4 عامل شکل گیری روندها | روندها چگونه شکل می‌گیرند؟

تاریخ آخرین بروزرسانی: 27 فوریه 2023
شکل گیری روندها سبب این است که معامله گران و سرمایه گذاران موفق به شکار سودها می‌شوند. چه در تایم فریم کوتاه مدت و چه در تایم فریم بلند مدت، و چه در بازار روند دار و چه در بازار رنج، نوسانات از قیمتی به قیمت دیگر است که باعث ایجاد سودها و ضررها می شود. با خطوط روند، رسم خط روند و استفاده از آن‌ها در آموزش فارکس آشنا شده‌اید در مقاله امروز 4 عامل اصلی که باعث شکل‌گیری روندها چه بلند مدت و چه نوسانات کوتاه مدت می‌شود، خدمت شما معرفی می‌گردد.  

روند چیست؟

روند، جهت کلی یک بازار یا قیمت دارایی است. در تحلیل تکنیکال، روندها با استفاده از خطوط روند یا پرایس اکشن شناسایی می‌شوند که زمانی خود را نشان می دهند که قیمت در حال ایجاد سقف های بالاتر و کف های بالاتر (یک روند صعودی)، یا سقف های پایین‌ تر و کف پایین ‌تر (یک روند نزولی) باشد. بسیاری از معامله گران ترجیح می دهند در همان جهت روند معامله کنند، در حالی که دوستانی که خلاف روند هستند به دنبال شناسایی برگشت ها یا معامله بر خلاف روند هستند. روند های صعودی و نزولی در همه بازارها از جمله سهام، اوراق قرضه و آتی می توانند رخ دهد. روندها همچنین در داده ها نیز می توانند رخ دهد، مثل زمانی که داده های ماهانه اقتصادی از ماهی به ماه دیگر افزایش یا کاهش می یابد. سر فصل‌ها
  • روند، جهت کلی قیمت یک بازار یا یک دارایی است.
  • روندهای صعودی از طریق بالا رفتن عدد داده ها، همچون سقف های بالاتر و کف های بالاتر، مشخص می شوند.
  • روند های نزولی از طریق داده های کاهشی مشخص می شوند، همچون سقف های پایین تر و کف های پایین تر.
  • بسیاری از معامله گران ترجیح می دهند در همان جهت روند معامله کنند و سعی می کنند از ادامه یافتن روند سود ببرند.
  • پرایس اکشن، خطوط روند و اندیکاتورهای تکنیکال همگی ابزارهایی هستند که می توانند به شناسایی روند کمک کنند و برگشت روند را هشدار دهند.

عملکرد روندها چگونه است؟

معامله گران می توانند یک روند را با استفاده از اشکال مختلف تحلیل تکنیکال، از جمله خطوط روند، پرایس اکشن و اندیکاتورهای تکنیکال شناسایی کنند. به عنوان مثال، خطوط روند ممکن است جهت یک روند را نشان دهند در حالی که اندیکاتور RSI برای نشان دادن قدرت یک روند در یک نقطه از زمان طراحی شده است. نشانه روند صعودی، افزایش کلی قیمت ها است. هیچ چیز برای مدت طولانی یکراست به سمت بالا نمی رود، بنابراین همیشه نوساناتی وجود خواهد داشت، اما جهت کلی باید رو به بالا باشد تا بتوان آن را یک روند صعودی در نظر گرفت. کف های اخیر باید بالاتر از کف های قبلی باشند، و همین امر در مورد سقف ها نیز صدق می کند. هنگامی که این ساختار شروع به شکسته شدن از پایین کرد، احتمالا سوخت موتور روند صعودی رو به اتمام بوده و ممکن است برگشت روند و نزولی شدن آن در دستور کار باشد. روندهای نزولی از کف های پایین تر و سقف های پایین تر تشکیل شده اند. هر چند روند افزایشی است، اما معامله گران ممکن است تصور کنند که تا زمانی که شواهدی مبنی بر خلاف آن وجود نداشته باشد، روند ادامه خواهد داشت. شواهد می‌توانند شامل کف ها یا سقف های پایین تر، رفتن قیمت به زیر خط روند، یا نزولی شدن اندیکاتور های تکنیکال باشد. زمانی که روند افزایشی است، معامله گران بر خرید تمرکز می کنند و تلاش می کنند از افزایش مداوم قیمت ها سود بزنند. هنگامی که روند کاهشی می شود، معامله گران بیشتر بر فروش دارایی یا پوزیشن فروش تمرکز می کنند و تلاش می کنند تا ضرر را به حداقل برسانند یا از کاهش قیمت سود بزنند. بیشتر (نه همه) روند های نزولی در یک نقطه ای بر می گردند، بنابراین با ادامه کاهش قیمت، معامله گران بیشتر و بیشتری از راه می رسند که معتقدند قیمت کم کم دارد ارزنده می شود و بنابراین برای خرید کردن وارد عمل می شوند. این می تواند منجر به شکل گیری دوباره یک روند صعودی شود. سرمایه گذاران بنیادی نیز می توانند از روندها استفاده کنند. این شکل از تحلیل به تغییرات ایجاد شده در درآمد، سود شرکت ها یا سایر معیارهای کسب و کار و اقتصادی می پردازد. برای مثال، تحلیل گران بنیادی ممکن است به دنبال کشف روند هایی در سود سهم و رشد درآمد شرکت باشند. اگر درآمد در چهار فصل گذشته رشد داشته باشد، نشان دهنده یک روند مثبت یا صعودی است. با این حال، اگر درآمد شرکت در چهار فصل گذشته کاهش داشته باشد، نشان دهنده یک روند منفی یا نزولی است. به عدم وجود یک روند (دوره زمانی که در آن پیشروی کلی افزایشی یا کاهشی کمی در قیمت ها وجود دارد) در یک دوره زمانی، دوره معاملاتی رنج یا بی روند گویند.

استفاده از خطوط روند

یک راه متداول برای شناسایی روند ها استفاده از خطوط روند است که سقف ها (روند نزولی) یا کف ها (روند صعودی) را به هم وصل می کند. روندهای صعودی مجموعه ای از کف های بالاتر را به هم وصل می کند و اینگونه یک سطح حمایتی را برای قیمت ایجاد می کنند. روندهای نزولی مجموعه ای از سقف های پایین تر را به هم متصل می کنند و یک سطح مقاومتی را برای قیمت ایجاد می کنند. این خطوط روند علاوه بر حمایت و مقاومت، جهت کلی روند را نیز نشان می دهند. هر چند خطوط روند برای نشان دادن جهت کلی قیمت بسیار با کیفیت عمل می کنند، اما اغلب نیاز به ترسیم مجدد دارند. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی، قیمت ممکن است به زیر خط روند برود، اما چنین چیزی لزوما به معنای پایان روند نیست. ممکن است قیمت به زیر خط روند حرکت کند و سپس به افزایش خود مجدد ادامه دهد. در چنین حالتی، خط روند ممکن است نیاز به ترسیم مجدد داشته باشد تا پرایس اکشن جدید را بهتر بتواند منعکس کند. برای تعیین روند نباید فقط به خطوط روند اتکا کرد. بیشتر تحلیل گران معمولا به پرایس اکشن و سایر اندیکاتور های تکنیکال نیز نگاه می کنند تا بتوانند تشحیص دهند که آیا روند رو به پایان است یا خیر. در مثال بالا، افت قیمت به زیر خط روند لزوماً سیگنال فروش نیست، اما اگر قیمت به پایین‌تر از کف قبلی برسد و/یا اندیکاتور های تکنیکال نزولی شده باشند، ممکن است اینطور باشد.

نمونه ای از روند و خط روند

نمودار زیر یک خط روند افزایشی را به همراه یک RSI نشان می دهد که هر دو روند قوی را نشان می دهند. در حالی که قیمت در حال نوسان کردن است، پیشروی کلی قیمت به سمت بالا است. روند صعودی کم کم شروع به از دست دادن قدرت حرکت خود می کند و فشار فروش آغاز می شود. اندیکاتور RSI به زیر 70 می رسد و به دنبال آن یک کندل بسیار بزرگ نزولی می خورد که قیمت را به روی خط روند می کشاند. روز بعد زمانی که قیمت با یک گپ زیر خط روند بازگشایی شد، حرکت به سمت قیمت های پایین تر تأیید شد. از این سیگنال ‌ها می شد برای خروج از پوزیشن خرید استفاده کرد، زیرا شواهدی بودند مبنی بر تغییر روند. حتی پوزیشن فروش نیز می توانست گرفته شود.
خط روند افزایشی و اندیکاتور RSI

خط روند افزایشی و اندیکاتور RSI

با کاهش بیشتر قیمت، کم کم خریداران علاقه مند به خرید در قیمت پایین تر جذب بازار می شوند. خط روند دیگری (ترسیم نشده) نیز می توانست در امتداد کاهش قیمت ترسیم شود تا علامتی برای این باشد که چه زمانی ممکن است یک جهش قیمت در دستور کار باشد. این خط روند تقریباً در اواسط فوریه شکسته شد چرا که قیمت با زدن یک کف دوقلو به سرعت بالا آمد.

عوامل شکل‌گیری روندها

عوامل متعددی باعث تاثیر روی ارزش ارز کشورها، سهام، کالاها و انرژی می‌شوند به طور کلی این عوامل را می‌توان در 4 دسته قرار داد. این عامل ها عبارتند از:
  1. دولت،
  2. معاملات و تراکنش های بین المللی،
  3. انتظارات/سفته بازی
  4. و نیز عرضه و تقاضا.
شکل گیری روندها

شکل گیری روندها

نکات کلیدی:
  • هر گونه فعالیت اقتصادی می تواند باعث شکل گیری روندها شود چه در جهت مثبت چه در جهت منفی
  • سیاست دولت و رویدادهای ژئوپلیتیکی عواملی هستند که می توانند منجر به ثبات یا بی ثباتی بازارها شوند.
  • انتظارات فعالان بازار و موازنه عرضه و تقاضا نیز از دیگر عوامل مهم شکل گیری روندها است.
نیروهای مهم در بازار عامل شکل گیری روندها هستند. اگر بدانیم چگونه این فاکتورهای اصلی در بلند مدت می توانند باعث شکل گیری روند ها شوند می توانیم به سرنخ هایی برسیم که شکل گیری روندها در آینده به چه صورت خواهند بود. در زیر چهار عامل اصلی معرفی می گردد:

دولت

دولت یکی از عوامل مهم ایجاد نوسان در بازارها است. سیاست های مالی و پولی که دولت ها و بانک های مرکزی آنها بر اقتصاد اعمال می کنند، تأثیر عمیقی بر بازارهای مالی دارند. با افزایش و کاهش نرخ بهره، فدرال رزرو می‌تواند به طور مؤثری سرعت رشد در کشور را کم یا زیاد کند. به این پدیده سیاست پولی گفته می‌شود. اگر هزینه های دولت افزایش یا کاهش یابد، به آن سیاست پولی گفته می‌شود و می‌توان از آن برای کاهش نرخ بیکاری و یا تثبیت قیمت‌ها استفاده کرد. با افزایش یا کاهش مالیات، تغییر نرخ بهره و میزان عرضه دلار در بازار آزاد، دولت ها می‌توانند تعیین کنند که چه مقدار سرمایه باید به داخل کشور آمده و یا از کشور خارج شود و همین اولین عامل شکل گیری روندها است.

معاملات بین المللی

جریان پول بین کشورها بر قدرت اقتصادی یک کشور و ارز آن تأثیر می گذارد. هرچه پول بیشتری از یک کشور خارج شود، اقتصاد و ارز آن کشور ضعیف تر خواهد بود. کشورهایی که عمدتاً صادرات می کنند، ( کالاهای فیزیکی یا خدمات) به طور پیوسته پول را به کشورهای خود وارد می کنند. سپس این پول را مجدد سرمایه گذاری می کنند و به همین صورت می توان بازارهای مالی در آن کشورها را تحریک کرد.

سفته بازی و انتظارات

سفته بازی و انتظارات اجزای لاینفک هر سیستم مالی هستند. مصرف کنندگان ، سرمایه گذاران و سیاستمداران هر یک در مورد سمت و سویی که معتقدند اقتصاد می‌خواهد برود دیدگاه های متفاوتی دارند و این بر نحوه عملکرد آنها تأثیر می گذارد. انتظارات از اقدامات هر یک از این گروه ها در آینده، به کارهایی که هر یک از این گروه ها امروز انجام می دهند بستگی دارد و همین باعث شکل گیری روندها است، هم روندهای فعلی و هم روندهای آتی. از شاخص‌های تمایلات فعالان بازار اغلب برای سنجش احساس برخی از این گروه ها نسبت به اقتصاد استفاده می‌شود. تحلیل این شاخص ها و همچنین استفاده از تحلیل های بنیادی و تکنیکال می‌تواند سوگیری یا انتظارات از قیمت های آینده و جهت روند را تا حدودی نشان دهد.

عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا برای محصولات، خدمات، ارز کشورها و .. باعث پویایی قیمت‌ها شده و قیمت ها را متلاطم می‌سازد. با تغییر عرضه یا تقاضا، قیمت ها و نرخ ها نیز تغییر می کنند. اگر برای چیزی تقاضا زیاد باشد و عرضه کاهش پیدا کند، قیمت ها افزایش می یابد. اگر میزان عرضه فراتر از تقاضای فعلی رود، قیمت ها کاهش می یابد. اگر میزان عرضه نسبتاً ثابت باشد، با افزایش یا کاهش تقاضا ، قیمت ها می‌توانند بالاتر و یا پایین‌تر روند. [elementor-template id="52272"]

ترکیب عوامل شکل گیری روندها

این عوامل می‌توانند سبب ایجاد نوسانات کوتاه مدت و بلند مدت در بازار شوند، اما دانستن این مسئله نیز مهم است که چگونه همه این عناصر جمع می شوند تا ایجاد روند کنند. گرچه همه این عوامل از طبقات کاملاً متفاوتی هستند، اما کاملا با یکدیگر پیوند خورده اند. قوانین دولتی می‌توانند بر معاملات بین المللی تأثیر بگذارند، که خود در نحوه سفته بازی ها نقش بزرگی دارد و تغییر در عرضه و تقاضا می‌تواند در هر یک از این عوامل نقش داشته باشد. انتشار اخبار مربوط به قوانین دولتی، همچون پیشنهاد تغییر در هزینه کرد دولت یا سیاست مالیاتی، و همچنین تصمیمات فدرال رزرو (در جهت تغییر یا حفظ نرخ بهره) نیز می‌تواند تأثیر چشمگیری بر شکل گیری روندها بلند مدت داشته باشد. کاهش نرخ بهره و مالیات می‌تواند ترغیب کننده هزینه کرد بیشتر و رشد اقتصادی باشد. این به نوبه خود باعث افزایش قیمت‌ها در بازار می‌شود. با این حال ، بازار همیشه اینگونه پاسخ نمی‌دهد زیرا عوامل دیگری نیز ممکن است نقش داشته باشند. به عنوان مثال، نرخ بهره و مالیات بالاتر می تواند تصویر هزینه کرد را ترسناک ساخته و منجر به ریزش قیمت های بازار شود. در کوتاه مدت، این انتشار اخبار دولتی می‌توانند باعث ایجاد نوسان های قیمتی شدیدی شوند زیرا معامله گران و سرمایه گذاران در پاسخ به اطلاعات منتشر شده اقدام به خرید و فروش می‌کنند. با افزایش پوزیشن گیری در ساعات انتشار این گزارشات و اطلاعیه ها روندهای کوتاه مدت ایجاد می شوند، و روند های بلند مدت وقتی ایجاد می شود که سرمایه گذاران و معامله گران کاملاً درک کرده اند که این اطلاعات و اخبار دقیقا برای بازار چه معنا و مفهومی دارد و تاثیر آن برای بازار چیست.

اثر بین المللی

اندازه گیری روزانه معاملات بین المللی، تراز پرداختی بین کشورها و قدرت اقتصادی سخت است، اما از طرفی آنها نقش بزرگی در روند های بلند مدت در بسیاری از بازارها دارند. بازار فارکس معیار خوبی است که نشان می دهد ارز یک کشور تا چه حد سلامت و سرحال است و در مجموع اقتصاد آن کشور نسبت به سایر کشورها به قولی چند چند است. تقاضای زیاد برای ارز یک کشور به این معنی است که ارز آن کشور در برابر سایر ارزها بالا می رود. ارزش ارز یک کشور همچنین می‌تواند در اینکه حال و روز سایر بازارها در داخل همان کشور چگونه است نقش داشته باشند. اگر ارز یک کشور ضعیف باشد، منجر به این می‌شود که سرمایه گذار ترسیده و جرات سرمایه گذاری در آن کشور را نداشته باشد، زیرا سود او با توجه به ارز ضعیف از میان می رود و باعث شکل گیری روندها به شکل نزولی می‌شود.

اثر شرکت کننده

تحلیل ها و برآیند پوزیشن هایی که معامله گران و سرمایه گذاران بر اساس معاملات بین المللی و اطلاعاتی که در مورد سیاست دولت دریافت می‌کنند می‌گیرند، باعث ایجاد سفته بازی و گمانه زنی می‌شود که سمت و سوی قیمتها چگونه خواهد بود. هنگامی که مردم به اندازه کافی در مورد یک جهت موافق هستند، بازار وارد روند می‌شود که می‌تواند سالها ادامه یابد. شکل گیری روندها مجدد توسط فعالان بازار که ابتدا در تحلیل خود مرتکب اشتباه شده بودند نیز ادامه می‌یابد. وقتی آنها مجبور به خروج از پوزیشن های زیانده خود می شوند، قیمت ها را با قدرت بیشتری در جهت فعلی فشار می دهند. هرچه سرمایه گذاران و معامله گران بیشتر و بیشتری برای کسب سود از یک روند فعلی شکل گرفته وارد بازار شوند، بازار اشباع شده و روند، (حداقل به طور موقت) بر می گردد.

تأثیر عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا به طور کلی بر مردم، شرکت ها و بازارهای مالی تأثیر می گذارد. در برخی از بازارها، مثل بازار اجناس و کالا، عرضه از طریق یک محصول فیزیکی است. عرضه و تقاضا برای نفت پیوسته در حال تغییر است، قیمتی که یک فعال بازار امروز حاضر است برای خرید نفت بپردازد با فردا متفاوت است. با کاهش عرضه یا افزایش تقاضا، قیمت نفت در بلند مدت می‌تواند افزایش یابد زیرا فعالان حوزه نفتی در بازار با یکدیگر رقابت می‌کنند تا عرضه به ظاهر محدود این کالا را از آن خود کنند. صادر کنندگان یا تأمین کنندگان نفت قیمت بالاتری را برای نفتی که دارند طلب می‌کنند و تقاضای بالاتر منجر به بالا رفتن قیمتی می‌شود که خریداران می خواهند بپردازند. بازارهای مالی نیز به همین صورت پویا و دینامیک هستند. سهام در کوتاه مدت و بلند مدت نوسان کرده و باعث ایجاد روندها می‌شوند. تهدید اتمام ذخایر نفتی و موجودی در قیمت های فعلی، خریداران را وادار می کند تا با قیمت های بالا و بالاتر اقدام به خریداری نفت کنند که خود باعث افزایش زیاد قیمت نفت می شوند. اگر گروه بزرگی از فروشندگان وارد بازار شوند، همین باعث افزایش عرضه می شود و احتمالاً قیمت ها را پایین می آورد که باعث شکل گیری روندها به صورت نزولی می‌شوند. در همگی تایم فریم ها چنین چیزی را شاهد هستیم.

چرا شکل گیری روندها برای معامله گران مهم است؟

شکل گیری روندها، چه صعودی و چه نزولی، بازتاب قدرت حرکت قیمت ها در یک بازار است. بسیاری از سرمایه گذاران و معامله گران سعی می‌کنند روندها را بگونه ای شناسایی کنند که بتوانند وقتی بازارها بالا می‌روند بخرند و وقتی میریزند بفروشند. شناسایی نقاط برگشت روند، نکته کلیدی برای خروج از معاملات روند است.

کدام اندیکاتور های تکنیکالی می توانند روندها را شناسایی کنند؟

روند را می‌توان با استفاده از اندیکاتور های تکنیکال و با استفاده از نمودارهای قیمتی شناسایی کرد. اندیکاتور های مختلفی در بازار وجود دارد که بسیاری از آنها از میانگین‌های متحرک و اسیلاتور ها استفاده می‌کنند. هنگامی که قیمت ها بالاتر از یک میانگین متحرک یا در داخل باندهای یک اسیلاتور می مانند، بازارها روند دارند. هنگامی که آنها میانگین های متحرک را قطع می‌کنند یا باند ها را می‌شکنند و از آنها رد می‌شوند، معمولا یک برگشت قریب الوقوع است.

چرا روند های صعودی از روند های نزولی شایع تر است؟

بازدهی اغلب سرمایه گذاری ها به دلیل بند کردن سرمایه و افزایش جریان نقدینگی یا بالا رفتن ارزش کالای خریدارای شده، مثبت است. در نتیجه، گرایش طبیعی بازارهای سرمایه گذاری شکل گیری روندها در جهت صعودی است. با این حال، به دلیل تغییر در چشم انداز ژئوپلیتیکی یا چرخش به سمت رکود اقتصادی، روند های نزولی نیز می توانند خود را نشان دهند. هر دوی اینها می توانند پیش بینی های رشد را با چالش مواحه سازند.
سخن پایانی
همانطور که در بالا گفته شد، به طور کلی شکل گیری روندها از طریق چهار عامل اصلی ایجاد می شوند: دولت، معاملات بین المللی، سفته بازی/انتظارات و عرضه و تقاضا. این مولفه ها همگی با هم پیوند خورده اند: شرایط مورد انتظار آینده، تصمیمات فعلی را شکل می دهند و تصمیمات فعلی روندهای فعلی را شکل می دهد. دولت عمدتاً از طریق سیاست های پولی و مالی بر شکل گیری روندها تأثیر می گذارد. این سیاست ها بر معاملات بین المللی تأثیر می گذارد که معاملات بین المللی خود بر قدرت اقتصادی کشورها تأثیر می گذارد. گمانه زنی و سفته بازی و انتظارات همان چیزی است که قیمت ها هدایت کند. و بالاخره، تغییر در عرضه و تقاضا باعث ایجاد روند ها می شوند زیرا فعالان و مشارکت کنندگان بازار به دنبال معامله با بهترین قیمت ها هستند. این مقاله برگرفته است از: اینوست پدیا
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها