استراتژی معاملهگری
قبل از ورود به بحث استراتژی معاملهگری و سبک های معاملاتی و استراتژی های مختلف در دسترس برای معامله گران بازار، باید ابتدا روشی که معامله گر معاملات خود را انجام می دهد را درک کنیم.
وقتی به معامله در بازارهای مالی و فارکس میپردازیم، در واقع دو رویکرد اصلی برای انجام معاملات وجود دارد که یک معاملهگر میتواند استفاده کند. اولین استراتژی معاملهگری یک رویکرد قابل تشخیص است، که در آن، معاملهگر هنگام انجام و مدیریت معاملات خود از صلاحدید و تشخیص خود استفاده میکند.
دومین استراتژی معاملهگری یک رویکرد مبتنی بر سیستم یا معاملات خودکار است، که در آن سیستم معاملاتی مسئول شروع و مدیریت معامله است. در یک محیط معاملاتی مبتنی بر سیستم، مسئولیت اصلی معاملهگر در تنظیم اولیه و برنامهریزی سیستم معامله خودکار است و نظارت منظم بر سیستم برای اطمینان از صحیح عملکرد سیستم است. انتخاب رویکرد انجام معامله که کدام را ترجیح میدهید، به تشکیل روحی شما و سطح راحتی شما بستگی دارد. به عنوان مثال، اگر شخصیت شما به گونهای است که ترجیح میدهید در تصمیمات مرتبط با معامله کنترل داشته باشید، آنگاه رویکرد قابل تشخیص برای شما مطلوبتر خواهد بود. اگر به عنوان مثال، شما با اجرای معاملات در بازار توسط یک الگوریتم مبتنی بر قوانین راحت هستید، آنگاه رویکرد مبتنی بر سیستم ممکن است برای شما مناسب باشد. تمام استراتژی معاملهگری که در بخشهای آینده بحث خواهیم کرد، میتوانند اختیاری باشند یا بر اساس سیستم عمل کنند. به خاطر داشته باشید که یک معاملهگر اختیاری میتواند سیستماتیک باشد، به این صورت که او قوانین سخت و مبتنی بر قوانین را دنبال میکند، اما در فرآیند خاصی تصرفی استفاده میکند. اما یک معاملهگر سیستمی نمیتواند اختیاری باشد و باید به تمام معاملاتی که توسط برنامه معامله خودکار آن ارائه میشود، عمل کند تا به طور واقعی به عنوان یک معاملهگر سیستم شناخته شود. مهم است که از خودتان بپرسید کدام نوع استراتژی معاملهگری برای شما راحتتر است و سپس به سمت استراتژی معاملهگری بروید که بهترین تکمیل برای شما باشد.استراتژی معاملهگری 1: اسکالپینگ
اسکالپینگ یک استراتژی معاملهگری با سرعت بالا است که ممکن است بسیار تند و باریکه باشد و اغلب با آن تنش بسیاری همراه است. اسکالپرها به دنبال پیدا کردن یک جریان پایدار از فرصتها در بازار هستند. اسکالپرها اغلب میتوانند ۲۰، ۳۰ یا بیش از ۵۰ موقعیت در طول یک جلسه معاملهگری داشته باشند. بیشتر اسکالپرها در عرض چند دقیقه وارد و خارج موقعیت خود میشوند. اسکالپرها به طور معمول از سطح بالایی از آب و برق استفاده می کنند و به دنبال حرکت های کوچک و فرعی هستند که می توانند به آنها با فرکانس منظم سود ببرند. به عنوان مثال، یک اسکالپر که در بازار EURUSD معامله می کند، می تواند دوازده یا بیشتر موقعیت را در یک فریم زمانی کوچک مانند نمودار 1 دقیقه یا 2 دقیقه معامله کند بر اساس شکست در نمودار روزانه. اسکالپینگ در بازارهای سهام بسیار محبوب است، جایی که این تجار می توانند از داده های سطح 2 استفاده کنند تا سفارشات را برای بهترین قیمت و سریعترین اجرا هدایت کنند. اما اگر علاقه مند به اسکالپ کردن بازار سهام هستید، باید از قانون تجارت روز الگو در ایالات متحده آگاه باشید که نیاز به حساب تجاری با حداقل 25،000 دلار برای واجد شرایط برای اجرای چندین دوره در جلسه تجارت دارد. همانطور که ممکن است تصور کنید، یکی از بزرگترین نقاط ضعف استفاده از استراتژی معاملهگری اسکالپینگ هزینه بالای کارمزد تراکنش است که به علت حجم بالای معاملاتی که این فعالیت های تجاری تولید می کند، ایجاد می شود. بسیاری اوقات، هزینه های تراکنش به صورت کمیسیون می تواند به 60-70٪ یا بیشتر از سود خام تاجر تأثیر بگذارد. بنابراین، اسکالپرها باید اطمینان حاصل کنند که از کمترین نرخ کمیسیون ممکن از دلال خود و هر گونه صرافی دریافت می کنند تا امیدی برای موفقیت با این رویکرد داشته باشند. امروزه، بازارهای مالی و فارکس رقابت شدیدی بین افرادی که به صورت دلخواه عمل میکنند و شرکتهای تجارت بسامد بالا (HFT) وجود دارد. HFT ها بالاترین سطح از افرادی هستند که به صورت دلخواه عمل میکنند و معمولاً صدها یا حتی هزاران معامله در طول جلسه معاملاتی روزانه انجام میدهند. به همین دلیل الگوریتمهای کامپیوتری معمولاً در حوزهی دلخواه عمل میکنند.استراتژی معاملهگری ۲: معامله روزانه
معامله روزانه به نوعی شبیه به دلخواه عمل میکند، به این معنی که معاملهگران سعی میکنند در یک جلسه معاملاتی وارد و خارج شوند. اما تفاوت اصلی بین این دو این است که معاملهگران روزانه تاخیر زمانی بیشتری نسبت به اکثر دلخواهها دارند. معمولاً در استراتژی معاملهگری روزانه در عرض چند دقیقه وارد و خارج موقعیتها نمیشوند. آنها به طور معمول از تکنیکهای معامله روزانه استفاده میکنند که به دنبال جابجاییهای بزرگ در طول روز هستند که میتوانند آنها را ثبت کنند. به عنوان مثال، یک معاملهگر روزانه میتواند برای مدتی کمتر از ۳۰ دقیقه تا چند ساعت یا تمام جلسه معاملاتی از افتتاح تا بسته موقعیت خود را حفظ کند. بیشتر معاملهگران روزانه بسته به نوسانات بازار دو تا پنج موقعیت در روز قرار میدهند. اگرچه هزینههای معاملات ممکن است بر معیار انتهایی معاملهگر روز تأثیر بگذارد، اما تأثیر آنها به هیچ وجه مانند دلخواهها قابل مشاهده نیست. و در حالی که اکثر دلخواهها معمولاً بر روی مدلهای اجرای خودکار تمرکز دارند، بسیاری از معاملهگران روزانه هنوز به صورت دلخواه عمل میکنند. به جز تعداد کمی از معاملهگران روزانه که بیشتر تمرکز خود را بر معاملات خبری میگذارند، اکثر معاملهگران روزانه تمرکز خود را بر جنبههای فنی قرار میدهند. آنها به اندازهی زیاد به روندهای اقتصادی بزرگ علاقهای ندارند زیرا دیدگاه آنها به طولانیمدت نیست و تنها چند روز تا یک هفته را در بر میگیرد. برای تبدیل شدن به یک معاملهگر روزانه موثر، باید انضباط کافی داشته باشید تا اطمینان حاصل کنید همه مواضع باز را تا پایان روز معاملاتی ببندید. برخی از مبتدیان معاملهگر روزانه دشواری دارند تا مواضع زیانده را در پایان نشست ببندند زیرا هنوز باور دارند قیمتها عکسالعمل نشان خواهند داد. آنها به یک معامله روزانه کوتاهمدت تبدیل به یک معامله نیمهمدت یا بهتر از آن یک موقعیت طولانیمدت میدهند. هر معاملهگر روزانه موفق میداند که بازارها همیشه وجود خواهند داشت و در صورت نیاز همیشه میتوانند به موقعیت خود بازگشت کنند. اما آنها میفهمند که چیزی که برای آنها به عنوان یک معاملهگر روزانه بسیار مهم و اساسی است، برگشت هر روز به خانه با موقعیت صفر و هر صبح شروع مجدد است. برنامه ریسک استراتژی معاملهگری آنها نیاز به برگشت صفر در پایان روز دارد و همین دقیقاً آنچه معاملهگران انضباطدار روزانه انجام میدهند.استراتژی معاملهگری 3: معامله سوئینگ
معامله سوئینگ شامل معامله با یک بازه زمانی حدود یک روز تا چند هفته است. معاملهگران سوئینگ معمولاً در بازار فارکس از نمودارهای 240 دقیقه و 480 دقیقه و در بازارهای سهام و فیوچرز از نمودارهای 60 دقیقه و 120 دقیقه استفاده میکنند. معاملهگران سوئینگ درباره فراوانی معاملات و هزینه معامله برتری دارند. درباره فراوانی، معاملهگران سوئینگ فرصتهای بسیاری برای معامله در بازار دارند و معمول است که این معاملهگران در هر ماه 8 تا 12 موقعیت معاملاتی داشته باشند که میتواند به 100 تا 150 معامله در سال ترجمه شود. از این دیدگاه، این استراتژی معاملهگری برای معاملهگران مبتدی به دلیل تعداد زیاد فرصتهای موجود برای آزمون و بهبود مهارتهایشان در بازار، بسیار مناسب است. هزینه معامله به صورت اسپردهای معاملاتی و کمیسیونها نیز با معامله سوئینگ به شدت کاهش مییابد. کمترین فراوانی معاملات نسبت به معامله روزانه و اسکالپینگ به همراه هدف بالاتر از نقاط پیپ، معامله سوئینگ را به یکی از جذابترین سبکهای معامله برای مشارکتکنندگان حرفهای تبدیل میکند. یکی از مزایای اصلی تکنیکهای معامله سوئینگ این است که بسیاری از الگوهای فنی که بر روی این فریم زمانی نسبتاً بالاتر شکل میگیرند، دقیقتر و قابل اعتمادتر هستند. به عنوان مثال، یک سطح پشتیبانی که بر روی نمودار 240 دقیقهای در EURUSD شکل میگیرد، اهمیت بیشتری نسبت به یک سطح پشتیبانی که بر روی نمودار 15 دقیقهای شکل میگیرد، دارد. و همینطور برای الگوهای نمودار نیز همینگونه است. یک الگوی سر و شانه که بر روی نمودار 120 دقیقهای شکل میگیرد، بهتر از همان الگویی است که بر روی نمودار 5 دقیقهای ظاهر میشود. در بازار تجارت، تکنیکهای بیشماری وجود دارد که میتوان با استفاده از یک استراتژی معاملهگری نوسانی از آنها استفاده کرد. شما میتوانید یک تاجر برگشت متوسط باشید که قمةها را میفروشد و تلاطمها را در انتهای باندهای بولینجر بخرید، یا میتوانید یک تاجر با نیروی محرکه باشید که شکستها را از سطوح پشتیبانی/مقاومت خریداری کند، یا میتوانید در یک روند صعودی، نشستها را بخرید یا در یک روند نزولی، بالا رفتها را بفروشید. انتخاب بهترین تکنیک تجارت بستگی به شخصیت و توانایی شخص خودتان دارد.استراتژی معاملهگری 4: تجارت خبر
معامله خبر یک زیرمجموعه از تحلیل بنیادی است، در واقع این استراتژی معاملهگری مبتنی بر رویدادهای اقتصادی است. تاجران خبر سعی میکنند پس از اعلام خبری بر روی قیمت حرکت را ثبت کنند. رویدادهای اقتصادی مانند آمار حمله نیروی کار آمریکا، بیانیههای نرخ بانک مرکزی، گزارشهای تورم مانند PPI و CPI و گزارشهای سه ماهه GDP ممکن است باعث افزایش نوسانات در بازار شود. معمولاً هنگامی که اعداد اعلامیههای خبری از توافق تحلیلگران به طرز قابل توجهی انحراف میکند، واکنش شدیدی در بازار رخ میدهد. گاهی اوقات قیمتها در عرض چند ثانیه میتوانند به مقدار 150 نقطه یا بیشتر افزایش یابند یا برعکس به مقدار 150 نقطه یا بیشتر کاهش یابند. تجارت خبرها ممکن است کار پیچیده و خطرناکی باشد زیرا این نوع واکنشهای شتابی گاهی اوقات هم در سمت بلند و هم در سمت کوتاه بازار رخ میدهد، که باعث میشود سخت باشد به درستی جهت واقعی بازار را تشخیص داد. قوانین مدیریت مالی سخت و تعیین کردن محدودههای توقف ضروری برای تجار خبره است به دلیل افزایش خطر در این زمانها در بازار. روشها و تکنیکهای مختلفی وجود دارد که تجار خبره میتوانند از آنها برای بهرهبرداری از ایدههای تجارت خود استفاده کنند. آنها میتوانند جفت ارز را در بازار فارکس به صورت مستقیم خرید یا فروش کنند، از یک موقعیت آتی با سرمایهگذاری ضربهای بهره ببرند یا حتی یک موقعیت با استفاده از گزینههای ارزی بسازند. به طوری که مهم است بدانید که قبل از این اتفاقات خبری زمانبندی شده، قیمت جفتهای خاصی که ممکن است تحت تأثیر گزارش قرار داشته باشند، معمولاً در یک محدوده تجمع معامله میشوند، زیرا معاملهگران در انتظار رویداد خبری هستند. و همچنین هنگامی که گزارش اقتصادی مهم نزدیکتر میشود، پخش معاملاتی گسترده تر خواهد شد زیرا کارگزاران فارکس در حال تعادل کتابهای خود برای محافظت در برابر تکانهای قیمتی ممکن است. بعضی از تجارتکنندگان خبرها از روش تجارت درون روزی استفاده میکنند که در آنها پس از وقوع خبر، تجارت را آغاز میکنند. دیگر تجارتکنندگان خبرها ترجیح میدهند کمی صبر کنند تا بازار آرام شود و قبل از ورود به جهت روند درون روزی که توسط وقوع خبر ایجاد شده است، منتظر بازگشت قیمت باشند.استراتژی معاملهگری 5: تجارت روند
تجارت روند یک روش تجارت محبوب در میان بسیاری از مشاوران تجارت کالا (CTA) و صندوقهای سرمایهگذاری هسته است. تجارت روند در ابتدا توسط تجار معروف جهانی بیل اکهارت و ریچارد دنیس از طریق تجربه "لاکها" به محبوبیت رسید. اگر با داستان "لاکها" آشنا نیستید، منصوح است کمی در این زمینه مطالعه کنید. اما برای توضیح به طور مختصر، این دو نفر شرط بستند تا ببینند آیا میتوانند به افراد عادی از پس زمینههای متنوع روش خود در پیروی از روند را آموزش دهند تا ببینند آیا این تجارتکنندگان میتوانند آموزش داده شوند تا در بازار موفق و سودآور باشند. نتایج آزمایش نشان داد که در واقع تجار میتوانند آموزش داده شوند تا در بازار موفق و سودآور باشند. برخی از لاکهای اصلی که به عنوان تجار خصوصی بسیار موفق و مدیران صندوق سرمایهگذاری شدهاند. ایده معامله با روند برای بسیاری از معاملهگران جذاب است. ما از قانون فیزیک میدانیم که همه چیز به مسیر مقاومت کمتر پیروی میکنند. بیشتر معاملهگران روندی طولانیمدت هستند. آنها تمایل دارند بر روی نمودار روزانه و هفتگی تمرکز کنند و به دنبال بازارهای در حال حرکت هستند. هدف اصلی در استراتژی معاملهگری روند، پیشبینی جهت حرکت بازار نیست، بلکه ورود به یک بازار است که قبلاً نشانههایی از حرکت قوی در یک جهت خاص نشان میدهد. معاملهگران روند سعی میکنند به روندهای ظاهر شده و استقرار یافته بپیوندند و برنامهریزی میکنند تا تا زمانی که بازار به جهت مورد نظر آنها حرکت کند، در آن بازار بمانند. یکی از مشکلات اساسی که بسیاری از معاملهگران تازهکار با پیروی از روند دارند، توانایی تشخیص و ورود به یک بازار در حال روند قبل از اینکه خیلی دیر شود است. تا زمانی که بیشتر معاملهگران خردهفروشی وارد یک بازار در حال روند میشوند، بیشتر حرکت احتمالاً در حال خستگی است. بنابراین، حیلهای که باید انجام شود، توانایی تشخیص روند ظاهر شده و ورود به آن در حد اول یا نیمه مسیر روند باشد.استراتژی معاملهگری 6: تجارت ماکرواقتصادی
تجار ماکرواقتصادی در اصل بر دادههای بنیادی بلندمدتی که اقتصاد یک کشور را متحرک میکند تمرکز دارند. این تجار بیشتر بر خلاصه مدت هستند و میتوانند در صورت لزوم برای ماهها یا حتی سالها به یک موقعیت چسبیده باقی بمانند و بسیاری از آنها تنها چندین موقعیت باز در طول یک سال دارند. این تجار بدیهی است که میپسندند موقعیتهای خود را با دقت انتخاب کنند زیرا شرطبندیهای محدود آنها میتواند سال آنها را ساخته یا خراب کند. بعضی از مهمترین دادههای اقتصادی که تجار ماکرواقتصادی دوست دارند مطالعه کنند، شامل تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور نسبت به همتایان آن، شرایط فعلی تورم و اشتغال، محیط نرخ بهره و دادههای تراز تجارت است. از این مجموعه اولیه دادهها، تجار ماکرواقتصادی میتوانند برای چیزی که برای یک کشور خاص و نرخ تبادل آن با کشورهای دیگر انتظار دارند، یک پیشبینی بسازند. تجار ماکرواقتصادی موفق میتوانند روندهای ظهوری در چرخه کسب و کار فعلی را تشخیص دهند و خود را در یک بازار قرار دهند قبل از اینکه بسیاری از دیگران از تغییر آتی آگاه شوند. این تجار معمولاً بسیار آگاه از احساس کلی بازار هستند و به دنبال تغییرات زودهنگام در احساس و روانشناسی تجار جمعی برای پیشبینی مسیر بعدی احتمالی در چرخه اقتصادی هستند. اگرچه تجار ماکرواقتصادی اصولاً بر تکنیکهای بنیادی برای ارزیابی معاملات خود اعتماد دارند، اما آنها اغلب از تحلیل فنی استفاده میکنند تا به آنها در زمانبندی بهینه معاملات خود برای ورود و خروج کمک کند. یک تکنیک تحلیلی مهم که توسط بسیاری از تجار ماکرواقتصادی اجرا میشود، استفاده از تحلیل بینبازاری است. آنها به طور معمول روابط علت و معلولی بین کلاسهای دارایی مختلف را مورد مطالعه قرار میدهند. به عنوان مثال، تجار ماکرواقتصادی میخواهند بدانند:- چگونه نسبت اوراق خزانه دولتی به سهام در حال حرکت است؟
- تأثیرات ارزهای خاصی بر قیمت نفت خام دارند؟
- قیمتهای کالاها در مقایسه با دلار آمریکا در کجا قرار دارند؟
- چه رابطهای، اگر همچنین وجود دارد، بین طلا و سهام وجود دارد؟