به جلوگیری از افزایش غیر منطقی سهام ضعیف بازار به دلیل تبلیغات و خوش‌بینی بیش از حد کمک کند. شواهد این مزیت را می توان در حباب های دارایی که در بازار ها اختلال ایجاد می کند مشاهده کرد. از آن جمله می توان به دارایی هایی که منجر به تشکیل حباب هایی مانند بازار اوراق پشتوانه وام مسکن MBS قبل از بحران مالی 2008 اشاره کرد. فروش استقراضی یک منبع اطلاعاتی موثق در مورد تمایلات بازار و تقاضا برای یک سهام است. بدون این اطلاعات، سرمایه‌گذاران ممکن است با روندهای بنیادی منفی یا اخبار ناگهانی غافلگیر شوند. متأسفانه، فروش استقراضی به دلیل اینکه بیشتر توسط سفته بازان بی وجدان مورد استفاده قرار می گیرد، بد نام شده است. این فعالین بی‌وجدان از استراتژی‌های فروش استقراضی و مشتقات برای کاهش مصنوعی قیمت‌ها و صورت دادن حملات خرسی (حمله ناگهانی و عظیم به روندهای صعودی برای برگرداندن قیمت) به سهام‌های آسیب‌پذیر استفاده کرده‌اند. اکثر اشکال دستکاری بازار همچون این مورد در امریکا غیرقانونی است، اما همچنان گهگاه اتفاق می افتد.

مثال واقعی از فروش استقراضی

رویدادهای خبری غیر منتظره می‌توانند باعث شرت اسکوییز شوند که ممکن است فروشندگان استقراضی را مجبور به خرید به هر قیمتی برای پوشش مارجین مورد نیاز خود کند. به عنوان مثال، در اکتبر 2008، فولکس واگن برای مدت کوتاهی به با ارزش ترین شرکت سهامی عام در جهان تبدیل شد. در سال 2008، سرمایه گذاران می دانستند که پورشه در تلاش است تا جایگاه هایی در فولکس واگن احداث کند و کنترل آن را به دست گیرد. فروشندگان استقراضی انتظار داشتند که وقتی پورشه کنترل شرکت را به دست آورد، احتمالاً ارزش سهام کاهش می یابد، بنابراین آنها روی سهام به شدت فروش گرفتند. با این حال، در یک اعلامیه غافلگیرکننده، پورشه فاش کرد که آنها مخفیانه بیش از 70 درصد از شرکت را از طریق اوراق مشتقه خریداری کرده اند، که باعث ایجاد بازگشت گسترده فروشندگان برای خرید سهام برای بستن پوزیشن های خود شد. فروشندگان استقراضی در مضیقه بودند زیرا 20 درصد از فولکس واگن متعلق به یک نهاد دولتی بود که علاقه ای به فروش نداشت و پورشه 70 درصد دیگر را کنترل می کرد، بنابراین سهام (شناور) بسیار کمی در بازار برای خریداری وجود داشت. همین باعث شد که سهام از حدود 200 یورو به نزدیکی 1000 یورو برای هر سهم برسد. یکی از ویژگی های شرت اسکوییز این است که آنها به سرعت محو می شوند و در عرض چند ماه، سهام فولکس واگن به محدوده طبیعی خود کاهش یافت.

چرا به آن می گویند فروش استقراضی کوتاه؟

پوزیشن فروش استقراضی یا فروش کوتاه پوزیشنی است که علیه بازار شرط بندی می کند و در صورت کاهش قیمت ها سود می برد. فروش کوتاه به منزله بستن چنین شرطی است. فروش استقراضی برعکس یک پوزیشن خرید است که شامل خرید یک دارایی به امید افزایش قیمت است.

چرا فروشنده های کوتاه باید سهام قرض بگیرند؟

شما نمی توانید چیزی را که وجود ندارد بفروشید. از آنجایی که یک شرکت دارای تعداد محدودی سهام است، یک فروشنده کوتاه باید ابتدا مقداری از آن سهام را پیدا کند تا آنها را بفروشد. بنابراین، فروشنده کوتاه مدت، آن سهام را از یک سهامدار بلند مدت موجود قرض می گیرد و به وام دهنده بهره می پردازد. این فرآیند اغلب در پشت صحنه توسط بروکر انجام می شود. اگر سهام زیادی برای فروش کوتاه مدت در دسترس نباشد (یعنی استقراض سخت باشد)، این هزینه های مربوط به بهره برای فروش استقراضی بیشتر خواهد بود.

آیا فروش استقراضی بد است؟

هر چند برخی افراد فکر می کنند شرط بندی علیه بازار غیر اخلاقی است، اما اکثر اقتصاد دانان و افراد حرفه ای و با تجربه در حوزه مالی موافقند که فروشندگان استقراضی هستند که نقدینگی و کشف قیمت را در بازار فراهم می کنند و بازار را کارآمدتر می کنند.

آیا می توانم در حساب بروکر خود فروش بگیرم؟

بسیاری از بروکرها خدمات فروش استقراضی را در حساب های فردی مجاز می دانند، اما ابتدا باید برای افتتاح یک حساب مارجین اقدام کنید.

شرت اسکوییز چیست؟

از آنجایی که فروش استقراضی روی مارجین فروخته می شوند، ضررهای نسبتاً کوچک می تواند منجر به کال مارجین شود. در این حالت، دارنده پوزیشن فروش باید سهام خود را با قیمت های بالاتر خرید کند یا بعبارتی ببندد. این کار باعث می شود قیمت سهام مجدد بالاتر هل داده شود.

سخن پایانی

فروش استقراضی به سرمایه گذاران و معامله گران اجازه می دهد تا از بازار نزولی کسب درآمد کنند. کسانی که دیدگاه نزولی به بازار دارند می‌توانند سهام را روی مارجین قرض کنند و در بازار بفروشند، به این امید که در آینده با قیمت پایین‌تری آن‌ها را خریداری کنند. گرچه برخی از فروش استقراضی به عنوان یک شرط بندی علیه روند بازار انتقاد می کنند، اما بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که توانایی فروش استقراضی باعث کارآمدتر شدن بازارها می شود و در واقع می تواند یک نیروی تثبیت کننده قیمت ها باشد. خریدی که برای بستن پوزیشن های فروش مورد نیاز است، ممکن است قیمت ها را افزایش دهد و روند صعودی را تسریع کند و ضرر فروشندگان را حتی سنگین تر کند. منبع این مقاله: اینوست پدیا
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها