اهمیت روانشناسی معاملات چیست؟
دو احساس اصلی وجود دارد که باید آنها را درک و کنترل کرد: ترس و طمع. معامله گران اغلب باید سریع فکر کنند و سریع تصمیم بگیرند و در کوتاه ترین زمان پوزیشن های خود را باز و بسته کنند. برای انجام این کار، آنها به حضور ذهن نیاز دارند. آنها همچنین به انضباط معاملاتی نیاز دارند تا به برنامه های معاملاتی خود پایبند باشند و بدانند چه زمانی باید سود و یا ضرر را شناسایی کنند. احساسات نباید تبدیل به مانعی در این مسیر شوند. سر فصل ها- تمایلات و احساسات کلی سرمایه گذار اغلب عملکرد او را در جهت هایی هدایت می کند که با اصول فاندامنتال در تضاد هستند.
- سرمایه گذار موفق ترس و طمع را کنترل می کند، این دو مورد دو احساس انسانی هستند که تمایلات را هدایت می کنند.
- درک این موضوع می تواند انضباط و واقع گرایی مورد نیاز برای سود بردن از احساسات و عواطف دیگران را به شما بدهد.
اهمیت روانشناسی معاملات: درک ترس
وقتی معامله گران اخبار بدی درباره یک سهم یا به طور کلی در مورد اقتصاد دریافت میکنند، طبیعتاً می ترسند. ممکن است آنها واکنش بیش از حد نشان دهند و احساس کنند مجبور هستند دارایی های خود را نقد کنند و روی پول نقد بنشینند و از ریسک کردن خودداری کنند. اگر این کار را انجام دهند، ممکن است از مقداری ضرر جلوگیری کنند، اما شاید برخی از سود ها نیز از کف آنها بپرد. معامله گران باید بدانند ترس چیست: ترس عبارتست از یک واکنش طبیعی به یک تهدید درک شده. در بحث ما، تهدیدی است برای سود احتمالی آنها. اندازه گیری ترس ممکن است مفید باشد. معامله گران باید در نظر داشته باشند که از چه چیزی می ترسند و چرا از آن می ترسند. اما این تفکر باید پیش از خبر بد رخ دهد، نه در وسط آن.نکته مهم: ترس و طمع دو احساس درونی هستند که باید کنترل شوند.با فکر کردن پیشاپیش به آن، معامله گران می دانند که چگونه رویدادها را به طور غریزی درک کنند و به آنها واکنش نشان دهند و چگونه از پاسخ دادن بصورت احساسی رد شوند. البته این کار کار آسانی نخواهد بود، اما برای سلامت سبد سرمایه گذار ضروری است، البته برای سلامت خود سرمایه گذار هم ضروری است!
اهمیت روانشناسی معاملات: غلبه بر حرص و طمع
یک ضرب المثل قدیمی در وال استریت وجود دارد که می گوید "خوک ها سلاخی می شوند." خوک به سرمایه گذاران حریص اشاره دارد که برای مدت طولانی به یک پوزیشن سودده می چسبند تا بتوانند آخرین قطره سود را هم شکار کنند. دیر یا زود، روند بر می گردد و حریصان به دام می افتند. غلبه بر حرض و طمع آسان نیست. اغلب بر اساس این غریزه است که "کمی بیشتر نگه دارم. فقط کمی". یک معامله گر باید یاد بگیرد که این غریزه را بشناسد و یک برنامه معاملاتی مبتنی بر منطق و نه هوس یا غرایز برای خود ایجاد کند.اهمیت روانشناسی معاملات: ایجاد قوانین
یک معامله گر باید قوانینی را برای خود ایجاد کند و در هنگام بروز بحران روانی از آنها پیروی کند. دستورالعمل هایی را بر اساس میزان تحمل ریسک خود برای زمان ورود به معامله و زمان خروج از آن تنظیم کنید. یک حد سود تعیین کنید و یک حد ضرر برای حذف احساسات از فرآیند ایجاد کنید. علاوه بر این، باید تصمیم بگیرید که کدام رویدادهای خاص، مانند انتشار گزارش مثبت یا انتشار گزارش منفی، باید باعث تصمیم گیری برای خرید یا فروش سهام شود. منطقی است که محدودیت هایی را برای حداکثر مقداری که می خواهید در یک روز سود کنید یا حداکثر ضرر خود در یک روز تعیین کنید. اگر به حد سود خود رسیدید، پوزیشن را ببندید و فرار کنید. اگر ضررهای شما به یک مقدار از پیش تعیین شده رسید، سیستم خود را خاموش کرده و سراغ کار دیگری روید. [elementor-template id="52272"]اهمیت روانشناسی معاملات: تحقیق و بررسی
معامله گران باید در سهام و صنایع مورد علاقه خود تخصص پیدا کنند. اخبار را دنبال کنید، آموزش ببینید و در صورت امکان به سمینارهای فارکسی بروید و در کنفرانس ها شرکت کنید. تا جاییکه امکان دارد زمان بیشتری را به فرآیند تحقیق و بررسی بازارها اختصاص دهید. بعبارتی به مطالعه نمودار ها، صحبت با مدیران سبد گردان، خواندن مقالات و تحلیل های اقتصادی خرد و کلان بنشینید.نکته مهم: دانش می تواند به غلبه بر ترس نیز کمک کند.