- دلتا هجینگ یک استراتژی در بازار آپشن تریدینگ است که به دنبال تعادل جهتی با تأسیس موقعیت های طولانی و کوتاه متضاد بر روی دارایی پایه می باشد.
- با کاهش ریسک جهتی، دلتا هجینگ می تواند تغییرات شدیدی را در معاملات آپشن تریدینگ برای یک سرمایه گذار ایزوله کند.
- یک موقعیت آپشن تریدینگ همچنین با استفاده از سهام دارایی پایه دلتا هجینگیی شده است.
- دلتا هجینگ برای معامله گران در شرایطی مفید است که آن ها حرکت قوی در دارایی پایه را پیش بینی می کنند، اما نیازمند مراقبت و تنظیم موقعیت های مربوطه هستند.
- می توان یک موقعیت آپشن تریدینگ را با آپشن تریدینگیی که دلتای آن ها مخالف با دلتای موجود می باشد، برای حفظ یک وضعیت دلتا-نیوترال هجینگ کرد.
دلتا هجینگ
سادهترین نوع دلتا هجینگ، مربوط به یک سرمایه گذار است که آپشن تریدینگ را خریداری یا فروش می کند و سپس با خرید یا فروش معادلی از سهام یا صندوقهای تبادلنشده (ETF)، ریسک دلتایی را تعدیل میکند. سرمایه گذاران ممکن است برای حفظ ریسک در حرکت گزینه یا سهام پایه، از استراتژی های دلتا هجینگیی استفاده کنند. استراتژی های پیشرفته تر آپشن تریدینگ به دنبال معامله در ولاتیلیتی از طریق استفاده از استراتژی های معاملاتی دلتا-نیوترال می باشند. از آنجا که هدف اصلی دلتا هجینگ، حذف یا کاهش میزان حرکت قیمت گزینه نسبت به قیمت دارایی پایه است، نیاز به موازنه مداوم حجابگذاری دارد. دلتا هجینگ یک استراتژی پیچیده است که به طور اصلی توسط معامله گران و بانکهای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار میگیرد. دلتا تغییرات ارزش یک گزینه را نسبت به حرکت قیمت دارایی پایه نشان می دهد. هجینگ نوعی سرمایه گذاری است که برای جبران هرگونه ریسکی که در قابلیت های یک دارایی وجود دارد، انجام می شود و معمولاً با خرید آپشن تریدینگ صورت می گیرد. نکته مهم :دلتا نسبتی است بین تغییر قیمت یک قرارداد گزینه و حرکت متناظر ارزش دارایی پایه. به عنوان مثال، اگر یک گزینه سهام برای سهام XYZ با دلتای ۰.۴۵ داشته باشیم، اگر قیمت سهام پایه با ۱ دلار برای هر سهم افزایش یابد، ارزش گزینه در آن نیز با ۰.۴۵ دلار در هر سهم، افزایش خواهد یافت (همه چیز در سایر جوانب معادل خواهد ماند). به شرطی که دارایی پایه گزینهها، سهام باشد، معاملهگران تمایل دارند دلتای هر گزینه را بدانند، زیرا این اطلاعات نشان میدهد که ارزش گزینه یا پریمیوم آن با حرکت قیمت سهام چه مقدار افزایش یا کاهش مییابد. دلتای هر گزینه، تغییر نظری در پریمیوم برای هر یک از صدیف های یا تغییری در قیمت دارایی پایه به مقدار یک دلار است، در حالی که نسبت بین دو حرکت، نسبت پوششی نامیده میشود. دلتای گزینه خرید (Call) بین صفر و یک و دلتای گزینه فروش (Put) بین منفی یک و صفر است. به عنوان مثال، اگر قیمت دارایی پایه یک دلار کاهش یابد، قیمت یک گزینه فروش با دلتای منفی ۰.۵۰، ۵۰ سنت افزایش خواهد یافت. برعکس نیز درست است. به عنوان مثال، اگر دلتای یک گزینه خرید با نسبت پوششی ۰.۴۰ باشد، قیمت آن گزینه توسط حرکت ۱ دلاری در قیمت سهام پایه، ۴۰ درصد افزایش خواهد یافت. دلتا به وضعیت گزینه بستگی دارد، به عبارتی دلتای گزینه به سه حالت زیر بستگی دارد:- در پول (In-the-money) یا در حال حاضر سودآور
- در پول نزدیک به نقطه اجرا (At-the-money)، یعنی قیمت گزینه با قیمت ارزش پایه یکسان است
- خارج از پول (Out-of-the-money) یا در حال حاضر غیرسودآور
مقدمه ای در مورد آپشن ها
ارزش یک گزینه (یا همان آپشن) با مقدار پریمیوم آن اندازه گیری می شود. پریمیوم، هزینه خرید یک قرارداد را نشان می دهد. با نگه داشتن گزینه، سرمایهگذار یا معاملهگر حق خود را برای خرید یا فروش ۱۰۰ سهم از دارایی پایه را داراست، اما اگر این عملیات برای آنها سودآور نبود، مجبور به انجام آن نیستند. قیمت خرید و فروش را نقطه اجرایی گفته می شود که همراه با تاریخ انقضا در زمان خرید تعیین می شود. هر قرارداد ۱۰۰ سهم از سهام یا دارایی پایه را شامل می شود. دارندگان آپشن تریدینگی امریکایی به محض انقضای موعد، حق خود را برای خرید یا فروش می توانند اجرا کنند. آپشن تریدینگی اروپایی به دارنده حق خرید و فروش را فقط در تاریخ انقضا می دهد. همچنین، بسته به ارزش گزینه، دارنده آن ممکن است تصمیم بگیرد قبل از تاریخ انقضا، قرارداد خود را به سرمایهگذار دیگری بفروشد. به عنوان مثال، فرض کنید یک گزینه خریداری شده با نقطه اجرایی 30 دلار و در سهام پایه 40 دلار ثبت شده است. در صورت اجرای گزینه، دارنده گزینه می تواند هزار سهم را با قیمت کمتر نقطه اجرایی (30 دلار) خریداری کند. در صورت تمایل، می توانند سهام را با قیمت 40 دلار به فروش برسانند و سود ببرند. سودی که بعد از کسر پریمیوم گزینه خریداری شده و هزینههای دیگر مربوط به معامله بازار باقی میماند، برابر با 10 دلار خواهد بود. آپشن تریدینگی فروش نیز کمی پیچیده تر هستند اما به همان روش گزینه خرید عمل می کنند. در اینجا، دارنده انتظار دارد که ارزش دارایی پایه قبل از انقضا کاهش پیدا کند. او می تواند دارایی پایه را در پروتفولیو خود نگهداری کند یا با استفاده از سهام قرضی شده از بروکر، عملیات خرید و فروش را انجام دهد. دلتا هجینگی گزینه میتواند با استفاده از سهام دارایی پایه نیز انجام شود. یک سهم از سهام دارایی پایه دلتای ۱ دارد، زیرا ارزش سهم به اندازه ۱ دلار تغییر می کند. به عنوان مثال، فرض کنید یک سرمایهگذار یک گزینه خرید روی یک سهم با دلتای ۰.۷۵ را دارد - یا 75 می باشد که در نظر گرفته شده است و این افزایش دلتای گزینه به دلیل ضرب کننده ۱۰۰ بوده است. در این حالت، سرمایهگذار می تواند با فروش ۷۵ سهم از سهام دارایی پایه، موقعیت دلتا را هجینگ کند. در این روش، سرمایهگذار سهام را قرض میگیرد، آن سهام را در بازار به دیگر سرمایهگذاران میفروشد و بعداً سهام را با امید به قیمت کمتری برای بازگشت به مالک سابق، خریداری میکند.مزایا و معایب دلتا هجینگ
دلتا هجینگ به عنوان یک روش بازاریابی، شامل مجموعهای از تکنیکهایی است که هدف آن جذب مخاطبان و مشتریان بیشتر به یک کالا یا خدمات خاص است. در این روش، تغییرات کوچکی در قیمت، تبلیغات یا دیگر عوامل برای تحریک تقاضا یا ایجاد حس فوری خرید در مشتریان و تشویق آنها به خرید محصولات و خدمات مورد نظر صورت میگیرد که شامل مزایا و معایبی است که به آنها در زیر اشاره شده استمزایا دلتا هجینگ:
دلتا هجینگ به معاملهگران کمک میکند که در صورت پیش بینی حرکت قوی در سهام پایه، اقدامات مناسبی را انجام دهند اما در صورت عدم حرکت انتظاری سهام، خطر اضافی را از دست ندهند. در صورت لغو پوزیشنهای اضافی، هزینههای معاملات افزایش مییابد.معایب دلتا هجینگ:
یکی از مسائل اصلی دلتا هجینگ، نیاز به پایدار نگه داشتن و تنظیم موقعیتهای مربوط است. به تناسب با حرکت سهام، معاملهگر مجبور است به طور مداوم اوراق بهادار را خرید و فروش کند تا از زیر یا بالا هجینگ شدن جلوگیری کند. تعداد تراکنشهای مورد نیاز در دلتا هجینگ ممکن است هزینهبر شود زیرا با تغییرات در موقعیت، هزینههای معاملات افزایش مییابد. در صورت استفاده از گزینهها، هجینگ بسیار گران قیمت خواهد شد و در برخی موارد ممکن است ارزش زمانی را از دست دهند و حتی در صورت افزایش سهام پایه، قیمت پایین تری نسبت به سهام پایه داشته باشند. ارزش زمانی یک اندازهگیری است که نشان میدهد چقدر زمان باقی مانده تا انقضای یک گزینه است و در آن فرصت برای سودآوری وجود دارد. همانطور که زمان سپری می شود و تاریخ انقضا نزدیک می شود، گزینه ارزش زمانی خود را از دست می دهد زیرا زمان برای کسب سود کمتر شده است. به همین دلیل، ارزش زمانی گزینه تأثیر زیادی بر هزینه پریمیوم آن دارد، زیرا گزینههایی با ارزش زمانی بالا به طور معمول پریمیوم بالاتری نسبت به گزینههایی با ارزش زمانی کمتر دارند. همچنین، با گذشت زمان، ارزش گزینه تغییر می کند، که ممکن است نیاز به دلتا هجینگ افزایش یابد تا یک استراتژی دلتا-نترال را حفظ کند. پس میتوان به طور خلاصه مزایا و معایت را این طور گفت: مزایا:- امکان میدهد تا معاملهگران خطر تغییرات ناگوار در قیمتها را در پروتفولیوی خود هجینگ کنند.
- با استفاده از دلتا هجینگ، سود حاصل از یک گزینه یا موقعیت سهام به صورت کوتاه مدت حفظ می شود، بدون لغو پوزیشن طولانی مدت.
- تعداد زیادی تراکنش برای تنظیم مداوم دلتا هجینگ ممکن است منجر به هزینه های بالا برای معامله گر شود.
- در صورتی که دلتا بسیاری کاهش پیدا کند یا با تغییرات ناگهانی در بازار مواجه شود، احتمال بیش هجینگ وجود دارد.