مدیریت ریسک سرمایه گذاری چیست؟
برخی روش های آماری میتوانند در اندازهگیری میزان ریسک به سرمایه گذار کمک کنند. مدیریت ریسک موضوعی بسیار مهم است که از آن برای تصمیمگیری در زمینه سرمایهگذاری استفاده میشود. مدیریت ریسک عبارتست از شناسایی و تحلیل ریسک در یک پوزیشن و تصمیمگیری در مورد اینکه آیا با توجه به بازده مورد انتظار پذیرش آن ریسک توجیه دارد یا خیر. برخی از معیار های اندازهگیری رایج برای ریسک عبارتند از:- انحراف معیار،
- نسبت شارپ،
- بتا،
- ارزش در معرض ریسک (VaR)،
- ارزش در معرض ریسک شرطی (CVaR)
- و ضریب تعیین.
- مدیریت ریسک عبارتست از تحلیل بازده یک سرمایه گذاری در مقایسه با ریسک آن با این انتظار که بازده مورد انتظار، پذیرش ریسک بالاتر را توجیه و جبران کند.
- ریسک (یا احتمال ضرر) را می توان با استفاده از روش های آماری که ابزار پیش بینی ریسک و تلاطم سرمایه گذاری هستند اندازه گیری کرد.
- تکنیک های رایج مدیریت ریسک شامل انحراف معیار، نسبت شارپ و بتا می شوند.
- ارزش در معرض ریسک و سایر متغیرها نه تنها اثر بالقوه دلار را اندازه گیری می کند، بلکه بازه اطمینان احتمال وقوع یک نتیجه را نیز ارزیابی می کند.
- مدیریت ریسک همچنین ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک را نیز زیر نظر دارد. این دو نوع ریسک بر همه انواع سرمایهگذاریها تأثیر میگذارند.
اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری به روش انحراف معیار
انحراف معیار (واریانس) یکی از روشهای اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری، پراکندگی داده ها نسبت به مقدار مورد انتظار آن را اندازه گیری می کند. انحراف معیار معمولاً برای اندازه گیری میزان نوسان یک سرمایه گذاری در قیاس با نرخ بازده سالانه آن استفاده میشود. انحراف معیار نشان میدهد که میزان انحراف بازده فعلی از بازده مورد انتظار در شرایط عادی چه مقدار است. به عنوان مثال، سهامی که دارای انحراف معیار بالایی است، تلاطم و نوسانات بیشتری را تجربه میکند و بنابراین پر ریسک محسوب میشود. استفاده از انحراف معیار همزمان در کنار میانگین بازده سرمایه گذاری، برای ارزیابی پراکندگی نتایج بسیار مفید است. جایگزینی برای انحراف معیار میتواند نیمه انحراف (نیم واریانس) باشد. نیمه انحراف نوعی ابزار اندازه گیری است که تنها بخشی از ریسک سرمایه گذاری را ارزیابی میکند. فرمول محاسبه نیمه انحراف مشابه با انحراف معیار است، اما میتوان از آن برای بررسی زمان کاهش قیمت سهام یا همان ریسک ضرر در سرمایه گذاری استفاده کرد زیرا در اینجا تنها نیمی از منحنی توزیع است که تعیین میگردد.اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری به روش نسیت شارپ
دیگر روش اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری نسبت شارپ عملکرد سرمایه گذاری را با در نظر گرفتن ریسکهای مرتبط با آن اندازه گیری میکند. برای محاسبه نسبت شارپ، نرخ بازده ریسک فری از بازده مورد انتظار یک سرمایه گذاری کم میشود. سپس بازده باقی مانده بر انحراف معیار سرمایه گذاری تقسیم میشود. نتیجه نسبتی است که بازده یک سرمایهگذاری را با سطح نوسان قیمتی که سرمایهگذار باید در ازای باز گذاشتن پوزیشن تحمل کند، مقایسه میکند. نسبت شارپ همچون اندیکاتوری عمل میکند که نشان میدهد آیا بازده سرمایه گذاری ارزش ریسک کردن روی آن را دارد یا خیر. یکی از متغیر های نسبت شارپ، نسبت سورتینو است که اثرات حرکت صعودی قیمت بر انحراف معیار را حذف میکند و تمرکز را روی توزیع بازدههایی که کمتر از میزان هدف یا میزان مورد نیاز است میگذارد. نسبت سورتینو همچنین باعث حذف نرخ فری ریسک بازده در صورت فرمول میشود (و نه مخرج فرمول). نسبت شارپ در زمان ارزیابی گزینههایی که دارای تفاوت هستند بسیار مفید واقع میشود. با استفاده از این اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری، سرمایه گذاران میتوانند به راحتی درک کنند که کدام شرکت ها یا صنایع بازده بالاتری را برای سطح خاصی از ریسک ارائه میدهند. نکته مهم: نسبت شارپ با کم کردن نرخ بازده فری ریسک از بازده کل سرمایه گذاری محاسبه میشود. سپس، این نتیجه را باید بر انحراف معیار مازاد بازده تقسیم کرد. یکی دیگر از متغیرهای نسبت شارپ، نسبت ترینور است که بتای سبد را در بقیه بازار ادغام میکند. بتا معیاری برای سنجش نوسان قیمت یک سرمایه گذاری در مقایسه با کلیت بازار است. هدف نسبت ترینور تعیین این است که آیا سرمایهگذار بهخاطر پذیرفتن ریسکهای بیشتر در بازار سود بیشتری عاید او می شود یا خیر. فرمول نسبت ترینور از طریق تقسیم بتای سرمایه گذاری بر بازده سبد منهای نرخ ریسک فری محاسبه میشود.اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری به روش بتا
بتا برای اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری میزان ریسک سیستماتیک یک اوراق بهادار یا یک صنعت را نسبت به کل بازار اندازه گیری میکند. همیشه معیار بتایی که یک سرمایهگذاری با آن مقایسه میشود بازار است، و بازار همیشه بتای یک دارد. اگر بتای یک اوراق بهادار برابر با یک باشد، اوراق بهادار دقیقاً مشابه کلیت بازار نوسان دارد. یک اوراق بهادار با بتای بیشتر از یک به این معنی است که نوسان آن نسبت به بازار بیشتر است. اوراق بهادار با بتای کمتر از یک به این معنی است که نوسانات آن کمتر از بازار است. بتا هنگام مقایسه یک سرمایه گذاری با کلیت بازار می تواند بسیار مفید واقع شود. از بتا همچنین میتوان برای اندازه گیری میزان تلاطمی که یک اوراق بهادار در مقایسه با بازار دارد استفاده کرد. برای مثال، فرض کنید بتای یک اوراق بهادار 1.5 باشد. این اوراق بهادار 50 درصد متلاطم تر و پر نوسانتر از بازار در نظر گرفته میشود. بتا در زمان مقایسه اوراق بهادار بسیار مفید است. در یک نگاه، بتا به راحتی تشخیص میدهد که پوزیشن با بتای 1.5 نسبت به سرمایه گذاری با بتای 1.3 تلاطم بیشتری دارد.اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری با ارزش در معرض ریسک VaR
ارزش در معرض ریسکVaR یک معیار اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری آماری است که برای ارزیابی سطح ریسک مرتبط با سبد استفاده می شود. VaR حداکثر ضرر احتمالی را برای یک دوره مشخص اندازه گیری می کند. به عنوان مثال، فرض کنید یک سبد سرمایه گذاری دارای 10% VaR یک ساله 5 میلیون دلاری است. بنابراین، 10 درصد احتمال دارد که این سبد 5 میلیون دلار در طول یک سال از دست بدهد. نکته: VaR زمانی بسیار مفید است که بخواهیم یک نتیجه خاص را ارزیابی کرده و احتمال وقوع آن نتیجه خاص را نیز بسنجیم. چندین روش برای محاسبه "ارزش در معرض ریسک" وجود دارد که هر کدام فرمول خاص خود را دارند:- روش شبیهسازی سادهترین روش است. این روش دادههای قبلی بازار در طول یک دوره مشخص گرفته میشوند و آن نتایج را در وضعیت فعلی سرمایهگذاری اعمال میکند.
- روش پارامتریک (واریانس-کوواریانس) زمانی که با مجموعه بزرگتری از داده ها سروکار داریم مفیدتر است.
- روش مونت کارلو برای پیچیدهترین شبیهسازیها مناسبتر است و احتمال ریسک را برای تک تک ریسک ها مشخص میکند.