روانشناسی معاملهگری
برای انجام معاملات درست، شما باید از تصمیمگیری و نیازمندیهای خود استفاده کنید. اما مهم این است که به چه میزان تحقیقاتی درباره روندها، مبانی و اندیکاتور های تکنیکال انجام دادهاید. این به عنوان روانشناسی معاملهگری شناخته می شود. به عنوان یک معامله گر سوئینگ، ما مجبور هستیم تصمیمات سریع و فوری بگیریم. ممکن است قیمت سهام شما به طور ناگهانی کاهش یابد و شما در مورد اینکه آیا باید آن را بفروشید یا صبر کنید تا خسارات خود را جبران کنید، مطمئن نباشید. دو احساس کلیدی که در این تصمیمات نقش مهمی دارند، حرص و ترس هستند. همچنین، باید به خواسته ما برای "انتقام" و تأثیر خوشحالی بر معاملاتمان نیز توجه کنیم. من به تمام این احساسات را به دقت بررسی میکنم تا تصویر واضحتری از آنچه در اینجا درباره آن صحبت میکنم به شما ارائه دهم. خطرات حریص بودن همه معامله گران در اینجا حاضرند تا پول بسازند، حتی اگر قصد دارید درآمد خود را به خیریه اهدا کنید! اما تفاوتی بین "تمایل" به کسب درآمد و قرار دادن خطرات بیش از حد برای رسیدن به آن وجود دارد. تریدر ها حریص به سمت ناهمواری هایی که در این زمینه وجود دارد، سقوط میکنند. آیا تا به حال قیمت یک دارایی که در حال افزایش است را تماشا کردهاید و میدانستید که این افزایش یک حباب است که در نهایت به پاشیدن میرسد، اما هنوز قادر نبودید قبول کنید که زمانی برای بازگشت وجود دارد؟ به جای آن، شما همچنان در آن حالت بودهاید و باور داشتهاید که میتوانید سود حداکثری را کسب کنید. حرص ما مانع میشود. تریدر های که احساساتشان متعادل است، به جای خطرات غیرضروری بپذیرند و سود متوسط را قبول کنند. آنها خوشحالند که به جای بدست آوردن سودهای بیش از حد، عمل معقولانهتری انجام دهند. این هدفی است که باید به آن دست یابیم. نترسید! هرچند که سخت است که تمامی ترس ها را در معاملات برطرف کنیم، اما باید با رفتارهای بیانضباط و غیرعقلانی که وقتی ترس داریم به خود میگیریم، مواجه شویم. این رفتارها باعث انجام برخی از حرکات بیمسئولانهترین تریدر ها میشود. فرض کنید ترس شما به اندازهای قوی شده است که تمام داراییهایتان را فروخته و به این فکر میکنید که قیمت آنها در حال سقوط است. اما بعداً متوجه میشوید که این یک هشدار غلط بوده است. احتمالاً این اتفاق قبلاً برای شما رخ داده است. خبر خوب این است که شما نیازی ندارید که این ترس را به خود غلبه کنید. اگر شما به طور عادی ادامه دهید و لبخند بزنید، بانکیتان احتمالاً خبر خوبی ندهد در طول یک رکود بازار. شما فقط باید یاد بگیرید که آن را مدیریت کنید. ما میتوانیم این کار را از طریق انضباط تجارتی به دست بیاوریم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. مدیریت احساس خوشحالی احساس خوشحالی ممکن است خوب باشد - تا حدی، احساس خوشحالی وقتی که چیزی درست انجام دادهایم، هیچ مشکلی ندارد. اما احساس خوشحالی با "هیجان" متفاوت است. هیجان باعث ایجاد یک شور و هیجان واقعی میشود. این میتواند باعث شود که ما در زمان معامله بیش از حد هیجان زده شویم و در نهایت به تصمیمهای ضعیفی برسیم. آیا تا به حال به خودتان افتخار کردهاید که چند معامله سودآور را اجرا کردهاید و خودتان را به عنوان یک نابغه معاملاتی معتقد بودهاید، سپس به دلیل اعتمادتان بیشتر از سود کسب شده، بیشتر پول از دست دادهاید؟ اجازه ندهید احساسات مثبت شما بر شما غلبه کند. به جای آن، نفس عمیقی بکشید و یک قدم عقب بردارید و تا زمانی که آرام نشدهاید، فوراً معامله نکنید. برنامههای معاملاتی هم میتوانند در این مورد کمک کنند. انتقام در معاملات در ابتدا، مفهوم انتقام در زمینه معاملات عجیب به نظر میرسد. شاید فکر میکنید که واقعاً در حال سعی برای گرفتن انتقام از کسی هستید؟ نه، این قسمت از صحبتم درباره انتقام در معاملات است نه از اشخاص که با حرص و طمع مرتبط است. وقتی کارها به درستی پیش نمیرود، آسان است که ما خودمان را به خاطر جبران آنچه از دست دادیم، به خود بسپاریم. در واقع، ما در تلاش برای "گرفتن انتقام" از بازار هستیم. در جهان اقتصاد رفتاری، به آن به عنوان "فریب هزینه سرباز" معروف است: اگر چیزی را یک بار داشته باشیم و بعداً آن را از دست دهیم، ما تا حد بسیاری تلاش میکنیم تا خسارات خود را جبران کنیم. چرا؟ ما آن را به عنوان چیزی میبینیم که به ما تعلق دارد. حقیقت این است که، هنگامی که چیزی را از دست میدهید، آن قبلاً رفته است. به جای تمرکز بر "جبران" خسارات خود، به جلو حرکت کنید و بر روی معامله بعدی تمرکز کنید.انتقام در معاملات