- الگوهای نموداری شکل های متمایزی هستند که توسط نوسانات قیمت بر روی نمودار ایجاد میشوند و پایه تحلیل تکنیکال هستند.
- یک الگو با خطی که نقاط قیمتی خاص را به هم متصل میکند، مشخص میشود. نقاطی مانند قیمت های بسته شدن یا سقف ها یا کف ها.
- تحلیل گران تکنیکال و چارتیست ها به دنبال شناسایی الگوهایی برای پیش بینی جهت آینده قیمت اوراق بهادار هستند.
- الگوهای نموداری می توانند ساده همچون خطوط روند و یا پیچیده باشند همچون ساختارهای سر و شانه و کف دوقلو و سقف دوقلو.
خطوط روند در تحلیل تکنیکال
از آنجایی که الگوهای نموداری با استفاده از یک سری خطوط یا منحنی شناسایی می شوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است. خطوط روند به تحلیل گران تکنیکال کمک می کند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی کنند. خطوط روند خطوط مستقیمی هستند که با اتصال یک سری قله های نزولی (سقف ها) یا دره های صعودی (کف ها) روی نمودار ترسیم می شوند. یک خط روند که زاویه رو به بالا دارد ( یک خط روند صعودی)، زمانی اتفاق میافتد که قیمتها سقف های بالاتر و کف های بالاتر را تجربه میکنند. خط روند صعودی از طریق اتصال کف های صعودی ترسیم میشود. برعکس، خط روندی که دارای زاویه رو به پایین است، (به نام خط روند نزولی)، در جایی رخ می دهد که قیمت ها سقف های پایین تر و کف های پایین تر را تجربه میکنند.فکت نامه: خطوط روند بسته به اینکه چه بخشی از کندل برای "اتصال نقاط" استفاده می شود، متفاوت خواهد بود.هر چند مکاتب فکری مختلفی در مورد اینکه کدام قسمت از کندل باید استفاده شود وجود دارد، اما بدنه کندل (و نه فتیله های نازک بالا و پایین کندل) اغلب نشان دهنده جایی است که اساسا نوسان قیمت روی آن اتفاق افتاده است. بنابراین ممکن است نقطه دقیق تری برای ترسیم خط روند باشد، به ویژه روی نمودارهای ساعتی که ممکن است "داده های پرت" (نقاط داده که خارج از رنج های "معمول" هستند) وجود داشته باشد. بر روی نمودارهای روزانه، چارتیست ها اغلب از قیمت های بسته شدن برای ترسیم خطوط روند استفاده می کنند، (نه از کف ها یا سقف ها)، زیرا قیمت های بسته شدن نشان دهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به حفظ پوزیشن خود در طول شب یا در تعطیلات آخر هفته بازار هستند. خطوط روند دارای سه نقطه یا بیشتر عموماً معتبرتر از خطوط روندی است که فقط بر اساس دو نقطه هستند. روند صعودی زمانی اتفاق میافتد که قیمت ها سقف های بالاتر و کف های بالاتر می زنند. خطوط روند صعودی حداقل دو نقطه کف ها را به هم متصل می کنند و سطوح حمایت را زیر قیمت نشان می دهند. روند نزولی زمانی اتفاق میافتد که قیمت ها سقف های پایین تر و کف های پایین تر می زنند. خطوط روند نزولی حداقل دو نقطه سقف را به هم متصل می کنند و سطوح مقاومت بالایی قیمت را نشان می دهند. تثبیت قیمت یا بازار ساید وقتی رخ می دهد که قیمت در یک محدوده رنج بین دو خط روند موازی و اغلب افقی در نوسان است.
انواع الگوهای نموداری سهام
الگوهای نموداری که نشان دهنده یک وقفه موقت در یک روند هستند، یک الگوی ادامه دهنده هستند.الگوهای ادامه دهنده
در الگوهای نموداری یک الگوی ادامه دهنده را می توان مکثی در طول یک روند غالب در نظر گرفت. در چنین زمانی خریداران در طول یک روند صعودی نفس تازه می کنند یا زمانی که فروشندگان در طول یک روند نزولی لحظه ای استراحت می کنند. گرچه یک الگوهای نموداری در حال شکل گیری است، اما هیچ راهی وجود ندارد که تشخیص دهیم روند ادامه دهنده است یا ممکن است برگشت روند وجود داشته باشد. به این ترتیب، باید به خطوط روند مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت و نیز اینکه آیا قیمت به بالا یا به زیر ناحیه ادامه دهنده شکسته میشود، توجه دقیقی داشت. تحلیل گران تکنیکال معمولاً توصیه میکنند که فرض کنیم روند ادامه خواهد داشت مگر زمانی که سند و تأییدی داشته باشیم مبنی بر اینکه روند معکوس شده است. نکته مهم: به طور کلی، هرچه الگوی قیمتی مدت زمان بیشتری به طول بینجامد، و هر چه نوسان قیمت در یک الگو، بزرگ تر باشد، زمانی که قیمت از ناحیه ادامه دهنده به بالا یا پایین شکسته شود، نوسان آن قابل توجه تر خواهد بود.- اگر قیمت به روند خود ادامه دهد، الگوی قیمت به عنوان الگوی ادامه دهنده شناخته می شود. الگوهای ادامه دهنده متداول عبارتند از:
- پرچم های 3 گوش، با استفاده از دو خط روند همگرا تشکیل می شوند.
- پرچم ها که با استفاده از دو خط روند موازی ترسیم می شوند.
- گوه ها که با دو خط روند ساخته می شوند که اگر به اندازه کافی بلند باشند همگرا میشوند. هر دو خط روند به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.
- مثلث ها یکی از محبوب ترین الگوهای نموداری هستند که در تحلیل تکنیکال از آنها استفاده می شود زیرا در مقایسه با الگوهای دیگر بیشتر رخ میدهند.
الگوهای برگشتی
الگوی قیمتی که نشان دهنده تغییر در روند غالب است، الگوی برگشتی نامیده می شود. این الگوها نشان دهنده دوره هایی است که انرژی خریداران یا فروشندگان تمام شده است. روند قبلی مکث خواهد کرد، سپس با توجه به از راه رسیدن انرژی جدید از طرف دیگر (خریدار یا فروشنده) به سمت و سوی جدیدی رهسپار می شود. برای مثال، یک روند صعودی که با انرژی خریداران پشتیبانی میشود، ممکن است متوقف شود، که نشان دهنده فشار برابر از سوی خریداران و فروشندگان باشد، سپس در نهایت جلوی فروشندگان کم می آورد و به آنها راه می دهد. چنین چیزی منجر به تغییر روند از صعودی به نزولی می شود. برگشت هایی که در سقف های بازار اتفاق میافتد به عنوان الگوهای توزیع شناخته میشوند، که در آن ابزار معاملاتی (جفت ارز) با هیجان بیشتری فروخته میشود. برعکس، برگشت هایی که در کف بازار اتفاق میافتند، به عنوان الگوهای انباشت (تراکم) شناخته میشوند، که در آن ابزار معاملاتی به طور فعال تری خریداری میشود. نکته مهم: هرچه تکمیل شدن ساختار الگو بیشتر طول بکشد و حرکت قیمت در الگو بزرگ تر باشد، پس از شکسته شدن قیمت، نوسان مورد انتظار بزرگتر خواهد بود. هنگامی که قیمت پس از یک مکث برگشت می کند، الگوی قیمت به عنوان الگوی برگشتی شناخته می شود. نمونه هایی از الگوهای برگشتی متداول عبارتند از:- الگوی سر و شانه: نشان دهنده دو حرکت کوچکتر قیمت در دو طرف یک حرکت بزرگتر است.
- سقف دوقلو، نشان دهنده یک نوسان کوتاه مدت و به دنبال آن یک تلاش ناموفق بعدی برای شکستن همان مقاومت و رفتن به بالای سطح مقاومت است.
- کف دوقلو، نشان دهنده یک کف کوتاه مدت، و به دنبال آن تلاش ناموفق دیگری برای شکستن همان حمایت و رفتن به زیر آن.